فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
± عزاداری زنان به یاد قبیله بنیاسد
هرسال در روز سیزدهم محرم زنان به یاد حضور قبیله «بنی اسد» در کربلا و دفن اجساد مطهر شهدا در حرم امام حسین (ع) به عزاداری میپردازند.
حسین را دوست میدارم...💔
.بسم الله الرحمن الرحیم.
❤️رفیق دل شکسته ها
#عزیز_زهرا_حسین✨
➕به ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/gaamdovomi
مولا امیرالمؤمنین امام علی (علیهالسلام):
معاویه؛
نامه نوشته ای که برای من و یارانم
پاسخی جز شمشیر نداری!
به راستی که در اوج گریه،
انسان را به خنده وا میداری!
• فرزندان عبدالمطلب را کجا دیدی
که پشت به دشمن کنند؛
و از شمشیر بهراسند؟!
کمی صبر کن
هماورد تو به میدان می آید
به زودی آنچه میجویی تو را بجوید
و آنچه از آن میگریزی،
در نزدیکی خود خواهی یافت...
نهجالبلاغه،نامه۲۸
السَّلامُ عَلَی وَلِیِّ اللَّهِ وَ حَبِیبِهِ السَّلامُ عَلَی خَلِیلِ اللَّهِ وَ نَجِیبِهِ السَّلامُ عَلَی صَفِیِّ اللَّهِ وَ ابْنِ صَفِیِّهِ السَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ السَّلامُ عَلَی أَسِیرِ الْکُرُبَاتِ وَ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ ...
أعظَمَ اللهُ اجورَنا واجورکمبمُصابِنا بِالحُسَینِ، وَ جَعَلَنا و ایّاکُم مِنَ الطّالِبینَ بِثارِهِ مَع وَلیّهِ الامامِ المَهدیِّ مِن آلِ مُحَمَّدٍ(ص)
السَّلامُ عَلَيكَ يابْنَ الْأَنْوارِ الزّاهِرَةِ
سلام بر تو ای فرزند نورهای درخشان!
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفࢪَج
"خفه خون"چیست؟
ب وضعیت فعلیِ اصلاح طلب ها
در واکنش به ضرب و شتم بانوی محجبه
توسط وحوش ززآ میگویند!
هشتگ اصلاح طلب یا برانداز مخفی؟!
مسئله این است
قلمت بشکند تاریخ اگر ننویسی...
طرفدارای جنبشی به اسم"زن زندگی آزادی"
برای هشتگ #به_مامان_چیزی_نگو
آپاندیسشون ترکید
اما برای هشتگ #مامانمو_نزن
از سیب زمینی هم کمتر شدن و
صداشون در نمیومد.
اولی واسه حمایت از یه قاتل بود
دومی واسه حمایت از یک"زن"محجبه
💖👶💖حدیث در مورد فرزند آوری:
🌹از جابر بن عبدالله نقل شده که: «عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى وَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ جَمِيعاً عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ يَقُولُ كُنَّا عِنْدَ النَّبِيِّ(ص) فَقَالَ: إِنَّ خَيْرَ نِسَائِكُمُ الْوَلُودُ الْوَدُودُ الْعَفِيفَةُ الْعَزِيزَةُ فِي أَهْلِهَا الذَّلِيلَةُ مَعَ بَعْلِهَا الْمُتَبَرِّجَةُ مَعَ زَوْجِهَا الْحَصَانُ عَلَى غَيْرِه...»
🌹نزد پیامبر بودیم که فرمود:
💝 بهترین زنان شما
زن فرزندآور
با محبت
و با عفت،
گرامی در میان خانواده،
متواضع در مقابل شوهر،
آرایش کننده برای شوهر و
خودنگهدار در مقابل غیر اوست.
( کافی ، همان ، ج ۵ ، ص ۳۲۴)
این حدیث بدان سبب که بهترین زنان امت را «فرزندآورترین» آنها برشمرده، به خوبی دال بر مطلوبیت فرزندآوری در آموزه های نبوی و اسلامی به عنوان یک عمل مستحب است.
┄━━•●❥❈🌿🌹🌿❈❥●━━┄
📜 #نامه41 : نامه به يكی از فرمانداران
1⃣ علل نكوهش يك كارگزار خيانتكار
♦️پس از ياد خدا و درود، همانا من تو را در امانت خود شركت دادم و همراز خود گرفتم و هيچ يك از افراد خاندانم برای ياری و مددكاری و امانت داری چون تو مورد اعتمادم نبود، آن هنگام كه ديدی روزگار بر پسر عمويت سخت گرفته و دشمن به او هجوم آورده و امانت مسلمانان تباه گرديده و امت اختيار از دست داده و پراكنده شدند، پيمان خود را با پسر عمويت دگرگون ساختی و همراه با ديگرانی كه از او جدا شدند فاصله گرفتی تو هماهنگ با ديگران دست از ياريش كشيدی و با ديگر خيانت كنندگان خيانت كردی، نه پسر عمويت را ياری كردی و نه امانتها را رساندی. گويا تو در راه خدا جهاد نكردی و برهان روشنی از پروردگارت نداری و گويا برای تجاوز به دنيای اين مردم نيرنگ می زدی و هدف تو آن بود كه آنها را بفريبی و غنائم و ثروتهای آنان را در اختيار گيری، پس آنگاه كه فرصت خيانت يافتی شتابان حمله ور شدی و با تمام توان، اموال بيت المال را كه سهم بيوه زنان و يتيمان بود، چونان گرگ گرسنه ای كه گوسفند زخمی يا استخوان شكسته ای را می ربايد به يغما بردی و آنها را به سوی حجاز با خاطری آسوده روانه كردی، بی آنكه در اين كار احساس گناهی داشته باشی.
2⃣ نكوهش از سوءاستفاده در بيت المال
🔻دشمنت بی پدر باد، گويا ميراث پدر و مادرت را به خانه می بری. سبحان الله! آيا به معاد ايمان نداری؟ و از حسابرسی دقيق قيامت نمی ترسی؟ ای كسی كه در نزد ما از خردمندان بشمار می آمدی ، چگونه نوشيدن و خوردن را بر خود گوارا کردی در حالی كه می دانی حرام می خوری و حرام می نوشی، چگونه با اموال يتيمان و مستمندان و مؤمنان و مجاهدان راه خدا، كنيزان میخری و با زنان ازدواج می كنی؟ كه خدا اين اموال را به آنان واگذاشته و اين شهرها را به دست ايشان امن فرموده است.
3⃣ برخورد قاطع با خيانتكار
🔻پس از خدا بترس و اموال آنان را باز گردان و اگر چنين نكنی و خدا مرا فرصت دهد تا بر تو دست يابم، تو را كيفر خواهم نمود، كه نزد خدا عذرخواه من باشد و با شمشيری تو را می زنم كه به هر كس زدم وارد دوزخ گرديد. سوگند به خدا اگر حسن و حسين چنان می كردند كه تو انجام دادی، از من روی خوش نمی ديدند و به آرزو نمی رسيدند تا آنكه حق را از آنان باز پس ستانم و باطلی را كه به ستم پديد آمده نابود سازم، به پروردگار جهانيان سوگند، آنچه كه تو از اموال مسلمانان به ناحق بردی بر من حلال بود، خشنود نبودم كه آن را ميراث بازماندگانم قرار دهم؛ پس دست نگهدار و انديشه نما، فكر كن كه به پايان زندگی رسيده ای و در زير خاكها پنهان شده و اعمال تو را بر تو عرضه داشتند، آنجا كه ستمكار با حسرت فرياد می زند و تباه كننده عمر و فرصتها، آرزوی بازگشت دارد اما راه فرار و چاره مسدود است.
┄━━•●❥❈🌿🌹🌿❈❥●━━┄ه
🔵 غلبه تقدیر خدا بر تدبیر انسان
💠 تقدير الهی چنان بر محاسبات ما چيره شود، كه تدبير سبب آفت زدگی باشد.
📒 #نهج_البلاغه ، حکمت ۴۵۹
🅾 درسی از تاریخ مشروطیت برای امروز ما ...
♦️ ۱۱مرداد سالروز شهادت شیخ #فضلاللهنوری رحمةالله علیه بود
❇️ شیخ فضلالله نوری در طلوع مشروطیت و جنبش عدالتخواهی با دو زعیم مشروطه آیتالله سید عبدالله بهبهانی و آیتالله سید محمد طباطبایی همراه و همگام بود. اما پس از مدتی از مشروطهطلبان جدا شد. زیرا مشروطهء تنها (=جمهوری) را با شریعت سازگار نمیدانست و آن را دستاورد شرق و غربی میدانست که قصد تسلط بر امور مسلمین را داشتند. فلذا خواستار حکومت مشروطهء مشروعه (=جمهوری اسلامی) شد. از این پس اختلاف بین مشروطهخواهان با شیخ فضلالله و طرفدارانش آغاز شد به طوری که طرح ترور شیخ را ریختند و در ۱۶ ذی الحجه ۱۳۳۶قمری شیخ فضلالله توسط کریم دواتگر مورد سوء قصد قرار گرفت و گلولهای به پای شیخ اصابت کرد، ضارب نیز دستگیر شد، ولی شیخ او را بخشید
❌پس از مدتی جنگ بین مشروطهخواهان و مستبدین طرفداران حکومت محمدعلی شاه، با فتح تهران توسط مشروطه خواهان پایان یافت و محمدعلی شاه از سلطنت خلع و احمدمیرزا ولیعهد به تخت سلطنت جلوس نمود. تهران بدست مشروطه خواهان افتاد و جان شیخ فضلالله مورد تهدید ایشان قرار گرفت و مشروطه خواهان منزل شیخ را محاصره کردند
🔴اسلام زیر بیرق کفر نمی رود‼️
وقتی منزل شیخ توسط مشروطه خواهان محاصره شد، یک نفر از سفارت روس وارد خانه شد و از ایشان خواست که به سفارت روسیه پناهنده شود. اما شیخ به شدت مخالفت کرد، بعد آن شخص گفت؛ لااقل پرچم روس را بالای در خانه نصب نمایید؛ باز هم شیخ فضل الله جواب داد که «اسلام زیر بیرق کفر نمی رود» و فرمود: «آیا رواست که من پس از هفتاد سال که محاسنم را برای اسلام سفید کرده ام حالا بروم زیر بیرق کفر؟»
⛔️پس از آن جمعی از مشروطه خواهان به منزل شیخ رفته او را دستگیر نمودند و به میدان توپخانه بردند، وی در محکمه انقلابی که دادستانش شیخ ابراهیم زنجانی بود به اعدام محکوم شد و یپرم خان ارمنی که ریاست نظمیه را بعهده داشت حکم اعدام شیخ را به اجرا درآورد
💠مهمان رسول الله🌹
در آستانه اعدام، یکی از رجال وقت با عجله برای او پیغام آورد که شما این مشروطه را امضا کنید و خود را از کشتن برهانید. ایشان در جواب گفت: « دیشب رسول خدا را در خواب دیدم فرمودند: فردا شب مهمان منی ...
من چنین امضایی نخواهم کرد».
🚨پرچم استیلای غرب زدگی
مرحوم جلال آل احمد در کتاب خدمت و خیانت روشنفکران می نویسد: «من نعش آن بزرگوار را بر سرِ دار همچون #پرچمی می دانم که به علامت #استیلای_غرب_زدگی پس از ۲۰۰ سال کشمکش بر بام سرای این مملکت افراشته شد‼️
📝اما درد در آنجاست که پس از گذشت دهها سال از شهادت شیخ شهید، و پس از ۴۵ سال از طلوع انقلاب اسلامی، ایران عزیز ما همچنان درگیر صدمات و لطماتی است که از جانب قشر #روشنفکرنمای_غربزده بر پیکر مجروحش وارد می گردد
درد بزرگتر آنست که این جماعت فریفته غرب، با تغییر چهره در لباس روحانیت نفوذ کرده و با سواستفاده از روحیه مذهبی ملت ایران، در چند دوره توانستند بر مسندهای اجرایی و تقنینی کشور حاکم شوند و در جهت پیشبرد منویات لیبرالیسم(=مشروطه غربی) گام بردارند
به امید فرج نور چشممون
☘️بسماللهالرحمنالرحیم☘️
اِلـهی عَظُمَ الْبَلاءُ،وَبَرِحَ الْخَفاءُ،وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ،وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ،وَمُنِعَتِ السَّماءُواَنْتَ الْمُسْتَعانُ،وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى،وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِوالرَّخاءِ؛اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد ،اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْناطاعَتَهُمْ ،وَعَرَّفْتَنابِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم،فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاًعاجِلاً قَريباًكَلَمْحِ الْبَصَرِاَوْهُوَاَقْرَبُ
يامُحَمَّدُياعَلِيُّ ياعَلِيُّ يامُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُماكافِيانِ،وَانْصُراني فَاِنَّكُماناصِرانِ؛
يامَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ،اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني،السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ،الْعَجَلَ، الْعَجَلَ،الْعَجَل،يااَرْحَمَ الرّاحِمينَ،بِحَقِّ مُحَمَّدوَآلِهِ الطّاهِرين
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿
دعاےسلامتےامامزمان(عــج)
💫 *بِسْمِ اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیمِ*💫
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ
و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَفِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا
*🌼برای سلامتی و فرج امام مهدی (عج)صلوات🌼*
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌼
یک داستان یک پند احسن القصص
✍️ سلیمان نبی (ع) در راه مور ضعیفی دید که دانۀ خود به زور میکشید. مور را در دست گرفت و به خانۀ خود آورد. صندوقی چوبی داشت که وسط آن را تراشید و مور را در آن خانه داد. به مور گفت: میخواهم یکسال میهمان من باشی و رنج کار و بار نبری، در یکسال چند حبه گندم تو را کفایت میکند؟ مور گفت: چهار حبه گندم با قدری آب، برای رفع گرسنگی یکسال من کافی است. حضرت سلیمان (ع) شش حبه گندم گذاشت و اتمام حجت کرد که یکسال بعد به دیدارش خواهد آمد و او را آزاد خواهد کرد. مور پذیرفت و سلیمان (ع) درب صندوق را بست.
🌍یکسال بعد سلیمان (ع) آمد و دید که مور از شش حبه گندم، سه حبۀ آن را خورده و سه حبۀ دیگر باقی مانده است. بر سر مور دادی کشید و گفت: ای مور! تو چه اندازه طمعِ دنیا داری که نخوردی؟ چرا دروغ گفتی که چهار حبه کفایتت میکند، ولی سه حبه خوردی؟ مور گفت: من دروغ نگفتم، من هر سال چهار حبه گندم میخورم، امسال هر چقدر خواستم در خوردنِ گندم راحت باشم، ترسیدم و با خود گفتم، ای مور! سلیمان خدا نیست که روزیِ تو را فراموش نکند، انسان است و ممکن است یادش برود و به جای یکسال بعد از دو سال درب زندانِ تو را باز کند تا رها شوی. او خدا نیست که همیشه زنده باشد، ممکن است بمیرد و تو هم با مرگ او از گرسنگی بمیری.
✨📖✨ قُل لَّوْ أَنتُمْ تَمْلِكُونَ خَزَائِنَ رَحْمَةِ رَبِّي إِذًا لَّأَمْسَكْتُمْ خَشْيَةَ الْإِنفَاقِ ۚ وَكَانَ الْإِنسَانُ قَتُورًا (100 - اسراء)
⚡️بگو: اگر شما مالک خزائن رحمت پروردگار من بودید. در آن صورت، (بخاطر تنگنظرى) امساک مىکردید، مبادا انفاق، مایه تنگدستى شما شود، و انسان تنگنظر است.
💢 ای سلیمان! حال فهمیدم که خدا اگر روزیِ مخلوق را به دست مخلوق بسپارد، تا چه اندازه فکر و خیال و درد و غصه دارد و حتی از ترسش نمیتواند دست به غذا ببرد.
🍃🍃🍃🍃🌹🍃🍃🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎 امام صادق (ع) فرمودند :
کسى که در یک روز صد بار بگوید
«رَبِ صَلِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهلِ بَیتِهِ»
خداوند صد حاجت او را بر مى آورد که سى حاجت آن مربوط به دنیا و هفتاد حاجت آن مربوط به آخرت است .
.📖 منبع : ثواب الاعمال ، ص ۳۴۱
🍃🍃🍃🍃🌹🍃🍃🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیه درمانے
گشایش امور
اگر در زندگی و کار خود دچار بستگی گردیده و دچار مشکلات گردیده اید برای سر و سامان دادن در امور و رفع بستگیها بخشی از آیه 87 سوره انبیاء و آیه 88 سوره انبیاء :
فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ ﴿۸۸﴾
زیاد تکرار کند بسیار موثر است
📖 دو هزار دستور العمل مجرب
🍃🍃🍃🍃🌹🍃🍃🍃🍃
💓ﺳﻪ ﺩﺳﺘﻪ ﺍﺯ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯿﺘﺎﻥ ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﻧﺒﺮﯾﺪ:
1_ﮐﺴﺎﻧﯿﮑﻪ ﺩﺭ ﺳﺨﺘﯿﻬﺎ ﯾﺎﺭﯾﺘﺎﻥ ﮐﺮﺩﻧﺪ!
2_ﮐﺴﺎﻧﯿﮑﻪ ﺩﺭﺳﺨﺘﯿﻬﺎ ﺭﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﮐﺮﺩﻧﺪ!
3_ﮐﺴﺎﻧﯿﮑﻪﺩﺭﺳﺨﺘﯿﻬﺎﮔﺮﻓﺘﺎﺭﺗﺎن ﮐﺮﺩﻧﺪ!
💓ﻣﺮﺩ ﺭﺍﺑﻪ ﻋﻘﻠﺶ ﺑﻨﮕﺮ، ﻧﻪ ﺑﻪ ﺛﺮﻭﺗﺶ!
ﺯﻥ ﺭﺍﺑﻪ ﻭﻓﺎﯾﺶ، ﻧﻪ ﺑﻪ ﺟﻤﺎﻟﺶ!
💓ﺩﻭﺳﺖ ﺭﺍﺑﻪ ﻣﺤﺒﺘﺶ، ﻧﻪ ﺑﻪ ﮐﻼﻣﺶ!!
ﻋﺎﺷﻖ ﺭﺍﺑﻪ ﺻﺒﺮﺵ، ﻧﻪ ﺑﻪ ﺍﺩﻋﺎﯾﺶ!!!
ﻣﺎﻝ ﺭﺍﺑﻪ ﺑﺮﮐﺘﺶ، ﻧﻪ ﺑﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭﺵ!!!!
ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺸﺶ، ﻧﻪ ﺑﻪ ﺑﺰﺭﮔﻴﺶ!!
ﺩﻝ ﺭﺍﺑﻪ ﭘﺎﮐﯿﺶ، ﻧﻪ ﺑﻪ ﺻﺎﺣﺒﺶ!!!!
💓ﺳﻪ ﺗﺎ"ﺍ"ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﻩ:
~ ﺍﻣﯿﺪ؛ ~ ﺍﺻﺎﻟﺖ؛ ~ ﺍﺩب
ﺳﻌﺎﺩﺕ_ ﺳﻼﻣﺖ_ ﺳﺮﺑﻠﻨﺪﯼ.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🔴 سخت ترین ساعات برای میت
✍ پیامبر اکرم (ص) فرمودند: سخت ترین ساعات بر میت شب اول #قبر است. چون تاریکی و ترس از دیدن موجودات ناشناخته و عجیب برزخی از طرفی،
تنهایی و جدا شدن از عالم دنیا که سالها با آن انس داشته، از طرف دیگر و وحشت از آینده مبهم و نامعلوم از طرف سوم، همه این امور برای متوفی بسیار سختی و هراس می آورد.
📚 کتاب از احتضار تا عالم قبر
واااااي كه چقدر اين شعر زيباست
لطفا كامل بخونين اگه گريه كردي و دلت شكست التماس دعا
خواب بودم، خواب دیدم مرده ام/
بی نهایت خسته و افسرده ام/
تا میان گور رفتم دل گرفت/
قبر کن سنگ لحد را گل گرفت/
روی من خروارها از خاک بود/
وای، قبر من چه وحشتناک بود!
بالش زیر سرم از سنگ بود/
غرق ظلمت، سوت و کور تنگ بود/
هر که آمد پیش، حرفی راند و رفت/
سوره ی حمدی برایم خواند و رفت/
خسته بودم هیچ کس یارم نشد/
زان میان یک تن خریدارم نشد/
نه رفیقی، نه شفیقی، نه کسی/
ترس بود و وحشت و دلواپسی/
ناله می کردم ولیکن بی جواب/
تشنه بودم، در پی یک جرعه آب/
آمدند از راه نزدم دو ملک/
تیره شد در پیش چشمانم فلک/
یک ملک گفتا: بگو دین تو چیست؟
دیگری فریاد زد: رب تو کیست؟
گر چه پرسش ها به ظاهر ساده بود/
لرزه بر اندام من افتاده بود/
هر چه کردم سعی تا گویم جواب/
سدّ نطقم شد هراس و اضطراب/
از سکوتم آن دو گشته خشمگین/
رفت بالا گرزهای آتشین/
قبر من پر گشته بود از نار و دود/
بار دیگر با غضب پرسش نمود:
ای گنه کار سیه دل، بسته پر/
نام اربابان خود یک یک ببر/
گوئیا لب ها به هم چسبیده بود/
گوش گویا نامشان نشنیده بود/
نامهای خوبشان از یاد رفت/
وای، سعی و زحمتم بر باد رفت/
چهره ام از شرم میشد سرخ و زرد/
بار دیگر بر سرم فریاد کرد:
در میان عمر خود کن جستجو/
کارهای نیک و زشتت را بگو/
هر چه می کردم به اعمالم نگاه/
کوله بارم بود مملو از گناه/
کارهای زشت من بسیار بود/
بر زبان آوردنش دشوار بود/
چاره ای جز لب فرو بستن نبود/
گرز آتش بر سرم آمد فرود/
عمق جانم از حرارت آب شد/
روحم از فرط الم بی تاب شد/
چون ملائک نا امید از من شدند/
حرف آخر را چنین با من زدند:
عمر خود را ای جوان کردی تباه/
نامه اعمال تو باشد سیاه/
ما که ماموران حق داوریم/
پس تو را سوی جهنم می بریم/
دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود/
دست و پایم بسته در زنجیر بود/
نا امید از هرکجا و دل فکار/
می کشیدندم به خِفّت سوی نار/
ناگهان الطاف حق آغاز شد/
از جنان درهای رحمت باز شد/
مردی آمد از تبار آسمان/
دیگران چون نجم و او چون کهکشان/
صورتش خورشید بود و غرق نور/
جام چشمانش پر از خمر طهور/
چشمهایش زندگانی می سرود/
درد را از قلب انسان می زدود/
بر سر خود شال سبزی بسته بود/
بر دلم مهرش عجب بنشسته بود/
کِی به ۱۱سظ! داشتند این زمزمه/
آمده اینجا حسین فاطمه؟!
صاحب روز قیامت آمده/
گوئیا بهر شفاعت آمده/
سوی من آمد مرا شرمنده کرد/
مهربانانه به رویم خنده کرد/
گشتم از خود بی خود از بوی حسین (ع)/
من کجا و دیدن روی حسین (ع)/
گفت: آزادش کنید این بنده را/
خانه آبادش کنید این بنده را/
اینکه این جا این چنین تنها شده/
کام او با تربت من وا شده/
مادرش او را به عشقم زاده است/
گریه کرده بعد شیرش داده است/
خویش را در سوز عشقم آب کرد/
عکس من را بر دل خود قاب کرد/
بارها بر من محبت کرده است/
سینه اش را وقف هیئت کرده است/
سینه چاک آل زهرا بوده است/
چای ریز مجلس ما بوده است/
اسم من راز و نیازش بوده است/
تربتم مهر نمازش بوده است/
پرچم من را به دوشش می کشید/
پا برهنه در عزایم می دوید/
بهر عباسم به تن کرده کفن/
روز تاسوعا شده سقای من/
اقتدا بر خواهرم زینب نمود/
گاه میشد صورتش بهرم کبود/
تا به دنیا بود از من دم زده/
او غذای روضه ام را هم زده/
قلب او از حب ما لبریز بود/
پیش چشمش غیر ما ناچیز بود/
با ادب در مجلس ما می نشست/
قلب او با روضه ی من می شکست/
حرمت ما را به دنیا پاس داشت/
ارتباطی تنگ با عباس داشت/
اشک او با نام من می شد روان/
گریه در روضه نمی دادش امان/
بارها لعن امیه کرده است/
خویش را نذر رقیه کرده است/
گریه کرده چون برای اکبرم/
با خود او را نزد زهرا (س) می برم/
هرچه باشد او برایم بنده است/
او بسوزد، صاحبش شرمنده است/
در مرامم نیست او تنها شود/
باعث خوشحالی اعدا شود/
گرچه در ظاهر گنه کار است و بد/
قلب او بوی محبت میدهد/
سختی جان کندن و هول جواب/
بس بود بهرش به عنوان عقاب/
در قیامت عطر و بویش می دهم/
پیش مردم آبرویش می دهم/
آری آری، هرکه پا بست من است/
نامه ی اعمال او دست من است/
🌷🪴🌷🪴🌷🪴🌷🪴
اَللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ رَسُولَكَ
خدايا خود را به من بشناسان، اگر خود را به من نشناساني، پيامبرت را نشناسم،
🌷اَللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ
خدايا پيامبرت را به من بشناسان، اگر پيامبرت را به من نشناساني، حجّتت را نشناسم،
🌷اَللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي
خدايا حجّتت را به من بشناسان، اگر حجّتت را به من نشناساني، از دينم گمراه شوم.