🔘 زباله های ذهن
✅ زباله های ذهن خود را دور بریزید!!
⭕️ گاهی وقت ها انسان ها بی جهت نفس خود را سرکوب می کنند؛ برخی مخالفت ها و اعصاب خوردی های خود را درون خود می ریزند و برخی نیز با تخلیه هیجانات خود، آن را بروز می دهند.
🔷 لازم است توجه کنیم که این عصبانیت ها، خود خوری ها، بد بینی ها و منفی بافی ها، همچون زباله هایی هستند که باید در جای مناسب تخلیه و ریخته شوند و اگر در جایی بمانند، هر چه زمان بگذرد، فساد بیشتری برای شما و دیگران ایجاد می کنند.
🔶 بنابراین هیچ وقت آن ها را در ذهن نگه ندارید و هیچ گاه نیز آن ها را در جایی که نباید ریخت، خالی نکنید. هیچ کس دوست ندارد بر سر فرزند و خانواده و اطرافیان خود زباله بریزد. پس همت و مجاهدت کنید و آنها را از ذهن خود خارج کنید.
📎 #مهارتهای_فردی
••✾•🍃🌺🍃•✾••
@salehinlenjan
هدایت شده از ثامن لنجان
🍀ویژه برنامه شب های شیدایی
🍀اجرای شبیه سازی عملیات های دفاع مقدس و روایتگری حوادث دوران انقلاب همراه با برنامه های جنبی و نمایشگاهی
هدایت شده از ثامن لنجان
اعتراف محمدجواد ظریف امشب در کلاب هاوس
من در مجلس گفتم در برجام کلمهی "تعلیق" وجود نداره. اشتباه از من بود. چهار بار کلمهی "تعلیق" در برجام وجود دارد ولی مذاکرهکنندهی ما به من اطلاع نداده بود.
منافع ملی رو دست کیا داده بودیم؟
✅برای جهاد تبیین باید چه کرد؟
1⃣یکم. مخاطب جهاد تبیین چه کسانی هستند؟
گذشت دوران انحصار رسانه های مرجع. هرچند هنوز هم صداو سیما و خبرگزاری ها نقش محوری دارند اما در این جهاد همه باید فعال شوند. نبرد جبهه ای است و جبهه متشکل از فرد فرد. نباید تکلیف شخصی را به جای دیگر حواله داد. فرمود هرکس به اندازه خود اطرافش را روشن کند.
2⃣دوم. گام اول چیست؟
گام اول فهم نقشه کلان دشمن است. اهریمن بیرونی و درونی را همراه با نقشه اش بیابیم. هرجریانی که 2 کار می کند شیطان است. آنکه راه طی شده 40 ساله را سیاه و آینده انقلاب را ناامیدانه تحلیل می کند شیطان است. چه داخلی و چه خارجی؛ چه عالمانه وچه جاهلانه.
3⃣سوم. با خطاهاباید چه کرد؟
خطاها و نقدها را باید فریاد کرد و تذکر داد اما جای فرع و اصل را نباید جابجا کرد. اصل اصیل جنگ حق و باطل است. دشمنی امپراطوری امپریالیسم در مقابل پرچم عدالت خواهی جهانی در جمهوری اسلامی. خطا را ببینیم اما جنگ اصلی را فراموش نکنیم.
4⃣چهارم. نقشه عملیاتی دشمن چیست؟
تغییر نگرش. مردم ایران رشد کردند و دشمنی ها نیز عمیق تر شده است. دشمن از تغییر ارزش و گرایش به تغییر نگرش رسیده است. تغییر نگرش یعنی تغییر واقعیت ها. کاریکاتورکردن واقع و بزرگنمایی و تعمیم دادن و جابجا کردن اصل و فرع و تحریف واقعیت و قلب حقیقت ...خلاصه اینکه جنگ، جنگ روایت است. نگرش ها تغییر کند ارزش نیز تغییر می کند و از عزت نفس ملی به خودتحقیری ها می رسیم.
5⃣پنجم. هدف نهایی جهاد تبیین چیست؟
روشنگری. روایتِ حقیقت. باید ابرها کنار روند تا خورشید تابان شود. من و شما باشیم یا نباشیم، خورشید نمایان خواهد شد؛ اما تاخیرها هزینه زاست. قربانی از روح و ذهن مردم می دهیم.
❇️و اما به چه طریق:
🔹حق خواهی
قبل از هرکار نیازمند یک یک عزم درونی هستیم. قبل از قدم گذاشتن در فضای مجازی خیز حق طلبی برداریم. هوشیار در فضای مجازی ظاهر شویم و اوقات فراغت به سرگرمی سپری نکنیم.
🔸حق طلبی
حق آنجا نیست که بیشتر لایک بگیرد و دست به دست شود. حق را باید با محاسبه و استدلال و از مرجع معتبر گرفت. وقت بگذاریم برای فهم حقیقت. حق را بپذیریم ولو تلخ باشد.
🔹حق گوئی
هرجا متن حقی دیدیم برای توزیع آن تلاش کنیم. خود را مقید کنیم به توزیع حق. اگر توان نوشتن داریم حتا در حد یک متن کوتاه دریغ نکنیم. هر کس شبهه داشت نسبت به او احساس مسوولیت کنیم؛ ولو یک نفر در یک گروه فامیلی.
🔸ناحق گریزی
هرجا ناحق دیدیم اعلام تنفرو برائت کنیم. هزینه دهیم. از فحش و ناسزا نهراسیم. مارپیچ سکوت را بشکنیم؛ ولو در حد یک کامنت. خیلی ها مثل ما هستند و منتظر خط شکن اند. حداقل اینکه اجازه ندهیم احساس اقلیت کنند.
🔹 حق آرائی
حق را به زبان ساده بگوئیم. قول محکم و مستدل و اما با توجه به احساسات و عواطف مخاطب. حق را باید به تناسب مخاطب گفت. ابلاغ پیام به قلب مخاطب مهم است نه ایصال و رساندن به دستش. با مخاطب مدارا کنیم.
🔹 حق نمایی
حق نما یعنی نمایش حق. یعنی جلوه دادن حق. نیکی ها و فضائل پیرامون خود را ببینیم و سر دست بگیرم. هرکس در پیرامون خود هر خیرو فضلی از هرکس دید بیان کند. از همسایه و دوست و آشنا و مسوولین. چه کار خوب و چه آدم خوب. اولا تمرین کنیم خوبی ها را ببینیم و بعد از آن فریاد کنیم. توزیع خوبی ها چشم دشمن را کور می کند.
دشمن تلاش می کند نه فقط از حاکمیت، بلکه از مردم نیز تصویر سیاه نشان دهد. تصویر سیاه، سیاهی ساز است. این تصویر مخدوش و موهوم را بشکنیم.
*۱۰۰خصلت از خصوصیات اخلاقی پیامبر صلی الله علیه واله وسلم*
بيشک تأسي به سيره و سنت آن حضرت براساس آيهکريمه «و لکم في رسولالله اسوه حسنه» و از جمله آنچه در اين مطلب به آن اشاره شده، راهگشاي مشکلات و مسائل مبتلا به جامعه مسلمانان خواهد بود.
۱-هنگام راه رفتن با آرامي و وقار راه مي رفت
۲-در راه رفتن قدم ها را بر زمين نمي کشيد.
۳-نگاهش پيوسته به زير افتاده و بر زمين دوخته بود.
۴-هرکه را مي ديد مبادرت به سلام مي کرد و کسي در سلام بر او سبقت نگرفت.
۵-وقتي با کسي دست مي داد دست خود را زودتر از دست او بيرون نمي کشيد.
۶-با مردم چنان معاشرت مي کرد که هرکس گمان مي کرد عزيزترين فرد نزد آن حضرت است.
۷-هرگاه به کسي مي نگريست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمي کرد.
۸-هرگز به روي مردم چشم نمي دوخت و خيره نگاه نمي کرد.
۹-چون اشاره مي کرد با دست اشاره مي کرد نه با چشم و ابرو.
۱۰-سکوتي طولاني داشت و تا نياز نمي شد لب به سخن نمي گشود.
۱۱-هرگاه با کسي، هم صحبت مي شد به سخنان او خوب گوش فرا مي داد.
۱۲-چون با کسي سخن مي گفت کاملا برمي گشت و رو به او مي نشست.
۱۳-با هرکه مي نشست تا او اراده برخاستن نمي کرد آن حضرت برنمي خاست.
۱۴-در مجلسي نمي نشست و برنمي خاست مگر با ياد خدا.
۱۵-هنگام ورود به مجلسي در آخر و نزديک درب مي نشست نه در صدر آن.
۱۶-در مجلس جاي خاصي را به خود اختصاص نمي داد و از آن نهي مي کرد.
۱۷-هرگز در حضور مردم تکيه نمي زد.
۱۸-اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود.
۱۹-اگر در محضر او چيزي رخ مي داد که ناپسند وي بود ناديده مي گرفت.
۲۰-اگر از کسي خطايي صادر مي گشت آن را نقل نمي کرد.
۲۱-کسي را بر لغزش و خطاي در سخن مواخذه نمي کرد.
۲۲-هرگز با کسي جدل و منازعه نمي کرد.
۲۳-هرگز سخن کسي را قطع نمي کرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگويد.
۲۴-پاسخ به سوالي را چند مرتبه تکرار مي کرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود.
۲۵-چون سخن ناصواب از کسي مي شنيد. نمي فرمودـ« چرا فلاني چنين گفت» بلکه مي فرمود « بعضي مردم را چه مي شود که چنين مي گويند؟»
۲۶-با فقرا زياد نشست و برخاست مي کرد و با آنان هم غذا مي شد.
۲۷-دعوت بندگان و غلامان را مي پذيرفت.
۲۸-هديه را قبول مي کرد اگرچه به اندازه يک جرعه شير بود.
۲۹-بيش از همه صله رحم به جا مي آورد.
۳۰-به خويشاوندان خود احسان مي کرد بي آنکه آنان را بر ديگران برتري دهد.
۳۱-کار نيک را تحسين و تشويق مي فرمود و کار بد را تقبيح مي نمود و از آن نهي مي کرد.
۳۲-آنچه موجب صلاح دين و دنياي مردم بود به آنان مي فرمود و مکرر ميگفت هرآنچه حاضران از من مي شنوند به غايبان برسانند.
۳۳-هرکه عذر مي آورد عذر او را قبول مي کرد.
۳۴-هرگز کسي را حقير نمي شمرد.
۳۵-هرگز کسي را دشنام نداد و يا به لقب هاي بد نخواند.
۳۶-هرگز کسي از اطرافيان و بستگان خود را نفرين نکرد.
۳۷-هرگز عيب مردم را جستجو نمي کرد.
۳۸-از شر مردم برحذر بود ولي از آنان کناره نمي گرفت و با همه خوشخو بود.
۳۹-هرگز مذمت مردم را نمي کرد و بسيار مدح آنان نمي گفت.
۴۰-بر جسارت ديگران صبر مي فرمود و بدي را به نيکي جزا مي داد.
۴۱-از بيماران عيادت مي کرد اگرچه دور افتاده ترين نقطه مدينه بود.
۴۲-سراغ اصحاب خود را مي گرفت و همواره جوياي حال آنان مي شد.
۴۳-اصحاب را به بهترين نام هايشان صدا مي زد.
۴۴-با اصحابش در کارها بسيار مشورت مي کرد و بر آن تاکيد مي فرمود.
۴۵-در جمع يارانش دايره وار مي نشست و اگر غريبه اي بر آنان وارد مي شد نمي توانست تشخيص دهد که پيامبر کداميک از ايشان است.
۴۶-ميان يارانش انس و الفت برقرار مي کرد.
۴۷-وفادارترين مردم به عهد و پيمان بود.
۴۸-هرگاه چيزي به فقير مي بخشيد به دست خودش مي داد و به کسي حواله نمي کرد.
۴۹-اگر در حال نماز بود و کسي پيش او مي آمد نمازش را کوتاه مي کرد.
۵۰-اگر در حال نماز بود و کودکي گريه مي کرد نمازش را کوتاه مي کرد.
۵۱-عزيزترين افراد نزد او کسي بود که خيرش بيشتر به ديگران مي رسيد.
۵۲-احدي از محضر او نا اميد نبود و مي فرمود « برسانيد به من حاجت کسي را که نمي تواند حاجتش را به من برساند.»
۵۳-هرگاه کسي از او حاجتي مي خواست اگر مقدور بود روا مي فرمود و گرنه با سخني خوش و با وعده اي نيکو او را راضي مي کرد.
۵۴-هرگز جواب رد به درخواست کسي نداد مگر آنکه براي معصيت باشد.
۵۵-پيران را بسيار اکرام مي کرد و با کودکان بسيار مهربان بود.
۵۶-غريبان را خيلي مراعات مي کرد.
۵۷-با نيکي به شروران، دل آنان را به دست مي آورد و مجذوب خود مي کرد.
۵۸-همواره متبسم بود و در عين حال خوف زيادي از خدا بردل داشت .
۵۹-چون شاد مي شد چشم ها را بر هم مي گذاشت و خيلي اظهار فرح نمي کرد.
۶۰-اکثر خنديدن آن حضرت تبسم بود و صدايش به خنده بلند نمي شد .
۶۱-مزاح مي کرد اما به بهانه مزاح و خنداندن، حرف لغو و باطل نمي زد.
۶۲-نام بد را تغيير
مي داد و به جاي آن نام نيک مي گذاشت.
۶۳-بردباري اش همواره بر خشم او سبقت مي گرفت.
۶۴-از براي فوت دنيا ناراحت نمي شد و يا به خشم نمي آمد.
۶۵-از براي خدا آنچنان به خشم مي آمد که ديگر کسي او را نمي شناخت
۶۶-هرگز براي خودش انتقام نگرفت مگر آنکه حريم حق شکسته شود.
۶۷-هيچ خصلتي نزد آن حضرت منفورتر از دروغگويي نبود.
۶۸-در حال خشنودي و نا خشنودي جز ياد حق بر زبان نداشت.
۶۹-هرگز درهم و ديناري نزد خود پس انداز نکرد .
۷۰-در خوراک و پوشاک چيزي زيادتر از خدمتکارانش نداشت.
۷۱-روي خاک مي نشست و روي خاک غذا مي خورد.
۷۲- روي زمين مي خوابيد.
۷۳-کفش و لباس را خودش وصله مي کرد.
۷۴-با دست خودش شير مي دوشيد و پاي شتر ش را خودش مي بست.
۷۵-هر مرکبي برايش مهيا بود سوار مي شد و برايش فرقي نمي کرد.
۷۶-هرجا مي رفت عبايي که داشت به عنوان زير انداز خود استفاده مي کرد.
۷۷-اکثر جامه هاي آن حضرت سفيد بود.
۷۸-چون جامه نو مي پوشيد جامه قبلي خود را به فقيري مي بخشيد.
۷۹-جامه فاخري که داشت مخصوص روز جمعه بود.
۸۰-در هنگام کفش و لباس پوشيدن هميشه از سمت راست آغاز مي کرد.
۸۱-ژوليده مو بودن را کراهت مي دانست.
۸۲-هميشه خوشبو بود و بيشترين مخارج آن حضرت براي خريدن عطر بود.
۸۳-هميشه با وضو بود و هنگام وضو گرفتن مسواک مي زد.
۸۴-نور چشم او در نماز بود و آسايش و آرامش خود را در نماز مي يافت.
۸۵-ايام سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم هرماه را روزه مي داشت.
۸۶-هرگز نعمتي را مذمت نکرد.
۸۷-اندک نعمت خداوند را بزرگ مي شمرد.
۸۸-هرگز از غذايي تعريف نکرد يا از غذايي بد نگفت.
۸۹-موقع غذا هرچه حاضر مي کردند ميل مي فرمود.
۹۰-در سر سفره از جلوي خود غذا تناول مي فرمود.
۹۱-بر سر غذا از همه زودتر حاضر مي شد و از همه ديرتر دست مي کشيد.
۹۲-تا گرسنه نمي شد غذا ميل نمي کرد و قبل از سير شدن منصرف مي شد.
۹۳-معده اش هيچ گاه دو غذا را در خود جمع نکرد.
۹۴-در غذا هرگز آروغ نزد.
۹۵-تا آنجا که امکان داشت تنها غذا نمي خورد.
۹۶-بعد از غذا دستها را مي شست و روي خود مي کشيد.
۹۷-وقت آشاميدن سه جرعه آب مي نوشيد؛ اول آنها بسم الله و آخر آنها الحمدلله.
۹۸-از دوشيزگان پرده نشين با حياتر بود.
۹۹-چون مي خواست به منزل وارد شود سه بار اجازه مي خواست.
۱۰۰-اوقات داخل منزل را به سه بخش تقسيم مي کرد: بخشي براي خدا، بخشي براي خانواده و بخشي براي خودش بود و وقت خودش را نيز با مردم قسمت مي کرد.
منابع: کتاب «منتهي الآمال» محدث قمي و کتاب «مکارم الاخلاق» طبرسي🌹*۱۰۰خصلت از خصوصیات اخلاقی پیامبر صلی الله علیه واله وسلم*
بيشک تأسي به سيره و سنت آن حضرت براساس آيهکريمه «و لکم في رسولالله اسوه حسنه» و از جمله آنچه در اين مطلب به آن اشاره شده، راهگشاي مشکلات و مسائل مبتلا به جامعه مسلمانان خواهد بود.
۱-هنگام راه رفتن با آرامي و وقار راه مي رفت
۲-در راه رفتن قدم ها را بر زمين نمي کشيد.
۳-نگاهش پيوسته به زير افتاده و بر زمين دوخته بود.
۴-هرکه را مي ديد مبادرت به سلام مي کرد و کسي در سلام بر او سبقت نگرفت.
۵-وقتي با کسي دست مي داد دست خود را زودتر از دست او بيرون نمي کشيد.
۶-با مردم چنان معاشرت مي کرد که هرکس گمان مي کرد عزيزترين فرد نزد آن حضرت است.
۷-هرگاه به کسي مي نگريست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمي کرد.
۸-هرگز به روي مردم چشم نمي دوخت و خيره نگاه نمي کرد.
۹-چون اشاره مي کرد با دست اشاره مي کرد نه با چشم و ابرو.
۱۰-سکوتي طولاني داشت و تا نياز نمي شد لب به سخن نمي گشود.
۱۱-هرگاه با کسي، هم صحبت مي شد به سخنان او خوب گوش فرا مي داد.
۱۲-چون با کسي سخن مي گفت کاملا برمي گشت و رو به او مي نشست.
۱۳-با هرکه مي نشست تا او اراده برخاستن نمي کرد آن حضرت برنمي خاست.
۱۴-در مجلسي نمي نشست و برنمي خاست مگر با ياد خدا.
۱۵-هنگام ورود به مجلسي در آخر و نزديک درب مي نشست نه در صدر آن.
۱۶-در مجلس جاي خاصي را به خود اختصاص نمي داد و از آن نهي مي کرد.
۱۷-هرگز در حضور مردم تکيه نمي زد.
۱۸-اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود.
۱۹-اگر در محضر او چيزي رخ مي داد که ناپسند وي بود ناديده مي گرفت.
۲۰-اگر از کسي خطايي صادر مي گشت آن را نقل نمي کرد.
۲۱-کسي را بر لغزش و خطاي در سخن مواخذه نمي کرد.
۲۲-هرگز با کسي جدل و منازعه نمي کرد.
۲۳-هرگز سخن کسي را قطع نمي کرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگويد.
۲۴-پاسخ به سوالي را چند مرتبه تکرار مي کرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود.
۲۵-چون سخن ناصواب از کسي مي شنيد. نمي فرمودـ« چرا فلاني چنين گفت» بلکه مي فرمود « بعضي مردم را چه مي شود که چنين مي گويند؟»
۲۶-با فقرا زياد نشست و برخاست مي کرد و با آنان هم غذا مي شد.
۲۷-دعوت بندگان و غلامان را مي پذيرفت.
۲۸-هديه را قبول مي کرد اگرچه به اندازه يک جرعه شير بود.
۲۹-بيش از همه صله رحم به جا مي آورد.
۳۰-
تقسيم مي کرد: بخشي براي خدا، بخشي براي خانواده و بخشي براي خودش بود و وقت خودش را نيز با مردم قسمت مي کرد.
منابع: کتاب «منتهي الآمال» محدث قمي و کتاب «مکارم الاخلاق» طبرسي🌹
به خويشاوندان خود احسان مي کرد بي آنکه آنان را بر ديگران برتري دهد.
۳۱-کار نيک را تحسين و تشويق مي فرمود و کار بد را تقبيح مي نمود و از آن نهي مي کرد.
۳۲-آنچه موجب صلاح دين و دنياي مردم بود به آنان مي فرمود و مکرر ميگفت هرآنچه حاضران از من مي شنوند به غايبان برسانند.
۳۳-هرکه عذر مي آورد عذر او را قبول مي کرد.
۳۴-هرگز کسي را حقير نمي شمرد.
۳۵-هرگز کسي را دشنام نداد و يا به لقب هاي بد نخواند.
۳۶-هرگز کسي از اطرافيان و بستگان خود را نفرين نکرد.
۳۷-هرگز عيب مردم را جستجو نمي کرد.
۳۸-از شر مردم برحذر بود ولي از آنان کناره نمي گرفت و با همه خوشخو بود.
۳۹-هرگز مذمت مردم را نمي کرد و بسيار مدح آنان نمي گفت.
۴۰-بر جسارت ديگران صبر مي فرمود و بدي را به نيکي جزا مي داد.
۴۱-از بيماران عيادت مي کرد اگرچه دور افتاده ترين نقطه مدينه بود.
۴۲-سراغ اصحاب خود را مي گرفت و همواره جوياي حال آنان مي شد.
۴۳-اصحاب را به بهترين نام هايشان صدا مي زد.
۴۴-با اصحابش در کارها بسيار مشورت مي کرد و بر آن تاکيد مي فرمود.
۴۵-در جمع يارانش دايره وار مي نشست و اگر غريبه اي بر آنان وارد مي شد نمي توانست تشخيص دهد که پيامبر کداميک از ايشان است.
۴۶-ميان يارانش انس و الفت برقرار مي کرد.
۴۷-وفادارترين مردم به عهد و پيمان بود.
۴۸-هرگاه چيزي به فقير مي بخشيد به دست خودش مي داد و به کسي حواله نمي کرد.
۴۹-اگر در حال نماز بود و کسي پيش او مي آمد نمازش را کوتاه مي کرد.
۵۰-اگر در حال نماز بود و کودکي گريه مي کرد نمازش را کوتاه مي کرد.
۵۱-عزيزترين افراد نزد او کسي بود که خيرش بيشتر به ديگران مي رسيد.
۵۲-احدي از محضر او نا اميد نبود و مي فرمود « برسانيد به من حاجت کسي را که نمي تواند حاجتش را به من برساند.»
۵۳-هرگاه کسي از او حاجتي مي خواست اگر مقدور بود روا مي فرمود و گرنه با سخني خوش و با وعده اي نيکو او را راضي مي کرد.
۵۴-هرگز جواب رد به درخواست کسي نداد مگر آنکه براي معصيت باشد.
۵۵-پيران را بسيار اکرام مي کرد و با کودکان بسيار مهربان بود.
۵۶-غريبان را خيلي مراعات مي کرد.
۵۷-با نيکي به شروران، دل آنان را به دست مي آورد و مجذوب خود مي کرد.
۵۸-همواره متبسم بود و در عين حال خوف زيادي از خدا بردل داشت .
۵۹-چون شاد مي شد چشم ها را بر هم مي گذاشت و خيلي اظهار فرح نمي کرد.
۶۰-اکثر خنديدن آن حضرت تبسم بود و صدايش به خنده بلند نمي شد .
۶۱-مزاح مي کرد اما به بهانه مزاح و خنداندن، حرف لغو و باطل نمي زد.
۶۲-نام بد را تغيير مي داد و به جاي آن نام نيک مي گذاشت.
۶۳-بردباري اش همواره بر خشم او سبقت مي گرفت.
۶۴-از براي فوت دنيا ناراحت نمي شد و يا به خشم نمي آمد.
۶۵-از براي خدا آنچنان به خشم مي آمد که ديگر کسي او را نمي شناخت
۶۶-هرگز براي خودش انتقام نگرفت مگر آنکه حريم حق شکسته شود.
۶۷-هيچ خصلتي نزد آن حضرت منفورتر از دروغگويي نبود.
۶۸-در حال خشنودي و نا خشنودي جز ياد حق بر زبان نداشت.
۶۹-هرگز درهم و ديناري نزد خود پس انداز نکرد .
۷۰-در خوراک و پوشاک چيزي زيادتر از خدمتکارانش نداشت.
۷۱-روي خاک مي نشست و روي خاک غذا مي خورد.
۷۲- روي زمين مي خوابيد.
۷۳-کفش و لباس را خودش وصله مي کرد.
۷۴-با دست خودش شير مي دوشيد و پاي شتر ش را خودش مي بست.
۷۵-هر مرکبي برايش مهيا بود سوار مي شد و برايش فرقي نمي کرد.
۷۶-هرجا مي رفت عبايي که داشت به عنوان زير انداز خود استفاده مي کرد.
۷۷-اکثر جامه هاي آن حضرت سفيد بود.
۷۸-چون جامه نو مي پوشيد جامه قبلي خود را به فقيري مي بخشيد.
۷۹-جامه فاخري که داشت مخصوص روز جمعه بود.
۸۰-در هنگام کفش و لباس پوشيدن هميشه از سمت راست آغاز مي کرد.
۸۱-ژوليده مو بودن را کراهت مي دانست.
۸۲-هميشه خوشبو بود و بيشترين مخارج آن حضرت براي خريدن عطر بود.
۸۳-هميشه با وضو بود و هنگام وضو گرفتن مسواک مي زد.
۸۴-نور چشم او در نماز بود و آسايش و آرامش خود را در نماز مي يافت.
۸۵-ايام سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم هرماه را روزه مي داشت.
۸۶-هرگز نعمتي را مذمت نکرد.
۸۷-اندک نعمت خداوند را بزرگ مي شمرد.
۸۸-هرگز از غذايي تعريف نکرد يا از غذايي بد نگفت.
۸۹-موقع غذا هرچه حاضر مي کردند ميل مي فرمود.
۹۰-در سر سفره از جلوي خود غذا تناول مي فرمود.
۹۱-بر سر غذا از همه زودتر حاضر مي شد و از همه ديرتر دست مي کشيد.
۹۲-تا گرسنه نمي شد غذا ميل نمي کرد و قبل از سير شدن منصرف مي شد.
۹۳-معده اش هيچ گاه دو غذا را در خود جمع نکرد.
۹۴-در غذا هرگز آروغ نزد.
۹۵-تا آنجا که امکان داشت تنها غذا نمي خورد.
۹۶-بعد از غذا دستها را مي شست و روي خود مي کشيد.
۹۷-وقت آشاميدن سه جرعه آب مي نوشيد؛ اول آنها بسم الله و آخر آنها الحمدلله.
۹۸-از دوشيزگان پرده نشين با حياتر بود.
۹۹-چون مي خواست به منزل وارد شود سه بار اجازه مي خواست.
۱۰۰-اوقات داخل منزل را به سه بخش
#پیامبر_اکرم صلی الله علیه و آله
💠سه نگرانی پیامبر اکرم بعد از خود برای امت اسلام 💠
‼️ متن روایت :
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) ثَلَاثٌ أَخَافُهُنَّ عَلَى أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي
1⃣الضَّلَالَةُ بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ
2⃣وَ مَضَلَّاتُ الْفِتَنِ
3⃣وَ شَهْوَةُ الْبَطْنِ وَ الْفَرْجِ.
رسول اکرم(ص) فرمود:
سه چیزند که پس از به خاطر آن نگران امتم هستم:
1⃣ گمراهی پس از شناخت
2⃣فتنه های گمراه کننده
3⃣شهوت شکم و شهوت جنسی.
💠کافی، ج2، ص79
پیراهن سیاه ز تن دور می کنیم
آن را ذخیره کفن و گور می کنیم
اَجر دو ماه گریه بر غربت حسین
تقدیم مادرش از ره دور می کنیم
عزاداریتان قبول ، ربیع مبارک
@salehinlenjan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺فضیلت ویژه و شنیده نشده از امیرالمومنین
🎤حامد کاشانی
#لیله_المبیت
#ربیع_الاول #تاریخ
#سیر_مطالعات_تاریخ_اسلام
@salehinlenjan
نمیدانیم به این عکس بخندیم یا گریه کنیم!
ـــــــــــــــــــــــ
@salehinlenjan
باسلام وخداقوت.
جلسه حلقه صالحین روستای چم طاق.
باحضور امام جمعه محترم حاج آقا طباطبایی...اعضای شورای روستا...اعضای هیئت امنای مسجد.
جمعه...1400/07/16👇👇👇