eitaa logo
ثامن فانوس(حلقه صالحین طرح شهید بهنام محمدی )
911 دنبال‌کننده
24.8هزار عکس
11.2هزار ویدیو
327 فایل
کانال معرفتی و تربیتی دوستان بهنامی نو+جوان+بهشتی ارتباط با ادمین 👇👇 @abasaleh14
مشاهده در ایتا
دانلود
ان شاءالله ۵ شنبه جهت شفای بیماریهای روحی و جسمی روزه میگیریم
✅ این جوان پارس آبادی چند روزیه که از جیب خودش مواد ضد عفونی تهیه میکنه و شب تا صبح اماکن عمومی شهرش رو ضدعفونی بلاخره کرونا پیش این همه معرفت و مهربانی ملت ایرانی شرمنده خواهد شد...
✍️ 💠 و صدای عباس به‌قدری بلند بود که حیدر شنید و ساکت شد. احساس می‌کردم فکرش به‌هم ریخته و دیگر نمی‌داند چه کند که برای چند لحظه فقط صدای نفس‌هایش را می‌شنیدم. انگار سقوط یک روزه و و جاده‌هایی که یکی پس از دیگری بسته می‌شد، حساب کار را دستش داده بود که به‌جای پاسخ به هشدار عباس، قلب کلماتش برای من تپید :«نرجس! یادت نره بهم چه قولی دادی!» 💠 و من از همین جمله، فهمیدم فاتحه رسیدن به را خوانده که نفسم گرفت، ولی نیت کرده بودم دیگر بی‌تابی نکنم که با همه احساسم خیالش را راحت کردم :«منتظرت می‌مونم تا بیای!» و هیچکس نفهمید چطور قلبم از هم پاشید! این انتظار به حرف راحت بود اما وقتی غروب رسید و در حیاط خانه به جای جشن عروسی بساط تقسیم آرد و روغن بین مردم محله برپا بود تازه فهمیدم درد جدایی چطور تا مغز استخوانم را می‌سوزانَد. 💠 لباس عروسم در کمد مانده و حیدر ده‌ها کیلومتر آن طرف‌تر که آخرین راه دسترسی از هم بسته شد و حیدر نتوانست به آمرلی برگردد. آخرین راننده کامیونی که توانسته بود از جاده کرکوک برای عمو آرد بیاورد، از چنگ گریخته و به چشم خود دیده بود داعشی‌ها چند کامیون را متوقف کرده و سر رانندگان را کنار جاده بریده‌اند. 💠 همین کیسه‌های آرد و جعبه‌های روغن هم دوراندیشی عمو و چند نفر دیگر از اهالی شهر بود تا با بسته‌شدن جاده‌ها آذوقه مردم تمام نشود. از لحظه‌ای که داعش به آمرلی رسیده بود، جوانان برای در اطراف شهر مستقر شده و مُسن‌ترها وضعیت مردم را سر و سامان می‌دادند. 💠 حالا چشم من به لباس عروسم بود و احساس حیدر هر لحظه در دلم آتش می‌گرفت. از وقتی خبر بسته شدن جاده کرکوک را از عمو شنید، دیگر به من زنگ نزده بود و خوب می‌فهمیدم چه احساس تلخی دارد که حتی نمی‌تواند با من صحبت کند. احتمالاً او هم رؤیای را لحظه لحظه تصور می‌کرد و ذره ذره می‌سوخت، درست مثل من! شاید هم حالش بدتر از من بود که خیال من راحت بود عشقم در سلامت است و عشق او در داعش بود و شاید همین احساس آتشش زده بود که بلاخره تماس گرفت. 💠 به گمانم حنجره‌اش را با تیغ بریده بودند که نفسش هم بریده بالا می‌آمد و صدایش خش داشت :«کجایی نرجس؟» با کف دستم اشکم را از صورتم پاک کردم و زیرلب پاسخ دادم :«خونه.» و طعم گرم اشکم را از صدای سردم چشید که بغضش شکست اما مردانه مقاومت می‌کرد تا نفس‌های خیسش را نشنوم و آهسته زمزمه کرد :«عباس میگه مردم می‌خوان کنن.» به لباس عروسم نگاه کردم، ولی این لباس مقاومت نبود که با لب‌هایی که از شدت گریه می‌لرزید، ساکت شدم و این‌بار نغمه گریه‌هایم آتشش زد که صدای پای اشکش را شنیدم. 💠 شاید اولین بار بود گریه حیدر را می‌شنیدم و شنیدن همین گریه غریبانه قلبم را در هم فشار داد و او با صدایی که به‌سختی شنیده می‌شد، پرسید :«نمی‌ترسی که؟» مگر می‌شد نترسم وقتی در محاصره داعش بودم و او ترسم را حس کرده بود که آغوش لحن گرمش را برایم باز کرد :«داعش باید از روی جنازه من رد شه تا به تو برسه!» و حیدر دیگر چطور می‌توانست از من حمایت کند وقتی بین من و او، لشگر داعش صف کشیده و برای کشتن مردان و تصاحب زنان آمرلی، لَه‌لَه می‌زد. 💠 فهمید از حمایتش ناامید شده‌ام که گریه‌اش را فروخورد و دوباره مثل گذشته مردانه به میدان آمد :«نرجس! به‌خدا قسم می‌خورم تا لحظه‌ای که من زنده هستم، نمی‌ذارم دست داعش به تو برسه! با دست (علیه‌السلام) داعش رو نابود می‌کنیم!» احساس کردم از چیزی خبر دارد و پیش از آنکه بپرسم، خبر داد :«آیت‌الله سیستانی حکم داده؛ امروز امام جمعه اعلام کرد! مردم همه دارن میان سمت مراکز نظامی برای ثبت نام. منم فاطمه و بچه‌هاشو رسوندم و خودم اومدم ثبت نام کنم. به‌خدا زودتر از اونی که فکر کنی، محاصره شهر رو می‌شکنیم!» 💠 نمی‌توانستم وعده‌هایش را باور کنم که سقوط شهرهای بزرگ عراق، سخت ناامیدم کرده بود و او پی در پی رجز می‌خواند :«فقط باید چند روز مقاومت کنید، به مدد (علیه‌السلام) کمر داعش رو از پشت می‌شکنیم!» کلام آخرش حقیقتاً بود که در آسمان صورت غرق اشکم هلال لبخند درخشید. نبض نفس‌هایم زیر انگشت احساسش بود و فهمید آرامم کرده است که لحنش گرم‌تر شد و هوای به سرش زد :«فکر می‌کنی وقتی یه مرد می‌بینه دور ناموسش رو یه مشت گرگ گرفتن، چه حالی داره؟ من دیگه شب و روز ندارم نرجس!» و من قسم خورده بودم نگذارم از تهدید عدنان باخبر شود تا بیش از این عذاب نکشد... ✍️نویسنده:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽❣ ❣﷽ سلام بر تو ای مولایی که حقیقت دین از قلب نازنین تو می تراود... سلام بر تو و بر روزی که از جانب خدا بسوی اسرار زمین هدایت می‌شوی @fanos25
پادگان دوکوهه ... ساعت ۲ نصف شب بود ؛ خیر سرم داشتم میرفتم نمازشب بخونم رفتم سمت دستشویی برای تجدید وضو دیدم صدای خس خس میاد ... ۴ تا توالت از حدود ۲۵ تا رو شسته بود رفته بود سراغ پنجمی ... کنجکاو شدم که این آدم مخلص کیه؟! پشت دیواری قایم شدم ، اومد بیرون و چندلحظه‌ای سرش رو گرفت روبه آسمان نور ماه افتاد رو صورتش ... تعجب کـردم باورم نمی شد ! اسدالله بود فرمانده گردان؛ تا سحر درگیر بودم با خـودم فرمانده دو تا گردان با یه دست ، داشت دستشویی‌های پادگان دوکوهه رو تمیز می کرد ... ۸ @fanos25
✌️ما گر ز سر بریده می ترسیدیم در محفل عاشقان نمی رقصیدیم 🌱نوشته لباس یکی از رزمندگان مدافع سلامت مردم در icu بیمارستان قم ‌@fanos25
📸 مادر شهیدان فهمیده درگذشت اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران البرز: 🔹حاجیه خانم کریمی والده مکرمه شهیدان والا مقام محمدحسین و داود فهمیده به فرزندان شهیدش پیوست. روحش شاد با ذکر صلوات ‌@fanos25
⚡️ سینمای آمریکا و تطبیق های تصادفی 1⃣ نوعی پیشگویی حمله به برج های دوقلوی نیویورک، در ده ها فیلم قبل از آن، به ویژه در فیلم ! 2⃣ نوعی پیشگویی ریاست جمهوری آقای حسن روحانی در ایران و توافق هسته‌ای با غرب در فیلم ! 3⃣ نوعی پیشگویی حادثه منا در فیلم 4⃣ نوعی پیشگویی ریاست جمهوری ترامپ در آمریکا در انیمیشن ! 5⃣ نوعی پیشگویی انتشار ویروس در فیلم سینمایی و انیمیشن ! 👈 این تطابق ها و شباهت های عجیب، شاید نتواند به تنهایی، مطلبی را به طور قطعی، ثابت کند؛ ولی آنچه مسلم است؛ نباید و نمی توان نسبت به آنها، ساده لوحانه بی تفاوت بود ! ✍آوینچه @fanos25
⭕️ تأکید رهبرانقلاب بر رعایت دستورالعمل‌های مسئولان در خصوص جلوگیری از شیوع بیماری/ در قبال سلامت خود و دیگران احساس مسئولیت کنیم 🔸رهبرانقلاب دیروز پس از کاشت دو نهال میوه(۱): 🔹از دستور مسئولین در خصوص پیشگیری و جلوگیری از آلودگی نباید تخطی شود، چرا که خداوند ما را موظف کرده است در قبال سلامت خود و دیگران احساس مسئولیت کنیم، بنابراین هر چه به سلامت جامعه و جلوگیری از شیوع این بیماری کمک کند، حسنه و هر چه به شیوع آن کمک کند، سیئه است. 🔹البته این بلا آنچنان بزرگ نیست و بزرگ‌تر از آن نیز وجود داشته است اما بنده به دعای برخاسته از دل پاک و صاف جوانان و افراد پرهیزگار برای دفع بلاهای بزرگ بسیار امیدوارم، چرا که توسل به درگاه خداوند و طلب شفاعت از نبی مکرم اسلام و ائمه بزرگوار می‌تواند بسیاری از مشکلات را برطرف کند. 🔹دعای هفتم صحیفه سجادیه دعای بسیار خوب و خوش‌مضمونی است که می‌توان با این الفاظ زیبا و با توجه به معانی آن با پروردگار سخن گفت. @fanos25
📖 متن دعای هفتم صحیفه سجادیه که دیروز رهبر انقلاب خواندن آن را به مردم توصیه کردند: 🔹و كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا عَرَضَتْ لَهُ مُهِمَّةٌ أَوْ نَزَلَتْ بِهِ، مُلِمَّةٌ وَ عِنْدَ الْكَرْبِ : يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ، وَ يَا مَنْ يَفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ يَا مَنْ يُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ. ذَلَّتْ لِقُدْرَتِكَ الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِكَ الْأَسْبَابُ، وَ جَرَى بِقُدرَتِكَ الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِكَ الْأَشْيَاءُ. فَهِيَ بِمَشِيَّتِكَ دُونَ قَوْلِكَ مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِكَ دُونَ نَهْيِكَ مُنْزَجِرَةٌ. أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِي الْمُلِمَّاتِ، لَا يَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا يَنْكَشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا كَشَفْتَ وَ قَدْ نَزَلَ بِي يَا رَبِّ مَا قَدْ تَكَأَّدَنِي ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بِي مَا قَدْ بَهَظَنِي حَمْلُهُ. وَ بِقُدْرَتِكَ أَوْرَدْتَهُ عَلَيَّ وَ بِسُلْطَانِكَ وَجَّهْتَهُ إِلَيَّ. فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُيَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ. فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِي يَا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِكَ، وَ اكْسِرْ عَنِّي سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِكَ، وَ أَنِلْنِي حُسْنَ النَّظَرِ فِيمَا شَكَوْتُ، وَ أَذِقْنِي حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِيمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِيئاً، وَ اجْعَلْ لِي مِنْ عِنْدِكَ مَخْرَجاً وَحِيّاً. وَ لَا تَشْغَلْنِي بِالِاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِكَ، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِكَ. فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِي يَا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَيَّ هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى كَشْفِ مَا مُنِيتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِيهِ، فَافْعَلْ بِي ذَلِكَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْكَ، يَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِيمِ. 🔹ترجمه دعای هفتم: اي آنكه گرهِ كارهاي فرو بسته به سر انگشت تو گشوده مي‌شود، و اي آن كه سختيِ دشواري‌ها با تو آسان مي‌گردد، و اي آن كه راه گريز به سوي رهايي و آسودگي را از تو بايد خواست. سختي‌ها به قدرت تو به نرمي گرايند و به لطف تو اسباب كارها فراهم آيند. فرمانِ الاهي به نيروي تو به انجام رسد، و چيزها، به اراده‌ي تو موجود شوند، و خواستِ تو را، بي آن كه بگويي، فرمان برند، و از آنچه خواستِ تو نيست، بي آن كه بگويي، رو بگردانند. تويي آن كه در كارهاي مهم بخوانندش، و در ناگواري‌ها بدو پناه برند. هيچ بلايي از ما برنگردد مگر تو آن بلا را بگرداني،و هيچ اندوهي برطرف نشود مگر تو آن را از دل براني. اي پروردگار من، اينك بلايي بر سرم فرود آمده كه سنگيني‌اش مرا به زانو درآورده است، و به دردي گرفتار آمده‌ام كه با آن مدارا نتوانم كرد. اين همه را تو به نيروي خويش بر من وارد آورده‌اي و به سوي من روان كرده‌اي. آنچه تو بر من وارد آورده‌اي، هيچ كس باز نَبَرد، و آنچه تو به سوي من روان كرده‌اي، هيچ كس برنگرداند. دري را كه تو بسته باشي. كَس نگشايد، و دري را كه تو گشوده باشي، كَس نتواند بست. آن كار را كه تو دشوار كني، هيچ كس آسان نكند، و آن كس را كه تو خوار گرداني، كسي مدد نرساند. پس بر محمد و خاندانش درود فرست. اي پروردگار من، به احسانِ خويش دَرِ آسايش به روي من بگشا، و به نيروي خود، سختيِ اندوهم را درهم شكن، و در آنچه زبان شكايت بدان گشوده‌ام، به نيكي بنگر، و مرا در آنچه از تو خواسته‌ام، شيرينيِ استجابت بچشان، و از پيشِ خود، رحمت و گشايشي دلخواه به من ده، و راه بيرون شدن از اين گرفتاري را پيش پايم نِه. و مرا به سبب گرفتاري، از انجام دادنِ واجبات و پيروي آيين خود بازمدار. اي پروردگارِ من، از آنچه بر سرم آمده، دلتنگ و بي‌طاقتم، و جانم از آن اندوه كه نصيب من گرديده، آكنده است؛ و اين در حالي است كه تنها تو مي‌تواني آن اندوه را از ميان برداري و آنچه را بدان گرفتار آمده‌ام دور كني. پس با من چنين كن، اگرچه شايسته آن نباشم، اي صاحب عرش بزرگ. @fanos25
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ینی هلاکِ اونیم که زحمتِ حرفِ V رو کشیده 😂
ســه تــا یــارو مــیــرن دزدی، صــابــخــونــه بــیــدار مــیــشــه و هر ڪــدوم مــیــرن تــو یــه گــونــی قــایــم مــیــشــنــ! صــابــخــونــه مــیــاد و بــه گــونــی اول لــگــد مــیــزنــه..صــدای نــون خــشــک در مــیــاره! بــه دومــی لــگــد مــیــزنــه .. صــدای گــردو در مــیــاره! بــه گــونــی ســوم لــگــد مــیــزنــه … هیــچ صــدایــی در نــمــیــاد.. دوبــاره مــحــڪــمــتــر لــگــد مــیــزنــه … بــاز صــدا نــمــیــده ! دفــعــه ســوم ڪــه لــگــد مــیــزنــه ، یــارو بــا عــصــبــانــیــت مــیــاد بــیــرون مــیــگــه: بــابــا … آرده ، آرد !… آرد صــدا نــداره نــفــهم 😂😂😂
😄ﻃﺮﻑ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﺭﺍﺩﯾﻮ ﻣﯿﮕﻪ : ﺑﻪ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺑﮕﯿﺪ ﺍﮔﺮ ﺻﺪ ﺗﺎ ﻣﻮﺷﮏ ﺑﻪ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺑﺰﻧﯿﺪ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺟﺎﯾﻤﺎﻥ ﺗﮑﺎﻥ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﯾﻢ !!! ﻣﺠﺮﯼ ﮔﻔﺖ : ﺍﺣﺴﻨﺖ ، ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﺗﻤﺎﺱ ﻣﯿﮕﯿﺮﯾﺪ؟ ﮔﻔﺖ : ﺍﺯ ﺷﯿﺮﺍﺯ !!😂😂😂
دستکش که دستم میکنم کرونا میاد میزنه رو شونه‌‌هام میگه "بالاخره که درشون میاری قناری😏"
بابا کرونا (ماچ) دیگه چه (ماچ) صیغه ایه (ماچ) ما ایرانیا (ماچ) جون سخت تر از این حرفاییم بزودی در دید و بازدید عید در سراسر کشور😂😂😂
‏بابام یه عسل خریده که انقدر سفته فکر کنم زنبوره یبوست داشته😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
دختره پست گذاشته جمعه خر است! افغانیه اومده زیرش کامنت گذاشته .. مرا فوش میدهی؟ پدرت خر است...اجدادت خراست...😕🙁☹️ شوهر بر تو گیر نمیاید برمن ظلم میکنی؟😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
خونه مون رو ضدعفونی کردیم بوی بیمارستان گرفته آدم دلش میخواد همش بره انتهای راهرو سمت چپ😁