eitaa logo
سلسبیل معرفت | حسن صادقی
237 دنبال‌کننده
323 عکس
174 ویدیو
22 فایل
✍️پژوهشگر، نویسنده 📚مدرس سطوح عالی حوزه و دانشگاه 🔵به منظور ترویج معارف، کانال ما را به دوستان خود معرفی و به عضویت در کانال دعوت کنید.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ اداره هیچ کشوری در دنیا دشوارتر و پیچیده تر از رهبری بر ایران نیست. چون ....👆 و ایران همچنان راه عزت و عظمت و پیشرفت را ادامه می‌دهد و در حال تبدیل شدن به یک امپراطوری اسلامی شیعی است به کوری چشم دشمنان اسلام و انقلاب و برای سلامتی امام خامنه ای عزیز❤️ صلوات ✅کانال سلسبیل معرفت👇 🌸@salsabilmarifat
🌸برشی از کتاب «زمینه‌های تحقق عدالت اجتماعی در قرآن» (5) سفارش به سنجش عادلانه و پرهیز از کم‌فروشی قرآن کریم امر به معروف و نهی از منکر از برخی از پیامبران نسبت به گناهان اجتماعی رایج در زمان خویش را نقل می‌کند. یکی از آنان حضرت شعیب { است که قوم خویش را از کم‌فروشی نهی می‌کند: 1. {وَ يا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِكْيالَ وَ الْمِيزانَ بِالْقِسْطِ وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْياءَهُمْ ... } و اى قوم من! پيمانه و وزن را با عدالت، تمام دهيد! و از اشياء (و اجناس) مردم، کم نگذاريد؛... 2. {اَوفُوا الكَيلَ و لا تَكونوا مِنَ المُخسِرين} «شعراء (26)، 181» حق پيمانه را ادا كنيد، و ديگران را به خسارت نيفكنيد! در این دو آیه پس از آنکه به کامل و تمام دادن پیمانه امر می‌کند: {فَاَوفُوا} و {اوفُوا}، از کم‌فروشی نهی می‌کند: {و لا تَبخَسُوا النّاسَ اَشياءَهُم... } و {و لا تَكونوا مِنَ المُخسِرين}. {فَاَوفُوا} و {اَوفُوا}، امر از ريشه «وفي» هستند و معنای اين ريشه، تمام و کامل کردن است. {لا تَبخَسُوا} نهی از ریشه «بخس» به معنای ناقص کردن از روی ظلم است؛ همچنانکه «خسر» به معنای ناقص کردن است. بنابراین، این آیات امر به معروف و نهی از منکر حضرت شعیب در خصوص خرید و فروش نقل می‌کند که یکی از موارد عدالت اجتماعی اقتصادی است و دلیل آن، امکان تاثیر گذاری در مخاطبان است. زمینه‌های تحقق عدالت اجتماعی در قرآن، ص 133-134 ✍️ حسن صادقی ✅کانال سلسبیل معرفت👇 🌸@salsabilmarifat
💠کتاب «زمینه های تحقق عدالت اجتماعی در قرآن» منتشر شد. 📖این کتاب با همکاری معاونت پژوهش جامعه الزهرا سلام الله علیها تدوین شده است. 📋خلاصه کتاب: افزون بر این که عقل و فطرت، ضرورت عدالت اجتماعی را درک میکند، منابع دینی به ویژه قرآن کریم بر آن، تاکید فراوان دارد. یکی از مسائل مهم آن، عوامل و زمینه های تحقق و دستیابی به عدالت اجتماعی است. کتاب حاضر، عوامل و زمینه های دستیابی به عدالت اجتماعی را از نگاه قرآن کریم و با صبغه تفسیری بررسی می‌کند. آگاهی، اعتقادات دینی، آراستگی به صفات شایسته درونی، سفارش زبانی، رفتار فردی و رفتار حاکمیتی، زمینه‌ساز مهم و جدی در تحقق عدالت اجتماعی هستند که مصداق فراوانی در حوزه های اقتصادی، فرهنگی ،حقوقی، سیاسی، نظامی و ... دارند. 🌐کانال معاونت پژوهش 🆔https://eitaa.com/jz2602
🌺آیا عمامه به رسول خدا(ص) و اهلبیت(ع) منتسب است؟ 🔷امروزه در راستای مبارزه با جمهوری اسلامی -که روحانیت، آن را ایجاد کرده و تداوم بخشیده است-، عمامه پرانی از سوی برخی اتفاق می افتد. این پدیده گرچه از نگاه فرهنگی صرف، توهین به لباس، نادرست و نکوهیده است؛ لکن به جهت ارتباط عمامه با دین و دیانت و شریعت و جنبه «نماد دینی» نکوهش بیشتر و گناه مضاعفی دارد. البته برخی از افرادی که این کار را انجام می دهند، شاید از روی نادانی است و امیدواریم هدایت بیابند. 🔶درحقیقت، عمامه و به طور کلی لباس روحانیت، نمادی است که دارندگان آن خود را ملتزم به تحقیق در مبانی دینی و عمل به آن و نیز آشناکردن جامعه با اسلام دانسته و همین امر برای ارزشمند بودن چنین لباسی کافی است. به همین جهت توهین به آن، توهین به مقدسات دینی است. 🔷گاهی عمامه و به طور کلی لباس روحانیت با عنوان «لباس مقدس» و «لباس رسول خدا(ص)» یا «لباس اهلبیت(ع)» نامیده می شود. این موضوع چقدر حقیقت دارد؟ برای پاسخ به این پرسش، روایات را بررسی می کنیم. 🔶مرحوم کلینی در (الکافی، ج6، ص460-461) روایات متعدد را در عنوان «باب العمائم» نقل کرده است. مرحوم طبرسی در (مکارم الاخلاق، ص۱۱۹-۱۲۱) بابی با عنوان «فی العمائم» قرار داده است. مرحوم شیخ حر عاملی در (وسائل الشیعة، ج 5، ص55-58) نیز روایات متعددی را در باب «استحباب التعمّم و کیفیته» نقل کرده است. 🔷 برخی از روایات به این شرح است: 1⃣عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع‏ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ مُسَوِّمِينَ‏ قَالَ الْعَمَائِمُ اعْتَمَّ رَسُولُ اللَّهِ ص فَسَدَلَهَا مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ اعْتَمَّ جَبْرَئِيلُ فَسَدَلَهَا مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ.( الكافي ؛ ج‏6 ؛ ص460) از ابو الحسن عليه السلام- درباره سخن خداوند- عز و جل- در قرآن مجيد «فرشتگان نشان‌دار» (بَلى‏ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ يَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمِينَ‏(آل عمران:125) پرسیدم به چه معناست؟ امام(ع) فرمود: عمامه‌ها. رسول خدا (ص) عمامه گذاشت و يك طرف عمامه را آويخت و يك طرف ديگر را از پشت سر. جبرئيل هم كه با هزار فرشته به يارى مسلمين آمد عمامه خود را به همين صورت قرار داده بود. 2⃣قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ هُوَ يَقُولُ‏ دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْحَرَمَ يَوْمَ دَخَلَ مَكَّةَ وَ عَلَيْهِ عِمَامَةٌ سَوْدَاءُ وَ عَلَيْهِ السِّلَاحُ ثُمَّ خَرَجَ إِلَى حُنَيْنٍ فَلَمَّا فَرَغَ مِنْهُمُ انْتَهَى إِلَى أَوْطَاسٍ بَقِيَتْ مِنْهُمْ بَقِيَّةٌ فَفَرَغَ مِنْهُمْ ثُمَّ انْتَهَى إِلَى الْجِعْرَانَةِ فَقَسَمَ الْغَنَائِمَ بَيْنَ الْمُسْلِمِينَ ثُمَّ أَحْرَمَ وَ دَخَلَ مَكَّة (مكارم الأخلاق ؛ ؛ ص119) از امام ششم (ع) شنيدم كه ميفرمود: پيغمبر (ص) را در روزى كه وارد مكه شد ديدم كه به حرم در آمد، و بر سر عمامه‏اى سياه داشت، و مسلح بود، و بعد به حنين رفت و بعد از فراغ از كار ايشان به اوطاس كه عده‏اى (گردنكش) در آن جا باقى مانده بودند رفت، بعد از آنجا به جعرانه رفت، و غنيمت‏ها را ميان مسلمين قسمت كرد، بعد احرام بست و وارد مكه گرديد. 3⃣عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ‏ قَالَ‏ أَرَانِي أَبِي عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ ع وَ هُوَ يَخْطُبُ وَ عَلَيْهِ إِزَارٌ وَ رِدَاءٌ وَ عِمَامَة (مكارم الأخلاق ؛ ص119) ابى اسحاق گويد: پدرم، على (ع) را نشان داد كه سخنرانى ميكند و جامه‏اى و عبائى و عمامه‏اى بر تن داشت. 4⃣عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ‏ كُنْتُ مَعَ أَبِي فِي الْمَسْجِدِ فَدَخَلَ عَلِيُّ بْنُ‏ الْحُسَيْنِ ع وَ لَسْتُ أَثْبَتُّهُ وَ عَلَيْهِ عِمَامَةٌ سَوْدَاءُ قَدْ أَرْسَلَ طَرَفَيْهَا مِنْ كَتِفَيْهِ فَقُلْتُ لِرَجُلٍ قَرِيبِ الْمَجْلِسِ مِنِّي مَنْ هَذَا الشَّيْخُ الَّذِي أَرَى فَقَالَ مَا لَكَ لَمْ تَسْأَلْنِي عَنْ أَحَدٍ دَخَلَ هَذَا الْمَسْجِدَ غَيْرَ هَذَا الشَّيْخِ قَالَ قُلْتُ إِنِّي لَمْ أَرَ أَحَداً دَخَلَ الْمَسْجِدَ أَحْسَنَ هَيْئَةً فِي عَيْنِي مِنْهُ فَلِذَلِكَ سَأَلْتُكَ عَنْهُ قَالَ فَإِنَّهُ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع‏ (مكارم الأخلاق، ص:119- 120) از عبد اللَّه بن سليمان از پدرش: با پدرم در مسجد بوديم كه حضرت على بن- الحسين (ع) وارد شد، و من حضرت را نديده بودم، و عمامه‏اى سياه بسر داشت كه دو طرفش را بر كتف‏ها فروهشته بود، بمردى گفتم اين شيخ كيست؟ گفت چرا غير از اين شيخ از هيچ كس ديگر كه وارد مسجد شده نپرسيدى؟ گفتم كسى را از او خوش‏هيأت‏تر نديدم، و لذا از وى پرسش كردم. گفت او حضرت على بن الحسين (ع) است.
5⃣عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: كَانَتْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ الْعَمَائِمُ الْبِيضُ الْمُرْسَلَةُ يَوْمَ بَدْرٍ. (وسائل الشيعة ؛ ج‏5 ؛ ص55) از امام باقر(ع) نقل شده است: در روز بدر فرشتگان (كه به كمك مسلمين آمده بودند) عمامه‏هاى سفيد (با تحت الحنك) بر سر داشتند 6⃣فَاغْتَسَلَ وَ لَبِسَ ثِيَابَهُ وَ تَعَمَّمَ بِعِمَامَةٍ قُطْنٍ بَيْضَاءَ وَ أَلْقَى طَرَفاً مِنْهَا عَلَى صَدْرِهِ وَ طَرَفاً بَيْنَ كَتِفَيْهِ وَ مَسَّ طِيباً (كشف الغمة في معرفة الأئمة ؛ ج‏2 ؛ ص278) امام رضا (علیه السلام)  هنگام بیرون آمدن از منزل خود، رمانی که مأمون و مردم منتظر بودند، لباس پوشیدند و عمامه‌ای از پنبه بستند و طرفى از آن بر سینه مبارک و طرفى دیگر را در میان هر دو شانه گذاشتند. 🔺دو نکته: 1⃣.نماز با عمامه استحباب دارد: عَنِ النَّبِيِّ ص قَالَ: رَكْعَتَانِ مَعَ الْعِمَامَةِ خَيْرٌ مِنْ أَرْبَعِ رَكَعَاتٍ بِغَيْرِ عِمَامَةٍ.( وسائل الشيعة ؛ ج‏5 ؛ ص57) پیامبر اکرم(ص) فرمود: دو رکعت با عمامه بهتر از چهار رکعت بدون عمامه است. 2⃣بهتر است هنگام عمامه گذاشتن این دعا خوانده شود: اللَّهُمَّ سَوِّمْنِي بِسِيمَاءِ الْإِيمَانِ وَ تَوِّجْنِي بِتَاجِ الْكَرَامَةِ وَ قَلِّدْنِي حَبْلَ الْإِسْلَامِ وَ لَا تَخْلَعْ رِبْقَةَ الْإِيمَانِ مِنْ عُنُقِي(مكارم الأخلاق؛ ص120) «خداوندا، مرا به سيماى ايمان مزيّن فرما، و تاج كرامت بر من بگذار، پيمان اسلام را به گردنم قرار ده، و هرگز رشته اسلام را از گردنم بيرون ننما». این دعا از جهت تربیتی، بسیار معنادار، بشارت آمیز و نیز هشدارآمیز است و ضمنا مسولیت گذاشتن عمامه را یاداوری می کند. ✍ حسن صادقی ✅کانال سلسبیل معرفت👇 🌸@salsabilmarifat
ریشه های محکم و اصیل ایرانی به ما میگوید در شاهنامه، افتخار زنان ایرانی این بود که حتی آفتاب هم بدن شان را ندیده چه برسد به آشوب و هرج و مرج مردان برای برداشتن پوشش زنان!!! یعنی از اساس افتخار یک زن باحیای بزرگ زاده این بوده که در مقابل هیچ مردی جلوه گری نکرده: منیژه منم دخت افراسیاب برهنه ندیده تنم آفتاب یا جایی که فردوسی میخواهد از دختران تورانی تعریف کند این شکوه حیای اصیل زنان ایرانی را اینطور به تصویر میکشد: همه دخت توران پوشیده روی همه سرو بالا، همه مشک بوی آنوقت متفکران غرب که به زن هیچ بهایی نمی‌دادند و اوایل قرن بیستم برای بهره کشی در انقلاب صنعتی، تازه او را داخل آدم حساب کردند و برده داری مدرن جنسی زنان را هم کلید زدند، حالا برای ما نسخه تمدن می‌پیچند و به اسم آزادی کلاه بزرگی به نام برهنگی سر زنان ما میگذارند که به جای تفکر و اندیشه او را عروسک چشم های آلوده بخواهند. به فرموده رهبرمان کلا ریشه های نگاه غرب به زن همیشه اهانت آمیز بوده و حالا برای ما ادعا دارند: "چشم فرهنگ اروپایی، از دوران قرون وسطی و بعد از آن تا اواسط قرن فعلی، زن موجود درجه‌ی دوم بوده است! هر چه بر خلاف این ادّعا کنند، خلاف می‌گویند. شما به نمایشنامه‌های معروف شکسپیر انگلیسی نگاه کنید، ببینید با چه نفسی و با چه زبانی و با چه دیدی در این نمایشنامه‌ها و سایر ادبیّات غربی به زن نگاه می‌شود! مرد در ادبیات غربی، سرور و ارباب زن و اختیاردار اوست، که بعضی از نمونه‌های این فرهنگ و آثار آن، امروز هم باقی است..." 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2498166786C7d2f4c5d56
💠
مفسّرِ خاضع

✍🏻 همان طوری كه خداوند در هستی یكتا و یگانه است و نیز در آفرینش بی ‌همتاست كتاب الهی و كلام وی نیز این چنین است، نه شبیه دارد و نه شریك یعنی از مهم ‌ترین ویژگی قرآن مجید است. مَشوب نمودن به تكاثر بشری، آمیختگی وحی به وهم آویختگی به دام و دامن شیطان را به همراه دارد. مطالب وحیانی قرآن كریم حقّ هر ذی حقّی را ادا می ‌نماید. اگر فكری صائب بود آن را امضا نموده و از نهان به عَلَن اثاره می ‌كند و اگر فكری صالح بود آن را شكوفا كرده و به ثمر می ‌رساند و اگر غبار مغالطه بر قیاسی نشسته باشد آن را همچون باران فراوان وابل و لااقلّ نظیر بارش اندك (طلّ) می ‌شوید و از بین می ‌برد. 🔸 بنابراین بهترین روش بهره‌ وری از قرآن حكیم ، متدبّرانه و خردمندانه در ساحت آن است. حضرت استاد چونان نوادر دیگر هم را در پرهیز از دخالتِ یافته ‌های قبلی در هنگام استماع و تلقّی كلام خدا رعایت نمود و هم را در مراسم تدبّر با درایت و روایت معصومان (علیهم السلام) به پایان برد. سرانجام در آستان وحی الهی خاضع محض بود تا به چنین عطای فاخر مفتخر آمد. وقت آن شد كه به زنجیر تو، دیوانه شویم *** بند را بر گُسَلیم، از همه بیگانه شویم در سر زلف سعادت كه شكَن در شكن است *** واجب آید كه نگون تر ز سر شانه شویم مصطفی در دل ما گر ره و مسند نكند *** شاید ار ناله كنیم، اُسْتُنِ حنّانه شویم 📚 پیام به همایش بزرگداشت حضرت استاد علامه طباطبایی (دانشگاه امیركبیر) تاریخ: 1387/09/05 🌐 https://esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢علامه طباطبائی مردی است که صد سال دیگر باید بنشینند و آثار این مرد را تجزیه و تحلیل بکنند و به ارزش این مرد پی ببرند. ✅این مرد یکی از خدمت گزاران بسیار بسیار بزرگ اسلام است. ✳️مجسمه تقوا و معنویت است .... 🗒۲۴ آبان سالروز بزرگداشت علامه طباطبائی (رحمه الله علیه) ------------------•[]💠[]•--------------- https://eitaa.com/joinchat/2767650840Cd17f406221 کانال جامع اندیشه های شهید مطهری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
16.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرحوم آیت الله مصباح یزدی: علامه طباطبایی با اینکه بخش اعظمی از قرآن را حفظ بودند، در نوشتن تفسیرالمیزان برای هر مبحث یک دور کامل قرآن را مرور می‌کرد
🌺علامه طباطبائی(ره) و الگوگیری تفسیر «قرآن به قرآن» از اهلبیت(ع) 🔶مرحوم علامه طباطبائی در سخن بسیار زیبایی تصریح می کنند که متعین در روش تفسیر، تفسیر قرآن به قرآن است که با بهره گیری از روایات معصومان (ع) به دست می آید و سپس پیدا کردن ذوق تفسیری از این راه و سپس اقدام به تفسیر: «فالذي ندب‏ إليه تفسيره‏ من طريقه و الذي نهي عنه تفسيره من غير طريقه و قد تبين أن المتعين في التفسير الاستمداد بالقرآن على فهمه و تفسير الآية بالآية و ذلك بالتدرب بالآثار المنقولة عن النبي و أهل بيته صلى الله عليه و عليهم و تهيئة ذوق مكتسب منها ثم الورود، و الله الهادي». (طباطبائی، الميزان في تفسير القرآن، ج3، ص87) 🔷برخی از مستندات سخن مرحوم علامه طباطبائی به این شرح است: 🔹از حضرت علي ع نقل شده است: «كتاب الله تُبْصرون به و....و ينطق بعضه ببعض و يشهد بعضه علي بعضٍ.( نهج البلاغة، خطبه 133؛ مجلسی، بحار الانوار، ج89، ص22، ح23) 🔹 از برخی از صحابه نقل شده است:‌ لما نزلت هذه الآية: (الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إِيمانَهُمْ بِظُلْمٍ) شق ذلك على أصحاب رسول الله ، و قالوا: أينا لم‏ يظلم‏ نفسه؟ قال: فقال رسول الله ‏:" ليس كما تظنون، و إنما هو ما قال لقمان لابنه: (يا بُنَيَّ لا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيم) .( طبری،‌جامع البیان، ج7،‌ص168؛ طبرسی، مجمع البیان، ج4، ص 506) 🔹 از امام رضا ع نقل شده است: (فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ)‏ أَيْ لَنْ نُضَيِّقَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ وَ مِنْهُ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ (وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ‏) أو [أَيْ‏] ضَيَّقَ وَ قَتَّرَ. 🔶گرچه استفاده از آیات دیگر در تفسیر قرآن به صورت ضعیف،از گذشته وجود داشته است؛ لکن مطرح کردن آن به صورت یک روش اساسی و جدی در تفسیر با عنوان «قرآن به قرآن» و در نتیجه گسترش کمّی و کیفیّ بهره‌گیری از آیات قران در تفسیر، توسط بزرگ مفسر شیعی مرحوم علامه طباطبائی انجام شد. 🔷استاد آیت الله جوادی آملی می نویسد: از گفتار، رفتار و نوشتارِ اَقْدَمين، قدماء، متاخران و معاصران، عطر دل‏انگيز تفسير قرآن به قرآن به شامّه جان مي‏وزد؛ ليكن چنين نافه‏اي را بايد در سوق كالاي گرانبهاي «الميزان» جستجو كرد كه در اين مِضمار گوي سبقت را از ديگران ربود و هر چند از لحاظ شناسنامه تفسيري آرم بُنُوّت و فرزنديِ مفسّران سلف را داراست، ليكن «فيه معنيً شاهدٌ بِأُبوّتهُ». اگر چه حسن‏فروشان به جلوه آمده‏اند كسي به حسن و ملاحت به يار ما نرسد به حق صحبت ديرين كه هيچ محرم راز به يار يك جهت حق‏گزار ما نرسد هزار نقش برآيد ز كلك صنع و يكي به دلپذيري نقش نگار ما نرسد هزار نقد به بازار كائنات آرند يكي به سكه صاحب عيار ما نرسد . (جوادی آملی، تسنیم، ج1، ص72) ✍ حسن صادقی ✅کانال سلسبیل معرفت👇 🌸@salsabilmarifat