🔆 #پندانه
🔻به اثر تصاعدی استمرار و پيوستگی عبارات تاكيدی توجه کنید
▫️در ادبيات فارسی داريم:
▪️اندک اندک به هم شود بسيار
▪️دانه دانه است غله در انبار
🔹در رياضيات هم فصلی داريم به نام تصاعد و لگاريتم كه میگويد اگر روزی تصميم بگيريد با يک تومان (فقط ۱۰ ريال!) پساندازی را شروع كنيد و هر روز آن را دو برابر كنيد؛ بعد از يک ماه يک ميليون تومان و بعد از يك سال بيش از هفت ميليارد تومان پسانداز خواهيد داشت!
🔸واقعاً متعجب خواهيد شد!
🔹اما "دارن هاردی" صاحب مجله موفقيت در آمريكا این اثر را به نام "اثر مركب" ناميد.
🔸اين قانون در تمام ابعاد زنگی جاريست اگر روزی يک قاشق برنج كمتر بخوريد و چند دانه برنج خام آن را در يك كيسه جداگانه بريزيد، پس از يک سال، مصرف دو سال ديگر برنج ذخيره كردهايد!
🔹اگر روزی يک دقيقه تمرين كششی انجام دهيد بعد از سه ماه، بدنی به نرمی ژيمناستيکكاران خواهيد داشت.
🔸اگر شبی يک صفحه كتاب مربوط به شغل يا علايقتان بخوانيد بعد از دو سال به اندازه يک دكترای تخصصی سواد خواهيد داشت.
▫️رهرو آن نيست گهی تند و گهی خسته رود
▫️رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود!
🔸عبارات تاكيدی هم همين كار را با سلامت جسم و روان شما خواهند كرد؛ تا يكی دو ماه اثر قابل توجهی نشان نمیدهند اما بعد از ۶ ماه اثر شگفتانگيزشان پديدار میشود و در تمام ابعاد زندگی شما متجلی خواهد شد.
🔺 من هر روز يك قدم كوچک به جلو برميدارم، يک ريال پسانداز، يک دقيقه ورزش، يک قاشق غذا كمتر، يک كلمه محبتآميز بيشتری به اطرافيانم به زبان میآورم.
@samen_meraj
💠▫️سنگ حسرت
⇦•گروهی در حال عبور از غار تاریکی بودند که سنگهایی را زیر پایشان احساس کردند. بزرگشان گفت:
اینها سنگ حسرتند. هرکس بردارد حسرت می خورد، هر کس هم برندارد باز هم حسرت می خورد. برخی گفتند پس چرا بارمان را سنگین کنیم؟ برخی هم گفتند ضرر که ندارد مقداری را برای سوغاتی بر می داریم.
⇦•وقتی از غار بیرون آمدند فهمیدند که غار پر بوده از سنگهای قیمتی و الماس. آنهایی که برنداشته بودند حسرت خوردند و بقیه هم حسرت خوردند که چرا کم برداشتند.
⇦•زندگی هم بدین شکل است، اگر از لحظات استفاده نکینم حسرت می خوریم و اگر استفاده کنیم باز هم حسرت میخوریم که چرا کم. پس تلاشمان را بکنیم که هرچه بیشتر از این لحظات استفاده کنیم.
⇦•کسی که در دنیا صلوات زیاد بفرستد در قیامت جزو کسانی است که حسرت کمتر می خورد.
@samen_meraj
#چسب_دوقلو
👈 اعتراضهای اشتباهی
💥 بعضیها در چنگِ امیالشان اسیرند!
- اگر غذایی باب میلشان نبود، بسرعت اعلام میکنند!
- اگر کادویی مورد پسندشان نبود، نحوهی تشکرشان فرق میکند!
در جمع خانواده و دوستان، همه مجبورند با میل ایشان انتخاب کنند و ....
✘ این افراد، برای کسی نه محلّ امن هستند، نه محلّ جذب و نه محل عشق!
زیرا اینان در بند میل و خودخواهی خویشند، نه دربند جلب رضایت خدا.
※ منبع؛ کارگاه ارتباط موفق
@samen_meraj
#یک_داستان_یک_پند
✍یکی از علماء نقل میکند، در اصفهان وارد باغ دوستی شدیم که پیرمردی باغبان آن بود که سیمای بسیار زیبا و نورانی داشت. صاحب باغ او را بسیار تفقد و احترام مینمود. گفت: من هر وقت بیمار میشوم دعای این پیرمرد مرا شفا میدهد. نزدیک شدم به پیرمرد و گفتم: «وقتی این مرد بیمار میشود چه میگویی که خدا شفایش میدهد؟» پیرمرد گفت: «در دل شب، در نماز شب، دو رکعت نماز میخوانم و دست به دعا برمیدارم و میگویم: خدایا! تو رَزَّاق هستی و این مرد واسطۀ رزق تو برای من و اهل و عیال من است. او را عمری ده و از بلا دورش کن! چون با مرگ او، من و خانوادهام به دردسر میافتیم؛ پس از فضل و کَرمت این دردسر را بر ما راضی نشو.»
📌انسان اگر واسطۀ رزق کسی شود، قطعاً دعای خیر آن فرد در صحت و عافیت و دفع بلا و طول عمر این واسطِ رزق، تأثیر دارد. حال این واسطِ رزق شدن، میتواند یا به وسیلۀ اشتغال و یا دادن صدقۀ مرتب و منظم بر ناتوانی باشد.
@samen_meraj
پر میشه
همه جا
از یادت
از نامت
از حضورت
بالاخره یه روز میای
دنیا اینجوری نمیمونه....
جهت تعجیل در ظهور #امام_زمان صلوات
اللهم عجل لولیک الفرج
🌹@samen_meraj
گاهےگمان نمےکنےولےمےشود
گاهے نمےشود که نمےشود
گاهےهزار دعا بیاجابتست
گاهےنگفته قرعه به نام تو مےشود
پس امیدت به خـــــدا باشد
@samen_meraj
🌺به نام خدا🌺
◀️#پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
💠دعاء الأخ لأخیه بظهر- الغیب لا یردّ💠
❤️دعائى که برادر پشت سر برادر خود کند، ردشدنى نیست.❤️
📚 #نهج_الفصاحه،ح۱۵۶۲ 🍃
◀️شاید این جمله ی "التماس دعا" خیلی عادی شده باشد و هنگام خداحافظی این جمله را می گوییم به طور عادت... اما نباید از این مطلب هم غافل بشویم که دعای دوست برای ما، شاید خیلی تاثیرش بیشتر از دعای خودمان برای خودمان باشد...
◀️در روایتی هم آمده است خداوند فرمودند:با زبانی دعا کنید که با آن گناه نکرده اید. سوال شد چگونه چنین چیزی ممکن است؟ فرمودند:شما برای دیگران دعا کنید و دیگران برای شما دعا کنند، چون شما با زبان دیگران گناه نکرده اید...
◀️ پس بیاید برای هم دعا کنیم،خصوصا برای شفای همه بیماران
@samen_meraj
✨﷽✨
🌹چند نوع حیا داریم؟
❶ حیا از خداوند، که آگاه و بصیر است.
حیا از پیامبر (ص) که اعمال ما بر او عرضه می شود.
❷ حیا از فرشتگان، که کارهای نیک و بد ما را
می نویسند.
❸ حیا از خودمان
❹ حیا از مردم و همسایگان و افراد دیگر.
✍وقتی خدا را حاضر و ناظر بر اعمال خویش بشناسیم و هیچ جایی را خلوت ندانیم و باور کنیم که در محضر او پیدا و پنهان، روز و شب و ...فرقی ندارد و علم او بر همه چیز و همه کس، محیط است.
این شناخت، عامل مهمّی در بازداشتن بندگان
از خلافها و معصیت هاست. وقتی ما به خاطر
حفظ آبروی خویش، در نزد دیگران کار بد نمی کنیم، چگونه راضی می شویم که آبرویمان نزد خدا برود؟ مگر او نمی بیند؟
📖قرآن می فرماید:
«اَلَم یَعلَم بِاَنَّ اللهَ یَری؟»
آیا نمی دانست که خداوند، می بیند؟
هر چه حیا و شرم انسان بیشتر باشد،
گناهش کمتر خواهد شد....
📚حکمت های کاظمی،جواد محدثی
@samen_meraj
#بازی_کودک
🌸✨امام کاظم ؏ ؛
کسانی در بزرگسالی عجول شتابزده
و بیظرفیت هستند که در کودکی
به اندازه کافی بازی نکردهاند✨
📚 مجلسی ۶۰/۳۶۲
@samen_meraj
✨﷽✨
#داستان_کوتاه
✍گوزنی بر لب آب چشمه ای رفت تا آب بنوشد.
عکس خود را در اب دید، پاهایش در نظرش باریک و اندکی کوتاه جلوه کرد. غمگین شد. اما شاخ های بلند و قشنگش را که دید شادمان و مغرور شد. در همین حین چند شکارچی قصد او کردند.
گوزن به سوی مرغزار گریخت و چون چالاک میدوید، صیادان به او نرسیدند. اما وقتی به جنگل رسید، شاخ هایش به شاخه درخت گیر کرد و نمیتوانست به تندی بگریزد. صیادان که همچنان به دنبالش بودند سر رسیدند و او را گرفتند. گوزن چون گرفتار شد با خود گفت: دریغ پاهایم که ازآنها ناخشنود بودم نجاتم دادند،اما شاخ هایم که به زیبایی آن ها می بالیدم گرفتارم کردند !
☘چه بسا گاهی از چیزهایی که از آنها ناشکر و گله مندیم، پله ی صعودمان باشد. و چیزهایی که در رابطه با آنها مغروریم مایه ی سقوطمان باشد
@samen_meraj
✍ در دستگاهِ خدا، عزّت و مقام، به 'نسب و سبب' نیست!
باید شبیهترین باشی، نزدیکترین، خاصترین و خالصترین ...
✦ آنقدر که تو را تَمامِ ولی اَت بنامند...
نه از سوی این و آن ...
که خدایی علی علیهالسلام را تمامِ "اول شخص عالم خلقت" مینامد که بر تمام او احاطه دارد.
☜ در دستگاه خدا، حتی
- خیالِ خطر کردن برایِ ولی
- خیال ماندن در کنارِ ولی
- خیال دویدن برای برداشتن بارِ ولی
- خیال فدا شدن برای ولی را هم به کسی نمیدهند مگر آنکه صدقش را در جان او ببینند.
[ علی علیهالسلام کجای قلهی دنیا ایستاده، که قرآن او را نَفْسِ نبی، تمامِ نبی... میخوانَد؟ ]
✦ شاید خدا در لیلهالمبیت تصمیم میگیرد علی را نَفْسِ نبی بنامد و در مباهله از آن رونمایی میکند ! شاید ....
| ویژه روز #مباهله |
※ طرح: استدیو "انسان تمام"
@samen_meraj
✍ماجرای توسعه حرم مبارک
حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام
به دستور امام زمان (ع)
و شرح حال مرجع بزرگ که لباس ساده کارگری
بر تن داشت و فرمایش بسیار زیبایی از عارف
کبیر شیعه "آیت الله سید علی قاضی"
یا صاحب الزمان
شاه عباس صفوی، پادشاه مقتدر ایرانزمین، در راستای سیاستهای مذهبی در مقابله با حکومت عثمانی، به شیخ_بهایی دستور میدهد که ضمن طراحی نقشهٔ مدرن شهر نجف_اشرف، طرح معماری کامل حرم مولیالموحدین حضرت_علی (ع) را با دقت اجرا نموده و خود نیز مدیریت پروژه را عهدهدار شود... این پروژهٔ بزرگ مستلزم تخریب دهها مسجد و حسینهٔ کوچک و بزرگ بوده که در اطراف ساختمان ساده و قدیمی حرم امام_علی(ع) قرار داشتهاند. هیچکدام از مراجع و علمای بزرگ نجف، اذن تخریب مساجد و توسعهٔ حرم را نمیدهند، لذا شیخ بهایی پس از تحقیق، به این نتیجه میرسد که تمام مراجع و علمای نجف، تابع رأی و نظر علامه بزرگ (مقدس_اردبیلی) میباشند و لذا هرچه او بگوید همه تبعیت خواهند کرد. شیخبهایی به نزد ایشان رفته و ضمن توضیح، و ادلهٔ دقیق از مقدس اردبیلی تقاضای اذن شرعی مینماید. علامه مقدس اردبیلی که از جو حاکم بر نجف بخوبی آگاهست، از شیخ بهایی فرصتی یکروزه میخواهد تا از ارباب اذن تکلیف کند... فردا صبح که شیخ بهایی برای پاسخ میرود، پس از کوبیدن بر درب منزل مقدس اردبیلی، به ناگاه پیرمردی ساده را مشاهده میکند که در عین کهولت سن، و بدون توجه به جایگاه عظیم مرجعیت، لباس کارگری پوشیده، و بیل و کلنگ در دست به سمت حرم امیرالمومنین علی(ع) رهسپار میشود... مردم که از موضوع اطلاع مییابند با شادمانی پشت سر ایشان به راه افتاده و جمعیتی انبوه از مردم و علماء بزرگ اسلام، با لباس کار و ابزار کارگری مشغول به مرمت و توسعهٔ صحن و سرای علی(ع) میشوند. مرحوم آیت_الله_قاضی فرمودهاند اگر ٱن روز در نجف بودم، جلوتر از علامه مقدس اردبیلی حرکت میکردم، از ایشان پرسیدند چرا؟! پاسخ فرمود: برای آنکه سنگریزهها و خاشاک را از جلوی پای مقدس اردبیلی پاک کنم.
📙منبع: برگرفته و اقتباس از کتاب عطش صفحه 207
@samen_meraj