eitaa logo
سیمای صالحان -ثامن فلاورجان
211 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
6.9هزار ویدیو
1.1هزار فایل
اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
📙تفسیرتسنیم جلد دوم نگاشت :(191) تفسیر آیه 13 سوره بقره واذا قيل لهم ءامنوا كما امن الناس قالوا انومن كما ءامن السفهاء الا انهم السفهاء و لكن لا يعلمون ⏪ تفسير ☑ سفاهت منافقان 🔹 سر امتناع منافقان از ايمان به خدا و پيامبر (صلى الله عليه وآله) آن است كه معيار شناخت آنان در جهان بينى، حس و ماده است و از اين رو ايمان به غيب و امور نامحسوس را باورى سفيهانه مى دانند و همانند كافران، وحى را افسانه مى پندارند: (و اذا قيل لهم ماذا انزل ربكم قالوا اساطير الاولين)، چنانكه گروهى به حضرت هود نيز نسيت سفاهت مى دادند: (انا لنريك فى سفاهه). 🔹 منافقان بر اساس شناخت حسى و جهان بينى مادى، مهاجران و انصار را كه مومن به مبدا و معاد و رسالت پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) بودند بى خرد مى دانستند و كارهاى آنان را سفيهانه تلقى مى كردند و در مقابل آنان، خود را روشنفكر قلمداد مى كردند و به خيال باطل خود، حاضر نبودند نقد دنيا را به نسيه آخرت بفروشند. خداى سبحان در پاسخ منافقان كوردل مى فرمايد: آنان خود سفيهند گرچه خويش را روشنفكر و مصلح جامعه مى پندارند؛ زيرا نه تنها حق را از باطل و صلاح را از فساد باز نمى شناسند، بلكه باطل را حق و فساد را صلاح مى پندارند و منشا سفاهتشان روى گردانى از آيين حق است: (و من يرغب عن مله ابراهيم الا من سفه نفسه). 🔹 اما اين كه منافقان نمى دانند كه تنها آنها بى خرد و سفيهند بدان جهت است كه عقلشان، كه مركز ادراك و آگاهى است، اسير وهم و خيال، و شهوت و غضب آنها امير شده است !پس آن كس كه بايد بفهمد و سخن بگويد اسير است و آن كس كه نمى فهمد و نبايد سخن بگويد، امير است.اگر عقل اسير شد وهم و خيال و شهوت و غضب امير، آن امير كاذب، خود را عقل مى پندارند و عقل را سفيه مى شمارد. 🌴🌴🌴 قدر ار نشناسد دل و کاری نکند بس که از این حاصل ایام برد 🔅 تفسير و قرآن پژوهی
104. 🔅🔅🔅 ⏪29- مَثَل سراب و ظلمات (وَالَّذِینَ کَفَرُوَّاْ اءَعْمَلُهُمْ کَسَرَابِ بِقِیعَةٍ یَحْسَبُهُ الظَّمَْانُ مَآءً حَتَّیَّ إِذَا جَآءَهُ لَمْ یَجِدْهُ شَیْا وَوَجَدَ اللَّهَ عِندَهُ فَوَفَّلهُ حِسَابَهُ وَاللَّهُ سَرِیعُ الْحِسَابِ اءَوْ کَظُلُمَتٍ فِی بَحْرٍ لُّجِّیٍّ یَغْشهُ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِی مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِی سَحَابٌ(314) ظُلُمَتُ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَ آ اءَخْرَجَ یَدَهُ لَمْ یَکَدْ یَرلَهَا وَمَن لَّمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِن نُّورٍ) . (نور / 39 40.) ((و کسانی که کافر شدند ، اعمالشان همچون سرابی است در یک کویر ، که انسان تشنه آن را از دور آب می پندارد ، اما هنگامی که به سراغ آن می آید ، چیزی نمی یابد ! و خدا را نزد آن می یابد ! که حساب او را به طور کامل می دهد و خداوند سریع الحساب است ! یا همچون ظلماتی است در یک دریای عمیق و پهناور که موج آن را پوشانیده ، و بر فراز آن موج دیگری ، و بر فراز آن ابری تاریک است ؛ ظلمتهایی است یکی بر فراز دیگری آنگونه که هر گاه دست خود را خارج کند ، ممکن نیست آن را ببیند ! و کسی که خدا نوری برایش قرار نداده ، نوری برای او نیست )) . 🔅🔅🔅 🔹بعضی از مفسران گفته اند : این ظلمتهای سه گانه ای که افراد بی ایمان در آن غوطه ورند ، عبارتند از : ((ظلمت اعتقاد غلط)) ، ((ظلمت گفتار نادرست )) و ((ظلمت کردار بد)) ؛ و به تعبیر دیگر ، اعمال افراد بی ایمان هم از نظر زیر بنا و عقیدتی تاریک است و هم از نظر رفتار و اخلاق ظاهری . 🔹بعضی دیگر گفته اند : از آنجا که عامل اصلی شناخت سه چیز است : ((قلب )) ، ((چشم )) و ((گوش )) و چون کفّار این سه را از دست داده اند ، در ظلمتها غوطه ورند . 🔹بعضی دیگر گفته اند : این ظلمتهای سه گانه عبارت از مراحل جهل آنهاست : نخست اینکه نمی دانند ، دوّم این که نمی دانند که نمی دانند ، سوّم این که با این حال ، فکر می کنند می دانند که همان جهل مرکّب است چنانکه فخر رازی دراین باره می گوید : آن کس که بداند و بداند که بداند اسب شرف از گنبد گیتی بجهاند و آن کس که بداند و نداند که بداند بیدارش کنید زود که بس خفته نماند و آن کس که نداند و بداند که نداند آخر خرک لنگ به منزل برساند و آن کس که نداند و نداند که نداند در جهل مرکّب ابد الدهر بماند اینک به عراق اندر ، شهریست معظّم کآن را همدان خوانی و او هیچ نداند به هر صورت وجه شباهت در این تشبیه ((ظلمانی و در ضلالت بودن )) است ، یعنی ((ظلمت اندر ظلمت )) درست به عکس مؤ منان که زندگی و افکارشان ((نورٌ علی نُورٍ)) است ، وجود کافران و افکار و اعمال و اخلاقشان (ظُلُمَتُ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ) است ؛ مؤ منان از تیرگی دور آمدند لاجرم نورٌ علی نور آمدند کافر تاریک دل را فکر تست حال و کارش ظلمت اندر ظلمت است 🔹در حدیث آمده است که از پیامبر اسلام صلی اللّه علیه و آله و سلّم پرسیدند : ((امّت تو در روز قیامت از صراط چگونه خواهند گذشت ؟ فرمود : امّت من به واسطه نور علی علیه السّلام از صراط عبور می کند و علی به وسیله نور من و من به نور خدا می گذرم . پس نور امّت من از علی است و نور علی از من و نور من از خدا و هرکس به ما تولّی نکند (یعنی ولایت ما را نپذیرد) او را نور نباشد . آنگاه رسول خداصلی اللّه علیه و آله و سلّم این آیه را تلاوت فرمود : (وَمَن لَّمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِن نُّورٍ) )) . ادامه دارد... 🌴🌴🌴 قدر ار نشناسد دل و کاری نکند بس که از این حاصل ایام برد