eitaa logo
#ثامن_معراج‌(۸)
191 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
4.7هزار ویدیو
82 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🍎ٱرزو میکنم🧡🍃 🍂در ظهر تابستانی 🍎امید و موفقیت 🍂عشق و محبت 🍎مهربانی و سلامتی 🍂شادی و تندرستی 🍎هم نشین شما باشد 🍂روزگارتون خوش 🍎و ایام به کامــتون ❤️🧡 https://eitaa.com/samen_meraj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🙂روزهایی که زندگی بودند و خاطره شدند... ناگهان چه زود دیر می‌شود... یادش بخیر♥️ اندک اندک فصل سرما میرسد...! https://eitaa.com/samen_meraj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥قصه کارخانه توپ سازی امیرکبیر 🔹امیرکبیر می خواست کارخانه توپ سازی بسازد تا ایران از نظر قدرت نظامی تقویت شود! شایعه کردند مردم گرسنه هستند و امیرکبیر دنبال جنگ راه انداختن. (یعنی دوقطبی نان و جنگ برای عوام) 🔸 هرجا هرکس فقیری میدیدند به کارخانه توپ امیرکبیر فحش می داد! 🔸امیرکبیر دستور داده بود توپ هایی بسازند که حتی در بارندگی نیز شلیک کند. همین طور توپ هایی بسازند که برخلاف توپ های انگلیسی و روسی، لوله شان یکپارچه ریخته شود تا محکم باشند و شلیک دقیق تر و سنگین تری داشته باشند. در قهوه خانه ها و شیره‌کش‌خانه ها،بساط تمسخر و طنزها ساختند. ♦️کاری کردند که شاه (که علاقه‌ی زیادی به امیرکبیر داشت) ؛ با دست خودش حکم قتل‌ش را امضاء کرد!! بعداز شهادت امیرکبیر ، انگلیس ، بوشهر و خارک را تصرف کرد تا ایران استقلال هرات و افغانستان را قبول کند. با قرارداد پاریس ، آنهارا از ایران جدا کردند. نتیجه مردم گرسنه تر شدند چرا؟ چون هرات دریچه تجارت ایران با خاور دور بود.(وسرچشمه گندم سیستان) و بعد قحطی بزرگ معروف... به همین سادگی !! 🔺با قتل امیرکبیر کارخانه به ثمر رسیده نافرجام ماند و تمام کارگران و صنعتگران آموزش دیده، توسط میرزا آقاخان نوری، اخراج شدند! ♦️تیغ دوقطبی نان و جنگ هنوز می‌تواند امیرکبیرها نابود کند. ♦️چندبار از این حربه دشمنان مکررا زخم خوردیم. هنوز هم این شیوه استعمار جواب میدهد؟🤔 ♦️حافظه تاریخی ملتها ضعیف است پس باید مکرر تاریخ میهن را مرور کنیم. @jahadetabeen8 https://eitaa.com/samen_meraj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 تولید خرما در آمریکا❗️👆😳 💥( بعد از اینکه پسته کاران ایرانی ، هنر پسته کاری را به آمریکا بردند ، حالا نوبت خرماست ) 🌲🌲🌲🌲 🌲برای ما کاج و کاجستان های آمریکایی ❗️🙄 🌴🌴🌴 برای آمریکا نخل و نخلستان و پسته کاری های ایرانی ‼️ 🔺ایران تا چهل سال پیش پر از نخل ها و نخلستانهای عالی و درجه یک بود ، ولی متاسفانه در جریان جنگ تحمیلی ، خیلی از این نخل های باارزش سوختند و نابود شدند❗️ بعد از جنگ‌ به جای اینکه این نخلستان های باارزش دوباره کاشته و احیا شوند ؛ ولی متاسفانه توسط نفوذیان صهیونیستی در محیط زیست ، به جای این نخلستانها ؛ میلیونها درختان هرزه ی کهور و کنوکارپوس و کاجهای آمریکایی کاشته شدند❗️😔 که باعث کم آبی و ایجاد ریزگرد و آلرژی زایی و آب گرفتگی تاسیسات فاضلابی و ایجاد سیل و ... شدند❗️😔 👆👆👆 و آمریکا که اصلا نخلستان نداشت حالا نخلستانهای پربارشان را ببینید❗️☹️ 💥 واقعا تاسف آور است❗️😔 🌲 گوشه ای از ضررهای کاج های آمریکایی و سایر درختان هرزه و بی ثمر که شهرداری و فضای سبز ، در کوچه ها و خیابان ها و پارک ها و بوستان هایمان می کارند : 🌲غیر بومی - هرزه - مهاجم - بی ثمر - آب خوار - سمی - آلرژی زا - مضر - عقیم کننده - آب شور کن - آهکی و اسیدی کننده ی خاکهای ارزشمند ایران - آتش زا - مصرف کننده اکسیژن هوا - نابود کننده گونه های گیاهی و جانوری - اجازه رشد به گیاهان اطرافشان نمی دهند https://eitaa.com/samen_meraj @tebalmasomin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❗️ 🍃یک بار بچه‌های کوچک کتابی خوانده بودند و خیلی از جن وحشت کرده بودند . آیت الله بهجت به بچه‌ها فرمودند : بیایید با شما کار دارم . دیدم آقا به آن‌ها فرمودند: جن ترس ندارد ، آن‌ها کاری به مومن ندارند . 🍃ایشان گفتند:"من خودم وارد منزلی شدم(منزل عمویشان در کربلا) خواستم بروم داخل اتاق، صاحبخانه گفت: آن‌جا نرو جن دارد. گفتم: باشد به من کاری ندارند. رفتم داخل اتاق دراز کشیدم ، عمامه‌ام را پهلوی خودم گذاشتم و عبایم را روی سرم کشیدم. 🍃پاسی از شب که گذشت ، صدای پای آن‌ها را بیرون در اتاق می‌شنیدم. یک دفعه احساس کردم که یکی از این پاها به در اتاق نزدیک شد. از پنجره خودش را بالا کشید و داخل اتاق را نگاه کرد. دید که من اینجا خوابیدم و عمامه‌ام کنارم است. رفت به آن‌ها گفت: برویم ." منبع: نشر آثار آیت الله https://eitaa.com/samen_meraj 🪴🌳🌞🌿🪴🌳🌞🌿
📚اهمیت گفتن و نوشتن "ان شاءالله" در نامه روزی امام صادق (علیه السلام) به خدمتكاران دستور داد،برای كاری نامه ای بنويسند. آن نامه نوشته شد و آن را به نظر آن حضرت رساندند،حضرت آن را نامه خواند،ديد در آن،ان شاءالله (بخواست خدا) نوشته نشده است. به تنظيم كنندگان نامه،فرمود: چگونه اميد دارید كه مطلب اين نامه به پايان برسد و نتيجه بخش باشد،با اينكه در آن "ان شاءالله" ننوشته ايد! نامه را با دقت بنگريد،در هر جای آن كه لازم است و "ان شاءالله" نوشته نشده، "ان شاء الله" بنويسيد... پیوست: گروهى از يهود چيزى از پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيدند،حضرت فرمود: فردا بياييد تا جوابتان را بدهم و اِن شاءاللّه نگفت. پس تا چهل روز از آمدن جبرئيل عليه السلام نزد پيامبر جلوگيرى شد. و پس از آن،بر پيامبر فرود آمد و گفت: «هرگز در مورد چيزى مگوى كه: من آن را فردا انجام خواهم داد! مگر اینکه در ادامه بگویی:مگر اینکه خداوند بخواهد... و چون فراموش كنى،پروردگارت را به ياد آور و بگو:اميد كه پروردگارم مرا به راهى كه نزديك تر از اين به صواب است، هدايت کند https://eitaa.com/samen_meraj 🪴🌳🌞🌿🪴🌳🌞🌿
🔆مادر قبر کن حضرت حجة الاسلام و المسلمين آقاى حاج آقا حسين نظام الدينى اصفهانى رحمة اللّه عليه نوشته اند: روزى منزل حاج عبدالغفور يكى از حاجى هاى موجه و ملازم آية اللّه حاج سيد محمد تقى فقيه احمد آبادى صاحب كتاب شريف مكيال المكارم فى فوائد الدعاء للقائم علیه السلام بودم ، يكى از رفقاء ايشان به نام حاج سيد يحيى مشهور به پنبه كار مى گفت : برادرم را كه مدتى بود فوت نموده در خواب ديدم با وضع و لباس خوبى كه موجب تعجب شگفت بود، گفتم : داداش ديگر آن دنيا كلاه چه كسى را برداشتى ؟ گفت : من كلاه كسى را بر نداشتم . گفتم : من تو را مى شناسم اين لباس و اين موقعيت ازآن تو نيست ، گفت : آرى ، ديشب ، شب اول قبرِ مادرِ قبر كن بود، آقا حضرت سيد الشهداء ابا عبداللّه الحسين علیه السلام به ديدن آن زن تشريف آوردند و فرمودند: به كسانى كه اطراف آن قبر بودند خلعت ببخشند و من هم از آن عنايات بهره مند شدم بدين جهت از ديشب وضع و حال ما خوب و اين لباس فاخر را پوشيده ام . از خواب بيدار شدم نزديك اذان صبح بود، كارهاى خود را انجام داده و حركت كردم براى تخت فولاد قبرستان تاريخى و با عظمت اصفهان براى تحقيقات سر قبر برادرم رفتم ، بعضى قرآن خوانها كنار قبر قرآن مى خواندند از قبرهاى تازه پرسش كردم ، قبر مادر قبر كن را معرفى كردند. گفتم : كى دفن شده ؟ گفتند: ديشب شب اول قبر او بوده ، متوجه شدم تاريخ با گفته برادرم در خواب مطابق است . رفتم نزد آقاى قبر كن در تكيه مرحوم آية اللّه آقا ميرزا ابوالمعالى استاد مرحوم آية اللّه العظمى بروجردى و صاحب كرامات عجيبه كه محازى قبر آن زن بود، احوالپرسى نمودم راز فوت مادرش را سوال كردم . گفت : ديشب شب اول قبر او بود. گفتم : ايشان روضه خوانى مى كرد؟ روضه خوان بود؟ كربلا مشرف شده بود؟ گفت : خير، سئوال كرد: اين پرسشها براى چيست ؟ خواب خود را گفتم . گفت : مادرم هر روز زيارت عاشورا مى خواند. حاج عبدالغفور در تكيه آقا ميرزا ابوالمعالى بالا خانه اى داشتند كه هر وقت ايشان با رفقايشان مى رفتند تخت فولاد در اين اطاق منزل مى كردند، روزى به اتفاق ايشان و مرحوم حاج آقا مصطفى فقيه ايمانى و حاج شيخ امير آقا و حاج آقا حسين مهدوى اردكانى ... و جمعى از علماء و بزرگان و امام جماعتهاى اصفهان و رفقاء حاج عبد الغفور به تكيه آميرزا ابوالمعالى رفتيم ، حاج عبدالغفور قبر مادر قبركن را نشان داد و گفت : مادر قبركن قبرش اينجاست كه امام حسين ع به ديدن او تشريف آوردند و خلعت دادند به كسانى كه اطراف قبر او دفن شدند. 📚آثار، ص 60. https://eitaa.com/samen_meraj 🪴🌳🌞🌿🪴🌳🌞🌿
🔆اقتضاى شير مادر الاغ و شترى را كه لاغر شده بودند و ديگر توان باركشى نداشتند، رها كرده بودند، اين دو خود را به علف زارى رسانده و ماءنوس شدند. الاغ گفت : خوب است ما در اينجا برادروار زندگى كنيم و از اين جاى پر آب و علف به جائى نرويم و مخفيانه با هم بسازيم و كسى از حال و روزگار ما با خبر نشود و اين علفزار در انحصار ما باشد و كيف كنيم . شتر گفت : پيشنهاد بسيار خوبى است ، اگر شير مادر بگذارد. الاغ گفت : شير مادر چه دخالتى دارد؟ شتر گفت : بى دخالت نيست . مدتى گذشت و آن دو حيوان ، بدون مزاحم از آب و هوا و علف آن علف زار استفاده كرده و هر دو فربه شدند، اتفاقا كاروانى كه دراى چند الاغ بودند، از كنار آن علفزار عبور مى كردند، كاروانيان براى رفع خستگى چند ساعتى در آنجا ماندند، در همين حال صداى عرعر الاغهاى آن كاروان بلند شد، و همين موجب شد كه الاغ دوست شتر نير عرعر كرد. شتر گفت : چرا صدا بلند مى كنى ، صداى تو باعث مى شود كه كاروانيان به حال ما مطّلع شده و مى آيند و ما را مى گيرند و زير بارهاى سنگين خود قرار مى دهند. الاغ گفت : اقتضاى شير مادر است . همانگونه كه شتر حدس زد، كاروانيان به دنبال صدا آمدند و شتر و الاغ فربه را بدون صاحب در بيابان علفزار ديدند و گرفتند و با خود بردند و هر دو را بار كرده و روانه ساختند، كاروان همچنان حركت مى كرد تا به دامنه كوهى رسيدند، الاغ همين كه دامنه كوه را نگاه كرد، خود را شل نمود و به زمين انداخت چرا كه مدتى كارش بخور و بخواب بود و نمى توانست باركشى كند. كاروانيان وقتى چنين ديدند، تصميم گرفتند الاغ را بر شتر بار نمايند، شتر با بار سنگين همچنان از دامنه كوه بالا مى رفت وقتى كه به قلّه كوه رسيد بناى رقصيدن كرد. الاغ به او گفت : اى برادر چه مى كنى مگر نمى دانى كه در كجا هستيم ، و با رقصيدن تو من به دره هولناك كوه مى افتم و قطعه قطعه مى شوم . شتر گفت : برادر، اين اقتضاى شير مادر است !! سرانجام الاغ از پشت شتر سقوط كرد و به هلاكت رسيد. 📚داستان دوستان، جلد پنجم، محمد محمدى اشتهاردى ‌ https://eitaa.com/samen_meraj 🪴🌳🌞🌿🪴🌳🌞🌿
استاد فاطمی نیا : نقل شده است روزی "معروف کرخی" نشسته بو‌د . عدّه‌ای از جوانان در دجله سوار بر قایق بودند و ساز و آواز سر می‌دادند. چند نفر از مقدّسین آمدند به معروف کرخی گفتند: آقا آن‌ها را نفرین کن، چه جوان‌های بدی هستند! معروف دست‌های خود را بلند کرد و فرمود: خدایا به عزّت خودت قسم می‌دهم کسانی را که در این دنیا این‌قدر خوشحال کردی، در آخرت هم همین‌طور آن‌ها را خوشحال کن! آنها به معروف اعتراض کردند : ای معروف! تو یک عارف هستی! چرا چنین می‌گویی؟ چرا یک عدّه که مشغول گناه هستند را نفرین نکردی و برای آن‌ها دعا کردی؟ معروف کرخی پاسخ داد: وای بر شما که نادان هستید ، من آن‌ها را دعا کردم، اگر قرار شود در آخرت خوشحال شوند، باید در این‌جا توبه کنند . این دعا یعنی خدا به آن‌ها توبه عنایت کند. . حالا ببينيد، منِ رو سیاه که معروف نیستم، خاک پای او هم نمی‌شوم ، از کنار عروسی‌ها که عبور می‌کنم می‌بینیم بی‌بند و باری زیاد است. می‌گویم خدا آن‌ها را مبارک گرداند . می‌گویند آقا شما چرا؟! می‌گویم پس چه بگویم ؟ برکت مصادیق مختلف دارد . یعنی خدا آن‌ها را متحوّل کند، به آن‌ها آگاهی بدهد تا توبه کنند . آدم برادر و خواهر خود را نفرین می‌کند؟! بگو خدا آن‌ها را خیر دهد، خدا متنبّه کند. گاهی مواقع آن‌ها متحوّل می‌شوند. https://eitaa.com/samen_meraj 🪴🌳🌞🌿🪴🌳🌞🌿
📚 شکایت از روزگار مفضل بن قیس، سخت در فشار زندگی واقع شده بود.فقر و تنگدستی، قرض و مخارج زندگی، او را آزار می داد. یک روز در محضر امام صادق (علیه السلام) لب به شكایت گشود و بیچارگی های خود را مو به مو تشریح كرد. گفت فلان مبلغ قرض دارم، نمی دانم چه جور ادا كنم؟فلان مبلغ خرج دارم و راه درآمدی ندارم. بیچاره شدم، متحیرم، گیج شده ام. به هر در بازی می روم، به رویم بسته می شود. در آخر از امام تقاضا كرد درباره اش دعایی بفرماید و از خداوند متعال بخواهد گره از كار فروبسته او بگشاید. امام صادق (علیه السلام) به كنیزكی كه آنجا بود فرمود برو آن كیسه اشرفی را كه منصور برای ما فرستاده بیاور. كنیزک رفت و فورا كیسه اشرفی را حاضر كرد. آنگاه به مفضل بن قیس فرمود در این كیسه چهارصد دینار است و كمكی است برای زندگی تو. گفت مقصودم از آنچه در حضور شما گفتم این نبود، مقصودم فقط خواهش دعا بود. امام فرمود بسیار خب، دعا هم می كنم، اما این نكته را به تو بگویم، هرگز سختی ها و بیچارگی های خود را برای مردم تشریح نكن. اولین اثرش این است كه وانمود می شود تو در میدان زندگی زمین خورده ای و از روزگار شكست یافته ای. در نظرها كوچک می شوی و شخصیت و احترامت از میان می رود. https://eitaa.com/samen_meraj 🪴🌳🌞🌿🪴🌳🌞🌿
❤️ اهتمام به عبادت بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم زمانی که امام حسن عسکری علیه السلام در زندان صالح بن وصیف بسر می برد عباسیون و صالح بن علی و کسانی که از مذهب تشیع منحرف بودند نزد صالح رفتند تا از او بخواهند بر امام حسن علیه السلام سختگیری کند. صالح گفت: چه کنم؟ من دو نفر از شرورترین افراد را بر او گماشتم اما در اثر مشاهده رفتار او هر دو در نماز و عبادت خود بسیار کوشا شدند. به آنها گفتم چه خصلتی در حسن بن علی است که این گونه در شما تاثیر گذارده است؟ گفتند: چه می گویی درباره مردی که روز را روزه می گیرد و شب را عبادت می کند، نه سخن می گوید و نه به چیزی سر گرم می شود، وقتی به او نگاه می کنیم رگهای گردن ما می لرزد و حالی به ما دست می دهد که نمی توانیم خود را نگه داریم. وقتی این سخنان را از صالح بن وصیف شنیدند ناامید برگشتند. اصول کافی، باب مولد ابی الحسن بن علی علیه السلام، ح 23. ‌‌ https://eitaa.com/samen_meraj 🪴🌳🌞🌿🪴🌳🌞🌿
🌹 شیخی به طوطی‌اش «لا اله الا الله» آموخته بود! طوطی شب و روز «لا اله الا الله» می‌گفت! روزی طوطی به دست گربه کشته شد! شیخ به شدت میگریست! علت بیتابی را از او پرسیدند پاسخ داد: وقتی گربه به طوطی حمله کرد طوطی آن قدر فریاد زد تا مرد! او "لا اله الا الله" را فراموش کرد؛ زیرا عمری با زبان گفت و دلش آن را یاد نگرفته و نفهمیده بود! سپس شیخ گفت: می ترسم من هم مثل این طوطی باشم، تمام عمر با زبان «لا اله الا الله» ‌ https://eitaa.com/samen_meraj 🪴🌳🌞🌿🪴🌳🌞🌿
🔴 دیدار امام زمان(عج) با آهنگر شخصی که مسلط به علوم غریبه بود، توانست در زمان خاصی، مکان حضور امام زمان(عج) را در بازار آهنگران شناسایی کند، و پس از آن به سرعت برای دیدار ایشان راهی محل شد و مشاهده کرد که حضرت در کنار دکانی نشسته است که صاحب آن بی‌توجه به ایشان مشغول نرم کردن آهن است، اما پس از مدتی مشاهده کرد که پیرمرد صاحب دکان به امام زمان(عج) گفت: «یابن رسول الله، اینجا مکان گرمی است اجازه دهید برای شما آب خنک بیاورم». اینگونه بود که استنباط شخص سوم، مبنی بر اینکه فقط خودش متوجه حضور حضرت است، غلط از آب درآمد. پس از مدتی پیرزنی به دکان مرد آهنگر مراجعه کرد و گفت: «فرزندم بیمار است و خرج مداوای او هفت درهم است، تنها دارایی من هم همین قفل است که هیچ کس در این بازار بیش از شش درهم برای آن نمی‌پردازد، به خاطر خدا آن را به قیمت هفت درهم از من بخر»، مرد آهنگر با دیدن قفل بدون کلید، به پیرزن گفت: «که متاع او با این شرایط ۱۰ درهم ارزش دارد و در صورت ساخته شدن کلید برای آن دوازده درهم در بازار به فروش می‌رسد، حال هر یک از این دو کار را که بخواهی، برای تو انجام می‌دهم»، سپس در برابر دیدگان متعجب پیرزن، ۱۰درهم در ازای خرید قفل به او پرداخت کرد، آن‌گاه بقیة‌الله(عج) رو به شاهد کرد و فرمود: «برای پیدا کردن ما رمل نیندازید، اگر همه مثل این مرد، مسلمان باشید، ما به سراغ شما ‌‌ https://eitaa.com/samen_meraj 🪴🌳🌞🌿🪴🌳🌞🌿
⚠️ 🌹استاد قرائتی میگفتند: یک روز شیطان که از مسئله توبه آگاه میشه میره به اصحابش میگه : ما این همه بنده رو فریب میدیم اما خدا راه توبه رو براش قرار داده پس ما چه کنیم؟ یکی از یارانش میگه : بهش القا کنیم که برای توبه هنوز زوده، هنوز جوونه و حالا حالاها برای توبه وقت داره اینجوری توبه رو براش عقب میندازیم تا مرگش فرا برسه.. ـ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/samen_meraj 🪴🌳🌞🌿🪴🌳🌞🌿
✳️ راه باز کنید؛ مشهدی رمضان آمده است! 🔻 مشهدی رمضان می‌گوید: دیدم زنی از نوبت خود در صف قصابیِ من طفره می‌رود؛ تا این‌که جلو آمد و گوشتی خرید ولی به‌جای پول، شناسنامهٔ شوهرش را به‌عنوان گروئی به من داد و گفت که او کارگر بنا است و در حین کار از دیوار افتاده و در خانه بستری است و یک هفته است که شام نداریم. 🔸 من آدرس او را گرفتم و به خانهٔ او وارد شدم. دیدم روی گلیمی نشسته و به شوهر مجروحش غذا می‌خوراند. اتفاقا قرار بود چند روز بعد با خانواده‌ام به برویم و دویست تومان پول پس‌انداز کرده بودم. رو کردم به علیه السلام و عرض کردم ای آقا! من یک وقتی دیگر به زیارت شما می‌آیم و آن وجه را به آن خانواده پرداختم. 🔺 من به خاطر انصراف از سفر مشهد مورد ملامت خانواده‌ام واقع شدم. همان شب خواب دیدم وارد مشهد شدم ولی صحن امام پُر است و کسی را اجازهٔ ورود نمی‌دهند. در این میان دیدم خادم حرم جلو آمد و گفت: ایها الناس! راه دهید، راه دهید، مش رمضان آمده است. دیدم آن حضرت از داخل ضریح با من دست می‌دهد و می‌گوید خوش آمدی به خانهٔ ما. این‌جا فهمیدم عمل من مقبول افتاده است. 👤 📚 برگرفته از کتاب | ج۲ 📖 ص ‌‌ https://eitaa.com/samen_meraj 🪴🌳🌞🌿🪴🌳🌞🌿
🌸 راز یک معامله ی شیرین تو جبهه قسمت تعمیرگاه کار میکردم چون هوای جنوب خیلی گرم بود صبح زود تاظهر کار میکردیم ظهر هم میرفتیم استراحت. یه روز ظهر تو هوای گرم یه بسیجی جوانی اومد گفت:اخوی خداخیرت بده ماعملیات داریم ماشین مارو درست کن برم. گفتم مردحسابی الان ظهره خسته م برو فردا صبح بیا باارامش گفت:اخوی ما عملیات داریم از عملیات میمونیم. منم صدامو تند کردم گفتم برادر من از صبح دارم کار میکنم خسته یم نمیتونم خودم یه ماهه لباس دارم هنوز وقت نکرده م بشورم. گفت:بیا یه کاری کنیم من لباسای شمارو بشورم شماهم ماشین منو درست کن. منم برا رو کم کنی رفتم هر چی لباس بود مال بچه هارو هم برداشتم گذاشتم جلو تانکر گفتم بیابشور ایشون هم ارام بادقت لباسارو میشست منم برا اینکه لباسارو تموم کنه کار تعمیررو لفت دادم بعد تموم شدن لباسا اومد. گفت:اخوی ماشین ما درست شد؟ ماشین رو تحویل دادم داشت از محوطه خارج میشد که با مسؤولمون برخورد کرد بعد پیاده شد وروبوسی کردن وهم دیگه رو بغل کردن. اومدم داخل سنگر به بچه ها گفتم:این اقا از فامیلای حاجی هست حاجی بفهمه پوستمونو میکنه حاجی اومد داخل سفره رو انداختیم داشتیم غذا میخوردیم حاجی فهمید که داریم یه چیزی رو پنهان میکنیم پرسید:چی شده؟ گفتم:حاجی اونی که الان اومده فامیلتون بودن؟ حاجی گفت:چطور نشناختین؟ ایشون مهدی باکری فرمانده لشکر ‌‌ https://eitaa.com/samen_meraj 🪴🌳🌞🌿🪴🌳🌞🌿
🔴 توصیه امام زمان (عج) برای چگونگی غلبه بر شیطان سستی و بی‌حالی در عبادت و نماز، نشان ضعف ایمان است. به فرموده رسول خدا(ص): آفت عبادت، سستی و تنبلی است. 📚 بحارالأنوار، ج۶۶، ص۳۸۹ بنابراین بخشی از اوقات روزانه یک مسلمان باید به عبادت بگذرد تا لحظات عمرش روشن و سرشار باشد. حضرت مهدی علیه السلام نماز را یکی از راه‌های غلبه بر شیطان دانسته و می‌فرماید: «...هیچ چیز مانند نماز بینی شیطان را به خاک نمی‌ساید، پس نماز بخوان و بینی شیطان را به خاک https://eitaa.com/samen_meraj ‌‌ 🪴🌳🌞🌿🪴🌳🌞🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠پاسدار شهیدی که مقام معظم رهبری مزارش را پنج مرتبه زیارت کردند ◇شهیدی که مزارش از شهرهای شمالی و غربی ایران تا هزاران کیلومتر دورتر، زائر دارد. ◇شهیدی که حاجت روا می کند و معمولا کسی دست خالی از سر قبرش برنمیگردد. ◇شهیدی که قبل از تدفین ، سوره مبارکه کوثر را تلاوت نمود. ◇ شهیدی که هنگام تدفین ، از او صدای اذان گفتن شنیده شد. ◇ شهیدی که در سجده ها و قنوت نمازش ، دعای کمیل را می خواند. شهیدی که با همان لباس خاک آلود برگشته از ماموریت به خواستگاری رفت. ◇ شهیدی که روی قالی های خانه نمی نشست. می گفت: نشستن روی این قالی‌ها مرا از یاد محرومان غافل می کند. ◇ شهیدی که در هفته چند ساعت برای خود "کسر کار" می زد. می گفت: در حین کار احتمال می رود یک لحظه ذهنم به سمت خانه، همسر و یا فرزندم رفته باشد، وقت کار، من متعلق به بیت المال هستم و حق استفاده شخصی ندارم. ◇ شهیدی که حاج_قاسم سلیمانی معتقد بود مزارش شفاخانه است و درباره اش گفت: «ما افتخار می‌کنیم شهید مغفوری که امروز قبرش امامزاده شهر ماست، برای استان کرمان است؛ شهیدی که هیچ شبی نافله شبش قطع نشد. ما افتخار می‌کنیم به شهید مغفوری، او آن قدر در حفظ بیت‌المال حساس بود که حتی موقع وضع حمل همسرش، برای انتقال او به بیمارستان، از ماشین سپاه استفاده نکرد» ◇ شهیدی که پس از شهادتشان ، حاج قاسم پشت در اتاق عمل نوه شان ۴ ساعت منتظر و دعاگو ماند. عبدالمهدی‌ مغفوری🌷 ┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
♨️‏شیخ زکزاکی تونست، به یاری خدا، با معرفی اخلاق خوب اهلبیت علیهم‌السلام، ۲۰ میلیون نفر رو شیعه کنه!!👌🏻 حالا تو بگو با توهین به مقدسات اهل سنت، چند نفر رو شیعه کردی؟ https://eitaa.com/samen_meraj
🔥جایگزینی مشکوک 🔻آغاز ولایت آخرین معصوم به قدری مهم است که نهم ربیع را در روایات غدیر دوم نامیدند؛تا به فرمایش سیدبن‌طاووس زمینه توجه کامل انسانها به امام عصر باشد. 🔻اما قتل خلیفه دوم در این روز که اساسا در ذیحجه اتفاق افتاده، موضوع را از توجه به امام عصر به تشکیل جلسات اختلاف افکن منحرف کرد.پشت پرده چه بوده؟ 🔻کدام جریان با این ترفند هم انتظار فرج و تمهید ظهور را نشانه گرفت و هم با روایات نامعتبر مانند «رفع القلم» مراسم های بعضا خلاف شرع را مبنای اختلاف میان مسلمین قرار داد؟ https://eitaa.com/samen_meraj
🌸 راز یک معامله ی شیرین تو جبهه قسمت تعمیرگاه کار میکردم چون هوای جنوب خیلی گرم بود صبح زود تاظهر کار میکردیم ظهر هم میرفتیم استراحت. یه روز ظهر تو هوای گرم یه بسیجی جوانی اومد گفت:اخوی خداخیرت بده ماعملیات داریم ماشین مارو درست کن برم. گفتم مردحسابی الان ظهره خسته م برو فردا صبح بیا باارامش گفت:اخوی ما عملیات داریم از عملیات میمونیم. منم صدامو تند کردم گفتم برادر من از صبح دارم کار میکنم خسته یم نمیتونم خودم یه ماهه لباس دارم هنوز وقت نکرده م بشورم. گفت:بیا یه کاری کنیم من لباسای شمارو بشورم شماهم ماشین منو درست کن. منم برا رو کم کنی رفتم هر چی لباس بود مال بچه هارو هم برداشتم گذاشتم جلو تانکر گفتم بیابشور ایشون هم ارام بادقت لباسارو میشست منم برا اینکه لباسارو تموم کنه کار تعمیررو لفت دادم بعد تموم شدن لباسا اومد. گفت:اخوی ماشین ما درست شد؟ ماشین رو تحویل دادم داشت از محوطه خارج میشد که با مسؤولمون برخورد کرد بعد پیاده شد وروبوسی کردن وهم دیگه رو بغل کردن. اومدم داخل سنگر به بچه ها گفتم:این اقا از فامیلای حاجی هست حاجی بفهمه پوستمونو میکنه حاجی اومد داخل سفره رو انداختیم داشتیم غذا میخوردیم حاجی فهمید که داریم یه چیزی رو پنهان میکنیم پرسید:چی شده؟ گفتم:حاجی اونی که الان اومده فامیلتون بودن؟ حاجی گفت:چطور نشناختین؟ ایشون مهدی باکری فرمانده لشکر بودن https://eitaa.com/samen_meraj 🪴🌳🌞🌿🪴🌳🌞🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋 ماجرای اولین سخنرانی امام زمان عج به زودی ان‌شاءالله 🥰 ‌‌ https://eitaa.com/samen_meraj 🪴🌳🌞🌿🪴🌳🌞🌿
عزرائیل چگونه می میرد⁉️ بنا بر روایتی که از امام سجاد آمده‌است، هنگامی که اسرافیل در صور می‌دمد مرگ تمام موجودات را در کام خود فرو برده و سکوتی مرگبار عالم هستی را فرا می‌گیرد. سپس خداوند به عزرائیل می‌فرماید: «ای عزرائیل چه کسانی باقی مانده‌اند؟» و فرشتهٔ مرگ می‌گوید: «شما که هیچ‌گاه نمی‌میری و جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و من.» خداوند به عزرائیل دستور می‌دهد که روح آن سه فرشته مقرب درگاهش را قبض کند. سپس خداوند می‌فرماید: «چه کسی مانده‌است؟» و عزرائیل جواب می‌دهد: «بندهٔ ضعیف و مسکین تو، عزرائیل.» در این هنگام از طرف خدا خطاب می‌رسد: «بمیر ای ملک الموت.»؛ سپس عزرائیل صیحه‌ای می‌زند که اگر این صیحه را مردم پیش از مرگ می‌شنیدند در اثر آن می‌مردند. وقتی تلخی مرگ در کامش پدیدار می‌شود، می‌گوید: «اگر می‌دانستم جان کندن این مقدار سخت و تلخ است همانا در این باره با مؤمنین مدارا می‌کردم.» در این هنگام خداوند خطاب می‌کند: «ای دنیا، کجایند پادشاهان و فرزندانشان؟ کجایند ستمگران و فرزندانشان؟ کجایند ثروت اندوزانی که حقوق واجب خود را ادا نکردند؟ امروز پادشاهی عالم از آن کیست؟» ولی هیچ‌کس پاسخ نمی‌دهد. آن گاه خداوند، خود می‌فرماید: «اللهُ الواحدُ القهار» که پادشاهی از آن خداوند یگانه و قهار است. ‌ https://eitaa.com/samen_meraj 🪴🌳🌞🌿🪴🌳🌞🌿
🎀سیاست های زنانه🎀👠 ❣ : ⛔️زن نبايد همه کارها را انجام دهد:⛔️ ❣زماني که مسئوليت پذيري يکي از زوجين بيشتر از ديگري باشد، طرف مقابل به وظايف خود عمل نمي کند؛ مثلا وقتي مردي مي بيند همسرش تمام کارها را انجام مي دهد، کم کم از زير بار مسئوليت شانه خالي و سعي مي کند تا جايي که امکانش هست تمام کارها را به همسر خود واگذار کند. بنابراين زن ها نبايد همه کارها را به عهده بگيرند. ❣وظايف يکديگر را انجام ندهيد : گاهي اوقات زن يا مرد هميشه، تمام وظايف يکديگر را انجام مي دهند چون فکر مي کنند طرف مقابل شان به درستي نمي تواند آن کار را انجام دهد. معمولا اين نوع زندگي ها به جابه جايي نقش هاي زن و شوهر منجر مي شود؛ براي مثال، ممکن است مردي به زنش بگويد: «تو که کار مي کني، درآمد هم داري، بايد پرداخت اجاره خانه را تقبل کني» يکي از نکاتي که در ارتباط با مسئوليت طرفين بايد رعايت شود، اين است که مواظب باشيم کمک ما در ذهن همسرمان، جابه جايي نقش تلقي نشود. اين مسئله خيلي مهم است و بايد از ابتدا به صورت شفاف آن را مطرح کنيم. 🧚‍♂🧚‍♂🧚‍♂🧚‍♂🧚‍♂🧚‍♂🧚‍♂ https://eitaa.com/samen_meraj