🌐زینتِ پدر
🔹خیلی شر بودم... معلمم میگفت: تو قرار بوده پسر بشوی، لحظه آخر نظر خدا تغییر کرده...
از بس شیطنت میکردم، میگفت.
🔹کوچکتر که بودم وضع بدتر بود. میگفتند از دیوار راست هم بالا میرفتی... مرا تشبیه میکردند به آن دخترک خانواده دکتر ارنست...
✍یک خاطره در ذهنم مانده. رقابت با پسربچههای همسن خودم در فامیل...
🔹مدام میخواندند: دخترا بادکنکن، دست بزنی، میترکن... پسرا شیرن، مثل شمشیرن...
و من همه وجودم خشم میشد که ثابت کنم اصلا هم دخترا چنین نیستند...
🔹چقدر خدا بهم رحم کرد وقتی برای اثبات دختری که او هم شیر است از ارتفاع بلندی پریدم! ارتفاعی که خود پسرها جرأت نکردند بپرند...
🔹کمکم وارد دوران نوجوانی میشدم و از آن بازیگوشیها و سر به هواییها و شیطنتها و بیپرواییها کم نمیشد...
🔹خاطرم هست بچه که بودم، اگر مادر در طول روز گزارش به پدر میداد که دختر خوبی بودم، صبح زیر بالشم یک هدیه کشف میکردم که کار پدر بود... و چه شیرین بود آن روزها...
🔹اما کمی که بزرگتر شدم دیگر این کار پدر ادامه نیافت... تا یک روز صبح در دوران نوجوانی، هنگام جمع کردن تشک، کتابی زیر بالشم یافتم!
🔹تعجب کردم! من اصلا اهل کتاب خواندن نبودم. آن هم چنین کتابی!
زنان اسوه و الگوی اسلام در تاریخ! زینب کبری!
گفتم اشتباهی شده و بیاختیار کتاب را باز کردم. بلافاصله دست خط و امضای پدر را شناختم:
🔹«تقدیم به دخترم؛ به امید آنکه صاحب فرزند صالح و نیکو باشی»
🔹زمین نشستم و حالم دگرگون شد. با خود گفتم: بابا به من کنایه زده! منظورش این است که از من که ناامید است. از اینکه خودش فرزندی صالح داشته باشد... دعا میکند حداقل خودم فرزند صالحی روزیام شود...
🔹عمیقاً معتقدم تغییر و تحول و رشد از آن روز آغاز شد...
خوب خاطرم هست مادر صدایم کرد که وسیلهای را از همسایه کوچه پایینی بگیرم.
باز مثل فنر شدم و لِیلِی کنان و سرخوش در مسیر رفتن، در کوچه بالا و پایین میپریدم که ناگهان یاد نوشته پدر افتادم...
یک دفعه ایستادم. آرام شدم. چادرم را مرتب کردم. از روی جدول کنار کوچه پایین آمدم. قدمهایم شمرده شد. سعی کردم متین و باوقار راه بروم و به خودم گفتم: «بابا! ناامیدت نمیکنم...»
🔹از آنجا و با آن کتابها که خواندنش ادامه یافت؛ معنای دختر بودن، زن بودن، معنای شخصیت، معنای موثر بودن، معنای نقشآفرینی اجتماعی سیاسی و... با اسوههایی که شناختیم، یک به یک در وجود ما چون بذرهایی کاشته شد و جوانه زد و قد کشید و بار داد و به ثمر نشست...
🔹و حضرت زینب کبری سلام الله علیها، چه الگویی شد برای ما دخترها در اثبات درست و واقعی شیرزن بودن در این دنیا...
🇵🇸🇱🇧 ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 "آنها واقعا فرق داشتند"
#روز_پرستار
http://eitaa.com/gaamdovomi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 بولدوزرهای ارتش رژیم صهیونیستی مشغول کار هستند
🔻 تصاویری از بولدوزر ارتش اسرائیل که در حال تخریب خیابانهای شهر جنین در کرانه باختری است.
💢 تصاویری از دو خبرنگار به شهادت رسیده بنام های ساری منصور و حسونه سلیم در پی حمله رژیم صهیونیستی به اردوگاه البریج در غزه
http://eitaa.com/gaamdovomi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 پیام خبرنگار شهید حسونه سلیم قبل از شهادتش: همه خبرنگاران و دوربینها، تنها ۵ درصد آنچه در غزه میگذرد را نمایش دادهاند
🔻 آنچه در غزه میگذرد فراتر از قتل عام بوده و یک نسل کشی تمام عیار است.
🔻 همه دوربینها و خبرنگاران در غزه صرفا شاید توانسته باشند ۵ درصد از فجایع را به مخاطب خارجی منتقل کنند و ۹۵ درصد دیگر را جز کسی که در اینجا حضور دارد، درک میکند.
🔻 خیلیها هنوز زیر آوار هستند یا زنده یا شهید.
🔻 خیلی از خبرنگاران در غزه روزهاست که خبری از خانواده خود ندارند و نمیدانند که چه اتفاقی برای آنها افتاده است.
🔸 تعداد شهدای خبرنگار در غزه به ۵۵ نفر رسیده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 شهادت دو خبرنگار (ساری منصور و حسونه سلیم) در جریان حمله رژیم موقت صهیونیستی به اردوگاه «البریج» در مرکز نوار غزه
#سلام بر منادی مظلومیت فلسطین😭
http://eitaa.com/gaamdovomi
این عکس از دیروز روحم رو زخمی کرده
هر بار که این عکس رو دیدم...
ولی حتماً اون پدر حاضر بوده خودش بارها بمیره و زنده بشه ، اما پسرش آسیب نبینه
حتماً اون پدر لحظه شهادتش فقط به فکر پسرش بوده ، مطمئنم 💔
#غزه
http://eitaa.com/gaamdovomi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شکست می خورید!☝️
#طوفان_الاقصی
➕به ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/gaamdovomi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
* ____꧂🌸჻*
*🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸_* *༅❥﷽*
*#✨💖زینب قدم به چشم جهان گذاشت..*
*آمد تا امتداد زهرا باشد،❤️*
*طلوع دوباره خدیجه.*
*آمد تا کوه شکیبایی باشد در دشت بلا...*
*و عالم دید #زینب را که*
*🦋چگونه با اذان #حسین حق را اقامه کرد.*
*🦋با تکبریش احرام بست*
*🦋و چگونه قیام #حسین،*
*🦋 متصل به رکوع صبر #زینب گشت*.
*ای زینب زهرا و علی!*
*ای آیه صبر جمیل!*
*ای دختر بهترین آفریدگان خدا
*🌤اللّهُمَ_ عَجٌل_ ِلوَلیًکَ_ اَلفَرَجُ ♡*
*به حق زینب کبری سلام الله علیها🤲*