eitaa logo
هیئت سالار زینب سلام الله علیها
506 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
2.9هزار ویدیو
47 فایل
✔ تحت نظر حوزه علمیه سفیران هدایت تالش ✔تاسیس:۱۳۹۹ ✔فعالیت:فرهنگی و اجتماعی 🔸️جلسات هفتگی 🔸️مراسمات مذهبی و مناسبتی 🔸️دوره های معرفتی نوجوانان 🔸️مبارزه با آسیب های اجتماعی ✅ ادمین: @sarbazeagha1 @Aftab31 @Banou1 @FarimahMirzaii @Ahadikhadijeh
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5913361464768333617.mp3
585.9K
📢 بانگ (الله اکبر) 🗣 همه با هم ساعت ۲۱ فریاد زنیم ✊ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 سالار زینب سلام الله علیها 🇮🇷 | @salare_zeinab_talesh 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
اللهُ اَکْـبَـــــر...🇮🇷
Takbir-22-bahman-3.mp3
585.9K
گلبانگ صوتی📣 🇮🇷 🌻|↫‌ کانال صوتهای دلنشین هدیه به چهارده معصوم سالار زینب سلام الله علیها 🇮🇷 | @salare_zeinab_talesh 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
هیئت سالار زینب سلام الله علیها
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌄موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹 قسمت ۲ 💐 در تنگنای اسارت 💐 🍃 ... بین اسیرانی ک
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌄موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) قسمت ۳ 💐 در تنگنای اسارت 💐 🍃 ... شب اربعین رسید و همه برادرها که جمعاً ۱۴۰۰ نفر می‌شدند، بدون سحری روزه گرفتند. اردوگاه حالت معنوی خاصی گرفته بود؛ آن هم روز اربعین امام حسین علیه السلام. حدود ساعت ۱۰ صبح بود که خبر دادند علی اکبر دل درد شدیدی گرفته و دارد به خودش می‌پیچد. وارد سلولی که مخصوص بیمارها بود، شدم. علی اکبر با آن ضعف جسمانی و صورت رنگ پریده اش به قدری وضعیتش بد بود که از درد می‌خواست سرش را به در و دیوار بکوبد. او را محکم گرفتیم تا آسیبی به خودش نرساند. آن روز دل درد علی اکبر نسبت به روزهای دیگر بیش تر شده بود؛ طوری که مأمورین بعثی وقتی او را به آن حال دیدند، او را به بیمارستان بردند. بیش تر از دو ساعت بود که فریاد می‌زد، از حال می‌رفت و دوباره فریاد می‌کشید. همه ما از این که بالاخره مأمورین آمدند و او را به بیمارستان بردند، خوشحال شدیم. حدود ساعت چهار بعد از ظهر بود که درِ اردوگاه را باز کردند و صدای زمین خوردن چیزی همه را متوجه خود کرد. با کمال بی رحمی، پستی و رذالت، جسدی را مثل یک مرده یا چوب خشک روی زمین سیمانی پرت کردند و رفتند؛ طوری که اصلاً فکر نمی کردیم علی اکبر باشد. با عجله نزدیک در آسایشگاه رفتیم و علی اکبر را دیدیم که افتاده و تکان نمی خورد. همه دور او جمع شدیم و بی اختیار شروع به گریه کردیم. دو نفر علی اکبر را برداشتند. یکی سر او را روی شانه اش گذاشت، دیگری هم پاهایش را توی دست گرفت و من هم زیر کمرش را گرفتم. علی اکبر آن قدر ضعیف و نحیف شده بود که وقتی سر و پاهایش را بر می‌داشتند، کمرش خم می‌شد. او را از انتهای اردوگاه وارد سلول کردیم. دیدن این صحنه اشک و ناله بچه‌ها را در آورده بود و اردوگاه مملوّ از غم و اندوه شده بود. ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚 کرامات حضرت مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: واحد تحقیقات مقدس جمکران ناشر: مسجد مقدس جمکران 📝 داستان سی و هشتم - در تنگنای اسارت - ص ۱۰۸ و ۱۰۹. سالار زینب سلام الله علیها 🇮🇷 | @salare_zeinab_talesh 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
. 🍃❗️امام تنها می‌ترسم از روزی که پس از عمری بفهمم، تو را طوری تفسیر کردم که مثل من باشی،‌ بی آن که نیازی باشد تغییری کنم. این هم خیانت به توست و هم خیانت به خودم. خدا نکند روزی بیاید که مرا در این دام بیندازد. که اگر در این دام بیفتم، از فریادهای تو فقط آنهایی را می‌شنوم که مرا تأیید می‌کنند. چه روزگاری بدی می‌شود وقتی بفهمی عمری خیال می‌کردی مأمومی غافل از این که خودت را امام کرده‌ای و امام خویش را مأموم. التماست می‌کنم مرا به این عاقبت مبتلا نکن❗️ شبت بخیر امام تنها❗️ 🌹 سالار زینب سلام الله علیها 🇮🇷 | @salare_zeinab_talesh 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉 مژده آمد که میرسد از راه آن نگار خجسته ام امشب 🌸🌸🌸🌸 به امیدی که دست من گیرد سر راهش نشسته ام امشب 💐💐💐💐💐💐💐 تا ز دیدار او صفا یابد این دل و جان خسته ام امشب 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 که در او بین جلال سرمد را صورت و سیرت محمد را “سید رضا مؤید🎈🇮🇷🇮🇷💐 برگزاری جشن چهل و ششمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و میلاد باسعادت حضرت علی اکبر علیه السلام و روز جوان 🌺 هیئت سالار زینب (س) حوزه علمیه سفیران هدایت تالش 🗣همراه با برپایی مراسم قرائت قرآن ،سخنرانی و سردادن ندای الله اکبر 🇮🇷 🎤مولودی خوانی 🍬🎉اطعام و پخش شیرینی و شکلات 🛎بهمن ۱۴۰۳ سالار زینب سلام اللّه علیها 🇮🇷 | 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 @salare_zeinab_talesh