eitaa logo
صالحین دامغان
346 دنبال‌کننده
19.7هزار عکس
2.9هزار ویدیو
592 فایل
ارتباط با ادمین @a_mohammadi61
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹
🌸 بچه ها که دیدند صمد آن ها را به بازار نبرده، ناراحت شدند. صمد سربه سرشان گذاشت. کمی با آن ها بازی کرد و بعد نشست به درسشان رسید. به خدیجه دیکته گفت و به معصومه سرمشق داد. گوشه ای ایستاده بودم و نگاهش می کردم. یک دفعه متوجه ام شد. خندید و گفت: «قدم! امروز چه ات شده. چشمم نزنی! برو برایم اسپند دود کن.» گفتم: «حالا راستی راستی می خواهی بروی؟!» گفت: «زود برمی گردم؛ دو سه روزه. بابا ناراحت است. به او حق بده. داغ دیده است. او را می برم تا لب اروند؛ جایی که ستار شهید شده را نشانش می دهم و زود برمی گردم.» به خنده گفتم: «بله، زود برمی گردی!» خندید و گفت: «به جان قدم، زود برمی گردم. مرخصی گرفته ام. شاید دو سه روز هم نشود. حالا دو تا چای بیاور برای حاج آقایتان. قدر این لحظه ها را بدان.» فردا صبح زود پدرشوهرم آمد سراغ صمد. داشتم صبحانه آماده می کردم. گفت: «دیشب خواب ستار را دیدم. توی خواب کلافه بود. گفتم ستار جان! حالت خوب است؟! سرش را برگرداند و گفت من صمدم. رفتم جلو ببوسمش، از نظرم پنهان شد.» بعد گریه کرد و گفت: «دلم برای بچه ام تنگ شده. حتماً توی خاک دشمن کنار آن بعثی های کافر عذاب می کشد. نمی دانم چرا از دستم دلخور بود؛ حتماً جایش خوب نیست.»
حلقه صالحین شهید محمدعلی تک 🌷پایگاه امام خمینی(ره)🌷 🌹حوزه مقاومت بسبج الهادی(ع)🌹
🍂‌• با شوق وصل دست ز عالم فشانده‌ایم جز تو به شوقِ ما چه کسی می‌دهد جواب؟ ...‌‌♡ ✨🌙 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
دوستان همراه بابت همراهی شما سپاسگزاریم کانال تا صبح تعطیل می باشد 😊 شبتون و عاقبتتون بخیر و نیکی 🌙🌙🌺
🍃✨خدای عزیزم من عاشق تویی شدم که سخت عاشق منی ...❣ روزم با بندگی تو آغاز میکنم بسم الله الرحمن الرحیم الهی به امید تو ❤️ 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
💠 آیات ۶ _ ۸ سوره مریم 🍃یَرِثُنِى وَیَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِ‏ّ رَضِیّاً🍃 🍃یَا زَکَرِیَّآ إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ یَحْیَى‏ لَمْ‏نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِیّاً🍃 🍃قَالَ رَبِ‏ّ أَنَّى‏ یَکُونُ لِى غُلَامٌ وَکَانَتِ امْرَأَتِى عَاقِراً وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْکِبَرِ عِتِیّاً🍃 🔹ترجمه ✨(خداوندا! به من جانشینى عطا کن) که وارث من و دودمان یعقوب باشد و پروردگارا! او را پسندیده قرار ده. ✨ ✨(خداوند فرمود:) اى زکریّا! ما تو را بشارت مى ‏دهیم به پسرى که نامش یحیى است (و) قبلاً همنامى براى او قرار نداده‏ ایم.✨ ✨(زکریّا) گفت: پروردگارا! چگونه براى من پسرى باشد در حالى که همسرم نازاست و من از پیرى، ناتوان شده‏ ام؟✨ 📝پیام ها ۱- قداست نبوّت با خواسته‏ هاى فطرى و غریزى، همچون فرزندخواهى منافاتى ندارد. «یَرثُنى» ۲- دنبال کردن خط انبیا یک ارزش معنوى است. «یَرِثنى» ۳- انبیا هم مثل افراد عادّى ارث مى‏ گذارند. «یَرثُنى» ۴- مردان خدا حتّى در نیازهاى مادّى خود، به ارزش هاى معنوى نیز توجّه دارند. «یرثنى... رضیّاً» ۵ - اگر اولاد مورد رضایت خدا باشد، رحمت است. «واجعله ربّ رضیّا» در آیه ۲ خواندیم: «ذکر رحمت ربّک عبده زکریّا» ۶- براى صلاح و خوبى فرزند، حتّى قبل از انعقاد نطفه، باید دعا کرد. «و اجعله ربّ رضیّا» ۷- از خداوند، فرزند صالح بخواهیم. «واجعله ربّ رضیّا» ۸ - نام‏گذارى را ساده ننگریم، بعضى از نامها از جانب خدا نازل شده است. «نبشِّرک بغلام اسمه یحیى» (نام، نشانه‏ عقاید، فرهنگ، علاقه‏ ها، وابستگى‏ ها، اهداف، آرمان‏ها و انسان است.) ۹- مردان و زنان نازا، از لطف الهى مأیوس نباشند. «اِنّا نُبشّرک بغلام... عاقراً... عتیّاً» ۱۰- پسر یا دختر بودن فرزند، به دست خداست. «نبشّرک بغلام» 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔔فرمانبردارى از خدا 💥استتمّوا نعم الله عليكم بالصبر على طاعته، و المجانبة لمعصيته. 🌸نعمت های خداوند را بر خود تمام كنيد با صبر و شكيبايى بر فرمانبردارى از او، و كناره گيري از معصيت و نافرمانى‌اش. 📚۱۸۸ 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🍃السلام علی المهدی الذی وعد الله به الامم🍃 🌹سلام بر تو ای سید و سرور من که خدای متعال آمدنت را به همه امتها بشارت داده.✋ 🏞 طبیعت سرسبز تویه دروار 🔹 ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان دامغان 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ چهل روز گذشت گذشت⚫️ 🌹خواهری نیکو خصال چشم برجهان فروبست وبال در افلاک کشید تادرپیشگاه حضرت دوست،جایگاهی شامخ ومقامی رفیع یابد. هدیه های معنوی خودمون رو روانه میکنیم در👇 ◾️صفحه یادبود مجازی http://iporse.ir/6012725 🌹کربلایی سیده رقیه راد🌹 ان شااله ،با مادرش حضرت زهراسلام الله محشورباشد.آمین🙏 ┄┄┅┅┅❅🌺❅┅┅┅┄┄
پژوهش📖 🌹پژوهش فعاليتي منسجم براي رسيدن به شناختي روشن است.پژوهش راهي براي گسترش مرزهاي علم ودانش وگشودن افق هاي درخشان است . اینجانب به مناسبت هفته پژوهش ،زحمات تلاشگران عرصه علم و دانش و مجرب در پیشبرد اهداف متعالی ایران اسلامی را ارج می‌نهم و از خداوند متعال توفيقات روزافزون را براي اين فرهيختگان خواستارم.🌹 📐📙📚فرا رسیدن روز پژوهش، روز تبیین ارزش و جایگاه جست وجوگری خستگی ناپذیر در راه اعتلای علمی و فکری ایران، بر پژوهش گران متعهّد کشورمان گرامی باد🔍📝🖇 مقاومت کوثر قهرمان کربلا
🍃سبک زندگی قرآنی @qhuran114 کانال سبک زندگی قرآنی،کانالی برای زندگی به رنگ خدا داشتن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️روایتی جذاب از مهربانی علامه طباطبائی ⁉️ علامه چگونه فرزندان خود را برای نماز صبح بیدار می‌کرد؟ 📲 ارسالی خانم خان محمدی مربی پایگاه عطیه 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🌹 اسحاق و يعقوب (ع ) و نماز ⭕️ما به ابراهيم اسحاق و فرزند زاده اش يعقوب را عطا كرديم و همه را صالح و شايسته و لايق مقام نبوت قرار داديم ، و آنان را به پيشوايي خلق برگزيديم تا مردم را هدايت كنند ، و هر كار نيكو را از انواع عبادات و خيرات مخصوصا اقامه نماز و اداي زكات رابه آنان وحي كرديم و ايشان براي مابندگان سر به فرمان بودند 📖 سوره انبياء ، آيات ۷۲ ، و ۷۳ 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🔹فراموش کردن نماز آیات ⁉️اگر شخصی نماز آیات را فراموش کند و یا پس از زلزله و مانند آن متوجه شود، خواندن نماز آیات بر او واجب است؟ ✅ج: اگر از ساير حوادث – به جز خورشيدگرفتگى و ماه گرفتگی - در وقت آن مطلع شود و نماز آيات را - هر چند بر اثر فراموشى - نخواند، بايد نماز آيات را به جا آورد اما اگر در وقت آن مطلع نشده و پس از حادثه فهميده‏، احتیاط واجب آن است که آن را به جا آورد. 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🖥 وبینار تخصصی ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان دامغان با حضور دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر کشور حجت الاسلام و المسلمین دکتر لینک ورود به جلسه 👇👇 http://b2n.ir/jebheyefarhangi 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🌿 🔹پایگاه عطیه در راستای کمک آموزشی ویژه دانش آموزان خدمات مشاوره ارائه می دهد. 🌺 در طرح ویژه دانش آموزان رشته علوم انسانی، خواهربسیجی سرکار خانم مهدیه مردانی آمادگی دارد تا به دانش آموزان کم بضاعت و بی بضاعت خدمت رسانی نماید. ♻️ راههای ارتباطی: 📲 آدرس پیج در اینستاگرام mahdieh._9280 📲آیدی ایتا @MahdiehMardani ☎️📞شماره تماس: 09306933088 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🔰اردوی تفریحی حلقهٔ میانسال .حلقهٔ شه‍ید محمود فراتی نشست اخلاقی ،بصیرتی با سخنرانی خانم عسگری اقامهٔ نماز ظهر وعصر صرف آش و پذیرایی پنجشنبه ۹۹٫۹٫۲۰ قلعه بالا باغ یکی از متربیان. 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🔰برگزاری جلسه مربی باسرگروهها خواندن دعای توسل وبیان احادیث ازامام معصوم پیرامون سبک زندگی برنامه ریزی جهت تهیه بسته های یلدایی ومراسم ولادت حضرت زینب(س) مراسم ۹ دی و هفته ی بصیرت 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🔰دورهمی و برگزاری نشست بصیرتی با حضور متربیان حلقه ی نوجوان-شهید عباس لزومی،وسرگروه خانم طیبه امانی. برگزاری مسابقه والیبال -داژبال باهدف ایجاد نشاط و شادابی.🌸 🍃قرارگاه صالحین دامغان @salehin_damghan
🌸 صمد که می خواست پدرش را از ناراحتی درآورد، با خنده و شوخی گفت: «نه بابا. اتفاقاً خیلی هم جایش خوب است. ستار الان دارد برای خودش پرواز می کند. فکر کنم از دست شما ناراحت است که این طور اسم های ما را به هم ریختید.» چشم غره ای به صمد کردم و لب گزیدم. صمد حرفش را عوض کرد و گفت: «اصلاً از دست من ناراحت است که اسمش را برداشتم.» بعد رو کرد به من و گفت: «حتی خانمم هم از دستم ناراحت است؛ مگر نه قدم خانم.» شانه بالا انداختم. گفت: «هر چه می گویم تمرین کن به من بگو حاج ستار، قبول نمی کند. یک بار دیدی فردا پس فردا آمدند و گفتند حاج ستار شهید شده، باید بدانی شوهرت را می گویند. نگویی آقا ستار که برادرشوهرم است، چند وقت پیش هم شهید شد.» این را گفت و خندید. می خواست ما هم بخندیم. اخم کردیم. پدرش تند و تیز نگاهش کرد. صمد که اوضاع را این طور دید، گفت: «اصلاً همه اش تقصیر آقاجان است ها! این چه بلایی بود سر ما و اسم هایمان آوردید؟!» پدرشوهرم با همان اَخم و تَخم گفت: «من هیچ بلایی سر شما نیاوردم. تو از اول اسمت صمد بود، وقتی شمس الله و ستار به دنیا آمدند، رفتم شهر برایتان یک جا شناسنامه بگیرم.... ‌
🌹🌹
🌸 آن وقت رسم بود. همه این طور بودند. بعضی ها که بچه هایشان را مدرسه نمی فرستادند، تازه موقع عروسی بچه هایشان برایشان شناسنامه می گرفتند. تقصیر ثبت احوالی بود. اشتباه کرد اسم تو که از همه بزرگ تر بودی را نوشت ستار. شمس الله و ستار که دوقلو بودند؛ نمی دانم حواسش کجا بود، تاریخ تولد شمس الله را نوشت ۱۳۳۴ مال ستار را نوشت ۱۳۳۷. موقع مدرسه که شد، رفتیم اسمتان را بنویسیم، گفتند از همه بزرگ تر کدامشان است؟! تو را نشان دادیم. گفتند این ستار است، بیاید کلاس اول. بقیه هم حالا وقت مدرسه شان نیست. خیلی بالا پایین دویدم؛ بلکه شناسنامه هایتان را درست کنم؛ نشد.» صمد لبخندی زد و گفت: «آن اوایل خیلی سختم بود. معلم که صدایم می زد ستار ابراهیمی ؛ برّ و بر نگاهش می کردم. از طرفی دوست ها و هم کلاسی هایم بهم می گفتند صمد. این وسط بدجوری گیر کرده بودم. خیلی طول کشید تا به این اوضاع عادت کردم.» صمد دوباره رو کرد به من و گفت: «بالاخره خانم، تمرین کن به حاج آقایتان بگو حاج ستار.» گفتم: «کم خودت را لوس کن. مگر حاج آقا نگفتند تو از اول صمد بودی.» صمد دیگر پی حرف را نگرفت و به پدرش گفت: «آقا جان! بهتر است شما یک دوش بگیری تا سرحال و قبراق بشوی. من هم یک خرده کار دارم.