eitaa logo
#ثامن_معراج‌(۸)
187 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
4.6هزار ویدیو
82 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 👈 یک صبر کن و هزار افسوس مخور 🌴پادشاهی بود که همه چیز داشت، اما بچه نداشت. سال های سال بود که ازدواج کرده بود، اما خدا به او و همسرش فرزندی نداده بود. این پادشاه ، عادل و با انصاف بود. مردم کشورش، دوستش داشتند. به همین دلیل همه دست به دعا برداشتند و از خدا خواستند که به او یک بچه بدهد. 🌴خدای مهربان دعای مردم را مستجاب کرد و یک روز خبر در همه جا پیچید که خدا به پادشاه یک پسر داده است. همه از شنیدن این خبر خوشحال شدند. در سال هایی که پادشاه بچه نداشت، سرش را به یک راسوی خوشگل گرم می کرد. راسویی که پادشاه داشت، یک حیوان تربیت شده بود هزار جور پشتک و وارو می زد و کمی از غم بی فرزندی پادشاه و زنش کم می کرد. 🌴فرزند پادشاه، دایه و خدمتکار داشت. همه مواظب بودن که او به خوبی رشد کند و بزرگ شود. بر حسب اتفاق یک روز ظهر که دایه های فرزند پادشاه از خستگی خوابشان برده بود، مار بزرگ و خطرناکی از میان باغ قصر پادشاه خزید و خزید تا به پنجره ی اتاق پسر پادشاه رسید. مار، آرام آرام وارد اتاق شد و یک راست رفت به طرف گهواره ی پسرپادشاه. 🌴راسو که همان دور و برها در حال بازی بود، خزیدن مار را دید و پیش از آن که مار به بچه آسیبی بزند، به روی مار پرید. جنگ همیشگی مار و راسو شروع شد. راسو کمر مار را گرفت و آن قدر به این طرف و آن طرف کوبید تا توانست مار را از پا در آورد. 🌴از صدای جنگ و جدال مار با راسو، خدمتکار مخصوص پسر پادشاه از خواب پرید. چه دید؟ مار مرده را که روی گهواره ی کودک افتاده بود، ندید، اما تا چشمش به راسو افتاد که با دهان خونین از توی گهواره ی بچه بیرون می آید، جیغی کشید و فریاد زد و گفت: «ای وای! راسوی حسود بچه ی پادشاه را خورد!» 🌴با داد و فریاد زن خدمتکار، همه به اتاق بچه دویدند و آن ها هم راسو را در حالی که دهانش خون آلود بود، دیدند. پادشاه هم با خشم و غضب از راه رسید، داد و فریادها و گریه و زاری ها را که دید و شنید، شمشیر کشید و راسوی بیچاره را به دو نیم کرد. بعد هم در حالی که مثل همسرش به سرش می زد و گریه می کرد، به سر گهواره ی فرزندش رفت. همه ی اطرافیان پادشاه هم گریه کنان به طرف گهواره رفتند. 🌴چه دیدند؟ چیزی که باور نمی کردند. بچه زنده بود و می خندید. ماری تکه پاره شده هم روی او افتاد بود. همه انگشت به دهان و حیرت زده ماندند و فهمیدند که راسو نه تنها حسودی نکرده، بلکه جانش را به خطر انداخته است تا بچه ی بی گناه را از نیش مار نجات بدهد. 🌴پادشاه از این که بدون جست و جو و پرسش، جان دوست دوران تنهایی اش را گرفته بود، غمگین و پشیمان شد. ولی چه فایده که پشیمانی سودی نداشت و راسوی باوفا را زنده نمی کرد. از آن روز به بعد، پادشاه برای از دست دادن راسو افسوس می خورد و به اطرافیانش می گفت: 👌یک صبر کن و هزار افسوس مخور. @samen_meraj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این لحظات را از دست ندهید. امشب، شب ولادت امام حسن مجتبی علیه‌الصلاةوالسلام و فردا روز ولادت ایشان است. انسانهای زرنگ، این لحظات و فرصتها را از دست نمی‌دهند. بار خودشان را از همین لحظات می‌بندند. امضای را از همین الآن می‌گیرند، به شب قدر موکول نمی‌کنند که با عجز و انابه بگیرند. از همین الآن خدای تعالی در میهمانی خود، نماینده‌ای را با چکهای سفید امضاء وارد می‌کند، امام حسن مجتبی علیه‌الصلاةوالسلام که جان همه‌ی ما به قربان ایشان باد، ایشان از جمله امامانی است که چک مبلغ‌دار نمی‌دهد، چک سفید امضاء می‌دهد، به همین دلیل، خدای تعالی او را در نیمه‌ی ماه رمضان قرار داده است که اگر شما در این پانزده روز، نتوانستید کاری انجام دهید و عقب ماندید، از این به بعد با آمدن امام مجتبی علیه‌الصلاةوالسلام، هیچ عذری نداشته باشید. همه‌ی کارهای خود را انجام دهید، بار خود را برای ، آماده و مهیّا بسته باشید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❁﷽❁ 💖 السلام💖 🌺 روحم پرید ، سوے تو و یاڪریم شد 🌸🍃 در زیر سایہ‌ے ڪَرم تو مقیم شد 🌺 ماه‌صیام ، یڪ‌رمضان بود و‌بس،ولے 🌸🍃 توآمدے درآن ،رمضان‌الڪریم‌شد 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @samen_meraj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
35.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
غوغای فیلم سخنرانی مهران رجبی درباره ولی فقیه 🌸 درود به غیرت و شرفش 👌 واقعا دلائل مستدل و زیبایی را بیان میکند. آفرین و صدها آفرین بر آقای مهران رجبی هنرمند غیرتمند . درد بلات بخوره تو سر اونایی که نون دین و امام زمان را میخورند اما به این اندازه هم از ولی فقیه هنر دفاع کردن را ندارند این کلیپ را در همه کانال ها و شبکه های مجازی منتشر کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ وقت آن رسیده که با واقعیت آشنا شوید... 🔻 ناامن‌ترین کشور دنیا برای زن‌ها! 🔻 رتبه اول دنیا در به زن‌ها! 🔻 کدام کشور رتبه اول جهان در تولید و استفاده از فیلم‌های مستهجن است؟ 🔻 و افراد دنیا در کدام کشور ساکنند؟! 🔻 کشور دنیا!! 🔻 کشوری که رتبه‌دار است! 🔻 رتبه پنجم سرطان در دنیا! 🔹 برشی از سخنرانی انتشار به مناسبت فرمایشات مقام معظم رهبری در رابطه با 🎥 💞https://eitaa.com/samen_meraj
نسبت به محیط بی تفاوت نباشیم... داستان: موشی ، در خانه صاحب مزرعه‌ای ، ماری را دید .به گاو و گوسفند و مرغ خبر داد. همه گفتند، به ما ربطی ندارد مشکل توست. مار، در تله افتاد و زن صاحب مزرعه را گزید.مرغ را سر بریدند و سوپ درست کردند.گوسفند را برای عیادت کنندگان سر بریدند. پس از چند روز زن صاحب خانه فوت کرد و گاو را ، برای مراسم ترحیم کشتند.در این مدت موش از سوراخ دیوار نگاه می کرد و به مشکلی که به دیگران ربطی نداشت فکر می کرد... بله خداوند هم در قرآن می فرماید إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِم انگار رسم شده مذهبی ها، هیئتی ها و حتی انقلابی ها گوشه ای بنشینند و فقط بگویند چرا وضع اینطور است. ولی آنجایی که باید قدمی از قدم بردارند همه کار دارند! @samen_meraj •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از خبر 20:20
نامه کشف‌شده در محل فوت مرحوم پوراحمد چه بود؟ دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان گیلان: 🔹نوشته‌ای که همراه مرحوم پوراحمد کشف شده، نوشته‌ای کاملا شخصی، خصوصی و خانوادگی است. 🔹عدم‌انتشار تصاویر دل‌نوشته‌های خانوادگی و خصوصی پوراحمد در بخشی از وصیت‌نامه وی مورد تاکید قرار گرفته است. 🔹مرحوم پوراحمد در انتهای این نامه تاکید کرده به غیر از خانواده‌اش کسی از محتوای نامه باخبر نشود و باتوجه به اینکه خانواده مرحوم از محتوای نامه مطلع هستند در صورت صلاح‌دید محتوای آن را منتشر خواهند کرد. خبر20:20🔻 https://eitaa.com/khabarr2020 https://eitaa.com/khabarr2020
🕊🥀 شهیدی‌که‌برای‌آب‌نامه‌ می‌نوشت! 😔 شهید غواص، یوسف قربانی در این دنیای فانی هیچکس را ندارد در ۶ ماهگی پدرش را در ۶ سالگی مادرش را در ۸ سالگی مادر بزرگش را و برادرش را هم در سانحه رانندگی از دست داد... زمان شهادتش هم غریبانه دفنش می کنند🖤🥀 🔹همرزم یوسف می‌گوید: هر روز می‌دیدم یوسف گوشه‌ای نشسته و نامه می‌نویسد با خودم می‌گفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه می‌نویسد؟ آن هم هرروز؟ یک روز گفتم یوسف نامه‌ات را پست نمی‌کنی؟ دست مرا گرفت و کنار ساحل اروند برد نامه را از جیبش در آورد، پاره کرد و داخل آب ریخت چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه می‌نویسم ، کسی را ندارم که..😭 🔸بیاییم برایش ، پدری ، مادری ، برادری و خواهری کنیم و به هرکس که میتوانیم ارسال کنیم تا سِیلی از فاتحه و صلوات به روح مطهرش هدیه کنیم. تا ابد مدیون شهداییم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دختری که عمدا سرود جشن تکلیف را خراب کرد برای یک نفر .... زن و زندگی و آزادی را در این قصه ببینید و بشنوید
📚 👈 مادر قهرمان 🌴ادیسون به خانه بازگشت یادداشتی به مادرش داد، گفت: این را آموزگارم داد گفت فقط مادرت بخواند، مادر در حالی که اشک در چشمان داشت برای کودکش خواند: فرزند شما یک نابغه است واین مدرسه برای او کوچک است آموزش او را خود بر عهده بگیرید. 🌴سالها گذشت مادرش درگذشت. روزی ادیسون که اکنون بزرگترین مخترع قرن بود در گنجه خانه خاطراتش را مرور می کرد برگه ای در میان شکاف دیوار او را کنجکاو کرد آن را درآورده و خواند، نوشته بود: کودک شما کودن است از فردا اورا به مدرسه راه نمی دهیم. 🌴ادیسون ساعت ها گریست و در خاطراتش نوشت: توماس ادیسون کودک کودنی بود که توسط یک مادر قهرمان نابغه شد. @samen_meraj
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🍃🌼 🌸 ✨ رازت را به کسی مگو ✨ در یک دهکده ای دور افتاده دو تا دوست زندگی می کردند. یکی از اونها جانسون و دیگری پیتر بود. این دو تا از کودکی با هم بزرگ شده بودند. آنقدر این دو دوست رابطه خوبی با هم داشتند که نصف اهالی دهکده فکر می کردند که ِاین دو نفر با هم برادرند. با این حال که هیچ شباهتی به هم نداشتند. اما این حرف اهالی نشان از اوج محبتی بود که بین این دو نفر وجود داشت. همیشه پیتر و جانسون راز دلشون رو به همدیگه می گفتند و برای مشکلاتشون با همدیگه همفکری می کردند و بالاخره یه راه چاره براش پیدا می کردند. اما اکثر اوقات جانسون این مسائل رو بدون اینکه پیتر بدونه با دوستای دیگه اش در میان می گذاشت. وقتی پیتر متوجه این کار جانسون می شد ناراحت می شد اما به روش هم نمی آورد. چون آنقدر جانسون رو دوست داشت که حاضر نبود حتی برای یک دقیقه تلخی این رابطه رو شاهد باشه. به خاطر همین احترام جانسون رو نگه می داشت و باز هم مثل همیشه با اون درد دل می کرد. سالها گذشت و پیتر ازدواج کرد و رفت سر خونه زندگیش، اما این رابطه همچنان ادامه داشت و روز به روز عمیق تر می شد. یه روز پیتر می خواست برای یه کار خیلی مهم با خانواده اش بره به شهر. به خاطر همین اومد و به جانسون گفت من دارم می رم به طرف شهر، اما اگه امکان داره این کیسه پول رو توی خونت نگهدار تا من از شهر برگردم. جانسون هم پول رو گرفت و رفیقش رو تا دروازه خروجی بدرقه کرد. وقتی داشت به خونه برمی گشت، سر راه رفت پاتوق خودش و شروع کرد با دوستاش تفریح کردن. هوا دیگه داشت کم کم تاریک می شد و جانسون با دوستاش می خواست خداحافظی کنه. اما دوستاش گفتن هنوز که زوده چرا مثل هر شب نمی ری؟ اونم گفت که پولهای پیتر توی خونست و باید زودتر بره خونه و از پولها مراقبت کنه. خلاصه خداحافظی کرد و رفت. وقتی رسید خونه سریع غذاشو خورد و رفت توی اتاقش. پولها رو هم گذاشت توی صندوقش و گرفت تخت تخت خوابید. بی خبر از اتفاقی که در انتظارش بود. بله درست حدس زدید. چند نفر شبونه ریختن توی خونه و پولها رو با خودشون بردند! جانسون صبح که از خواب بیدار شد متوجه این موضوع شد و از ناراحتی داشت سکته می کرد! تمام زندگیش رو هم اگه می فروخت نمی تونست جبران پولهای دزدیده شده رو بکنه. از ناراحتی لب به غذا هم نزد. دم دمای غروب بود که دید صدای در میاد. در رو که باز کرد دید پیتر اومده تا پولها رو با خودش ببره. وقتی جانسون ماجرا رو براش تعریف کرد، پیتر به جای اینکه ناراحت بشه و از دست جانسون عصبانی باشه، شروع کرد به خندیدن و گفت می دونستم، می دونستم که بازم مثل همیشه نمی تونی جلوی زبونت رو بگیری. اما اصلاً نترس. چون من فکرشو می کردم که این اتفاق بیافته. به خاطر همین چند تا سکه از آهن درست کردم و توی اون کیسه ریختم و اصل سکه ها رو توی خونه خودم نگه داشتم و چون می دونستم که کسی از این موضوع با خبر می شه و تو به همه می گی که سکه ها پیش تو بوده، خونه من امن تر از تو بود. الآن هم اصلاً نگران و ناراحت نباش شاید از دست من و این رفتارم ناراحت بشی، اما این درسی برات می شه که همیشه مسائلی رو که دیگران با تو در میون می گذارند توی قلبت محفوظ نگه داری و به شخص ناشناسی راز دلت رو بازگو نکنی.
سلام و ادب باتوجه به ممنوعیت ارائه خدمات به کشف حجاب کنندگان، درصورت مشاهده این موضوع در ادارات دولتی، واحد های صنفی، مراکز درمانی و... (بدون ایجاد هرگونه حساسیت) تصویر، نام و آدرس محل خدمت رسانی و فرد کشف حجاب کننده جهت برخورد با خاطیان امر به آی دی ستاد خبری سازمان اطلاعات سپاه استان اصفهان ارسال نمایید‌. @st_114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 افزایش قیمت بنزین در دستور کار دولت و مجلس نیست ▪️اوجی در جمع خبرنگاران:بار‌ها اعلام شده است که هیچ‌گونه افزایش قیمت بنزین در دستور کار دولت، وزارت نفت و مجلس نیست. ▪️پارسال ۲۰۳ میلیون بشکه نفت بیش از ۱۳۹۹ و ۹۰ میلیون بیش از سال ۱۴۰۰ فروختیم و تقریباً ۹۰ درصد تکالیف بودجه‌ای خود را عمل کردیم. ▪️در تعطیلات نوروزی در هیچ یک از چهار هزار و ۴۰۰ جایگاه بنزین در سراسر کشور مشکل کمبود بنزین نداشتیم.