eitaa logo
صالحین دامغان
346 دنبال‌کننده
19.7هزار عکس
2.9هزار ویدیو
592 فایل
ارتباط با ادمین @a_mohammadi61
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 خانم دارابی گفت: «دلم شور می زند. امشب پیشت می مانم.» هنوز نیم ساعتی نگذشته بود که حس کردم واقعاً درد دارد سراغم می آید. یک ساعت بعد حالم بدتر شد. طوری که خانم دارابی رفت خواهرشوهرش را از خواب بیدار کرد، آورد پیش بچه ها گذاشت. ماشینی خبر کرد و مرا برد بیمارستان. همین که معاینه ام کردند، مرا فرستادند اتاق زایمان و یکی دو ساعت بعد بچه به دنیا آمد. فردا صبح همسایه ها آمدند بیمارستان و آوردندم خانه. یکی اتاق را تمیز می کرد، یکی به بچه ها می رسید، یکی غذا می پخت و چند نفری هم مراقب خودم بودند. خانم دارابی کسی را فرستاد سراغ شینا و حاج آقایم. عصر بود که حاج آقا تنهایی آمد. مرا که توی رختخواب دید، ناراحت شد. به ترکی گفت: «دختر عزیز و گرامی بابا! چرا این طور به غریبی افتادی. عزیزکرده بابا! تو که بی کس و کار نبودی.» بعد آمد و کنارم نشست و پیشانی سردم را بوسید و گفت: «چرا نگفتی بچه ات به دنیا آمده. گفتند مریضی! شینا هم حالش خوش نبود نتوانست بیاید.» همان شب حاج آقایم رفت دنبال برادرشوهرم، آقا شمس الله که با خانمش همدان زندگی می کردند. خانم او را آورد پیشم. بعد کسی را فرستاد دنبال شینا و خودش هم کارهای خرید بیرون را انجام داد. ‌
🌹🌹
🌸 یک هفته ای گذشته بود. شینا حالش خوش نبود. نمی توانست کمکم کند. می نشست بالای سرم و هی خودش را نفرین می کرد که چرا کاری از دستش برنمی آید. حاج آقایم این وضع را که دید، شینا را فرستاد قایش. خواهرها هم دو سه روز اول ماندند و رفتند سر خانه و زندگی شان. فقط خانم آقا شمس الله پیشم بود، که یکی از همسایه ها آمد و گفت: «حاج آقایتان پشت تلفن است. با شما کار دارد.» معصومه، زن آقا شمس الله، کمکم کرد و لباس گرمی تنم پوشاند و چادرم را روی سرم انداخت. دستم را گرفت و رفتیم خانه همسایه. گوشی تلفن را که برداشتم، نفسم بالا نمی آمد. صمد از آن طرف خط گفت: «قدم جان تویی؟!» گفتم: «سلام.» تا صدایم را شنید، مثل همیشه شروع کرد به احوال پرسی؛ می خواست بداند بچه به دنیا آمده یا نه؛ اما انگار کسی پیشش بود و خجالت می کشید. به همین خاطر پشت سر هم می گفت: «تو خوبی، سالمی، حالت خوب است؟!» من هم از او بدتر چون زن همسایه و معصومه کنارم نشسته بودند، خجالت می کشیدم بگویم:«آره بچه به دنیا آمده» ‌
🍃یَا حَـافِـظَ مَـنِ اسْــتَـحـفَـظَـه🍃 خــــداے من ! در میـآن این همـه چشـم … نڱـاهِ تــو مرا بی نیاز می سازد از هر نڱــآهــی بسم الله الرحمن الرحیم الهی به امید تو ❤️ 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
💠 آیه ۱۶ سوره کهف 🍃وَ إِذْ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُ واْ إِلَى الْکَهْفِ یَنشُرْ لَکُمْ رَبُّکُم مِّن رَّحْمَتِهِ وَیُهَیِّى‏ءْ لَکُم مِّنْ أَمْرِکُم مِّرْفَقاً🍃 🔹ترجمه ✨و آنگاه که از مشرکان و آنچه جز خداى مى‏ پرستند فاصله گرفتید، پس به غار پناه برید، تا پروردگارتان از رحمت خود براى شما گشایشى بخشد و برایتان در کار (و سرنوشت) شما گشایشى فراهم آورد.✨ ♻️این آیه از قول رهبر اصحاب کهف است که به جوانمردانِ همراه خویش، امید رحمت الهى و گشایش مى‏ دهد. 📝پیام ها ۱- موحّد واقعى، هم بت‏ها را رها مى‏ کند، هم از بت ‏پرستان جدا مى‏ شود. «اعتزلتموهم و ما یعبدون» ۲- خداپرستان از سوى مشرکان در معرض تهدید هستند. «فأووا الى الکهف» ۳- غارنشینى در فضاى توحید، بهتر از شهرنشینى در فضاى شرک است. «فأووا الى الکهف» حضرت یوسف نیز زندان را بر کاخ ترجیح داد و گفت: «ربّ السجن اَحبّ الى» ۴- آنکه براى خدا قیام کند و با هجرت، دست از مسکن و جامعه خود بکشد، مشمول الطاف الهى مى‏ شود. «ینشر لکم» ۵ - سختى‏ ها زودگذر و مقدّمه‏ آسایش است. «یُهیّى‏ء لکم من أمرکم مِرفَقاً» 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️ بر گرفتن از دنيا به اندازه ضرورت 🔆مَنْ أَقَلَّ مِنْها اِسْتَکْثَرَ مِمَّا يُؤْمِنُهُ وَ مَنْ اِسْتَکْثَرَ مِنْها اِسْتَکْثَرَ مِمّا يُوبِقُهُ 💠هر کس به مقدار کفايت از مواهب دنيا قانع شود آرامش بيشترى به دست مى آورد، و آن کس که از آن بسيار طلبد وسيله نابودى خودرا بيشتر فراهم ساخته است (اضافه بر اين) آنچه را به دست آورده به زودى از دست او مى رود!» 📚۱۱۱ 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سازمان فضای مجازی برگزار می کند: 🔸 19 دوره در 110 ساعت به صورت آنلاین با ارائه مدرک معتبر 🔸 📌عناوین دوره ها: | پادکست |رادیونویسی | علمی نویسی | نویسندگی خلاق مقدماتی |نویسندگی خلاق پیشرفته |خبرنگاری مقدماتی | خبرنگاری پیشرفته |گیم میکر |یونیتی | اندروید مقدماتی| سوشال مارکتینگ |فتوشاپ مقدماتی|ui-ux|متریال دیزاین|ios مقدماتی|ios متوسطه|ios پیشرفته|مدلسازی مقدماتی|مدلسازی پیشرفته 🗓 ثبت نام تا ۱۰ آذر ماه 1399 ♨️کد اختصاصی تخفیف ۴۰ درصدی ویژه طلاب kasva40 🌐 ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر: https://w57.ir/33U ارتباط با پشتیبان فنی: 🆔 @amoozesh_user 📞021-23375157 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 زوایای پنهان پدر هسته‌ای ایران؛ شهید فخری زاده؛ فرمانده‌ای در سایه ▪️زوایای پنهان دانشمند هسته ای، شهید محسن فخری زاده، نحوه ترور و هراس بی‌سابقه صهیونیست‌ها و منافقین از این شخصیت 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
📝 سلام دانشمند کشورم باتو با افتخار سخن می گویم و خوشحالم که در کشوری زندگی می کنم همچون انسان هایی چون شما در کنار ما هستند و با وجود این افراد دشمن احساس خطر می کند و برای ما امنیت را به وجود می آورید امیدوارم که روزی از روزها که بسیار نزدیک است هر کدام ما بتوانیم زیر سایه امام زمان (عج)همچون شما خطری برای دشمن به حساب بیاییم و در مقابل هیچ ظلم و ستمی کوتاه نیاییم و در مقابل آنها ایستادگی کنیم نمی دانم دشمن چه فکری کرده است که شما را ترور کرده بلکه او راهی که هرکسی آرزو دارد را برای شما هموار کرده است یعنی شهادت🥀🥀🥀 شهیدان در میان ما هستند و ما آنها را در تک تک لحظاتمان در کنار خود احساس می کنیم🙏🙏🌹 وفادار راه شما:منصوره فلاحتی نژاد دلنوشته خانم فلاحتی نژاد از حلقه _ پایگاه عطیه 🚩 راه شهدا تا ظهور مولا امام زمان عج ادامه دارد. 🌷 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🎙بخش دوم مداحی جدید حاج در مراسم تشییع پیکر مطهر 🔸خشم امروز من از قبل فزون تر گشته 🔹از شب تیره بغداد ورق برگشته 🔸به دم ندبه هر جمعه بر این لب سوگند 🔹راه ما راه حسین است به زینب سوگند 🔸ما که از کرب و بلا درس جنون می گیریم 🔹عاقبت پاره تن و غرق به خون می میریم 📅دوشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۹ 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
☘مجمع سرگروههای صالحین 🍃پایگاه رسول اکرم(ص) 🗓تاریخ:۹۹/۹/۹
بسیج پیشرو درخدمت وامیدآفرین ♻️تهیه ۷۰ بسته معیشتی هرکدام بمبلغ تقریبی ۳۰۰هزارتومان و ۲۰۰۰ بسته بهداشتی بمناسبت چهلمین سال تاسیس بسیج، باکمک مرکز نیکوکاری امام سجاد شهردیباج، مساعدت امام جمعه محترم دیباج و گروه جهادی شهید حاج قاسم سلیمانی حوزه مقاومت بسیج صاحب الزمان عج و توزیع آن در شهر دیباج 🔹حلقه جهادی شهید قاسم سلیمانی 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
📝 *سوال من این بود که ای امام زمان چگونه بدانم که یاور ت هستم *به چشم خود دیدم که یاوران امام نه تنها پنهان که هویدا هستند *چه علامتی بزرگ تر بخواهم دید که روز جمعه هم کلام تو هستند *شهادت سردار غم بزرگی بود با شهادتت این بار به خاک بنشستم *تورا چگونه خطاب کنم اکنون که تا به حق ادای زحماتت باشد * مهندس و دانشمند هسته ای بودی تو همچو حاج قاسم سردار واقعی بودی * کی تو که دشمن ز اسم تو ترسید به خود نهیب زد این را، بیاد تو باشد *نگاه تو بد جور شبیه سردار است از علامت پیرو متانت دیدار است...؟ *چه زیبا تو ادای اسم خود کردی که فخری زاده بودی وخود را فخر زمان کردی *به دشمنان تو صادقانه می گویم که جای شادی نیست چون که ایران از قاسم و محسن ها خالی نیست شعر از خودم (محدثه عباسی راد ) دست به قلم شدم تا از تو بنویسم ای شهید بزرگوار هر چند شعر سپید من در برابر تو به سیاهی افتاده است ملت ایران شما و تلاش های بی سابغه ی شما را تا ابد فراموش نخواهند کرد 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🔹 بسیج پیشرو خدمت و امید آفرین ♻️ حضور سرگروه از پایگاه عطیه در طرح 🍃 بسیج لشکر مخلص خداست 🌷 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🔹کیفیت نماز استیجاری ⁉️آیا برای نماز استیجاری به جا آوردن مستحبات متعارف مانند اذان و اقامه، واجب است یا اینکه می توان صِرفا به واجبات اکتفا کرد؟ ✅ج: اگر برای نماز استیجاری، شرط خاصی قرار نداده باشند بر اجیر فقط لازم است که نماز را با واجبات آن انجام دهد. 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘تقدیم به روح مطهر شهید دانشمند هسته ای دکتر محسن فخری زاده
🌹🌹 الان شهدا بصیرت ما را بیشتر می کنند و معلمانی هستند که فتنه های جدید ،ما را از بین نبرد. امام رضا(ع)  می فرماید که در آخر الزمان فتنه ای در میان کسانی که اهل محبت ما هستند، رخ می دهد که شدیدتر از فتنه دجال است که این فتنه با دوستان ما اهل بیت دشمنی می کند و با دشمنان اهل بیت دوستی می کند. (حجت الاسلام پناهیان) ┈┈┈••✾🌻✾••┈┈┈
🔭 برای انقلاب علمی، خون‌های زیادی مثل شهدای هسته‌ای ریخته شده🔬 💟دانش آموز عزیز: زینب فرح زادیان پور دبستان سمیه دامغان 📖 •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ 🍂پیام امام جمعه واستادیارشجره طیبه صالحین دامغان درپی شهادت مظلومانه دکترفخری زاده: 🍃در طول تاریخ بشریت ترور، خونریزی و کشتار، جزء لاینفک فرهنگ و خوی ددمنشانه مستکبران، زیاده خواهان و سلطه گران خاک و مال و جان انسان ها بوده است، که روزی خود را به شکل تجاوز و غصب و غارت وطن و ثروت های یک ملت، گاه در قالب کودک کشی و ریختن خون مردان و زنان بیگناه و گاه نیز در قامت ترور فرهیختگان، اندیشمندان و بزرگان ملت های آزاده جهان رخ نمایی می کند؛ فجایعی که بهترین معرف مدعیان دروغین آزادی، حقوق بشر و دموکراسی است و اکنون ترور دانشمند بزرگ هسته ای و دفاعی کشورمان، اندیشمند متواضع، فرزند برومند ملت بصیر ایران شهید والامقام محسن فخری زاده، تابلویی جدید از چهره دست پروردگان و عمال صهیونیسم جهانی است. دشمنان اسلام ناب محمدی و ملت بزرگ ایران باید این حقیقت را پس از آلوده شدن دستهای کثیفشان به خون بسیاری از اندیشمندان، مسئولان و دولتمردان، دانشمندان و جوانان این مرز و بوم دریافته باشند که با خاموش کردن یک چراغ روشن ، آسمان پرستاره و راه نورانی ملت مجاهد ایران و جبهه مقاومت، تاریک نخواهد شد و این مسیر تا نابودی شیطان صفتان عالم، محو غده سرطانی منطقه و سپردن پرچم هدایت و نهضت اسلامی به دستان قائم آل محمد(عج) ادامه خواهد یافت. بدینوسیله ضمن محکوم کردن ترور دانشمند عزیز، شریف و خدوم صنعت هسته ای و دفاعی کشورمان، شهید والامقام محسن فخری زاده به دست عمال شیطان بزرگ و صهیونیسم جهانی، از مسئولان امر پیگیری مجدانه و مجازات عاملان این جنایت بزرگ خواستاریم.
❇️بسیج پیشرو خدمت وامیدآفرین تهیه جهیزیه برای نیازمند به همت حلقه صالحین شهید اسماعیل جلالی نرجس(س)
🌸 می گفتم: «من حالم خوب است. تو چطوری؟! خوبی؟! سالمی؟!» معصومه با ایما و اشاره می گفت: «بگو بچه به دنیا آمد، بگو.» از همسایه خجالت می کشیدم. معصومه که از دستم کفری شده بود، گوشی را گرفت و بعد از سلام و احوال پرسی گفت: «حاج آقا! مژده بده. بچه به دنیا آمد. قدم راحت شد.» صمد آن قدر ذوق زده شده بود که یادش رفت بپرسد حالا بچه دختر است یا پسر. گفته بود: «خودم را فردا می رسانم.» از فردا صبح چشمم به در بود. تا صدای تقه در می آمد، به هول از جا بلند می شدم و می گفتم حتماً صمد است. آن روز که نیامد، هیچ. هفته بعد هم نیامد. دو هفته گذشت. از صمد خبری نشد. همه رفته بودند و دست تنها مانده بودم؛ با پنج تا بچه و کلی کار و خرید و پخت و پز و رُفت و روب. خانم دارابی تنها کسی بود که وقت و بی وقت به کمکم می آمد. اما او هم گرفتار شوهرش بود که به تازگی مجروح شده بود. صبح زود بنده خدا می آمد کمی به من کمک می کرد. بعد می رفت سراغ کارهای خودش. گاهی هم می ایستاد پیش بچه ها تا به خرید بروم. آن روز صبح، خانم دارابی مثل همیشه آمده بود کمکم. داشتم به بچه ها می رسیدم. آمد، نشست کنارم و کمی درددل کرد. شوهرش به سختی مجروح شده بود. ‌
🌹🌹