⬅️ #منتشر_شد ☀️ نماهنگ #حمد ⭕️ با شعری از قاسم صرافان و معانی مرتبط با سوره حمد برای نوجوانان. 🎭 کارگردان: وحید امینی 📺 دانلود و تماشا در عماریار 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan

#داستان_شب📚 رمان قشنگه، عاشقانش هم که قشنگ تر 🍃🍃 ✅خبر ،خبر قراره باهم یه رمان خاص بخونیم .... رفقاتونو دعوت کنید 😊 💢واما... با رمان شیرین و جذاب ♥️ #دختر_شینا ♥️ در کنارتون هستیم . هر شب راس ساعت ۲۳ با ما همراه باشید😊 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan

#دختر_شینا🌸 #قسمت_صدوهفتاد_وسوم خواهرم را صدا زدم و گفتم: «برایم یک لیوان چای بیاور.» چای را که آورد، در گوشش گفتم: «صمد نیست؟!» خندید و گفت: «نه. تو که خواب بودی، خبر دادند خانم آقا ستار هم دردش گرفته. آقا صمد رفت ببردش بیمارستان.» شب با یک جعبه شیرینی آمد و گفت: «خدا به ستار هم یک سمیه داد.» چند کیلویی هم انار خریده بود. رفت و چند تا انار دانه کرد و توی کاسه ای ریخت و آمد نشست کنارم و گفت: «الحمدلله، این بار خوش قول بودم. البته دخترمان خوب دختری بود. اگر فردا به دنیا می آمد، این بار هم بدقول می شدم.» کاسه انار را داد دستم و گفت: «بگیر بخور، برایت خوب است.» کاسه را از دستش نگرفتم. گفت: «چیه، ناراحتی؟! بخور برای تو دانه کردم.» کاسه را از دستش گرفتم و گفتم: «به این زودی می خواهی بروی؟!» گفت: «مجبورم. تلفن زده اند. باید بروم.» گفتم: «نمی شود نروی؟! بمان. دلم می خواهد این بار اقلاً یک ماهی پیشم باشی.» خندید و سوتی زد و گفت: «او... وَه... یک ماه!» گفتم: «صمد! جانِ من بمان.»

🌹🌹

#دختر_شینا🌸 #قسمت_صدوهفتاد_وچهارم گفت: «قولت یادت رفته. دفعه قبل چی گفتی؟!» گفتم: «نه، یادم نرفته. برو. من حرفی ندارم؛ اما اقلاً این بار یک هفته ای بمان.» رفت توی فکر. انگشتش را لای کوک های لحاف انداخته بود و نخ را می کشید گفت: «نمی شود. دوست دارم بمانم؛ اما بچه هایم را چه کنم؟! مادرهایشان به امید من بچه هایشان را فرستاده اند جبهه. انصاف نیست آن ها را همین طوری رها کنم و بیایم اینجا بیکار بنشینم.» التماس کردم: «صمد جان! بیکار نیستی. پیش من و بچه هایت هستی. بمان.» سرش را انداخت پایین و باز کوک های لحاف را کشید. تلویزیون روشن بود. داشت صحنه های جنگ را نشان می داد؛ خانه های ویران شده، زن ها و بچه های آواره. سمیه از خواب بیدار شد. گریه کرد. صمد بغلش کرد و داد دستم تا شیرش بدهم. سمیه که شروع کرد به شیر خوردن، صمد زل زد به سمیه و یک دفعه دیدم همین طور اشک هایش سرازیر شد روی صورتش. گفتم: «پس چی شد...؟!» سرش را برگرداند طرف دیوار و گفت: «آن اوایل جنگ، یک وقت دیدم صدای گریه بچه ای می آید. چند نفری همه جا را گشتیم تا به خانه مخروبه ای رسیدیم. بمب ویرانش کرده بود. صدای بچه از آن خانه می آمد. رفتیم تو. دیدیم مادری بچه قنداقه اش را بغل کرده و در حال شیر دادنش بوده که به شهادت رسیده. بچه هنوز داشت به سینه مادرش مک می زد. ‌

و اعم ابصار قلوبنا عما خالف محبتک و چشم‌هایمان را از آنچه مخالف عشق توست،کور کن ...🍃 #صحیفه_سجادیه آغاز میکنیم با نام زیبایت بسم الله الرحمن الرحیم الهی به امید تو ❤️ 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan

#روزمان_را_با_قرآن_شروع_کنیم 💠 آیه ۴۳ سوره نحل 🍃وَ مَآ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ إِلَّا رِجَالاً نُّوحِى إِلَیْهِمْ فَسْئَلُواْ أَهْلَ الذِّکْرِ إِن کُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ🍃 🔹ترجمه ✨ما قبل از تو نیز، جز مردانى که به سویشان وحى مى‏ نمودیم (فرشته یا موجود دیگرى را) نفرستادیم (که آنها از آمدن تو تعجب مى‏ کنند، به آنها بگو:) اگر نمى‏ دانید از اهل ذکر بپرسید.✨ 📝پیام ها ۱- پیامبران الهى همه از جنس خود بشر بوده‏اند، نه از جنس فرشتگان. «و ما ارسلنا ...الاّ رجالاً»  ۲- پیامبران، همه مرد بوده ‏اند، آنهم مردانِ بالغ و رشید. (گرچه بعضى مثل عیسى و یحیى‏ علیهما السلام در طفولیت به نبوت رسیده ‏اند.) «رجالاً»  ۳- نزول وحى الهى بر یک انسان تعجبى ندارد، این سنت خداوند براى هدایت بشر بوده است. «رجالاً نوحى الیهم»  ۴- جهل عذر نیست، پرسیدن و دانستن وظیفه است. «فسئلوا»  ۵- مسائل دین را باید از کارشناس دین پرسید، نه هر کس اندک آشنائى با دین دارد. «فسئلوا اهل الذکر»  ۶- آنجا که انسان خود چیزى را مى ‏داند، سؤال معنى ندارد، مگر آنکه بخواهد از دانسته‏ ى خود فرار کند. «فسئلوا ... ان کنتم لاتعلمون»  ۷- اگر پرسش از اهل ذکر لازم باشد، پس پذیرش پاسخ او نیز لازم است، وگرنه سؤال لغو است. «فسئلوا اهل الذکر»  ۸- آنجا سؤال کنیم که خود نتوانیم بدانیم، نه آنکه هر چه را نمى‏ دانیم، بدون آنکه فکر و تأملى کنیم، فوراً سؤال کنیم. آیه نمى‏ فرماید: «فسئلوا ...ان لم تعلموا» اگر نمى‏ دانید سؤال کنید، بلکه مى‏ فرماید: «فسئلوا ...ان کنتم لاتعلمون» یعنى اگر نمى ‏توانید بدانید، سؤال کنید.  🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan

📌بی غیرتی سیاسی اصلاح طلبان 🔹منجی آنها آمد! 🔸آیت الله جوادی آملی: دیاثت یا اخلاقی است و یا سیاسی؛ کسی که بیگانه را راه می دهد "دیوث سیاسی" است؛ بیگانه را در حریم خود راه دادن و وارد حریم غیر شدن با غیرت سازگار نیست! 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan

🔰برگزاری قرارگاه زیستی مقابله بابیماری کرونا با حضور فرمانده حوزه صاحب الزمان(عج) و شهردارمحترم دیباج برادر دربانیان و مسئولین گروههای جهادی در محل سالن اجتماعات شهرداری شهردیباج جهت ضدعفونی معابر و راه اندازی کارگاههای جهت دوخت ماسک و غیره #حوزه_مقاومت_بسیج_صاحب_الزمان (عج) 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan

#آیت_الله_حائری_شیرازی 🔸هیچ کرسی با دو پایه نمی‎ایستد پایه سوم می‎خواهد. دنیا و آخرت دو پایه هستند. پایه سوم، تفریح است. فکر نکنید تفریح هرچه کمتر بهتر. تفریح جزء ارکان زندگی است. 🌹لِلْمُؤْمِنِ ثَلاَثُ سَاعَات: فَسَاعَةٌ يُنَاجِي فِيهَا رَبَّهُ، وَسَاعَةٌ يَرُمُّ مَعَاشَهُ، وَسَاعَةٌ يُخَلِّي بَيْنَ نَفْسِهِ وَ بَيْنَ لَذَّتِها فِيَما يَحِلُّ وَ يَجْمُلُ. ✅انسان با ايمان ساعات شبانه‌روز خود را به سه بخش تقسيم مى‌كند: قسمتى را صرف مناجات با پروردگارش، قسمتی براى ترميم معاش و كسب و كار زندگى و قسمت سوم را براى بهره‌گيرى از لذات حلال و دلپسند مى‌گذارد. حکمت ٣٩٠ نهج البلاغه 👈دور هم بنشینید و کباب درست کنید و بخورید. اما به لغو و لهو ولعب نگذرانیدش. 🔹به نفست بگو؛ به کبابی که بهت می‎دهم نگاه کن، وقتی نماز می‎خوانی هی نگو خسته شدم. کباب را بگیر یک چیزی پس بده. یک خواب خوبی بکن در عوضش یک فکر خوبی هم بکن. تفریح خوبی بکن در عوضش دَرست را هم خوب بخوان. 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan

#داستان_شب📚 رمان قشنگه، عاشقانش هم که قشنگ تر 🍃🍃 ✅خبر ،خبر قراره باهم یه رمان خاص بخونیم .... رفقاتونو دعوت کنید 😊 💢واما... با رمان شیرین و جذاب ♥️ #دختر_شینا ♥️ در کنارتون هستیم . هر شب راس ساعت ۲۳ با ما همراه باشید😊 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan