eitaa logo
دانلود
15.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 حاج صادق آهنگران 💢 یا علی، یا علی، یا مولا 📽 در فرخنده میلاد امیرالمومنین علی (ع) نماهنگی زیبا و دیدنی از مداح باصفای جبهه ها تقدیم حضورتان می شود . 🎙... یا علی، یا علی، یا مولا ما همه صف به صف آماده صف شکن عاشق و آزاده سر به سر جان به کف بنهاده همچو سروی به پا افتاده از می کربلایی مستم من که عهدی خدایی بستم عهد خود با ولی نشکستم بر سر پیمانم هستم.... 🌺 میلاد مولا علی..ع. مبارک باد.
🌙 دانلود ۳۲ جلد کتاب درباره دعا و آداب آن به مناسبت حلول ماه رجب میلادبرشمامبارک 🤲التماس دعا🤲 🔰 کامل ترین لیست کتب ادعیه 🔻 کتب ادعیه ۱. الصحیفه السجادیه الکامله 👈 دانلود ۲. صحیفه سجادیه (با ترجمه) 👈 دانلود ۳. مصباح المتهجد 👈 دانلود ۴. مختصر مصباح المتهجد 👈 دانلود ۵. منهاج الصلاح فی اختصار المصباح 👈 دانلود ۶. اختیار المصباح الکبیر (جلد۱) 👈 دانلود ۷. اختیار المصباح الکبیر(جلد۲) 👈 دانلود ۸. مفتاح الفلاح 👈 دانلود ۹. ترجمه مفتاح الفلاح 👈 دانلود ۱۰. سلوة الحزین (دعوات راوندی) 👈 دانلود ۱۱. المراقبات 👈 دانلود ۱۲. ترجمه المراقبات 👈 دانلود ۱۳. اقبال الاعمال 👈 دانلود ۱۴. مفاتیح الجنان (عربی) 👈 دانلود ۱۵. مفاتیح الجنان (با ترجمه) 👈 دانلود ۱۶. بلد الامین 👈 دانلود ۱۷. مصباح کفعمی 👈 دانلود ۱۸. جمال الاسبوع 👈 دانلود ۱۹. عدة الداعی 👈 دانلود ۲۰.ترجمه عدة الداعی 👈 دانلود ۲۱. ترجمه دیگر عدة الداعی 👈 دانلود ۲۲. زاد المعاد (علامه مجلسی) 👈 دانلود ۲۳. مناجات‌نامه 👈 دانلود ۲۴. مُهَج الدعوات 👈 دانلود 🔻 کتب مخصوص ماه رجب ۲۵. فضائل الأشهر الثلاثة 👈 دانلود ۲۶. سه ماه با فضیلت 👈 دانلود ۲۷. مختصر اعمال شهر رجب 👈 دانلود ۲۸. الاعمال الرجبیه 👈 دانلود ۲۹. شرح دعای رجبیه 👈 دانلود ۳۰. جدول مراقبه رجبیه (شماره ۱) 👈 دانلود ۳۱. جدول مراقبه رجبیه (شماره ۲) 👈 دانلود ۳۲. جدول مراقبه رجبیه (شماره ۳) 👈 دانلود 📲 ثواب انتشار این لیست با معاونت تهذیب و تربیت استان مازندران https://eitaa.com/howzehmazandaran
ادعیه و زیارات شام زینب کبری علیها السلام عقیله بنی‌هاشم زینب کبری علیها السلام، شیرزن کربلا، تداوم بخش قیام حسینی، دخت گرامی امیر مؤمنان علی علیه السلام، تربیت یافته دامن پاک فاطمه اطهر علیها السلام و خواهر با وفای امام حسن و امام حسین علیهما السلام است. آن حضرت که به «عقیله بنی‌هاشم» (بانوی با شخصیّت و بزرگوار هاشمی) معروف است، سومین فرزند خانواده بوده و در سال پنجم هجری، در زمان حیات پیامبر خداصلی الله علیه و آله و سلم در شهر مدینه دیده به جهان گشود، حضرت رسول از طرف پروردگار، نام «زینب» را بر او نهاد و فرمود: «به افراد حاضر و غایب امّتم توصیه می‌کنم که این دختر را احترام کنند.» حضرت زینب معارف اسلامی را ص:132 از سرچشمه فیاض آن فرا گرفت و در تعلیم و تربیت نفوس مستعده کوشا بود. بنا بر نقل «خصائص الزینبیه» آن بانوی بزرگوار در ایام اقامت پدرش علی علیه السلام در کوفه در منزل خود، برای زنان جلسه تفسیر قرآن داشت. خطبه‌های وی در کوفه و شام و احتجاجش بر ابن زیاد و یزید بهترین گواه بر دانش وافر و قدرت بیان و قوّت قلب و شجاعت و رشادت او است. همسر گرامی او، پسر عمویش عبداللَّه فرزند جعفر ابن ابی‌طالب بود که ثمره این ازدواج فرزندانی بود که دو نفر از آنان به نامهای «عون» و «محمد» در رکاب سیدالشهدا علیه السلام جهاد کردند و شربت شهادت نوشیدند. زینب را «أمّ المصائب» نیز نامند؛ زیرا وی در زندگی مصیبت‌های گوناگون دید. از سویی شاهد مصیبت وفات جد بزرگوارش رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم بود و از دیگر سوی در حال کودکی مادر جوانش فاطمه زهرا علیها السلام ص:133 را از دست داد. دیری نگذشت که پدر مظلومش امیر مؤمنان علیه السلام را با پیکری غرقه به خون دید. پس از آن با مسمومیت و شهادت برادر بزرگوارش امام حسن مجتبی علیه السلام مواجه شد، و سرانجام به همراه برادرش امام حسین علیه السلام از مدینه راهی کربلا شد و درصحنه مصیبت عظمی و نهضت خونین کربلا برادر را یاری و همراهی کرد. او ناظر شهادت برادران و عزیزان و فرزندان بود و پس از آن همه مصیبت، در قید اسارت دشمن، همراه قافله اسیران در شهرها و بیابانها و مجالس نامحرمان برده شد! فإنّا للَّه‌وانّا الیه راجعون. حضرت زینب علیها السلام سرانجام در واقعه حرّه به سال 62 هجری قمری یا در سال قحطی مدینه، همراه همسرش عبداللَّه بن جعفر- که در دمشق زمین‌هایی داشت- به این شهر مهاجرت کرد و در همانجا وفات یافت. تاریخ ارتحالش را 15 رجب سال 62 هجری قمری نوشته‌اند. ص:134 آرامگاه حضرت زینب چند کیلومتری جنوب شرقی دمشق، زیارتگاه شیعیان و دوستداران خاندان عصمت و طهارت است.
صالحین salehinir
ادعیه و زیارات شام زینب کبری علیها السلام عقیله بنی‌هاشم زینب کبری علیها السلام، شیرزن کربلا، تداو
خطبه حضرت زینب(س) در دروازه کوفه قبل از ورود به کاخ شام ستايش سزاوار خداست و درود حق تعالى بر پدرم رسول خدا. اما بعد : اى اهل كوفه ،اى حيله گران ،اى مكاران، اى پيمان شكنان! آيا گريه مى‏ كنيد؟ گريه هاتان نيارامد و ناله‏ هاتان فرو ننشيند! همانا مثل شما مثل آن زنى است كه تافته‏ هاى خود را وا مى‏ تابد. شما پيمان خويش را وسيله دغل بازى ساختيد. آيا چيزى جز لاف، خودبينى، گزاف، دروغ، تملق گويى كنيزان، و گوشه‏ چشم نگرى متكبرانه دشمنان، در شما هست؟ مَثَل شما مانند سبزه مزبله (کثافتگاه) است يا نقره و زيورى كه برگور نهند! هان! چه بد براى خود پيش آورديد! خدا بر شما خشم كرد و درعذاب ابد گرفتار شديد. بر كشته هاى ما گريه مى‏ كنيد و زارى مى‏ نماييد؟! آرى به خدا! بايد گريه كنيد كه همان گريه سزاوار شماست. بسيار بگرييد و كم بخنديد كه چنان آلوده و گرفتار ننگى عظيم هستيد كه هرگز نتوانيد آن را از خود دور كنيد و بشوييد! چگونه خون فرزند خاتم نبوت و معدن رسالت را از خود بزداييد كه آقاى جوانان بهشت و پايگاه و پناهگاه جمع شما بود؟ دردِ شما را درمان مى‏ كرد و حافظ شما از پيشامدهاى بد و مرجع شما در اختلافات بود. چه بد بارى براى قيامت خود به دوش گرفتيد. نابودى بر شما باد. تلاشتان بى نتيجه ماند و دست هاتان از كار افتاد و سرمايه را در معامله از دست داديد. قرين خشم خدا شديد و مُهرخوارى و پستى بر جبين شما زده شد. واى بر شما اى اهل كوفه! مى دانيد كدام جگرى از رسول خد را شكافتيد؟ كدام پرده نشينانى را از پرده بيرون كشيديد!؟ چه پرده حرمتى از او دريديد؟! چه خونى از او را ريختيد؟! جنايتى كرديد كه چه بسا آسمان‏ها از (عظمت اين مصيبت) فرو ريزد و زمين از هم بپاشد و كوه‏ ها باخاك يكسان شود. رنج و تيرگى و سرگردانى و بى‏ خودى و زشتى‏ هاى به ظرفيت زمين و آسمان به جا آورديد. آيا از اينكه آسمان خون ببارد تعجب مى‏ كنيد؟ هر آينه عذاب و شكنجه آخرت، خواركننده تر و شكننده تر است و شما را ياورى نخواهد بود. مهلت الهى شما را خيره‏ سر نكند، زيرا كه سرعت و سبقت شما، او را به عجله وا نمى‏ دارد و ترس از دست رفتن فرصت ندارد و بى شك در كمين ستمگران است.(1) ایشان در وردو به کاخ مکالمه کوتاه و کوبنده ای با عبید الله داشته که به شرح زیر است: پس از ورود اهل بيت به مجلس ابن زياد، حضرت زينب عليها السلام با جامه ه‏اى كهنه و به‏ طور ناشناس، با وقار و عظمت، بدون اعتنا به حاكم و اطرافيان در گوشه‏ اى از مجلس نشست. ابن زياد پرسيد: «كيستى؟» ولى جوابى نشنيد. ابن زياد سه بار سؤال خود را تكرار كرد، اما حضرت زينب عليها السلام به منظور تحقير او جواب نداد. سرانجام يكى از اطرافيان گفت:"او زينب، دختر على ابن ابى طالب است." ابن زياد كه از بى اعتنايى اين بانو خشمگين شده بود، گفت: «سپاس خدا را كه شما را رسوا نمود و اخبارتان را دروغ گردانيد.» حضرت زينب جواب داد: «سپاس خدا را كه ما را به واسطه پيامبرش گرامى داشت. از آلودگى و پليدى، پاك ساخت. همانا گناهكار رسوا مى گردد و بدكار دروغ مى گويد، و او ما نيستيم.» ابن زياد گفت: «كار خدا را با خاندان خويش چگونه ديدى؟» حضرت زينب فرمود: «جز نيكويى و خوبى نديدم. خداوند بر آن ها شهادت را مقدّر فرموده بود؛ پس آنان با شجاعت به قتلگاه خويش شتافتند. خداوند به زودى آن ها و تو را جمع خواهد كرد تا در پيشگاه او محاكمه شويد. پس خواهى ديد در آن روز، رستگارى از آن كيست؟ اى پسر مرجانه مادرت به عزايت بنشيند!» ابن زياد خشمگين شد و گويا قصد كشتن آن بانو را داشت كه با وساطت عمرو بن حُرَيث از قصد خود برگشت و گفت: خداوند دل مرا با كشته شدن برادر سركش و ديگر شورشيان و هواخواهان خاندانت آرامش بخشيد. حضرت زينب فرمود: «به خدا قسم كه بزرگ مرا كشتى . فرع و شاخه مرا قطع كردى. اصل و ريشه ام را از بُن كندى. اگر شفاى دل تو در اين ها بود، پس شفا يافته‏ اى.» ابن زياد گفت: «او نيز چون پدرش قافيه پرداز است و مثل او به سجع سخن مى‏ گويد.» حضرت پاسخ داد: «زن را با قافيه پردازى چه كار؟»(2) پی نوشت ها: 1. امالی مفید، ص322. 2. نفس المهموم، ترجمه کمره ای،ص184.
صالحین salehinir
ادعیه و زیارات شام زینب کبری علیها السلام عقیله بنی‌هاشم زینب کبری علیها السلام، شیرزن کربلا، تداو
خطبه حضرت زینب(س) در مجلس یزید (شام) زینب دختر علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) برخاست و فرمود حمد خدای، پروردگار جهانیان را سزاست، و درود خدا بر محمّد و بر همه آل او باد، خدا راست فرموده که فرمود: «سپس پایان کار آنان که بد کردند این است که آیات خدا را تکذیب کرده و بدان‌ها استهزا کنند» (آیه ۱۰ سوره روم).‌ ای یزید، آیا گمان برده‌ای حال که جای جای زمین و آفاق آسمان را بر ما گرفتی و بستی و ما چونان کنیزان رانده شدیم، مایه خواری ما و موجب کرامت توست!! و حکایت از عظمت مکانت تو دارد که این چنین باد در بینی انداخته‌ای، و برق شادی و سرور از دیدگانت می‌جهد، حال که دنیا را برای خود مرتّب و امور را برایت منظم می‌بینی، و ملک و سلطنت ما برایت صافی گردیده. لختی آرام گیر، مگر سخن خدای را فراموش کرده‌ای که فرمود: «گمان مبرند آنان که کافر شدند و ما آنان را مهلت دادیم، (این مهلت) برای آنان خیر است، ما همانا مهلت دادیم آنان را که بر گناه خود بیفزایند و برای آنان عذاب خوارکننده خواهد بود» (آیه ۱۷۸ سوره آل عمران). آیا این از عدل است‌ ای فرزند آزادشده‌ها که زنان و کنیزان تو در پس پرده باشند و دختران رسول الله اسیر؟! پرده‌های حُرمتشان را دریدی، و چهره‌هایشان را آشکار کردی، آنان را چونان دشمنان از شهری به شهری کوچانیده، ساکنان منازل و مناهل(بومی و غریب) بر آنان اشراف یافتند، و مردم دور و نزدیک و پست و فرو مایه و شریف چهره‌هایشان را نگریستند، در حالی که از مردان آنان حامی و سرپرستی همراهشان نبود. چگونه امید دلسوزی و غمگساری باشد از فرزند کسی که جگرهای پاکان را به دهان گرفته و گوشت وی از خون شهداء پرورش یافته است؟! و چسان در عداوت ما اهل البیت کُندی ورزد آن که نظرش به ما نظر دشمنی و کینه‌توزی است؟! آن گاه بدون احساس چنین گناه بزرگی بگویی: (اجداد تو) برخیزند و پایکوبی کنند و به تو بگویند:‌ای یزید دست مریزاد، در حالی که با تازیانه و عصایت بر دندان‌های پیشین ابی عبد الله علیه‌السلام بزنی. چرا چنین نگویی، و حال آن که از قُرحه(زخم) و جراحت، پوست برداشتی و با ریختن خون ذرّیه محمّد صلّی اللَّه علیه و آله که ستارگان زمین از آل عبد المطلب‌اند خاندان او را مستأصل کردی و نیاکان خود را می‌خوانی، و به گمان خود آنها را ندا در می‌دهی. (ای یزید) زودا که به آنان بپیوندی و در آن روز آرزو می‌کردی که‌ای کاش شَل بودی و لال و نمی‌گفتی آنچه را که گفتی و نمی‌کردی آنچه را که کردی. خداوندا حقّ ما را بگیر، و از آن که به ما ستم کرد انتقام ستان، و غضب خود را بر آن که خون‌های ما را ریخته، حامیان ما را کشته، فرو فرست. (ای یزید) به خدا سوگند جز پوست خود را ندریدی و جز گوشتت را نبریدی، بی‌تردید بر رسول الله صلّی الله علیه و آله وارد می‌شوی در حالی که خون ذرّیه‌اش را ریختی و پرده حرمت فرزندانش را دریدی و این جایی است که خدا پراکندگی‌هایشان را جمع و پریشانی‌هایشان را دفع، و حقوق آنان را بگیرد «آنان را که در راه خدا به شهادت رسیدند مرده مپندار، بل زندگانی هستند که نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.» (آیه ۱۶۹ سوره آل عمران).
صالحین salehinir
خطبه حضرت زینب(س) در مجلس یزید (شام) زینب دختر علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) برخاست و فرمود حمد خدای، پروردگار
(ای یزید) همین قدر تو را بس است که خدای داور، و محمّد صلّی الله علیه و آله دشمنت و صاحب خون، و جبرئیل پشت و پشتوانه پیامبر باشد، و زودا بداند آن کس که فریبت داد و تو را بر گرده مسلمانان سوار کرد، چه بد جانشینی برگزیده، و کدام یک مکانتی بدتر داشته و نیرویی اندکتر دارد. یزید، گر چه مصیبت‌ها و بلاهای زیاد از تو بر من فرود آمد ولی هماره قدر تو را ناچیز دانسته فاجعه‌ات را بزرگ، و نکوهشت را بزرگ می‌شمرم، چه کنم که دیدگان، اشکبار و سینه‌ها سوزان است. شگفتا و بس شگفتا کشته شدن حزب الله نجیبان به دست حزب شیطان طُلَقاء( آزاده شدگان با رحمت پیامبر در فتح مکه) است، از دست‌های پلیدشان خون‌های ما می‌چکد، و دهان‌های ناپاکشان از گوشت ما می‌خورد، و آن جسدهای پاک و پاکیزه با یورش گرگ‌های درنده روبروست، و آثارشان را کفتارها محو می‌کند، و اگر ما را غنیمت گرفتی، زودا دریابی غنیمت نه، که غرامت بوده است، آن روز که جز آنچه دست‌هایت از پیش فرستاده نیابی، و پروردگارت ستمگر بر بندگانش نیست، و شکایت‌ها به سوی خداست. هر کید و مکر، و هر سعی و تلاش که داری به کار بند، سوگند به خدای که هرگز نمی‌توانی، یاد و نام ما را محو و وحی ما را بمیرانی، چه دوران ما را درک نکرده، این عار و ننگ از تو زدوده نگردد. آیا جز این است که رأی تو سست است و باطل، و روزگارت محدود و اندک، و جمعیت تو پراکنده گردد، آری، آن روز که ندا رسد: أَلا لَعْنَةُ اللهِ عَلَی الظَّالِمِینَ. پس حمد تنها از آنِ خدای پروردگار جهانیان است که برای اوّل ما سعادت و مغفرت، و برای آخر ما شهادت و رحمت مقرر فرمود. از خدا مسئلت می‌کنیم ثواب آنان را تکمیل فرموده و موجبات فزونی آن را فراهم آورد، و خلافت را بر ما نیکو گرداند، چه او رحیم و ودود است، خدای ما را بس است چه نیکو وکیلی است. پانویس: 8- سید بن طاوس،اللهوف علی قتلی الطفوف، ۱۳۷۸ش، ص۲۱۴-۲۲۰. این خطبه را طبرسی نیز در کتاب الاحتجاج گزارش کرده است که با متن لهوف تفاوت‌هایی دارد. ر.ک: طبرسی، الاحتجاج،۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۰۸. 9- ترجمه از حسن میرابوطالبی.
صالحین salehinir
ادعیه و زیارات شام زینب کبری علیها السلام عقیله بنی‌هاشم زینب کبری علیها السلام، شیرزن کربلا، تداو
مناظره حضرت زینب با عبیدالله بن زیاد مناظره حضرت زینب با عبیدالله بن زیاد، گفت‌وگویی که پس از واقعه عاشورا بین حضرت زینب و عبیدالله بن زیاد حاکم کوفه صورت گرفت. عبارت معروف «ما رَأَیتُ إِلَّا جَمیلا» در این گفت‌وگو از سوی حضرت زینب در پاسخ ابن‌زیاد گفته شد. زمان و مکان این مناظره در محرم سال ۶۱ق و پس از واقعه کربلا در کوفه و در کاخ ابن زیاد انجام شد؛ پس از آن‌که اسرا و سرهای شهدای کربلا را در شهر کوفه گرداندند، ابن زیاد در کاخ خود نشست و اجازه ورود عوام به مجلس داد. سر امام حسین(ع) را در برابرش قرار دادند و زنان و کودکان امام حسین(ع) را به مجلس آوردند. حضرت زینب در حالی‌که کم‌ارزش‎ترین لباس‌های خود را به تن داشت و زنان و کنیزان اطراف او را گرفته بودند، به صورت ناشناس وارد مجلس شد و در گوشه‎‌ای نشست. [۱] [یادداشت ۱] متن مناظره عبیدالله پرسید: «این زن که خود را کنار کشیده و دیگر زنان گردش جمع شده‌‎اند کیست؟» زینب پاسخ نگفت. عبیدالله سؤال خود را تکرار کرد. یکی از کنیزان گفت: «او زینب دختر فاطمه دختر پیامبر اسلام است.» [۲] گفت‌وگوی حضرت زینب با عبیدالله بن زیاد عبیدالله بن زیاد: ستایش خدا را که شما خانواده را رسوا ساخت و کشت و نشان داد که آنچه می‎گفتید دروغی بیش نبود. زینب: ستایش خدا را که ما را به واسطه پیامبر خود (که از خاندان ماست) گرامی داشت و از پلیدی پاک گردانید. جز فاسق رسوا نمی‎شود و جز بدکار، دروغ نمی‎گوید، و بد کار ما نیستیم بلکه دیگرانند‌ (یعنی تو و پیروانت هستید) و ستایش مخصوص خداست عبیدالله بن زیاد: «دیدی خدا با خاندانت چه کرد؟ زینب: جز زیبایی ندیدم! [یادداشت ۲]آنان کسانی بودند که خدا مقدّر ساخته بود کشته شوند و آنان نیز اطاعت کرده و به سوی آرامگاه خود شتافتند و به‌زودی خداوند تو و آنان را (در روز رستاخیز) با هم روبه‌رو می‎کند و آنان از تو، به درگاه خدا شکایت و دادخواهی خواهند کرد، اینک بنگر که آن روز چه کسی پیروز خواهد شد، مادرت به عزایت بنشیند‌ ای پسر مرجانه! عبیدالله بن زیاد: خدا دلم را با کشته‌شدن برادر نافرمانت حسین و خاندان و لشکر سرکش او شفا داد. زینب: به خدا قسم بزرگ ما را کشتی، نهال مرا قطع کردی و ریشه مرا در آوردی، اگر این کار مایه شفای توست، همانا شفا یافته‎‌ای ابن زیاد با حالت خشم و استهزا: این هم مثل پدرش علی سخن‌پرداز است؛ به جان خودم پدرت نیز شاعر بود و سخن به سجع می‎گفت. زینب: «زن را با سجع‌گویی چه کار؟» (حالا چه وقت سجع گفتن است؟ سرم گرمِ کار دیگر است از سوز سینه چیزی بر زبانم جاری شد وگفتم.[۳] ابن زیاد در اثنای این گفت‌وگو هنگامی که سخنان حضرت زینب «جز زیبایی ندیدم!...، مادرت به عزایت بنشیند‌ ای پسر مرجانه!» را شنید خشمگین شد و خواست حضرت را مجازات کند، عمرو بن حُرَیث گفت: «امیر! این یک زن است و کسی زن را به خاطر سخنانش عقوبت نمی‎‌کند! پس ابن زیاد منصرف شد. پانویس: 1- القمي، الشيخ عباس، نفس المهموم في مصيبة سيدنا الحسين المظلوم، ج۱، ص۳۷۰. 2- القمي، الشيخ عباس، نفس المهموم في مصيبة سيدنا الحسين المظلوم، ج۱، ص۳۷۰. 3- شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۱۵- ۱۱۶؛ سید بن طاووس، اللهوف، ص۱۹۱؛ خوارزمی، مقتل الحسین، ص۴۷-۴۸. شعرانی، دمع السجوم، ترجمه نفس المهموم، ۱۳۷۴ق، ص۲۲۶
صالحین salehinir
ادعیه و زیارات شام زینب کبری علیها السلام عقیله بنی‌هاشم زینب کبری علیها السلام، شیرزن کربلا، تداو
احتجاج زينب با يزيد يزيد فرمان داد اسرا را وارد كاخ اوكردند، زينب دختر اميرالمؤمنين (ع) خطاب به وي گفت: اي يزيد آيا از خدا نمي ترسي كه حسين را كشتي؟! اين بس ‍ نبود تا اين كه دستور دادي حرم پيامبر (ص) را از عراق به شام آوردند، حرمت آنها را هتك كردي، با وضعي اسفبار همچون اسيران و كنيزان سوار بر شتر بي جهاز مي كني و از شهري به شهر ديگر مي بري. يزيد پاسخ داد: برادرت چنين مي گفت: من از يزيد بهترم، پدرم از پدرش، مادرم از مادر او و جدّم از جدّش برترند. برخي از اين ها درست و برخي نادرست است. اما اين كه گفته جدّم از جد يزيد برتر است سخن بجايي است، چون جدّش رسول خدا (ص) بهترين انسان است. اما اين كه گفته پدر و مادرم از پدر و مادر يزيد برترند، چگونه؟ در حالي كه پدرش با پدرم در راه حكومت با هم ستيز كردند، در نتيجه پدرم حاكم شد. سپس يزيد اين آيه را خواند: «آل عمران، آيه 26: بگو: بارالها! مالک حکومتها تويي؛ به هر کس بخواهي، حکومت مي بخشي؛ و از هر کس بخواهي حکومت را مي گيري، هر کس را بخواهي، عزّت مي دهي؛ و هر که را بخواهي خوار مي کني. تمام خوبيها به دست توست؛ تو بر هر چيزي قادري.» حضرت زينب در جواب يزيد اين آيه را تلاوت فرمود: «آل عمران (آيه 169 170): (اي پيامبر!) هرگز گمان مبر که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده اند، و نزد پروردگارشان روزي داده مي شوند. آنها بخاطر نعمتهاي فراواني که خداوند از فضل خود به ايشان بخشيده است خوشحالند». سپس فرمود: اي يزيد، حسين (ع) را تو كشتي، اگر تو نبودي پسر مرجانه پست تر و كوچك تر از اين بود. آيا از خدا هراس نداشتي در كشتن حسين (ع) در حالي كه پيغمبر(ص) درباره او و برادرش فرمود: اَلْحَسَنُ وَ الْحُسين سيّد اشباب اهل الجنّة.» (حسن و حسين سرور جوانان اهل بهشت اند.) اگر بگويي نه معلوم است كه دروغ مي گويي، و اگر بگويي آري، پسر خود را محكوم كردي؛ يزيد گفت: (آل عمران، آيه 34: اينها فرزندان دو دودماني بودند كه از نظر پاكي و تقوي و فضيلت بعضي از بعضي ديگر ارث مي برند.) يزيد شرمنده گشت. در همين هنگام با چوب دستي بر لب و دندان امام حسين (ع) مي زد و اشعار ابن زبعري را مي خواند كه: لَيْتَ اشياخي ببدر شَهِدوُا جَزَعَ الْخَزْرَجَ مِنْ وَقْعِ الْاَسل. «المنتخب، ج 2، ص 479». خطبه زينب (س) در مجلس يزيد زينب كبري (س) پس از شنيدن اشعار كفرآميز يزيد، از جا برخاست و پس از ستايش خداوند و فرستادگان و درود بر پيامبر خدا (ص)، خطاب به پسر ابوسفيان چنين فرمود: خداي بزرگ به راستي فرمايد: «روم (30)، آيه 10؛ آنگاه فرجام کساني که بدي کردند (بسي) بدتر بود. (چرا) که آيات خدا را تکذيب کردند و آنها را به ريشخند مي گرفتند.» اي يزيد! آيا گمان برده اي كه با بستن راه هاي زمين و تار كردن افق هاي آسمان بر ما و چونان اسيران ما را از اين سو به آن سو بردن، ما در نزد خداوند خوار گشته ايم و تو عزيز؟ و اين كار موجب منزلت تو در نزد خداوند مي شود؟ آيا اينك كه دنيا را به كام و كارها را سامان يافته مي بيني، باد به غبغب انداخته با خودپسندي تمام شادماني مي كني؟ اگر امروز ملك و اقتدار ما به تو داده شده است، اندكي درنگ كن و اين سخن خداي را از ياد مبر كه مي فرمايد: «آل عمران (3)، آيه 178؛ و البته نبايد کساني که کافر شده اند تصور کنند، اين که به ايشان مهلت مي دهيم براي آنان نيکوست، ما فقط به ايشان مهلت مي دهيم تا بر گناه [خود] بيافزايد و آنگاه عذابي خفّت آور خواهند داشت.» اي پسر آزاد شده، آيا اين از عدل است كه غلامان و كنيزان تو پرده نشين باشند و دختران رسول خدا را چونان اسيران در كوچه و بازار بگرداني؟ و آنان را با سر برهنه و چهره باز از اين شهر به آن شهر بري تا مردم در آبشخورها و منزلگاه ها به تماشايشان بنشينند، و دور و نزديك و شريف و وضيع ديده بر چهره هاشان اندازند و مردي كه سرپرستي شان كند و يا حامي اي كه حمايت شان كند نداشته باشند! آري، البته ما نمي توانيم از كسي كه دندان در جگر نيكان فرو مي برد و گوشت او با خون شهيدان روييده است چشم ياري داشته باشيم! آن كس كه بر ما اهل بيت نظر بغض آلود و كينه آميز مي افكند، چرا بايد در دشمني ما كوتاهي كند؟ آن گاه تو بي هيچ احساس گناهي و با كمال بي چشم و رويي با چوبدستي بر لبان ابي عبداللّه بزني و بگويي: «ای کاش پدرانم که در بدر [ که به دست یاران پیامبر(ص) کشته شدند] شاهد بودند و ناله ها و جزع اینان را از شمشیرها می شنیدند. پس شاد باش می گفتند و شاد و خوشحال می شدند و می گفتند ای یزید دست مریزاد. این قدر از بزرگان و سادات این قوم کشتیم تا با کشته شدگانمان در بدر برابر شدند. بنی هاشم با ملک و پادشاهی بازی کردند و الا نه خبری آمد و نه وحی الهی در کار بود!. من از خندق نیستم اگر کینه ام را از آن پیامبر اسلام(ص) نگیرم از آن چه که انجام داده بود.»
صالحین salehinir
ادعیه و زیارات شام زینب کبری علیها السلام عقیله بنی‌هاشم زینب کبری علیها السلام، شیرزن کربلا، تداو
چرا نبايد اين را بگويي و پدرانت را فرانخواني، كه با ريختن خون اهل بيت محمد و ستارگان زمين از آل ابوطالب انتقام گرفتي و زخم هايتان التيام يافت. بدان كه تو به زودي به آنها خواهي پيوست و آرزو خواهي كرد اي كاش شل و لاي مي بودي و چنين سخن هايي را بر زبان نمي راندي. پروردگارا! حق ما را بستان و از كساني كه بر ما ستم كرده اند انتقام بگير و بر آنان كه خون ما را ريختند و حاميان ما را كشتند خشم خود را فروبار. به خدا سوگند كه با اين كار تنها پوست خود را كنده و گوشت خود را خورده اي! تو با اين خون هايي كه از فرزندان رسول خدا (ص) ريخته اي و حرمتي كه از آنان شكسته اي، نزد آن حضرت حاضر خواهي شد و روزي كه خداوند آنان را گرد آورد و متحدشان سازد از تو انتقام خواهد گرفت و خداوند حق آنان را از تو خواهد ستاند. «آل عمران (3)، آيه 169؛ هرگز کساني را که در راه خدا کشته شده اند، مرده مپنداريد، بلکه زنده اند که نزد پروردگارشان روزي داده مي شوند.» تو را همين [تنبيه بس] كه خداوند داور، محمد دشمن و جبرئيل گواه باشد. و آن كه تو را تشويق كرد و زمام امور مسلمانان را به تو سپرد، به زودي خواهد دانست كه چه «بد جانشيناني براي ستمگرانند»؛ «آخر آيه پنجاهم سوره کهف (88)، آيه 181» و «جايگاه چه كسي بدتر و سپاهش ناتوان تر است». آخر آيه هفتاد و پنجم سوره مريم (19)، آيه 19. هر چند كه گفت و گوي با تو بر مصايب من مي افزايد، چون قدر و منزلتت را كوچك مي بينم و تو را فروتر ازآن كه نكوهش و توبيخ كنم مي پندارم، اما [چه كنم] كه ديده ها اشكبار و سينه هاسوزان است. چه شگفت است كشته شدن نجيبان حزب خدا به دست رها شدگان حزب شيطان! دست هايي به خون ما آلوده است و دهان هايي براي خوردن گوشت ما به آب افتاده است؛ و بر آن بدن هاي پاك و مطهر گرگان و كفتارها گله گله مي آيند و مي روند. اگر ما را غنيمت انگاشته اي بدان كه در آن روزي كه به جزاي عمل خود برسي ما را از دست رفته خواهي يافت و خود را زيانكار! و خداوند بر بندگان ستم روا نمي دارد. من از تو، به خدا شكايت و بر او تكيه مي كنم. هر مكري خواهي بينديش و هرچه از دستت بر مي آيد كوتاهي مكن. به خدا سوگند كه ياد ما را از خاطره ها نخواهي زدود و چراغ وحي ما را خاموش نخواهي كرد و به كنه كار ما پي نخواهي برد و از ننگ رفتار بدي كه با ما كردي نخواهي رست؛ و از رسوايي آن رهايي نخواهي يافت. بدان كه راه تو جز فريب نيست و چند روزي بيش نخواهي پاييد و در آن روزي كه منادي ندا دهد: «نفرين خداوند بر ستمكاران»، جمع تو پراكنده خواهد شد. سپاس خدايي را كه بر رفتار پيشينيان ما مهر سعادت و رحمت زد و كار آيندگان ما را با شهادت و بخشايش به پايان برد. از خداوند مي خواهم كه پاداش آنان را كامل گرداند، بر اجرشان بيفزايد و سر منزلشان را نيكو گرداند و پايان كار ما را شرافت قرار دهد كه او رحيم و دوست دارنده است. بس است ما را خدا و نيكو حمايتگري است، چه نيكو سروري و چه نيكو ياوري!
هدایت شده از جهادِ نخستین
ضد زن- جنایات آمریکا علیه زنان.pdf
7.07M
🔻به مناسبت ۱۳ آبان 🔸پرده نگار ضدّ زن/ روایتی از جنایات آمریکا علیه زنان در سراسر دنیا 🔞 ▪️جنایات در خلال حملات نظامی به دیگر کشورها ▪️جنایات علیه زنان آمریکایی ▪️جنایات علیه ملت ایران 👇👇👇 🆔 @jahade1
هدایت شده از جهادِ نخستین
حماسه لشگر فرشتگان-14010813.pdf
4.48M
🔸پرده نگار "حماسه لشگر فرشتگان" روایتی از حضور حماسی زنان در ایام دفاع مقدس 👈 حضور در خط مقدم 👈 بسیج در پشت جبهه 👈 حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس 👈 رویدادهای شاخص 👈 قله های افتخار 👈 مقایسه تطبیقی 🔻انتشار به مناسبت دیدار رهبر انقلاب با اقشار مختلف بانوان "مثلاً‌ در همین دفاع هشت‌ساله، زنها هم مکلّف بودند، تکلیف داشتند؛ تکلیفشان را هم خوب عمل کردند. زنها در این مدّت اگر بهتر از مردها عمل نکرده باشند، حدّاقل به اندازه‌ی مردها عمل کردند." ۱۴ دیماه ۱۴۰۱ 🔹دریافت تولیدات چندرسانه ای روایت زنان 👇👇👇 🆔 @jahade1
هدایت شده از جهادِ نخستین
-1459151104_-572875341.pdf
46.19M
📔 فایل کتاب "کارنامه منتشرنشده" 🔹 آیا اگر پهلوی هم بود، دستاوردهای کنونی برای ایران رقم‌ می خورد؟ 🔹در کدام شاخصه ها پیش آمده ایم‌ اما با وضعیت مطلوب فاصله داریم؟ 🔸مقایسه ایران دوره پهلوی با کشورهای جهان عرب و خاورمیانه 🔸 ارزیابی کارآمدی دفاعی امنیتی ایران اسلامی از زاویه ای کاملا متفاوت 🔹 بررسی مقایسه ای وضعیت رفاه جامعه ایرانی مبتنی بر شاخصه های معیشتی 🔸 شدت تحریم ها علیه ایران در مقایسه با سایر کشورها 🔹 ارزیابی جامع وضعیت علمی ایران به تفکیک رشته های تخصصی 🔻دریافت تولیدات چندرسانه ای جنگ تصویرسازی 👇👇👇 🆔 @jahade1