ثامن فانوس(حلقه صالحین طرح شهید بهنام محمدی )
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹 🍃🌹 🌹 #رمان_عارفانه❣ 💫شهید احمدعلی نیری💫 #قسمت_نوزدهم ادامه قس
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹
🍃🌹
🌹
#عارفانه
💫شهید احمدعلی نیری💫
راوی: جمعی از شاگردان شهید
#قسمت_بیستم
🌸نماز های صبح را به جماعت در مسجد می خواند، بعد از نماز مشغول تعقیبات می شد.
قیافه اهل ذکر را به خود نمی گرفت اما حسابی مشغول ذکر بود.
یک بار رفتم کنار احمداقا نشستم. دیدم لبانش به آرامی تکان می خورد. گوشم را نزدیک کردم، دیدم مشغول خواندن دعای عهد است. او همیشه بعداز نماز صبح از حفظ دعای عهد را می خواند.
به ساحت نورانی امام زمان(عج) ارادت ویژهای داشت و کارهایی که باعث تقرب انسان به امام عصر(عج) می شود را هیچ گاه ترک نمی کرد.
🌸مدتی از شروع برنامه های بسیج و فرهنگی نگذشته بود که احمداقا پیشنهاد کرد برنامه دعای ندبه را در مسجد راه اندازی کنیم.
وقتی اعلام کرد که برنامه صبحانه هم داریم استقبال بچه ها بیشتر شد!
صبح جمعه بچه ها دور هم جمع می شدیم و برنامهی دعا آغاز می شد.
ایشان اصرار داشت که برنامهی دعا در شبستان مسجد باشد که مردم هم شرکت کنند.
🌸خودش خالصانه از ابتدای صبح مشغول کار بود. صبحانه و چای را آماده می کرد و...
بعضی هفته ها بعد از پایان دعا به همراه احمداقا با موتور می رفتیم اطراف چهار راه سیروس
آنجا برای بچه ها عدسی می خریدیم. خداروشکر بخاطر صبحانه هم که شده بچه ها دور هم جمع می شدند.
🌸احمد آقا از هزینهی شخصی خودش برای بچه ها صبحانه تهیه می کرد.
کارهای مختلف انجام می داد تا بلکه معنویت و ارادت به امام زمان(عج)در بچه ها تقویت شود.
در همین برنامه دعای ندبه بسیاری از بچه ها را برای آینده تربیت کرد و دستشان را در دست مولایشان قرار داد.
🌸احمداقا کارهای فرهنگی مسجد را حول محور اهل بیت(ع) قرار داد و نتیجهی خوبی از این روند گرفت
🍃🌸البته کارهای جمعی احمداقا برای بچه ها فقط دعای ندبه نبود.بعضی شب های جمعه بچه ها را به مهدیه تهران برای دعای کمیل می برد. در مسیر بازگشت هم برای بچه ها ساندویچ می خرید و حسابی به بچه ها حال می داد🌸🍃
🔶 #ادامه_دارد...↪️
🌹هدیه به روح پاکش صلوات🌹
هرشب با #عارفانه نگاه گرمتون رو به ما ببخشید✨😊
➖🍃🌹🌹🌹🌹🍃➖
Eitaa.com/samenfanos110
➖🍃🌹🌹🌹🌹🍃➖
🔶 به خانه #علمای_شیعه بریم.. قرن به قرن ببینیم چه کرده اند..
قرن دوم هجری.. قرن حدیث است.. هنوز اهلبیت هستند و علمای شیعه مشغول جمع آوری احادیث آنها میشوند..
اینجا #قم 👆 شهر حدیث.. #ابن_بابویه.. مرجع مردم قم یک حجره دار و تاجر است.. و پسرش از بزرگترین محدثین شیعه میشود 👆
خود نیز صاحب چندین کتاب است که پسرش در مکتب او می آموزد..
#مثبت_بهنام_دانش_آموزی
Eitaa.com/samenfanos110
-•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
🔶 به خانه #علمای_شیعه بریم.. قرن به قرن ببینیم چه کرده اند..
من شیخ صدوق.. با دعای امام زمان متولد شدم😊
صاحب یکی از کتب اربعه شیعه (احادیث موثق شیعه) و صاحب کتابی درباره امام زمان😊
پس اگر به تو گفتند، شیعه اعتقاد به امام زمان و ظهور را از خودش درآورده، کتاب من را نشان بده.. 📗
و در ری، به مزار من بیا.. کتابم را بخوان و هدیه بده
#مثبت_بهنام_دانش_آموزی
Eitaa.com/samenfanos110
-•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آیه_های_عشق
#آیه_گرافی
فرمود💌
إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي
وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي
منم، من، خدايى كه جز من
خدايى نيست، پس مرا پرستش كن
و به ياد من نماز برپا دار!♡
طه| ۱۴
رو به سوي قبله با آغوش باز
خويش را گم كن در آغوش نماز....
Eitaa.com/samenfanos110
⚘﷽⚘
⚘الســـــــــــــلام علیکــــــــ یامـولانا یا صـاحب الزمـان (عج)⚘
از شما که مینویسم حروف نرم میشوندُ کلمات، لطیفُ جملات٬ ابریشمین ..
و صفا میدود به کاغذ
از شما که مینویسم دلم جلا میگیرد
بوے نرگس مدهوشم میکند
آقا
شما که هنوز ندیده و نیامده اینگونه لطافت میدهید به زندگے
ظهورتان چه میکند با ما؟!
آقااین کوچههاے ریسه بسته و آبُ جارو کرده که هیچ٬ ما هر روز صبح که میشود دلمان را آبُ جارو میکنیم به این امید که
شاید امروز روزظهورتان باشد
هر روز صبح که میشود سلامتان میدهیم که به قول آن نوشته اے روے دیوار که همیشه جلوے چشمم هست
"دلم به مستحبے خوش است که جوابش واجب است."
در افق آرزوهایم
تنها ♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡ را میبینم...
#سلامصبحتبخیرآقاےمنآقاےدلتنگے✋
Eitaa.com/samenfanos110
شوخی با امدادگران ...
یک بار کـه با یکی از امـدادگـرهـا ، برانـکاردِ
لوله شدهای را برای حمل مجروح باز کردیم،
چشممان به عبارت حمل بار بیش از ۵۰کیلو
ممنوع افتاد.از قضا مجروح نیز خوش هیکل
بود. یک نگاه به او و یک نگاه بهعبارت داخل
برانکارد میکردیم. نه میتوانستیم بخندیم و
نه میتوانستیم او را از جایش حرکت بدهیم.
بنده خدا این مجروح نمی دانست چه بگوید.
بالاخره حرکت کردیم و در راه، کمی میآمدیم
و کـمی هـم می خندیدیم .افراد شـوخ طبـع ،
دست از برانکـارد خون آلود حملِ مجروح هم
برنداشته بودند .
#شوخ_طبعی
#لبخندهای_خاکی
Eitaa.com/samenfanos110
⭕️ به پاس اولین بوسه ایی که پدرم به رسمِ مهر در اولین ساعات تولد به گونه ام زد و من نفهمیدم...
و به یادِ سوزنَده ترین بوسه ی آخر که من به رسم وداع به صورتش زدم و او نفهمید...
یادش را گرامی میدارم
شادی روح شهید #ضرغام_پرست صلوات
Eitaa.com/samenfanos110