eitaa logo
دانلود
Maresh Rezhe_(NiyazMusic)(128).mp3
5.96M
مارش عملیات- رزمایش میلاد امام حسین- سجاد و حضرت عباس روز پاسدار و جانباز یک شنبه ۱۴۰۰/۱۲/۱۵ iGap.net/salehir eitaa.com/salehinir Bale.ai/invite/#/join/MWYwY2M5MT bpn.im/salehinir rubika.ir/salehinir sapp.ir/joingroup/3bSANwhqXp9Csy1jVfztaYIe instagram.com/salehinir gap.im/salehinir chat.whatsapp.com/HuG2QTzGDuh2WN9i4F5UTH
كامل الزيارات / ترجمه ذهنى تهرانى، ص: 785 باب هشتاد و پنجم زيارت قبر حضرت عباس بن على عليهما السّلام‏ حديث اوّل ترجمه: (1) ابو عبد الرحمن محمد بن احمد بن الحسن العسكرى در عسكر از حسن بن على بن مهزيار، از پدرش على بن مهزيار از محمّد بن ابى عمير از محمّد بن مروان، از ابى حمزه ثمالى، وى مى‏گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: هر گاه خواستى زيارت كنى قبر حضرت عبّاس بن على عليه السّلام را كه در كنار شط فرات و در مقابل جابر قرار دارد پس بر در سقيفه بايست و بگو: درود خدا و درود فرشتگان مقرب و انبياء مرسلش و درود بندگان صالح و نيكوكارش و درود تمام شهداء و صديقين و پاكان و پاكيزگان در صبح و شام بر تو اى فرزند امير المؤمنين، شهادت مى‏دهم كه تو تسليم فرزند نبى مرسل و سبط برگزيده پيامبر و راهنما و عالم و جانشين مبلّغ و مظلوم ستم ديده بوده و او را تصديق داشته و در مقام وفاء و خير خواهى او بودى پس خدا از طرف رسولش و امير المؤمنين و حسن و حسين صلوات اللَّه عليهم اجمعين بالاترين پاداش‏ها را به تو داده و به واسطه صبر و بردبارى كه در اين راه نمودى و آزمايش و امتحانى كه دادى و رنج و مشقتى را كه متحمل شدى عالى‏ترين اجرها را نصيب، تو نمايد پس خوشا به زندگانى آخرت تو، خدا لعنت كند كسى را كه تو را كشت، و لعنت كند كسى را كه به حق تو جاهل و ناآگاه بود و لعنت نمايد كسى را كه حرمت تو را نگاه نداشت و در مقام استخفاف تو برآمد و خدا لعنت كند كسى را كه بين تو و بين آب فرات فاصله شد، شهادت مى‏دهم كه تو مظلوم كشته شدى و شهادت مى‏دهم كه خدا آنچه به شما وعده كرد را عملى مى‏ سازد اى پسر امير المؤمنين به نزدت آمده‏ام در حالى كه از سفر آمده‏ام، دلم تسليم شما است، و خودم تابع و پيرو شما كامل الزيارات / ترجمه ذهنى تهرانى، ص: 786 بوده، آماده‏ ام براى يارى شما تا خدا حكم كند و او بهترين حكم‏ كنندگان است، پس آن كس كه با شما است حتما با شما بوده نه با دشمنانتان، من به شما و رجعت شما ايمان دارم و به كسى كه مخالفتتان را مى‏نمايد و شما را كشته است كافر هستم، خدا بكشد گروهى را كه با دست‏ها، و زبان‏هايشان شما را كشتند. كامل الزيارات / ترجمه ذهنى تهرانى، ص: 787 دنباله زيارت نامه حضرت عباس بن على عليهما السّلام ترجمه: (1) سپس داخل شو و بر قبر تكيه داده و بگو: درود بر تو اى بنده نيكوكار، بنده‏اى كه فرمان بردار خدا و رسولش و امير المؤمنين و حسن و حسين عليهم السّلام بودى، درود و رحمت و بركات و بهشت خدا براى تو باد، و بر جان و جسد تو باشد، و خدا را شاهد مى‏گيرم كه تو همان راهى را رفتى كه اصحاب بدر رفتند همان كسانى كه در راه خدا جهاد كرده، و در جهاد با دشمنان خدا زبان به پند و نصيحت گشوده و خالص آن را بجا آوردند، در نصرت دوستان خدا سعى بليغ نموده، و از دوستان و محبّين حق تعالى دشمنان را دفع كردند، پس خدا برترين و با فضيلت‏ ترين و بيشترين جزاءها و پاداش‏ها را به تو عطاء فرمايد، و نيز وافر و وافرترين پاداش كسى كه به بيعتش وفاء نموده و خدا دعايش را مستجاب كرده و همچنين نيك‏ترين پاداش كسى كه از واليان امر اطاعت نموده است را به تو عنايت فرمايد، شهادت مى‏دهم كه تو در نصيحت و خيرخواهى مبالغه كرده و نهايت كوشش و جهد خود را نمودى، پس خدا تو را در شهداء بر انگيزد، و روحت را با ارواح شهداء قرين گرداند، و از بهشتش وسيع‏ترين منزل و با فضيلت‏ترين غرفه را اعطاء نمايد، و ذكر تو را در علّيين بالا ببرد، و با انبياء و صدّيقين و شهداء، و صلحاء محشورت كند، و ايشان نيكو رفقائى هستند، شهادت مى‏دهم كه تو از خود سستى نشان نداده و عقب‏گرد نكردى، و نيز شهادت مى‏دهم كه تو بر بصيرت مشى نموده و به صالحين اقتداء كرده و از انبياء پيروى نمودى، پس حق تعالى بين ما و بين شما و بين رسول و اوليائش در منازل اشخاص متواضع و فروتن جمع كند زيرا او ارحم الراحمين مى‏باشد.
كامل الزيارات / ترجمه ذهنى تهرانى، ص: 790 باب هشتاد و هفتم وداع با قبور شهداء عليهم السّلام‏ (1) بگو: خدايا اين زيارت را آخرين زيارت من نسبت به شهداء قرار مده، و من را با ايشان در آنچه به آنها در قبال يارى پسر دختر پيغمبرت و جهادشان با حجّت تو بر خلق اعطاء فرموده‏اى شريك گردان، خدايا، ما و ايشان را در بهشت خود با شهداء و صالحين جمع فرما، ايشان نيكو رفقائى هستند، شما را به خدا مى‏سپارم و سلام خداحافظى به شما مى‏دهم، خدايا روزى من كن كه دوباره به ايشان برگردم و من را با ايشان محشور فرما اى مهربان‏تر از هر مهربانى.
كامل الزيارات / ترجمه ذهنى تهرانى، ص: 636 باب هفتاد و نهم در نقل زيارات وارده براى حضرت حسين بن علىّ عليهما السّلام‏ زيارت اوّل‏ (1) محمّد بن جعفر رزّاز كوفى، از محمّد بن الحسين بن ابى الخطّاب، از عبد الرحمن بن ابى نجران، از يزيد بن إسحاق شعر، از حسن بن عطيّه، از حضرت ابى عبد اللَّه عليه السّلام حضرت فرمودند: وقتى داخل حائر شدى، بگو: بار خدايا اين مقام و موقعيتى است كه به واسطه‏اش من را مورد كرامت و شرافت قرار دادى، خداوندا ببخشاى به من و ايجاد كن در من رغبت و ميل به اين مقام را در حالى كه بر حقيقت ايمان به تو و به فرستادگانت ثابت مى‏باشم، سلام و درود خدا بر تو اى فرزند رسول خدا، و سلام و درود فرشتگان خوشبو و پاكيزه‏اش در شامگاه و بامداد براى تو و بر تو باد، و سلام و درود بر فرشتگان مقرّب خدا، و درود بر كسانى كه با دل تو را پذيرفته و تسليمت شدند، كسانى كه‏ كامل الزيارات / ترجمه ذهنى تهرانى، ص: 637 با زبانشان فضل تو را بيان كردند، شهادت مى‏دهم كه تو راستگو و درست مى‏باشى، در آنچه به آن دعوت نمودى راست گفتى، و در آنچه انجام دادى و عمل كردى راست مى‏گفتى، تو خون خدا در زمين هستى (يعنى طالب خون تو خدا مى‏باشد) خونى كه خون خواهى و طلب نمى‏شود مگر بوسيله اولياء و دوستانت، خدايا مشاهد و شهادت ايشان را محبوب من نما (يعنى من را نيز شهيد گردان همان طورى كه ايشان را شهيد قرار دادى) تا من را به آنها ملحق كرده و در دنيا و آخرت تابعشان قرار دهى. دنباله زيارت اوّل ترجمه: (1) سپس اندكى راه برو و هفت تكبير گفته پس از آن در مقابل قبر مطهّر بايست و بگو: منزّه است آن كسى كه عالم مادّه و عقل او را تسبيح مى‏گويند، و پاكيزه‏اند تمام‏ كامل الزيارات / ترجمه ذهنى تهرانى، ص: 638 آفريده‏ها بواسطه اسمائش (مقصود از اسماء عالم خلق و ايجاد است)، منزّه است خداوندى كه فرمان رواى عالم هستى است و از كلّ نقائص و شئون ماده مبرّا بوده و پروردگار فرشتگان و روح مى‏باشد، بار خدايا نام من را در زمره كسانى بنويس كه به سوى بهترين اماكن زمين و والاترين مخلوقات سفر مى‏كنند، خداوندا هر جبت (كسى كه خيرى در او نيست) و طاغوتى (هر معبودى كه غير خدا است) را از رحمتت به دور دار، و نيز دنباله رو و تابعين آنها را مورد لعن خود قرار بده، خداوندا من را در تمام مشاهد خير با اهل بيت پيغمبرت حاضر و شاهد بگردان، بار خدايا من را مسلمان از اين دنيا ببر، و قدم راست (شايد مراد اعمال خير باشد.) برايم با آنان كه زنده‏اند قرار بده، زنده‏هائى كه بنده‏گان صالح تو بوده و وارث بهشت بوده و در آن جاودانه خواهند ماند. دنباله زيارت اوّل ترجمه: (1) سپس پنج تكبير گفته و پس از آن اندكى راه برو و بگو: بار خدايا من به تو ايمان داشته و به آنچه وعده داده‏اى يقين دارم، خدايا براى من ايمان را بنويس و نصيبم گردان و در قلبم ثابتش نما، بار خدايا آنچه را كه با زبانم مى‏گويم حقيقتش را در قلبم قرار بده و ظاهرش را در عملم جلوه‏گر نما، خداوندا من را از كسانى قرار بده كه با حضرت امام حسين عليه السّلام ثابت قدم بودند، كامل الزيارات / ترجمه ذهنى تهرانى، ص: 639 و من را در عداد آنان كه با آن حضرت شهيد شدند ثبت و ضبط بفرما. دنباله زيارت اوّل ترجمه: (1) سپس سه مرتبه تكبير بگو و دو دستت را بلند كن به طورى كه تمام دو دست را روى قبر بگذارى، پس از آن بگو: شهادت مى‏دهم كه تو نفس پاكيزگى پاك بوده و از نفس پاكيزگى پاك ناشى‏شده‏اى، پاك هستى و بواسطه تو بلاد و شهرها پاك گشته‏اند، و پاك است سرزمينى كه تو در آن مى‏باشى، و پاك است حرم تو، شهادت مى‏دهم كه به ميانه‏ كامل الزيارات / ترجمه ذهنى تهرانى، ص: 640 روى و عدالت امر فرمودى، و به سوى اين دو ديگران را خواندى، و شهادت مى‏دهم كه تو خون خدا در روى زمين مى‏باشى حتّى حضرت بارى تعالى از جميع خلقش (يعنى كسانى كه در خون تو دست داشته و يا به آن راضى بوده‏اند) خون خواهى مى‏كند. سپس دو طرف صورت را بر قبر بگذار و پس از آن بنشين و هر ذكرى كه خواستى بگو و متوجّه به خدا بشو پس از آن بگرد و دو دست را پائين پا بگذار و بگو: صلوات و رحمت خدا بر جان و جسمت باد، راست گفتى و تو راست گو و مورد تصديق مى‏باشى، و خدا بكشد آنان را كه با دست و زبان تو را كشتند. سپس رو به على اكبر فرزند آن حضرت كن و آنچه خواستى بگو: (يعنى طالب خون تو خدا مى‏باشد) خونى كه خونخواهى و طلب نمى‏شود مگر به وسيله اولياء و دوستانت، خدايا محبوب من گردان مشاهد و شهادت ايشان را (يعنى شهادت را محبوب من گردان) تا من را به ايشان ملحق گردانى و نيز من را در دنيا و آخرت تابع ايشان نمائى. كامل الزيارات / ترجمه ذهنى تهرانى، ص: 641 دنباله زيارت اوّل ترجمه: (1) سپس راست بايست و قبور شهداء را قبله خود قرار بده و بگو:
سلام بر شما اى شهداء، شما جلو و ما به دنبال شما مى‏باشيم، بشارت باد بر شما به وعده خدا كه در آن تخلف نيست، خدا خون خواه شما خواهد بود، و بواسطه شما از دشمنانش انتقام خواهد گرفت، شما در دنيا و آخرت سروران شهداء مى‏باشيد. سپس قبر را جلو خود قرار بده سپس هر نمازى كه خواستى بخوان پس از آن بگو: آمدم در حالى كه به سوى تو كوچ كردم، در تمام حوائج و خواسته‏هايم از امور دنيائى و اخروى به واسطه تو به خدا متوسل مى‏شوم، بواسطه تو تمام متوسلين به خدا در حوائج و نيازمندى‏هايشان توسّل مى‏جويند، و اهل ميراث بواسطه تو نزد خدا حقشان را مطالبه مى‏كنند. سپس يازده تكبير پشت سر هم بگو بدون اينكه در گفتن آنها عجله و شتاب كنى و پس از آن اندكى راه برو پس رو به قبله بايست و بگو: كامل الزيارات / ترجمه ذهنى تهرانى، ص: 642 دنباله زيارت اول ترجمه: (1) سپاس مختص ذات واحدى است كه در تمام امور متفرّد و يكتا است، مخلوقات را آفريد پس هيچ امرى از امور آنها مخفى از علم او نيست، پس با قدرت كامله‏اش آن را مى‏داند، زمين و كسانى كه بر روى آن هستند خون تو را به عهده گرفته‏اند، اى فرزند رسول خدا صلوات و رحمت خدا بر تو باد، شهادت مى‏دهم نصرت و فيروزى را كه حقتعالى به تو وعده داده بود برايت منجّز و ثابت است، و براى تو است وعده راستى را كه خداوند متعال به تو داده و ملتزم شده و دشمنانت را هلاك بكند، شهادت مى‏دهم كه تابعين تو صادقان و راستگويان هستند، آنان كه حق تبارك و تعالى در باره ايشان فرموده: أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ. كامل الزيارات / ترجمه ذهنى تهرانى، ص: 643 دنباله زيارت اوّل ترجمه: (1) سپس هفت تكبير بگو و پس از آن اندكى جلو برو و بعد رو به قبر كن و بگو: سپاس مختص ذاتى است كه فرزند نگرفت و برايش شريكى در سلطنت نمى‏باشد، و آفريد هر چيزى را پس مقدّر و معيّن نمود آن را، شهادت مى‏دهم كه تو مردم را به سوى خدا و رسولش دعوت نمودى و به عهدى كه با خدا نموده بودى وفاء كردى، و همراه با كلمات و مخلوقاتش براى خدا قيام نمودى، و در راه او جهاد كرده تا مرگ تو را دريافت، خدا لعنت كند گروهى كه تو را كشتند و لعنت كند جماعتى را كه به تو ستم نمودند، و خدا لعنت كند آنان كه تو را خوار كردند، و خدا لعنت كند امّتى را كه با تو حيله نمودند، خدايا تو را شاهد قرار مى‏دهم كه ولىّ كسى است كه تو او را ولىّ قرار دادى، و رسولانت او را ولى دانسته‏اند، و شهادت مى‏دهم كه از هر كس كه تو و رسولانت بى‏زار هستيد من نيز بى‏زارم، بار خدايا كسانى كه رسولانت را تكذيب كردند لعن نما، و لعنت كن آنان كه كعبه تو را منهدم و خراب كردند، و كتابت را سوزاندند، و خونهاى اهل پيغمبرت را ريختند، و در شهرهاى تو فساد كرده و بندگانت را ذليل نمودند، كامل الزيارات / ترجمه ذهنى تهرانى، ص: 644 خداوندا عذابت را بر ايشان در خشكى و دريا چند برابر نما، بار خدايا ايشان را در خفايا و علن و در زمين و آسمانت مورد لعن قرار بده. و هر گاه در حائر داخل شدى سلام كن و دست را روى قبر قرار بده.
Reza Asghari: كامل الزيارات / ترجمه ذهنى تهرانى، ص: 190 باب هيجدهم آياتى كه در باره شهادت حضرت امام حسين عليه السّلام نازل شده و بيان انتقام حق تعالى از قاتلين اگر چه در زمانى بس متأخّر باشد حديث اوّل ترجمه: (1) محمّد بن جعفر قرشى رزّاز مى‏گويد: محمّد بن حسين بن ابى الخطّاب، از موسى بن سعدان حنّاط، از عبد اللَّه بن قاسم حضرمى، از صالح بن سهل از ابى عبد اللَّه عليه السّلام نقل نموده كه آن حضرت در ذيل آيه شريفه: سوره اسراء- آیه 4: ما در تورات به بنى‏اسرائيل خبر داديم كه قطعاً دو بار در زمين فساد مى‏كنيد .(4) وَ قَضَيْنا إِلى‏ بَنِي إِسْرائِيلَ فِي الْكِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ، فرمود: مقصود از مرّتين يكى قتل و شهيد نمودن امير المؤمنين عليه السّلام بوده و ديگرى طعن و زخم زبان‏هائى بود كه به حسن بن على عليهما السّلام زده شد. و مراد از ادامه آیه ۴ سوره اسرا: «و به طغيان بزرگ دچار مى‏ شويد» «لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيراً» شهادت حسين بن على عليهما السّلام است. و منظور از آیه ۵ سوره اسراء: چون وعده نخستين طغيان شما رسد، «فاذا جاء و عدا اوليهما» اينست كه وقتى فرا رسيد زمان خون خواهى حضرت امام حسين عليه السّلام و يارى كردن آن جناب. و تفسير ادامه آیه ۵ سوره اسرا: بندگان سخت پيكار ونيرومند خود را بر ضد شما برانگيزيم ، آنان لابه لاى خانه‏ ها را جستجو مى‏ كنند ؛ و يقيناً اين وعده‏اى انجام شدنى است .(5) «بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّيارِ» اينست كه: خداوند متعال قبل از قيام قائم عليه السّلام گروهى را بر انگيزد كه آنها احدى را بر آل محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم واگذارند مگر آنكه او را آتش مى‏زنند و اين وعده خدا حتما بوقوع مى‏پيوندد.
الإحتجاج / ترجمه جعفرى، ج‏2، ص: 649 359- نامه‏ اى در اواخر ماه صفر سال 410 (هجرى) از ناحيه مقدّسه امام زمان عليه السّلام به شيخ مفيد محمّد بن محمّد بن نعمان- قدّس اللَّه روحه- رسيد، حامل نامه گفت كه آن را از ناحيه‏ اى متّصل به حجاز آورد، و مضمون توقيع اين است: اين نامه‏ اى است به برادر با ايمان و دوست رشيد أبو عبد اللَّه محمّد بن محمّد بن نعمان: شيخ مفيد- أدام اللَّه اعزازه- كه از جمله پيمانهايى است كه به وديعت نهاده شده و از بندگان خدا اخذ گرديد. بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم، سلام بر تو اى دوست مخلص در دين كه در اعتقاد به ما با علم و يقين امتياز دارى. ما شكر وجود تو را به پيشگاه خداوندى كه جز او خدائى نيست برده و از ذات بى‏زوالش مسألت مى‏نمائيم كه رحمت پياپى خود را بر آقا و مولى و پيغمبر ما محمّد و اولاد طاهرين او فرو فرستد، و به تو- كه پروردگار توفيقات را براى‏ الإحتجاج / ترجمه جعفرى، ج‏2، ص: 650 يارى حقّ مستدام بدارد و پاداش تو را با سخنانى كه از جانب ما مى‏گوئى با صداقت افزون گرداند- اعلام مى‏دارم كه: به ما اجازه داده شد تو را به شرافت مكاتبه مفتخر سازيم و موظّف بداريم آنچه به تو مى‏نويسيم به دوستان ما كه نزد تو مى‏باشند برسانى. خداوند تمامى ايشان را به طاعت خود عزيز بدارد و با حفظ و عنايات خود مشكلات آنان را برطرف فرمايد. خداوند تو را به امداد خود بر دشمنانش كه از دين او بيرون رفته‏ اند، پيروز گرداند و در رسانيدن به كسانى كه اطمينان به آنان دارى به طرزى كه إن شاء اللَّه مى‏نويسم عمل كن. هر چند ما در جايى منزل كرده‏ ايم، كه از محلّ سكونت ستمگران دور است و اين هم بعلّتى است كه خداوند صلاح ما و شيعيان با ايمان ما را تا زمانى كه دولت دنيا از آن فاسقان مى‏باشد در اين ديد، ولى در عين حال از اخبار و اوضاع شما كاملا آگاهيم و چيزى از آن بر ما پوشيده نمى‏ ماند. ما از لغزشهائى كه از برخى شيعيان سر مى‏زند از وقتى كه بسيارى از آنان ميل به‏ الإحتجاج / ترجمه جعفرى، ج‏2، ص: 651 بعضى از كارهاى ناشايسته‏ اى نموده‏ اند كه نيكان گذشته از آنان احتراز مى‏نمودند و پيمانى كه از آنان براى توجّه به خداوند و دورى از زشتى‏ ها گرفته شده و آن را پشت سر انداخته‏ اند اطّلاع داريم، گويا آنان نمى‏دانند كه ما در رعايت حال شما كوتاهى نمى‏كنيم و ياد شما را از خاطر نبرده‏ ايم، و اگر جز اين بود از هر سو گرفتارى به شما رو مى‏ آورد و دشمنانتان، شما را از ميان مى‏بردند، تقوا پيشه سازيد و به ما اعتماد كنيد و چاره اين فتنه و امتحان را كه به شما رو آورد از ما بخواهيد امتحانى كه هر كس مرگش رسد، در آن نابود مى‏گردد و آن كس كه به آرزوى خود رسد از ورطه آن به سلامت مى‏رود. آن فتنه و امتحان علامت حركت ما و امتياز شما در برابر اطاعت و نافرمانى ما است، خداوند هم نور خود را كامل مى‏گرداند هر چند مشركان نخواهند. با تقيّه خود را از دشمنان نگاه داريد و از افروختن آتش جاهليّت بپرهيزید. كسانى كه در اين فتنه بجاهاى پنهان؛ پناه نبرده و در سرزنش آن، راه پسنديده گرفته‏ اند. چون ماه جمادى الاولى سال جارى فرا رسيد، شما بايد از آنچه در آن ماه روى مى‏دهد، عبرت بگيريد، و از آنچه بعد از آن واقع مى‏شود، از خواب غفلت بيدار شويد. عنقريب علامت آشكارى از آسمان براى شما پديد مى‏ آيد و نظير آن در زمين ظاهر مى‏گردد كه مردم را اندوهگين مى‏كند و بوحشت مى‏اندازد. آنگاه مردمى كه از الإحتجاج / ترجمه جعفرى، ج‏2، ص: 652 اسلام خارج شده‏ اند بر عراق مسلّط مى‏گردند و به واسطه سوء اعمال آنان أهل عراق دچار ضيق معيشت مى‏شوند، سپس اين رنج و زحمت با مرگ يكى از اشرار از ميان مى‏رود؛ و از مردن او پرهيزگاران خير انديش خشنود مى‏گردند، و مردمى كه از اطراف عالم آرزوى حجّ بيت اللَّه دارند، به آرزوى خود مى‏رسند و به حجّ مى‏روند. هر مردى از شما بايد به آنچه كه بوسيله دوستى ما به آن تقرّب مى‏جست عمل كند. و از آنچه مقام او را پست مى‏گرداند و خوش آيند ما نيست اجتناب نمايد زيرا خداوند بطور ناگهانى انسان را برانگيخته مى‏كند؛ آنهم در وقتى كه توبه سودى بحال او ندارد و پشيمانى او را از كيفر ما نجات نمى‏دهد، خداوند تو را به رشد و كمال الهام بخشد و با لطف خود به رحمت واسعه‏ اش توفيق دهد!. نسخه توقيع به دست خطّ مباركش كه بر آن سلام باد!: اين نامه‏ اى است از ما به تو؛ اى برادر و اى ولىّ، و اى مخلص در محبّت ما، و اى پاك و ياور وفادار- خداوند با ديده‏اى كه خواب ندارد تو را حراست فرمايد- پس آن را خوب نگاهدار، و بر خطّى كه مرقوم داشتيم بدان چه تعهّد نموديم اظهار مدار و نشان كسى مده، الإحتجاج / ترجمه جعفرى، ج‏2، ص: 653 و مفاد آن را به كسى رسان كه نزد او آرام مى‏گيرى، و جماعت ايشان را سفارش كن كه به خواست خدا بدان عمل کنند، و صلوات خدا بر محمّد و آل پاكش باد.
اولین رسانه فارسی زبان شیعیان حجاز - به همت گروه رسانه ای الرصاصة الإلكترونية المقاومة @Jimz0 مادر نوجوان بحرینی علي عیسی اعلام کرد که از امروز دست به اعتصاب غذا میزند حتی اگر این اقدام منجر به مرگ وی شود، او از این کار دست بر‌نمیدارد. گفتنی است پسر او که در زندان های آل خلیفه زندانی است نیز دست به اعتصاب غذایی زده است. رفتار ناپسند ، فشار روحی و‌جسمی و‌شکنجه های مختلف که به مدت ۶ سال است به طول انجامیده دلیل این اقدام است. علی عیسی شش سال پیش به دلیل مطالبه به حق وفریاد عدالتخواهی ، پس زدن ظلم ، مطالبه حقوق بشری در بحرین توسط گماشتگان آل خلیفه بازداشت شد. برای آزادی او‌و‌سایر زندانیان دعا کنید قطیف بدون روتوش
Reza Asghari: گزيده كافى، ج‏5، ص: 185 * (3207)* 5- ابو عبد الله صادق (ع) گفت: فلانى اظهار مى‏كرد: من قبلا نسبت به داشتن فرزند بى‏علاقه بودم تا روزى كه در عرفه جوانى را در كنار خود مشاهده كردم، ديدم مى‏نالد و مى‏گويد: خدايا پدر و مادرم .... خدايا پدر و مادرم ... دعاى آن جوان مرا به داشتن فرزند ترغيب كرد. گزيده كافى، ج‏5، ص: 186 * (3208)* 2- ابو جعفر باقر (ع) گفت: از سعادت و خوشبختى است كه انسان فرزندى همتاى خود داشته باشد و خلق‏وخو و رنگ‏وبوى خود را در وجود او مشاهده كند. * (3209)* 2- ابو عبد الله صادق (ع) گفت: جدم رسول خدا صاحب چند دختر بود. * (3210)* 5- از ابو عبد الله صادق (ع) پرسيدم: قربانى گوسفند براى نوزاد واجب است؟ ابو عبد الله گفت: بلى. گزيده كافى، ج‏5، ص: 187 * (3211)* 6- من در خدمت ابو عبد الله صادق (ع) حاضر بودم كه‏ گزيده كافى، ج‏5، ص: 188 شخصى از جانب عمويش عبد الله بن على بن الحسين آمد و گفت: عمويتان مى‏گويد: ما جستجو كرديم و گوسفند عقيقه پيدا نكرديم، نظر شما چيست؟ آيا مى‏توانيم قيمت آن را صدقه كنيم؟ ابو عبد الله در پاسخ او گفت: نه. خداوند- عز و جل- دوست دارد كه مردم را خوراك بدهند و خون قربانى را بر زمين بريزند. * (3212)* 8- خداوند به ابو جعفر باقر (ع) دو فرزند جديد عطا كرده بود. ابو جعفر به برادرش زيد بن على بن الحسين فرمود تا دو شتر پروارى براى عقيقه فرزندانش تهيه كند. و چون دوره گرانى و كميابى بود، زيد بن على بن الحسين موفق شد و يك شتر خريدارى كرد و شتر دوم مقدور نشد. به ابو جعفر باقر گفت: شتر فروشى پيدا نكردم آيا بهاى آن را تصديق بدهم؟ ابو جعفر گفت: نه. جستجو كن تا پيدا كنى، چراكه خداوند- عز و جل- دوست دارد كه خون عقيقه ريخته شود و گوشت آن اطعام گردد. گزيده كافى، ج‏5، ص: 189 * (3213)* 1- از ابو عبد الله صادق (ع) پرسيدم: عقيقه دختر و پسر فرق دارد؟ ابو عبد الله گفت: عقيقه دختر و پسر يكسان است. * (3215)* 3- از ابو عبد الله صادق (ع) پرسيدم: براى عقيقه چه نوع گوسفندى تهيه كنيم؟ ابو عبد الله گفت: براى پسر يك گوسفند گشن و براى دختر هم يك گوسفند گشن. گزيده كافى، ج‏5، ص: 190 * (3217)* 2- از ابو ابراهيم امام كاظم (ع) پرسيدم: عقيقه فرزند بر دولتمند و فقير لازم است؟ ابو ابراهيم گفت: بركسى كه دسترسى ندارد، واجب نيست. * (3218)* 1- ابو عبد اللّه صادق (ع) گفت: روز هفتم تولد، عقيقه كن و سر نوزاد را بتراش و موى سر او را در ترازو بگذار و معادل آن نقره در راه خدا صدقه كن. اعضاى عقيقه را از بندها جدا كن و از آن خوراكى تهيه كن و جماعتى از مسلمين را به ضيافت دعوت كن. گزيده كافى، ج‏5، ص: 191 * (3219)* 2- به ابو عبد الله صادق (ع) گفتم: در مراسم عقيقه به كدام يك شروع نمائيم؟ ابو عبد الله گفت: ابتدا بايد گوسفند عقيقه را قربانى كنيد. سپس سر نوزاد را بتراشيد و معادل آن نقره در راه خدا تصدق دهيد. مراسم قربانى و سرتراشى باهم انجام مى‏شود. * (3220)* 3- از ابو عبد الله صادق (ع) پرسيدم: عقيقه نوزاد، واجب است؟ ابو عبد الله گفت: بلى. ابتدا عقيقه را قربانى مى‏كنند و سپس سر نوزاد را مى‏تراشند- نوزاد بايد هفت‏روزه باشد- بعد موى سر او را در ترازو مى‏نهند و معادل آن نقره و يا طلا در راه خدا تصدق مى‏كنند. يك چهارم عقيقه را كه يك ران كامل باشد، بايد به قابله نوزاد تقديم كنند. عقيقه يك گوسفند گشن است و يا يك شتر ماده. گزيده كافى، ج‏5، ص: 192 * (3222)* 11- ابو عبد الله صادق (ع) گفت: مراسم عقيقه در روز هفتم نوزاد عملى مى‏شود، و به قابله يك ران كامل كه يك چهارم عقيقه باشد بايد تقديم كنند و استخوان عقيقه را نشكنند. ».* (3223)* 1- ابو عبد الله صادق (ع) گفت: در موقع قربانى كردن عقيقه مى‏گوئى: «بنام خدا و بيارى خدا. بارخدايا! اين قربانى جان فداى فلانى است. گوشت اين عقيقه در برابر گوشت او، خون اين عقيقه در برابر خون او، و استخوانش در برابر استخوان او. بارخدايا! اين نوزاد را در برابر آل محمد كه سلام و صلواتت بر آنان نثار باد، سپر بلا قرار ده». * (3224)* 6- ابو عبد الله صادق (ع) گفت: هنگامى كه كارد بر حلق‏ گزيده كافى، ج‏5، ص: 193 عقيقه نهادى بگو: «من روى خود را سوى آن خدائى مواجه ساختم كه آسمانها و زمين را شكافت، بدون انحراف و كژى، و من از مشركان نيستم. نماز من، قربانى من، جنبش و سكون من براى خدا است همان پروردگار جهانيان كه انباز ندارد. بارخدايا! اين قربانى از تو است و براى تو است. بارخدايا! اين جان فدا از فلانى نوزاد فلانى است * (3225)* 3- ابو عبد الله صادق (ع) گفت: مادر نوزاد، از گوشت عقيقه تناول نكند. * (3226)* 2- ابو عبد الله صادق (ع) گفت: جده‏ام فاطمه- سلام ا
لله عليها- روز هفتم ولادت، دو فرزندش امام حسن و امام حسين را عقيقه كرد و سر گزيده كافى، ج‏5، ص: 194 آنان را تراشيد و معادل آن نقره در راه خدا تصدق كرد. ابو عبد الله صادق گفت: برخى از مردم، خون عقيقه را بر سر نوزاد مى‏ماليدند؛ پدرم ابو جعفر باقر عليه السلام مى‏گفت: اين كار از شيوه‏هاى شرك است. * (3227)* 4- از ابو عبد الله صادق (ع) پرسيدم: در مراسم عقيقه و سرتراشى و نامگذارى، بايد به كدام‏يك ابتدا نمايند؟ ابو عبد الله گفت: تمام مراسم بايد در يك‏هنگام به‏عمل بيايد: سر نوزاد را مى‏تراشند و عقيقه را مى‏كشند و نام كودك را معين مى‏كنند. ابو عبد الله صادق، سنتى را كه فاطمه زهرا- سلام الله عليهم اجمعين- درباره فرزندانش به‏اجرا نهاد، براى ما شرح داد و گفت: موى نوزاد را وزن كنند و معادل آن نقره تصدق نمايند. * (3233)* 1- از ابو عبد الله صادق (ع) پرسيدم: اگر نوزادى در روز هفتم ولادت بميرد، باز هم بايد او را عقيقه كنند؟ ابو عبد الله گفت: اگر قبل از ظهر مرده باشد، عقيقه نمى‏شود، و اگر بعد از ظهر بميرد، عقيقه مى‏شود. * (3234)* 3- به ابو عبد الله صادق (ع) گفتم: اگر كسى فرزند خود را عقيقه نكرده باشد، تا هنگامى كه نوجوانى غيربالغ و يا مردى بالغ شود، تكليف عقيقه او چه خواهد بود؟ ابو عبد الله گفت: اگر در يك روز عيد قربان به نام فرزندش قربانى كرده باشد و يا خود فرزند به نام خودش قربانى كرده باشد، جاى عقيقه را خواهد گرفت. ابو عبد الله گفت: جدم رسول خدا كه صلوات خدا بر او باد گفته است: آدمى‏زاده در گرو عقيقه است، خواه پدر و مادر فرزند خود را از گرو خارج كنند و يا نكنند.
بحارالأنوار (جلد ۴۷) / ترجمه خسروی: ج ۱، ص۲۷۳ كمال الدين ج ۱ ص ۱۱۲-حيان سراج گفت از سيد حميرى شنيدم مي گفت: من ابتدا غالى مذهب بودم و معتقد بودم محمّد بن حنفيه امام است و غايب شده مدتها همين مذهب من بود تا اينكه خداوند بر من منت نهاد و حضرت صادق را سبب راهنمائى من گردانيد آن جناب مرا از آتش نجات داد و براه مستقيم راهنمائى كرد دلائل و شواهدى از آن جناب مشاهده كردم كه يقين نمودم او حجت خدا است بر من و تمام مردم زمان همان امامى است كه اطاعت او لازم است. روزى عرض كردم يا ابن رسول اللّٰه اخبارى از آباء گرام شما نقل شد در مورد غيبت و اينكه بالاخره واقع خواهد شد بفرمائيد كداميك از امامان غائب ميشوند فرمود اين غيبت مربوط‍‌ بششمين فرزند از نسل من است كه او دوازدهمين امام است از ائمه هدى بعد از پيامبر اكرم اول آنها امير المؤمنين على بن ابى طالب و آخر آنها قائم بحق بقية اللّٰه در زمين و صاحب الزمان. بخدا قسم اگر در غيبت خود باقى بماند بمقدارى كه نوح در ميان مردم زندگى كرد بالاخره ظهور خواهد نمود دنيا را پر از عدل و داد مي كند همان طور كه پر از ظلم و جور شده. سيد حميرى گفت اين فرمايش را از مولايم امام صادق شنيدم و بدست او توبه كردم
کالاهای واسطه‌ای حامل فناوری را در اختیار واردکننده قرار می‌دهد تا در تولید به کار گرفته شود. ثانیاً مشخصات فناورانه‌ی کالاهای نهایی و واسطه‌ای را جهت مطالعه و تحقیق ارائه می‌کند. در واقع امکان مهندسی معکوس فراهم می‌شود. ثالثاً ارتباط با عرضه‌کنندگان محصول را امکان‌پذیر می‌کند. از طرف دیگر، تجارت محصولات حامل فناوری جدید، یک کشور را قادر می‌سازد تا درباره‌ی محصول جدید بیاموزد و فناوری خارجی را از طریق رونوشت آن، جهت استفاده‌ی داخلی تعدیل نماید و این دقیقاً همان استراتژی‌ای است که ژاپن و آسیای شرقی اتخاذ کردند. البته این کار نیاز به محیط کارآفرینی دارد که در طی آن، عملیات رونوشت تحقق پیدا کند. بنابراین انتقال فناوری در صورتی عملی می‌شود که افراد یا بنگاه‌ها دارای انگیزه‌ی سرمایه‌گذاری برای رونوشت باشند. علاوه بر آن، تجارت محصولات حامل فناوری جدید موجب آموختن روش‌های جدید تولید و طراحی محصول، روش‌های جدید سازمانی و شرایط بازار می‌شود. از نشانه‌های موفق بودن تجارت در انتقال فناوری آن است که واردات کالایی که متضمن این فناوری است، به‌تدریج کاهش‌ می‌یابد و حتی ممکن است صادرات آن آغاز شود. لذا تجارت بیشتر لزوماً منجر به انتقال فناوری نمی‌‌شود، مگر آنکه با انتشار آن در سراسر اقتصاد، واردات آن کالا کاهش یابد و صادرات آن آغاز شود. ازآنجاکه منابع کشور برای توسعه‌ی فناوری محدود است و حجم فناوری‌هایی که توسعه دارند زیاد است، باید فناوری‌هایی انتخاب شوند که کشور در آن زمینه‌ها دارای مزیت نسبی بالقوه یا بالفعل باشد. علاوه بر ضرورت انتخاب فناوری مناسب، موضوع بومی کردن فناوری‌های موجود نیز باید مورد توجه قرار گیرد؛ یعنی بعد از انتقال یا transfer فناوری، اقدام به تبدیل یا transform فناوری شود. در غیر این صورت، میان فناوری منتقل‌شده و فرهنگ و سطح توسعه‌ی کشور، ناسازگاری به وجود می‌آید و رشد پایدار اقتصادی با مشکل مواجه می‌شود. ترکیب واردات گمرکی کشور براساس نوع مصرف به‌این‌ترتیب است که در سال ۱۳۸۲ طبق گزارش اقتصادی بانک مرکزی، معادل ۵/۲۶ میلیارد دلار واردات کالا انجام‌ شده که ۸/۴۵ درصد آن مواد اولیه و کالاهای واسطه‌ای و ۲/۴۲ درصد کالاهای سرمایه‌ای و ۱۲ درصد کالاهای مصرفی بود بنا بر گزارش فوق، ظرفیت زیادی برای انتقال فناوری از طریق تجارت در کشور ما وجود دارد. کالاهای واسطه‌ای (و اولیه) و همچنین کالاهای سرمایه‌ای که حدود ۸۸ درصد واردات کشور را تشکیل می‌دهند، می‌توانند در انتقال فناوری از طریق واردات (تجارت) نقشی مهم ایفا کنند. جهت اعمال سیاست‌های مناسب در این خصوص، لازم است ظرفیت دقیق انتقال فناوری به داخل کشور از طریق واردات مورد بررسی دقیق قرار گیرد. درصورتی‌که چنین اطلاعاتی برآورد شوند، می‌توان ضمن برنامه‌ریزی جهت بهره‌برداری از این ظرفیت در بخش‌های صنعتی کشور، جهت بهره‌مند شدن از فناوری مناسب، مبدأ واردات تعدادی از کالاهای واسطه‌ای و سرمایه‌ای را تغییر داد؛ یعنی علاوه بر ملاحظات مالی، ملاحظات فناوری نیز در دستورکار واردات قرار گیرد. در چنین صورتی است که واردات در خدمت توسعه‌ی صنعتی قرار می‌گیرد و به‌تبع آن توسعه‌ی فناوری در کشور مهندسی می‌شود. وضعیت موجود در کشور در ایران از برنامه‌ی چهارم قبل از انقلاب (۱۳۵۱-۱۳۴۷) فرایند صنعتی شدن با ایجاد مثلث توسعه‌ی صنعتی آغاز شد و بدین‌منظور سه نهاد تأسیس گردید. سازمان مدیریت صنعتی جهت تربیت مدیران صنعتی، بانک صنعت و معدن به‌منظور تأمین مالی طرح‌های صنعتی و سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران در راستای توسعه و به‌روزسازی فناوری مناسب برای صنعت ایجاد شدند. این مثلث بعد از انقلاب عملکرد مطلوبی نداشتند. دور شدن از وظایف اصلی و گرایش به کارخانه‌داری موجب شد توسعه و تأمین مالی فناوری مناسب که از صنایع مصرفی آغاز شده بود و قرار بود پس‌ از آن صنایع واسطه‌ای و سپس صنایع سرمایه‌ای را نیز در بر بگیرد، دنبال نشود. ترکیب تولیدات صنعتی کشور و همچنین ترکیب واردات کشور برحسب نوع مصرف، مؤید این موضوع است که به‌علت وجود توان نسبی در صنایع مصرفی، سهم واردات مصرفی در کل واردات کشور پایین است و حتی بخشی از صادرات غیرنفتی را کالاهای مصرفی شکل می‌دهد. البته اغلب این صنایع، همان صنایع آغازین هستند، اما کالاهای واسطه‌ای و سرمایه‌ای که بخش عمده‌ی واردات را تشکیل می‌دهد، بیانگر وابستگی نسبی کشور در این صنایع هستند. از نظر فناوری نیز عمده‌ی تولیداتی که در کشور صورت می‌پذیرد با فناوری پایین هستند و محصولات با فناوری متوسط (مانند خودرو) نیز در کشور به‌لحاظ کیفیت وضعیت مطلوبی ندارند. هفتاد سال اقدام به واردات فناوری پیشرفته‌تر از ظرفیت جذب و توان فنی کشور به امید کاهش وابستگی صنعتی و فناوری کشور، موجب به وجود آمدن چنین وضعیت نامناسبی شده است؛ چراکه به‌دلیل نبود ظرفیت جذب، عمدتاً فناوری‌های وارداتی در داخل جذب نشد.