eitaa logo
⛔️صالحانُ المهدی+!"⛔️
1.5هزار دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
9.7هزار ویدیو
57 فایل
کانال خبری واطلاع رسانی ✅ مقابله باآسیب های اجتماعی ✅ افزایش جمعیت وفرزندآوری ✅ امربه معروف ونهی ازمنکر ✅ آشنایی بافرقه های نوظهور ✅ نبرد آخرالزمان ارتباط بامدیر: 🆔 @Awesoom
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 پیامبر‌اکرم‌(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) می‌فرمایند : ✍ هر که خواهد خداوند از جایی که گمان ندارد روزی اش بخشد، باید بر خدا توکل کند. 📗 ارشاد القلوب ، ص ۱۲۰ انتشار مطالب کانال صدقه جاریه است. به ما بپیوندید 👇👇👇👇👇👇👇👇 @salehanolmahdi_rey
🔴 | تحلیل آخرین مناظره ترامپ و بایدن 🔻آخرین مناظره کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برگزار شد. نکته جالب این بود که هیچگاه ترامپ اسمی از ایران نبرد و تنها یک بار ابتدای مناظره جو بایدن اظهار داشت : ایران و روسیه در انتخابات آمریکا دخالت می کنند و باید هزینه آن را بپردازند. 🔹 شاید انتظار این بود که بایدن به زعم خود تصمیم اشتباه خروج از برجام را به رخ ترامپ بکشد اما مناظره بیشتر پیرامون مسائل داخلی آمریکا سیر کرد و کاندیدای حزب دموکرات بیشتر به مدیریت ترامپ در بحران کرونا پرداخت و این نقطه قوت وی بود ؛ زیرا مردم آمریکا این مشکلات را در حال حاضر لمس می کنند . 🔹 مطلب دیگر این که ترامپ به ایمیل های فرزند جو بایدن حمله کرد و در مقابل وی نیز توانست با لَختی، زیرکی و بازی با کملات از دام جولاه رقیبش بگریزد و بطلان آن را به ذهن مخاطب القا نماید و در پاسخ به فرار مالیاتی ترامپ اشاره کرد. 🔹 اما روسیه متغیر مهم این مناظره بود؛ چون هر طرف رقابت ، دیگری را به ارتباط غیرقانونی با این کشور متهم می کرد و مبرهن است که آنها خوب می دانند هنوز ذهنیت مردم ایالات متحده در دوران جنگ سرد و دشمنی با روسیه سیر می کند. 🔹یکی از روش های هوشمندانه بایدن نگاه کردن به دوربین و سخن گفتن با طبقه متوسط بود و سعی داشت خود را نماینده آنها جا بیندازد. در مقابل ترامپ نیز با فراست به دوران ۸ سال معاونت ریاست جمهوری بایدن اشاره کرد و کمبودهای آن دوره را یادآوری کرد و بارها گفت: اگر بنا داشتی کاری کنی در همان دوران انجام میدادی ( نقل به مضمون ). 🔹 این گفتگوی چالشی در نسبت با مناظره سابق، بسیار مودبانه و مدنی تر دنبال شد که نشان از تاثیر مشاوره ها به دوطرف داشت. 🔹 در جای دیگری از این مباحثه ، ترامپ بازهم کرونا را خیلی جدی نگرفت و گفت : " نمی شود اقتصاد را تعطیل کرد و مردم را گرسنه نگه داشت " و در همین راستا وضعیت نیویورک اشاره کرد. 🔹 در آخر مناظره نیز ترامپ بازهم هنگامی که روی سن کنار همسرش ایستاد، با اعتماد به نفس از ماسک استفاده نکرد در حالی که بایدن بلافاصله پس از پایان گفتگو ، مطابق سیره چند ماه اخیرش بلافاصله ماسک را به صورت زد. 🔹 آخرین مناظره کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا تا حد زیادی متوازن بود و ترامپ به طور محسوس نتوانست بر رقیبش غلبه کند و به همین علت کمپین بایدن چیزی را که به دنبال آن بود تحصیل نمود ، زیرا او در شرایط کنونی در پی نگه داشتن فاصله فعلی خود با رقیبش بوده و فریز کردن وضعیت حاضر تا روز انتخابات را تعقیب می کند . در مجموع این مناظره تغییری محسوس در وضعیت محبوبیت دوکاندیدای مطرح انتخابات سوم نوامبر ایجاد نخواهد کرد. انتشار مطالب کانال صدقه جاریه است. به ما بپیوندید 👇👇👇👇👇👇👇👇 @salehanolmahdi_rey
📸 در حال برگزاری است؛ جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا در حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی در حسینیه امام خمینی(ره) در حال برگزاری است. ۹۹/۸/۳ انتشار مطالب کانال صدقه جاریه است. به ما بپیوندید 👇👇👇👇👇👇👇👇 @salehanolmahdi_rey
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی_آنلاین_دو_جریان_در_آخرالزمان.mp3
5.76M
♨️دو جریان در آخر الزمان 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. انتشار مطالب کانال صدقه جاریه است. به ما بپیوندید 👇👇👇👇👇👇👇👇 @salehanolmahdi_rey
🔴 راننده یکی از وزراء تعریف میکرد روزی داشتیم با وزیر میرفتیم ... وزیر بمن گفت : راست میگن اوضاع مملکت خرابه گفتم : چطور جناب وزیر ؟ ایشان با لحن متفکرانه ای گفت : وقتی تعمیرگاه ماشین بادمجان هم بفروشه دیگه فاتحه مملکت خوندس ... خیلی به خودم فشار آوردم بفهمم که چی گفته طاقت نیاوردم گفتم : از کجا فهمیدید قربان؟ ایشان با انگشت مبارکشان‌ مغازه کنار جاده را نشان داد ... روی درب تعمیرگاه نوشته شده بود ..... *بادِ مجانی موجود است* تازه فهمیدم دکترای جعلی چه به روز مملکت آورده 🔴 پ.ن : بله فکر میکنید چی مملکت را به این حال و روز انداخته... همین دکترای قپانی و کیلویی از دانشگاه های اروپایی ، آمریکایی و کانادایی هست که بعضی مسئولین ما و آقا زاده هاشون در حال آمد و شد به آنجا بوده و هستند. ✅ فاجعه اصلاحات برای ایران؟! انتشار مطالب کانال صدقه جاریه است. به ما بپیوندید 👇👇👇👇👇👇👇👇 @salehanolmahdi_rey
⛔️صالحانُ المهدی+!"⛔️
#بخش_چهل_وهشت درست حدس زده بودم,محوطه خاکی اردوگاه تقریبا خلوت بود همه به سمت چادربزرگ برای نماز رف
زیرلب بسم الله گفتم وروبه طارق:خیلی عادی برخورد کنید مسیرش ازطرف چادر نمازهست,احتمالا کاردیگه ای دارد. ابواسحاق:ببینم مجاهدین,خواهر مجاهد به طرف شهر میرید؟جشن؟؟ من بدون کلامی سرم راتکان دادم. ابواسحاق:من واین دومجاهدهم میخواهیم برویم جشن ,مشکلی نیست ماهم سوارشویم؟ اشاره کردم به عقب ماشین تا کنارتیربارسوار بشن واونا هم سوارشدن. نفسم را به شدت بیرون دادم واهسته به طارق گفتم:به دوستات بگو سر پسره راگرم کنن تا ازحرفهای ماچیزی نفهمه,طارق اشاره ای به احمد کرد واوناهم مشغول خوش وبش بافیصل شدند. اروم به عمادگفتم:عماد, روی بغل طارق نشستی برادرکم... عماد ناباورانه نگاهی به بالای سرش کرد وخودش رادربغل طارق جا کرد. طارق اهسته سوال کرد:تواینجا چه میکنی سلما؟؟ عقده دلم واشد وهمراه گریه گفتم:پدرومادر راسربریدند جلوی چشم ماااا,عماد راببین لال شده بعداز چندین روز اسارت پیداش کردم,من ولیلا اسیرشدیم وعمادرا ربودندواوردند اینجا....ابوعمر من ولیلا رابرای کنیزی خرید وچشم طمع به ما داشت,لیلا طاقت نیاورد وخودش راکشت....من ابوعمر رامسموم کردم وکشتم وخودم فرارکردم,یه زن داعشی,مادرهمین فیصل کمکم کردعماد راپیدا کنم و....هق زدم وگفتم...اشک ریختم وگفتم و.. طارق اهسته دستش را روی دستم که روی دنده بود گذاشت ونوازش کرد وگفت:فدات بشم خواهر...توشیرزنی شیرزن...ازاین به بعد تنهات نمیگذارم.... گفتم:نه نه ...من از پس خودم برمیام ,جام پیش ام فیصل امن امنه,توودوستات زودتر فرارکنید....همین ابواسحاق پدرومادرمون راسربرید ومارااسیرکردو... طارق عقب نگاهی کرد وگفت:اگر امشب نکشمش مرد نیستم... من وتو عماد باهم میمونیییم.... ازخدام بود که باطارق باشم,اما موقعیت جوری بود که اگرباهم میبودیم احتمال کشته شدنمان زیادبود واگر ازهم جدا میشدیم,احتمال نجات همه مان بیشتربود.... من:طارق،برادرم،عزیزم،از تمام خانواده ام فقط تووعماد رادارم نمیخوام شماراازدست بدهم,من جام تواردوگاه امنه,شما هم بااین لباسا ودانستن راه دررو راحت میتونید خودتون رانجات بدید ,باوجود فیصل وعماد من گاو پیشونی سفیدهستم ,این داعشیا زنان راخیلی میپایند وهمراهی من وعمادباشما مساوی بامرگ هرسه مان است..... طارق دستم رافشار داد...دیگه نزدیک مسجد بودیم...ایستادم...ماشین راپارک کردم .. میدونستم الان وقت خداحافظی ست,الان طارق واحمدوعباس بین داعشیان گم میشن ودیگه نمیدونم ایا دوباره میتونم طارق راببینم یانه...عماد محکم بغل طارق راچسپیده بود وازش جدا نمیشد... اهسته سرم رابردم کنارگوشش وگفتم:بزارطارق بره ,عمادم....من هستم....طارق میخواد ابواسحاق راتنبیه کند ....اگه ولش نکنی شاید به خطربیافته...تااین حرف رازدم...عماد بغل طارق را رها کرد...دلم میخواست زار بزنم...اخه خدااا چرااااا به چه گناهی... همه شان پیاده شدند..ابواسحاق تشکر کرد ورفت تا به جشن برسد ومن دیدم طارق وعباس واحمد,سایه به سایه اش رفتندوتا زمانی که درتاریکی گم شدند ,نگاهم به رد رفتنشان خیره ماند,با صدای فیصل به خود امدم:خاله بریم دیگه دارن اتیش بازی میکنن..... کلی جمعیت امده بود مردمی که به داعش پیوسته بودند برای تماشا امده بودند.. بچه ها جلویم جست وخیز میکردند ومن درافکار خودم غرق بودم ایا طارق ودوستانش رفتند؟ایا داخل اردوگاه کسی ازفرارشان مطلع شده؟ ذهنم انچنان مشغول بود که نفهمیدم کی جشن تمام شد ظرفی غذادست فصیل وظرفی دست عمادبود من:عماد ,فیصل کی بهتان غذا داد؟ که یک دفعه یکی از پشت به من زد... سلما... ادامه دارد. انتشار مطالب کانال صدقه جاریه است. به ما بپیوندید 👇👇👇👇👇👇👇👇 @salehanolmahdi_rey
🚨 فوری/"رهبرمعظم انقلاب" در دیدار اعضای ستاد ملی مقابله با کرونا: یک حرف واحد از جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا باید شنیده شود! 🔻اعمال مدیریت صحیح و مناسب، اتخاذ تصمیم‌های قاطع حاکمیتی، اقناع افکار عمومی و همکاری همه دستگاهها و همچنین همکاری مردم لازم است. 🔻این همکاری فقط مختص مقابله با کرونا نیست بلکه باید در همه مسائل بخصوص مسائل سیاسی وجود داشته باشد زیرا کشور که دارای ملتی قدرتمند، نظام نوپدید و سخن جدید است، به‌طور طبیعی با مسائل مهمی در عرصه جهانی و داخلی مواجه است. 🔻باید حرمت رؤسای سه قوه و مسئولان کشور که در عرصه خدمت رسانی به مردم هستند، حفظ شود 🔻از آنجا که جنبه‌های امنیتی و اقتصادی نیز نشأت گرفته از همین بیماری است، بنابراین اصل و اولویت در تصمیم‌گیری‌ها، سلامت مردم است 🔻هنگامی که وزارت بهداشت، مصادیق محدودیت را تعیین کرد، بقیه دستگاهها باید بدون در نظر گرفتن ملاحظات دیگر، آنها را رعایت و اجرا کنند! 🔻متأسفانه گاهی برخی از مسئولان در رعایت مواردی مثل ماسک زدن به شیوه صحیح یا رعایت فاصله، کوتاهی می‌کنند که این بی‌اعتنایی‌ها بر رعایتهای عمومی مردم هم اثر منفی می‌گذارد. 🔻یک حرف واحد از جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا باید شنیده شود! انتشار مطالب کانال صدقه جاریه است. به ما بپیوندید 👇👇👇👇👇👇👇👇 @salehanolmahdi_rey
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فوری / رهبر انقلاب: 🔻 برخورد یکی دو هفته قبل بعضی ها با دولت و رئیس جمهور کار غلطی بود. 🔻انتقاد غیر از هتک حرمت است. این کارها کار امثال امریکایی هاست. انتشار مطالب کانال صدقه جاریه است. به ما بپیوندید 👇👇👇👇👇👇👇👇 @salehanolmahdi_rey
روحانی: فهمیدیم دیگران حتی ما را در نجات جان انسان‌ها کمک نمی‌کنند 🔹برای مقابله با این ویروس فعلاً راهی جز رعایت ضوابط بهداشتی و پیشگیری وجود ندارد. در ماجرای کرونا برای ما روشن شد که تکیه بر توان داخلی تا چه حد مهم است و فهمیدیم که در روزهای مبادا باید روی پای خودمان بایستیم چرا که دیگران ما را حتی در مسائل مربوط به حقوق بشر، بهداشت و درمان و نجات جان انسان‌ها یاری نمی‌کنند. 🔹هم وزارت بهداشت و هم متخصصان می‌گویند ویروس ماه‌های اخیر ویروس جهش‌یافته اروپایی است که سرعت و قدرت انتقال آن ۹ برابر شده است. 🔹برای کمک به تهیه و توزیع مایحتاج افراد در قرنطینه به کمک مساجد و بسیج مردمی نیازمند هستیم. انتشار مطالب کانال صدقه جاریه است. به ما بپیوندید 👇👇👇👇👇👇👇👇 @salehanolmahdi_rey
دعا، توسل و استغفار برای دفع بلا، اهمیت معجزه‌واری دارد. همه آنچه برای مقابله با کرونا گفته شد در حکم ابزار است و آنچه به این ابزارها، جان و روح می‌بخشد پروردگار متعال است که باید با دعا و تضرع، نظر لطف الهی را که همواره شامل حال ملت ایران بوده است، برای عبور از این گردنه نیز جلب کرد. انتشار مطالب کانال صدقه جاریه است. به ما بپیوندید 👇👇👇👇👇👇👇👇 @salehanolmahdi_rey
‌‌↶【 】↷ ⚫️آقاجان؛ آجرک الله فی هذه المصیبه.... 🔻 شهادت حضرت امام حسن عسکری (ع) را به فرزندشان فخرکائنات و عزیزدیدگان همه شیعیان راستین اقا صاحب الزمان «عج» تسلیت عرض مینماییم. امشب مولایمان امام زمان(عج) عزادار پدرند. « اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرِّ التَّقِيِ، الصَّادِقِ الْوَفِيَّ، النُّورِ الْمُضِيءِ، خَازِنِ عِلْمِكَ، وَ الْمُذَكِّرِ بِتَوْحِيدِكَ، وَ وَلِيِّ أَمْرِكَ، وَ خَلَفِ أَئِمَّةِ الدِّينِ، الْهُدَاةِ الرَّاشِدِينَ، وَ الْحُجَّةِ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا. فَصَلِّ عَلَيْهِ يَا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَصْفِيَائِكَ وَ حُجَجِكَ وَ أَوْلَادِ رُسُلِكَ، يَا إِلَهَ الْعَالَمِين! » 🌴【 】🌴 🔻 قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری: قَلْبُ الاْحْمَقِ فی فَمِهِ، وَفَمُ الْحَکیمِ فی قَلْبِهِ. 🔹امام حسن عسکری(ع) :اندیشه أحمق در دهان اوست، ولیکن دهان و سخن عاقل در درون او می‌باشد. ( یعنی؛ افراد أحمق اوّل حرف می‌زنند و سپس در جهت سود و زیان آن فکر می‌کنند، بر خلاف عاقل که بدون فکر سخن نمی‌گوید ). «تحف العقول، ص. ۴۸۹» انتشار مطالب کانال صدقه جاریه است. به ما بپیوندید 👇👇👇👇👇👇👇👇 @salehanolmahdi_rey
📸 نیروهای داوطلبِ مخلص بار دیگر وارد میدان شوند 🔹رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به حضور پر شمار نیروهای داوطلب در ماههای اول شیوع بیماری و خدمات مؤثر آنان همانند کمک به پرستاران، ضدعفونی کردن دستگاهها و معابر، راهنمایی خانواده‌ها و کمک به افراد سالمند، استمرار این فعالیتها را مورد تأکید قرار دادند و از نیروهای داوطلبِ مخلص و جوانان مؤمن و صالح خواستند بار دیگر وارد میدان شوند. انتشار مطالب کانال صدقه جاریه است. به ما بپیوندید 👇👇👇👇👇👇👇👇 @salehanolmahdi_rey
⛔️صالحانُ المهدی+!"⛔️
#بخش_چهل_ونه زیرلب بسم الله گفتم وروبه طارق:خیلی عادی برخورد کنید مسیرش ازطرف چادر نمازهست,احتمالا
برگشتم پشت سرم ناریه را دیدم که گفت:چیه؟؟توخودت غرقی،غذا برای بچه ها دادم متوجه نشدی ,این برای تو ... باتعجب نگاهش کردم وگفتم:توهم اینجا بودی؟گفتی اخرشب میای.. ناریه:کارم زود تموم شد وچون حدس میزدم شما اومده باشید اینجا,منم اومدم...الانم غذاتون رابخورید وبریم که کلی کارداریم. من:کار داریم؟؟ اخه پیش خودم فکرکردم شایدازماجرای فرار اسیرها باخبر شده ویک برنامه چیده برای پیداکردنشان. ناریه :اره,خیلی کار دارم,امشب به اندازه تمام عمرم خوشحالم... من:یعنی به خاطر پیروزی داعش وگرفتن چندتاروستا اینقدرخوشحالی؟؟! خنده ی بلندی کردواهسته گفت:گوربابای دولت اسلامی وداعش,بریم بالاخره میفهمی.. خیلی کنجکاوشده بودم ,اخه فحش به داعش میداد ,این خیلی جای تعجب داشت..داشتیم حرکت میکردیم که به طرف اردوگاه بریم که ناگهان از گوشه ای صدای همهمه ای بلند شد وبعضی از داعشیها باچوب وچماق به جان مردمی که برای تماشا امده بودند افتادند ومدام ناسزا میگفتند که:خائن را باید گرفت...جاسوسا...بی پدرومادرا و.... ناریه رفت جلو تاببینه چه خبره,بعداز چنددقیقه اومدوگفت:مثل اینکه یک نفر سریک مجاهدراگوش تاگوش بریده,اینا هم داغ کردن ناجور بریم بریم که اینا سزلی کاراشون رامیبینن...وقتی خودشون سرمیبرند حرفی نیست ولی,وقتی سریکی ازاینا بریده میشه,طرف مقابل راوحشی ترین ادم معرفی میکنند.. تودلم خنده ای کردم وگفتم:دستت طلا طارق جان که انتقام پدرومادرمون راگرفتی،شک نداشتم که ابواسحاق به درک واصل شده پس طارق ازمهلکه به سلامت فرارکرده,اخه اگر یکی ازاینا بهشون شک کرده بود یا گرفته بودنشان الان توبوق وکرنا به همه اعلام میکردند. حرکت کردیم طرف اردوگاه اما ذهنم پراز سوالات کوچک وبزرگ بود. نزدیک اردوگاه رسیدیم.. ناریه:یا الله...اینجا چه خبره؟!چرا نگهبانها اینقدزیاد شدن؟ با دیدن ورودی اردوگاه وتعداد داعشیها,قلبم به شدت میتپید واگر کسی میتونست روبنده ام را بالا بزنه وچهره ام راببینه میفهمید که کار کارخودمن است,اهسته نگاهی به عقب وبه فیصل وعمادکردم,میترسیدم که فیصل حرفی بزنه وکارها خراب بشه اما وقتی دیدم,فیصل درحال چرت زدنه خیالم راحت شد. میخواستیم داخل اردوگاه بشیم که یکی ازداعشیا امدجلو,ناریه روبنده اش را داد بالا وگفت:سلام برادر چه خبره؟ داعشی:سلام ام فیصل...شما کی از اردوگاه خارج شدید؟ ام فیصل:من ظهر بعدازنهار رفتم,الانم ازجشن میام,طوری شده؟؟ داعشی:آهان پس شما درجریان نیستید,عصر سه تا اسیررافضی را اوردند وقراربود فردا قربانیشون کنیم که امشب فرارکردند. ناریه:عجبببب ,خیالتون راحت حتما داخل اردوگاه هستند ,بااینهمه نگهبانی که اطراف اردوگاه هست,محاله توانسته باشند,خارج بشن... داعشی:خودمان هم همین را حدس میزنیم,مجاهدان دارن همه جا رامیگردندوراه راباز کرد تا ما داخل برویم. خداراشکر کردم که ناریه نگفت که ما غروب باماشینش رفتیم وگرنه شاید به من مشکوک میشدند... نفس راحتی کشیدم که از دست اینا جستم اما نمیدانستم ،من در چنگ عقربی کشنده وماری خوش خط وخال هستم وخودم خبرندارم... ادامه دارد. انتشار مطالب کانال صدقه جاریه است. به ما بپیوندید 👇👇👇👇👇👇👇👇 @salehanolmahdi_rey
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸️ ترامپ یا بایدن؟! 🔸️مردم: هیچکدام مسئولین خودمان! 🔸️پاسخ جالب مردم راحتما ببینید! انتشار مطالب کانال صدقه جاریه است. به ما بپیوندید 👇👇👇👇👇👇👇👇 @salehanolmahdi_rey
19.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 در انتظار بهار 🔺نماهنگ همخوانی فارسی-عربی ⚜به مناسبت: 🔆آغاز امامت حضرت ولیعصر(عج الله تعالی فرجه الشریف) 🔆 📌اثر: 💠گروه تواشیح بین المللی تسنیم💠 انتشار مطالب کانال صدقه جاریه است. به ما بپیوندید 👇👇👇👇👇👇👇👇 @salehanolmahdi_rey
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺 🔺 🌹 امروز متعلق است به: 💎 حضرت امیرالمومنین (ع) عليه السلام انتشار مطالب کانال صدقه جاریه است. به ما بپیوندید 👇👇👇👇👇👇👇👇 @salehanolmahdi_rey
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸️مطالبی که درمورد امام حسن عسگری علیه السلام نمیدانیم! انتشار مطالب کانال صدقه جاریه است. به ما بپیوندید 👇👇👇👇👇👇👇👇 @salehanolmahdi_rey
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴 طریق زندگی | سبک زندگی اسلامی در کلام امام حسن عسکری(ع) انتشار مطالب کانال صدقه جاریه است. به ما بپیوندید 👇👇👇👇👇👇👇👇 @salehanolmahdi_rey
🔸️نعمت انقلاب ... 🔸️مرد با همسر و فرزندش در حال عبور از پل معلق اهواز بودند. از روبرو دو سرباز آمریکایی و انگلیسی مست ! به طرف آنها می آمدند.سرباز آمریکایی با چشمان دریده به زن خیره شده و تلوتلوخوران به سمتش می آمد.گویا قصد بدی داشت؛ مرد جلو رفت تا از ناموسش دفاع کند؛ دعوا شد.مردم جمع شدند؛ پاسبان های ایرانی هم بودند!! سربازهای مست، مرد را از بالای پل به رودخانه انداختند. مردم با عصبانیت از پاسبان ها خواستند تا آنها را دستگیر کنند؛ گفتند: ماحق دستگیری و محاکمه آنهارا نداریم!! (بخاطر قانون کاپیتولاسیون)پدر جلوی چشم زن وبچه اش غرق شد. دو سرباز آمریکایی و انگلیسی بلندبلند میخندیدند و دور می شدند. مادر و فرزند نرده های پل را گرفته بودند و هق هق کنان می گریستند. 🔸️واما37 سال بعد: 🔸️ "شما وارد محدوده آبهای جمهوری اسلامی ایران شده اید. بدون مقاومت تسلیم شوید."این صدای بلندگوی قایق سپاه ایران بود که به طرف تفنگداران امریکایی در نزدیکی یک جزیره ایرانی می آمد... وقتی شناورهای ایرانی به قایق امریکایی رسیدند،آنها با ترس و خفت، دستها را بالا بردند. و برای همیشه تصویر درازکشیدن سربازان امریکا در مقابل ایران را بر صفحه رسانه ها حک کردند. و سرانجام، باعذرخواهی از ایران، آزاد شدند. 🔸️ خدایا ما را قدردان انقلاب اسلامی وجوانان مومن وباایمان قرار ده و نگذار با دیدن کاستی ها چشم مان را از خدمات انقلاب خوبمان ببندیم. @salehanolmahdi_rey
⛔️صالحانُ المهدی+!"⛔️
#بخش_پنجاه برگشتم پشت سرم ناریه را دیدم که گفت:چیه؟؟توخودت غرقی،غذا برای بچه ها دادم متوجه نشدی ,ای
وارد کانکس شدیم سریع رفتم طرف تشکها تا خودم پهنشون کنم وناریه از نبودن اسلحه ,باخبرنشه... ناریه مشکوکانه نگاهم کرد وگفت:میخواستیم یه قهوه درست کنیم وبخوریم,کلی حرف دارم برات بزنم. من:بچه ها خوابشونه,بخوابند ,من وتوتاصبح بیدارمیمونیم بچه ها خیلی زود خوابیدند ومنم قهوه به دست امدم کنار ناریه که دوباره توفکربود,قهوه را گرفتم طرفش که گفت:سلما,یه سوال ازت میپرسم دوست دارم راستش رابگی,برام خیلی مهمه خیلی...اصلا هم نترس ,من نه جاسوسم که میزان ارادتت به داعش راگزارش کنم ونه اینکه اگه بفهمم از داعش نفرت داری,بخوام کلکت رابکنم ,من فقط میخوام واقعیت رابگی... بانگرانی گفتم:بپرس جواب میدم.. ناریه:توبه دولت اسلامی اعتقاد داری؟؟بهشون وفاداری یا از سرناچاری یاترس و.. بهشون معتقدی؟؟ با خودم فکر کردم احتمالا ناریه برام فیلم بازی کرده که ازفرار اسیرا خبرنداره,الانم بهش گفتن که به من مشکوکن واین میخوادبااین سوال از زیرزبونم یه چیزایی بکشه بیرون بنابراین مصلحت دیدم و خیلی مطمین گفتم:ببین ناریه جان ،شوهر من از شهدای دولت هست گرچه من مثل شما در دولت اسلامی فعال نبودم اما ادامه دهنده راه ابوعماد هستم ودوست دارم مثل شما ترقی کنم وخدمت بنمایم... ناریه متفکرانه سرش راتکان دادوگفت:که اینطور....منم تورا مثل خودم میکنم،اصلا یه ام فیصل دیگه....به زودی...... ازاین حرفش احساس بدی بهم دست داد ویک حس ناشناخته بهم میگفت همین الان ازناریه دور بشم. ناریه:بزار بقیه ی سرگذشتم رابرات بگم ,حاضری؟ من:بله.. بله...البته. ناریه:تااونجا گفتم که عدنان باحمله ی انتحاری خودش راکشت ,فرداصبحش پدرم به من زنگ زد وگفت که ابوعدنان کلی خط ونشان کشیده وگفته تاخون ناریه رانریزد ارام نمینشیند,چون پیوستنش به داعش رااز چشم تومیدانند وازاین بدتر فکرمیکنند که توترغیبش کردی تا کمربند انفجاری به خودش ببندد.....پدرم خیلی سفارش کرد که مراقب خودم باشم وهشدار داد که احتمال قوی ابوعدنان افرادی را میفرستد تا من رابکشند. درست ازوقت مردن عدنان انگار ارامش من هم مرد مدام میترسیدم که کسی تعقیبم کند واینقدرهول هراس داشتم که حتی ازسایه ی خودم هم میترسیدم تااینکه یک روز ازماموریت امربه معروف برمیگشتم ،به من حمله شد منتها,حمله شان نافرجام بود وتیرازبغل گوشم رد شد ومجاهدینی که همراهم بودند ,سریع ازمهلکه دورم کردند واین اتفاق همزمان با ورود داعش به عراق برام افتاد،من ازترس اینکه دوباره مورد حمله قراربگیرم,مجبورشدم تقاضای انتقال ازسوریه به عراق بدهم,فکرمیکردم که دراینجا درامنیت هستم ولی متوجه شدم ابوعدنان تا جسم بی جان من رانبینه وخون من رانریزه آرام نمینشینه.من همه ی اینها را ازچشم داعش میدونم,لعنت به دولت اسلامی عراق وشام,لعنت به مولویهای داعشی,لعنت به من که چشم بسته خودم راانداختم داخل اتش....اهی کشید وگفت:بهترین راه رفتن ازاین مهلکه است,ترک این دولت خبیث است,دیگه طاقت ندارم.... چندوقت پیش مدارک جعلی برای خودم وفیصل جورکردم،اینقدر پول از دولت اسلامی به جیب زدم وخون بهای عدنان هم روش که تااخرعمر خودم وفیصل راحت میتونیم زندگی کنیم. چندروز پیش بهم خبردادند که یک هلیکوپتربزرگ برای جابه جای افراد، قراره از موصل به سمت ترکیه پرواز کند واینقدر این درو ان در زدم تا یه جاهم برای من فیصل بازکنند وما باگذرنامه ومدارک جعلی ونام مستعارازاینجا فرارمیکنیم وارزوی کشتن خودم رابردل ابوعدنان میگذارم وبا دستش زد روی شانه ام وگفت:سلما جان گفتم مهمونتم،فردا شب این موقع من اینجا نیستم ,طوری برنامه ریختم که.....هیچی بماند... ذهنم درگیرشد,اگر ناریه برود من چکارکنم؟قول داده بود برام مدارک شناسایی جورکند,کاش باطارق رفته بودم فوقش کشته میشدم امااینجا...... ناریه:چیه سلما,رفتی توفکر؟ناراحت شدی که من میرم؟ من:اره خیلی,اخه من تنها چکارکنم؟؟ ناریه خنده ای بلندکردوگفت:فکر توهم کردم،فردا قبل از رفتن مدارک تووعماد را توبغلت میزارم ,اول تورا راهی میکنم وبعدخودم میرم.. باخودم فکرکردم,من را راهی میکنه؟؟!!اخه کجا؟؟منظورش چیه؟؟؟ ناریه بلند شد وگفت:برو بخواب من هم میرم ببینم اسرای فراری را گرفتند یانه؟ ادامه دارد . انتشار مطالب کانال صدقه جاریه است. به ما بپیوندید 👇👇👇👇👇👇👇👇 @salehanolmahdi_rey
14.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽کلیپ ویژه👌 تجربه تدبیر مذاکره با آمریکا ✅ فاجعه اصلاحات برای ایران؟! انتشار مطالب کانال صدقه جاریه است. به ما بپیوندید 👇👇👇👇👇👇👇👇 @salehanolmahdi_rey
🔺واکنش رهبر انقلاب اسلامی به سازش با صهیونیست انتشار مطالب کانال صدقه جاریه است. به ما بپیوندید 👇👇👇👇👇👇👇👇 @salehanolmahdi_rey
🔴۱۰ نکته مقام معظم رهبری به مسئولین در ستاد ملی کرونا انتشار مطالب کانال صدقه جاریه است. به ما بپیوندید 👇👇👇👇👇👇👇👇 @salehanolmahdi_rey
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⛔️صالحانُ المهدی+!"⛔️
#بخش_پنجاه_ویک وارد کانکس شدیم سریع رفتم طرف تشکها تا خودم پهنشون کنم وناریه از نبودن اسلحه ,باخبرن
شب از نیمه گذشته بود وهنوز ناریه بیرون بود،ذهنم خیلی درگیر بود،درگیر طارق,درگیرحرفهای ناریه,احساسم بهم میگفت ناریه یک نقشه هایی برام داره,امشب اخرین شبی هست که به گفته ی ناریه,اونها اینجان...یعنی فردا میرن؟برای من واقعا میخوادکاری کنه؟؟ باصدای در ازجا بلندشدم،ناریه امد داخل وروبه من:عه هنوز بیداری؟! من:اره خوابم نبرد...چه خبر؟پیداشون کردند؟ ناریه:نه بابا,انگار اب شدند ورفتند توزمین نیستند که نیستند,احتمال میدن یه همدست داخل اردوگاه داشته باشند چون متوجه شدند عقب چادر اسیرا شکافته شده,یکی بوده که بهشان کمک کرده,یه چیز دیگه هم هست,ابواسحاق همون مردی هست که اینها رااورده والان فهمیدم اون کسی که دیشب توجشن سرش رابریدن,همین ابواسحاق بوده...من که میگم کار کار همون اسیرای فراریه...اما داعشیا قبول ندارند ومیگن هرطور هم که میتونستند فرارکنند به این سرعت نمیتونستند خودشون رابه شهر برسونن,مگر اینکه عامل نفوذی دم کلفتی داخل اردوگاه داشتن واون با برنامه ریزی دقیق فراریشون داده. پیش خودم خندم گرفت,اینا نمیدونستند اون نفوذی دم کلفت منم ولی برنامه ریزی دقیقی در کار نبوده بلکه فقط وفقط لطف خدا بوده... باحرف ناریه به خود اومدم:نمیدونم خیالاتی شدم یااینکه واقعا یک نفر,دور وبر کانکس ما میچرخید...اگه خیالات نباشه حدس میزنم دوباره فرستاده های ابوعدنان نقشه ای دارن برام.... کاش زودتر صبح میشد... کاش این مکان لعنت شده را زودتر ترک میکردم..... اذان صبح راگفتند ناریه از جاش پاشد ویک کیف به سمتم داد:بیا این تمام مدارک من وفیصل...مال تو وعماد باشه...حتی خنجری راکه اسم خودش وشوهرش روش حک شده بود وهدیه عروسیشون بود را داخل کیف گذاشت وگفت:اینم همراه مدارک باشه بد نیست....پاشو اماده بشو باید بریم بااین حرف ناریه یک فکری به ذهنم جرقه زد...درسته...ناریه,میخواد در بره,با اسم جعلی فرارکند,مدارکش رابه من میده....تامن وعماد .....خدای من نه... رو به ناریه گفتم:الان ؟!!میخوای باهم بریم نماز؟؟ ناریه:اون نمازی که اینا میخونن بخوره تو مغزنداشته شان...خودمون کار داریم،پاشو مدارک شناسایی که بهت دادم بیار...خودتم که خیلی وسایل نداشتی ,اما نمیخواد چیزی,بیاری,پاشو... باترس وسوظن ارام بلند شدم وچادرم راپوشیدم اومدم حرکت کنم که گفت: تنها نه...,عماد را باید بیاری من:عمادددد؟!!بچه خوابه,مگه نمیخوای برگردیم؟یعنی فیصل هم میاری... ناریه باتحکمی درصداش که تابه حال بامن اینگونه صحبت نکرده بود گفت:حرف اضافی موقوف...فیصل میمونه...عمادرابغل کن. ترس تمام وجودم راگرفته بود ،نمیدونستم چه نقشه ای,توسرشه ,اما هرکار که میکردم به ضرر خودم بود ,اخه تواردوگاه نه هیچ کس من رامیشناخت ونه براشون مهم بودم وبرعکس,همه از ناریه فرمانبری,داشتند. بالاجبار عماد را بغل کردم باهم از کانکس خارج شدیم. در کابین عقبی رابازکردم وعماد رابااحتیاط خواباندم تابیدار نشه,عماد هم حالتی بود بین خواب وبیداری ونپرسید چکارمیکنم ودوباره چشمهاش را روی هم گذاشت. سوار شدم ,در دلم متوسل شدم به امام دوازدهم ,طارق همیشه میگفت :هرجا کارت گیرکرد,دست به دامان صاحب الزمان عج بشو,این اقا حجت زنده ی خدا بر روی زمین است ومحاله جوابت راندهد. از امامم درخواست کمک کردم وبا ایشون عهد کردم اگر کمکم کند وازاین مهلکه جان سالم بدر برم ,تمام تلاشم رابرای خدمت به شیعیان ودرراه ظهور مولا ،بکارمیبرم. ناریه:چی چی باخودت میگی ،هنوز که نمیدانی میخوام چکارت کنم,دیوونه شدی,وای به حال وقتی بفهمی چی در انتظارت است. خدای من.....این چی داره میگه...علنا داره تهدیدم میکنه.... خدااااا.......یا صاحب الزمان الغوث والامان.. انتشار مطالب کانال صدقه جاریه است. به ما بپیوندید 👇👇👇👇👇👇👇👇 @salehanolmahdi_rey
از شیطان پرسیدند: گمراه ڪردن شیعیان چه سودے دارد؟ گفت:امام اینها ڪه بیاید روزگار من سیاه خواهد شد اینها ڪه گناه میڪنند امامشان دیرتر مےآید...!🍃🌚 انتشار مطالب کانال صدقه جاریه است. به ما بپیوندید 👇👇👇👇👇👇👇👇 @salehanolmahdi_rey