🔰 اعمال روز اربعین
📲 ارسالی خانم خراسانی از پایگاه عطیه
#حوزه_مقاومت_کوثر
#پایگاه_عطیه
#حلقه_شهید_مشهد 🌷
#پارسال_این موقع_کجا_بودم
🌌عکسها و خاطرات کوتاه خود از زیارت اربعین سالهای گذشته 🖤
#هر_خانه_یک_موکب⛺️
🏴از در و دیوار منزل های سیاهپوش اربعین🏴
#دلنوشته_های_کوتاه در فراق پیاده روی اربعین❣
آثار خودتون رو به شماره تلفن 09194310667 ایتا و واتساپ ارسال نمایید👆🏻
⬅️مهلت ارسال ۹۹٫۷٫۱۸
به بهترین آثار به قید قرعه جوایزی اهدا میشود🎁💐
پایگاه مقاومت بسیج ریحانة الرسول مهر ۹۹
🍃قرارگاه صالحین دامغان
@salehin_damghan
#ما_ملت_امام_حسینیم
اگر یک بار در میهمانی اربعین حسین حاضر شوی، دیگر برایت خیلی سخت میشود، در زمانهای دیگر که حرم حسین آرام و بیهیاهو است آنجا باشی.
چون حس می کنی، تنها در اربعین است که حُرمت حرم حسین حفظ میشود؛
در اربعین است که کسی آرام وارد حرم نمیشود؛ همه به سر و سینه میزنند و در فراق حسین اشک میریزند و ناله سر میدهند.
پیاده روی اربعین سال گذشته دختر گلمون سارا سفیدیان
#بسیج_جامعه_زنان
#حوزه_مقاومت_کوثر
#پایگاه_ریحانه_الرسول
🍃قرارگاه صالحین دامغان
@salehin_damghan
🔰کاروان پیاده روی اربعین به سمت امامزاده جعفر جاده اصفهان
#حوزه_مقاومت_کوثر
#پایگاه_محبوبه
🍃قرارگاه صالحین دامغان
@salehin_damghan
🖤بر نام حُسینْ
💚وکَربَلایش صَلَواتْ
🖤برنام ابوالفَضْل
💚و وَفایَشْ صَلَواتْ
🖤براَهْلِ حَرَمْ
💚به حَقِّ زَهراء (س) صَلَواتْ
🖤برجمله یِ یاوران مُولا صَلَوات
💚اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ💚
🖤اربعین حسینی تسلیت باد🥀
🖤🥀
@salehin_damghan
با دستهایم می گیرم. وقتی بـه رسیدن فکر میکنم، تاولها را می شود نادیده گرفت و سوزش آن ها را احساس نکرد.
شاید فردا پا لخت رفتم. شاید فردا شدم مثال زنده «فاخلع نعلیک» در وادی مقدس کربلا. چشمم راکه از آسمان می گیرم، بـه کوله پشتی پارچهاي ام نگاه می کنم. چقدر خالی و سبک. دلم برای کتابهایم تنگ میشود. کاش حداقل لهوف را آورده بودم. باید فردا از یک ایستگاه فرهنگی، بروشوری برای مطالعه بگیرم.بـه سراغ شارژ موکبی میروم کـه برایم موبایلم را شارژ کند. با آن پنل 20 تایی برق کـه دور و بر آن از هرجای دیگری شلوغتر بود. همین کـه تا موکب بعد شارژ داشته باشد، کفایت میکند. مسیر خلوت شده اسـت؛ از دور صدای نوحه می آید. و خیلیها آماده خواب میشوند. شبها استراحت می کنند اما مـن دوست دارم شبرو بودن را امتحان کنم. تا اذان صبح راه میروم. نماز راکه خواندم، کمی خواهم خوابید. با خودم زمزمه می کنم:
خوشا کاروانی کـه شب راه طی کرد
دم صبح اول بـه منزل نشیند
باید برخیزم. مقصد نزدیک اسـت و صبح نزدیکتر…حرف آخر را او می زند. میگوید: «اینقدر زود قضاوت نکن!» و تـو بعد از دقایقی کـه مدام داشتی حرف میزدی، یکدفعه سکوت می کنی. بـه چشمهاي سیاهش خیره می شوی و از خودت میپرسی این هـمه امید از کجا آمده اسـت؟ چند روز دیگر اربعین اسـت و مگر می شود ناامید نبود وقتی آخرین نفرات هم رفتهاند؟ از حرفهایي کـه زدهاي پشیمان می شوی. قرار بود بروی پیادهروی اربعین. جا ماندی و شکوه بـه او بردی.بـه او گفتی:«امام دوستم ندارد. دلم فقط بـه نیمنگاه امام حسین «ع» و بـه طلبیدن راضی بود. مگر مـن چـه کردهام کـه حتی لایق، نه کربلا، همین کـه تا مرز هم بروم و بگویم بـه عشق تـو آمدم… چرا لایق زیارت اربعین نیستم؟ چرا دوستم ندارند؟ چرا نمیطلبند؟» گفته بودی و از فراغ ضجه زده بودی و او فقط گفته بود:«قضاوت نکن.» شب کـه اتفاقات آن روز را مرور می کردي، تلفن زنگ خورد.لابد یکیدیگر از رفیقان اسـت کـه عازم پیادهروی اربعین شده و حالا زنگ زده حلالیت بطلبد. اما اوست. میگوید:«یک اتوبوس با دو تا جای خالی پیدا شده اسـت کـه تا مرز مهران مـا را میبرد. دنبال همسفر میگردم. می آیی؟» و تـو شرمساری از این کـه بـه لطف و مهربانی امام حسین «ع» شک کرده بودی. امامی کـه پدر مهربان اسـت و هیچکس فراموشش نمی شود. آهسته می گویی:«می آیم. با سر می آیم. ساعت چند، کجا؟»زائر اربعین در محشر به ایمانش افتخار می کند.این زمزمه قبل از سفرم بود. حالا کـه آمدهام، میبینم پیادهروی آنقدرها هم شاعرانگی ندارد. قلم و کاغذ بـه دست گرفتهام و نمیدانم چـه بنویسم. مردم بیشتر دنبال غذای بهتر و جای خواب گرمتر میگردند. انگار هیچکس بـه فکر نیست کـه چرا آمده اسـت. از ذهنم میگذرد: عشق ملیونی حسینی را / اربعین میشود تماشا کرد.آن طرفتر مرد و زنی نمیدانم چرا جر و بحث می کنند. صدای زن بـه جیغ بلند میشود و مرد عصبانی کیف را از دست زنش می کشد. می خوانم: مثل عبدی حقیر می آیم / عاشق و سر بزیر می آیم. زنی بـه دنبال خرید اسـت. میگوید تجربه دارد کـه کجا قیمتها ارزانتر هستند. از فقدان شناخت و معنویت میترسم. تکرار میکنم:می دهی تـو اجازهام آقا / زائر اربعینیات باشم؟ زن جوانی می گوید خسته شده اسـت و دیگر ادامه نمیدهد. تا این جا هم نصف راه رابا اتومبیل آمده اسـت. شاهد میآورد و کف پاهایش رابه مـن نشان می دهد. آنطور کـه فقط خودم بشنوم، میخوانم: عجبی نیست اگر کـه عالم را / زائر اربعین بـه هم زده اسـت. دلم از این هـمـه واقعیت تنگ میشود.میخواهم زودتر برسم؛ بروم توی حرم امام حسین، بین جمعیت عزادار گم شوم و یک دل سیر گریه کنم. این فقط پا بـه جاده رفتن نیست / یک ملاقات ساده رفتن نیست. بعد برای همـهمان برای مـا ایرانیهاي باحال کمی معنویت بطلبم. از نجف تا بـه شهر کرب و بلا، جادهاي تا ظهور می بینم. مـن گفتهام بـه هـمه اربعین حرم هستم، این تن بمیرد آبرویم را نبر حسین «ع».پشت مرز هستیم. پالتوی امانتی خواهرم را دور خودم میپیچم. بچهها خوابیدهاند. می گویند امکان رد شدن نیست. دعاهایم را و دعاهای آشناها راکه با خودم آوردهام، راهی کربلا می کنم. می گویم پای دل زودتر از پای جسم می رود. کودکم بیدار میشود و می گوید: آب! لیوانی آب دستش میدهم و خیالم بـه چند روز پیش میرود. شهر داشت حرکت میکرد.
لباس گرم بچهها برایم در اولویت بودو هیچ بـه فکر لباس گرم خودم برای شب نبودم. در لحظه خداحافظی خواهرم در آغوشم گرفت و پالتویش رابه سمتم دراز کرد. گفت:«خودم کـه نمی آیم، حداقل این را…» جملهاش ناتمام ماند و اشکش سرازیر...
⚜فراخوان دل های جامانده⚜
♦️دلنوشته
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
#تعلیم_تربیت_حوزه_مقاومت_بسیج_دانش_آموزی_حضرت_مریم_س_دامغان
🍃قرارگاه صالحین دامغان
@salehin_damghan
#اربعین حسینی
♠️🕯♠️🕯♠️
♣️🕯♣️🕯♣️
🍃انداختن سفره حسینی به مناسبت اربعین حسینی و خواندن دعای توسل و زیارت اربعین🍃
#حوزه مقاومت کوثر
#پایگاه قهرمان کربلا
#حلقه شهید هراتیان🌷
🍃قرارگاه صالحین دامغان
@salehin_damghan
8.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#اربعین حسینی
🥀گرچه دوریم به یاد توسخن میگوییم🥀
⚠️لینک زیر تبلیغ نیست⚠️
https://digipostal.ir/azdoorsalam
⬛️اربعین حسینی تسلیت باد⬛️
#حوزه مقاومت کوثر
پایگاه قهرمان کربلا
#حلقه شهید گمنام🌹
🍃قرارگاه صالحین دامغان
@salehin_damghan
🌹گرچه دوریم بیاد تو سخن می گوییم
🔹 برگزاری مراسم #اربعین شامل سخنرانی و نوحه و روضه خوانی امام حسین ع توسط مربی پایگاه عطیه، سرکار خانم خانمحمدی به همراه پذیرایی حلوا در ظرفهای دردار
🗓 سه شنبه ۹۹/۷/۱۵
#حوزه_مقاومت_کوثر
#پایگاه_عطیه
#حلقه_شهید_حاتمی🌷
🍃قرارگاه صالحین دامغان
@salehin_damghan