#انسان_در_اندیشه_امام_خامنه_ای
🔹خداوند یکی از خصوصیات پیامبر صلواتاللهعلیه را این قرار میدهد که غل و زنجیرها را از گردن انسانها برمیدارد که شامل بسیاری از عقاید باطل و خرافی و بسیاری از قیود اجتماعی غلطی که دستهای استبداد یا تحریف یا تحمیق بر مردم تحمیل کرده بود، میشود.
#انسان_در_اندیشه_امام_خامنه_ای
🔹سعادت انسان در این است که از تلاطم و اضطراب روحی در امان و آرامش روحی باشد. آسایش انسان، ناشی از آن روحیه و اخلاقی است که باید از دین استمداد بشود و سرچشمه بگیرد.
#انسان_در_اندیشه_امام_خامنه_ای
🔹یاد خدا به انسان آرامش میدهد و دل را نورانی میکند و غبارهای کینه و نفرت و خودخواهی را از دلها میزداید و لنگری برای دلهای متلاطم و مضطرب به وجود میآورد؛ آرامش میبخشد و اطمینان و اعتماد ایجاد میکند.
#انسان_در_اندیشه_امام_خامنه_ای
🔹از دیگر نیازهای انسان، امید است. امید، بزرگترین قوّه محرکه انسان است که انسان را به حرکت وادار میکند؛ امید به پیروزی، امید به پیشرفت و امید به موفقیت.
🔹 اگر امید از انسان گرفته شود، فعالیت و سرزندگی و شادابی از او گرفته خواهد شد و زانوان فعال و استوار به لرزه خواهد افتاد.
#انسان_در_اندیشه_امام_خامنه_ای
🔹انسانمحوریاسلامی با تلقی غربی آن -اومانیسم غربی- به کلی متفاوت است. ریشه تفاوت انسانمحوری اسلام با انسانمحوریغرب، انسانشناسی آنها است.
🔹 انسان در نگاه اسلامی، موجودی دو بعدی است؛ طبیعی و الهی، اما در نگاه غربی، انسان یک موجود مادی محض است و هدف او لذتجویی و بهرهمندی از لذائذ زندگی دنیا است.
#انسان_در_اندیشه_امام_خامنه_ای
🔹محور پیشرفت و توسعه در غرب، انسان سودمحور است و ثروت و قدرت و علم هدفاند و اگر انسانها و ملتها تحقیر بشوند و میلیونها انسان در جنگها کشته شوند؛ برای اینکه کشوری به قدرت یا به ثروت برسد؛ ایرادی ندارد! اما در جهانبینی اسلام، ثروت و قدرت و علم، وسیلهای برای تعالی انسان هستند.
#انسان_در_اندیشه_امام_خامنه_ای
🔹در تفکر انسانگرایی غربی، محور عالم وجود و محور اختیار در این عالم کون، انسان است، یعنی در واقع خدای عالم وجود، انسان است، و بحث انسانسالاری مطرح است، به خلاف تفکر انسانشناسی اسلامی که بحث خداسالاری است و با نگاه خداسالاری، انسان را محور جهان میداند و تکریم و رشد او را از گرایشهای اصولی خود به حساب میآورد.
#انسان_در_اندیشه_امام_خامنه_ای
🔹وقتی اعتقاد به خدا نبود، اخلاقیات و عدالت بیمعنی میشود و جز لذت و سود شخصی، هیچ چیز دیگری معنا پیدا نمیکند. از این رو میتوان انسانها را دستخوش بدترین قساوتها و ظلمها قرار داد و هدف را فقط برآورده ساختن جنبههای مادی انسان، آن هم نه همه انسانها، بلکه اقلیت انسانها در نظر گرفت و قوانینی مخالف با فطرت - همچون همجنسبازی- را بر جامعه حاکم کرد.
#انسان_در_اندیشه_امام_خامنه_ای
🔹بنابر انسانشناسی اسلامی، هدف، اولاً برآورده کردن جنبههای غیرمادی و ثانیاً برآورده کردن و جهتدهی جنبههای مادی انسان است و از این رو توجه به همه جنبههای انسان را لازم میداند.
🔹مبانی معرفتی در نوع پیشرفت مطلوب یا نامطلوب تاثیر دارد. هر جامعه و هر ملتی مبانی معرفتی، مبانی فلسفی و مبانی اخلاقیای دارد که آن مبانی تعیین کننده است و به ما میگوید چه نوع پیشرفتی مطلوب است و چه نوع پیشرفتی نامطلوب است.
#انسان_در_اندیشه_امام_خامنه_ای
🔹اساس نگاه اسلامی به پیشرفت، بر این پایه است که اسلام، انسان را یک موجود دو ساحتی میداند؛ دارای دنیا و آخرت.
🔹 این مطلب، فارق و شاخص پیشرفت اسلامی و پیشرفت غربی است، کسی که انسان را دارای ابعاد مادی و غیرمادی میبیند، صرف پیشرفت در جنبه مادی، بدون پیشرفت در جنبه معنوی را نه تنها پیشرفت نمیبیند بلکه پسرفت میداند.
#انسان_در_اندیشه_امام_خامنه_ای
🔹پیشرفت غربی در پی آبادانی دنیای انسان - آن هم قشر محدودی از انسانها- است، اما پیشرفت اسلامی میخواهد هم دنیای انسان را آباد کند و هم آخرت انسان را؛ هدف پیشرفت اسلامی، انتفاع انسانیت است، نه انتفاع طبقهای از انسان.
🔹پیشرفت وقتی مادی شد معنایش این است که اخلاق و معنویت را میتوان در راه چنین پیشرفتی قربانی کرد اما از نظر اسلام این پیشرفت نیست. البته پیشرفت مادی مطلوب است اما به عنوان وسیله. هدف رشد و تعالی انسان است.
#انسان_در_اندیشه_امام_خامنه_ای
🔹یکی از شاخصهای مهم پیشرفت غربی، افزایش درآمد ناخالص ملی کشورها است. در اسلام افزایش تولید ناخالص ملی بدون پر کردن شکاف اقتصادی در بین مردم و رفع تبعیض در استفاده از منابع گوناگون ملی مطلوب نیست. پیشرفت اگر همراه عدالت نباشد؛ مورد نظر نیست بلکه عدالت اجتماعی باید تامین شود.
#انسان_در_اندیشه_امام_خامنه_ای
🔹مرزهای آزادی در لیبرالیسم غربی با آن فلسفه و آن ریشه فلسفی و آن نگرش مرزهای مادی است مرزهای اخلاقی نیست. اما آزادی در منطق اسلام علاوه بر حدود مادی، مرزهایی از ارزشهای معنوی و اخلاقی هم دارد.
🔹بنابر انسانشناسی اسلامی، انسان همان طور که موظف است با حرکات و اعمال و رفتار و گفتار خود حقوق دیگران و آزادی آنها را محدود نکند و به خطر نیاندازد؛ موظف است آزادی خود و حدود و حقوق خود را هم به خطر نیاندازد.
#انسان_در_اندیشه_امام_خامنه_ای
🔹بنابر انسانشناسی اسلامی، انسان همان طور که موظف است با حرکات و اعمال و رفتار و گفتار خود حقوق دیگران و آزادی آنها را محدود نکند و به خطر نیاندازد؛ موظف است آزادی خود و حدود و حقوق خود را هم به خطر نیاندازد.
🔹بنابر اومانیسم غربی، موانع آزادی صرفاً عوامل خارجی است که بیرون از انسان وجود دارد و آزادی او را محدود میکند. مثل سلطه ابرقدرتها و استعمارگران. اما بنا بر انسانشناسی اسلامی علاوه بر موانع بیرونی، دسته دیگری از موانع همچون اخلاقیات فاسد، هوی و هوسها، منیّتها وجود دارند که مانع آزادی انساناند.
#انسان_در_اندیشه_امام_خامنه_ای
🔹موانع درونی آزادی انسان همچون هوی و هوسها، زمینه سلب آزادی توسط عوامل خارجی را به بار میآورند و وقتی کسی اسیر این احساسات و ضعفهای درونی خود هست، لازمه طبیعیاش این است که اسیر اسارتها و زنجیرهای بیرون از خودش هم میشود.
🔹اینکه انسانها چرا و چقدر آزاد باشند؛ به نگرش آن مکتب به انسان بستگی دارد و اسلام با توجه به نوع نگرش خود و بر اساس فطری و الهی دانستن آزادی انسان، امتیاز بیشتری را - در مقایسه با مکاتب غربی- برای آزادی اجتماعی قائل است و هرگز به هیچ بندهای اجازه نمیدهد که آزادی افراد دیگر را سلب کند.
#انسان_در_اندیشه_امام_خامنه_ای
🔹هیچ عاملی از بیرون نمیتواند یک انسان را آنطور برده کند که یک شهوت و هوی و هوس درونیاش میتواند او را برده کند.
🔹 در اسلام آزادی فقط آزادی از قید و بندهای خارج از وجود انسان نیست بلکه آزادی از قیدهای درونی انسان هم بزرگترین آزادیهاست و اگر کسی آن را داشته باشد و این را نداشته باشد، در حقیقت آزاد نیست، اسیر و برده است.
#انسان_در_اندیشه_امام_خامنه_ای
🔹یکی از نیازهای اساسی بشر، صلح و امنیت است. در قرآن، نجات از ناامنی در کنار نجات از گرسنگی قرار داده شده است؛ « الَّذی اَطعَمَهُم مِن جوعٍ وَ ءامَنَهُم مِن خَوف»
🔹 این مطلب بیانگر این است که انسانها برای، پرورش فکر، پیشرفت عمل و آسایش روان، به محیط و فضای امن و آرام احتیاج دارند؛ چه در درون خودشان، چه در محیط خانواده، چه در محیط جامعه، چه در محیط بینالملل.
#انسان_در_اندیشه_امام_خامنه_ای
🔹سعادت انسان در این است که از تلاطم و اضطراب روحی در امان و آرامش روحی باشد. آسایش انسان، ناشی از آن روحیه و اخلاقی است که باید از دین استمداد بشود و سرچشمه بگیرد.
🔹مسألهی تداوم حیاتِ بعد از مرگ یکی از ارکان جهان بینی اسلامی است؛ انسان و زندگی او با مردن نابود و تمام نمیشود؛ به عبارت دیگر، دنیا و هر آنچه در آن است، مقدمهی حیات بعد از مرگ است و آنچه انسان در اینجا انجام میدهد، در واقع مقدمهچینی برای حیات ابدی است، «الدّنیا مزرعه الآخره».
#انسان_در_اندیشه_امام_خامنه_ای
🔹انسان مجموعهای از انگیزهها و غرائز متضاد است و مکلف است که در خلال این انگیزههای گوناگون، راه کمال را بپیماید. از این رو به او آزادی داده شده تا از خلال این غرائز و انگیزههای متضاد، راه کمال را بپیماید. همین آزادی با این ارزش، برای تکامل است، کما اینکه خود حیات انسان، برای تکامل است.
🔹اسلام برای دفاع از حقوق زن در محیط خانواده - به خلاف مکتب غربی- به دنبال این نیست که یک نوع حالت تخاصم و جدایی و رقابت خصمانه میان دو جنس زن و مرد را به وجود آورد و دنیایی بر اساس رقابت و نزاع بسازد بلکه در صدد این است که زن به حق انسانی و رشد حقیقی نائل شده و به صورت انسان کامل درآید.
#انسان_در_اندیشه_امام_خامنه_ای
🔹بر پایه انسانشناسی اسلامی همه انسانها با هم برادر و برابرند و تبعیضی بین آنها وجود ندارد؛ نژادی بر نژاد دیگر برتری و رفعت طبیعی و ذاتی ندارد بلکه ملاک برتری تقواست. بنابر دستور اسلام -مبنی بر حفظ حقوق انسانها است که - هرجا صدای استغاثه مظلومی بلند شد، باید به کمک او شتافت، « کونوا للظّالم خصماً و للمظلوم عوناً»
🔹مشروعیت حکومت دینی رأی مردم است که در اینجا اعتبار رأی مردم، بر اساس کرامت انسان پیش خدای متعال است. البته پایه اصلی مشروعیت، تقوا و عدالت است منتها تقوا و عدالت بدون رأی و مقبولیت مردم کارآیی ندارد.
#انسان_در_اندیشه_امام_خامنه_ای
🔹علوم انسانی روح دانش است. حقیقتاً همه دانشها و همه تحرکات برتر در یک جامعه مثل یک کالبدی است که روح آن علوم انسانی است. علوم انسانی جهتدهی میکند و مشخص میکند که ما به کدام طرف میرویم و دانش ما به دنبال چیست.
🔹وقتی علوم انسانی بر پایهها و جهانبینیهای غلطی استوار شد؛ نتیجه این میشود که همه تحرکات جامعه به سمت یک گرایش انحرافی پیش میرود مثلاً علوم انسانی غربی - همچون اقتصاد و جامعهشناسی و مدیریت و روانشناسی- که بر پایه اومانیسم غربی بنا شده است؛ بر مبنای یک معرفت ضددینی است و طبعاً نمیتواند خواستهها و آرمانهای جامعه اسلامی را برآورده کند.
#انسان_در_اندیشه_امام_خامنه_ای
🔹باطن دموکراسی غربی، حاکمیت سرمایه و سرمایهسالاری است، نه مردمسالاری. اما در مردمسالاری دینی یکی از پایههای اصلی مسئله تکریم انسان است.
🔹هویت انسانی در مردمسالاری دینی هم دارای کرامت است و هم کارساز که نتیجه ارزشمندی و کرامت داشتن انسان، این است که آرای مردم باید نقش اساسی را در اداره جامعه ایفا کند.