بسم الله الرحمن الرحیم
#صفحه_302
❤️درختم قرآن روزانه باما همراه باشد❤️
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
✨اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مولاي يابن النَّبَأُ الْعَظيمُ
سلام ای پسر نبأ عظيم✨
سلام وارث غدیر ، مهدی جان❤️
🌸هوا بوی عید می دهد ، بوی ولایت ، بوی غدیر
و من ، سرخوش از شهدِ شیرینِ فرزندیِ تو و مفتخر به مدالِ درخشانِ ولایت تو ، به دست بوسیات آمدهام
عیدت مبارک پدر
چه خوب است که در دایرهی محبت و انتظار تو ، این عید را به جشن نشستهایم 💐
أللَّھُـمَ عَجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج وَ فَرَجَنا بِهِ
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
@samensaadatmand342
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر طوفانی حمیدرضا #برقعی
در مدح آقا #امیرالمؤمنین💚🌹✌️
عالییی و شنیدنییی✌️🎈
🌺🍃 اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ🌺🌸🌿🤲
عیدتون مبارکااا باشه😍🎈✌️🦋
[💚👒]
آغاز مسلمآنۍ ما عید' غدیࢪ اسٺツ
#غدیر🌱
❤️@samensaadatmand342
11.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺 قرآن به جز از وصف علی آیه ندارد
ایمان به جز از حب علی پایه ندارد💐
🌸 گفتم بروم سایه لطفش بنشینم
گفتا که علی نور بود سایه ندارد🌼
عید غدیر مبارک👏🏻👏🏻👏🏻
💟 جشن باشکوه پایگاه شهید حمزه سعادتمند ۳۴۲ به مناسبت عید غدیر
#پایگاه_شهید_حمزه_سعادتمند
#حوزه_342
#فقط_به_عشق_علی
#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است
@samensaadatmand342
10.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺 از ولای مرتضی، دل را چراغان می کنیم
🌼 با علی بار دگر #تجدید_پیمان، می کنیم
✨عید بزرگ #غدیر یوم الله الاکبر بر همه شما مبارک باد💐
💠 جشن با شکوه پایگاه شهید سعادتمند واحد برادران و خواهران در بوستان شکوفه
#هیئت_محبین_الحسین علیه السلام #پایگاه_شهید_حمزه_سعادتمند
#حوزه_341
#فقط_به_عشق_علی
#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است
#عید_غدیر
@samensaadatmand342
پیشنهاد معامله 70 سال عبادت شهید دستغیب با دو رکعت نماز پشت به قبله با لباس نجس
به حبیب گفتم وضع خط خوب نیست گردان را ببر جلو
آهسته گفت : بچه ها به خاطر خوردن کنسرو فاسد همه مسموم شدند . . . !
امکان برگرداندن آن ها به عقب نبود و بچه ها با همان حال خراب شش روز در حال دفاع بودند…..
حبیب گفت : اگه می تونی یکی از بچه های مجروح را ببر
گفتم صبر کن با بقیه بفرستشون عقب
حبیب اصرار کرد سابقه نداشت تا آن روز حبیب با من بحث کند
گفتم باشه
دیدم با احترام زیاد نوجوانی را صدا زد ترکشی به سینه اش اصابت کرده بود جای زخم را با دست فشار می داد.
سوار شد تا حرکت کردم صدای اذان از رادیو ماشین بلند شد.
تصمیم گرفتم کمی با این نوجوان حرف بزنم. گفتم برادر اسمت چیه؟
جواب نداد
نگاهش کردم دیدم رنگ به رو نداشت زیر لب چیزهایی می گوید فکر کردم لابد اولین بار جبهه آمده و زخمی شده کپ کرده برا همین دیگه سوال نکردم مدتی بعد مودب و شمرده خودش را کامل معرفی کرد .
گفتم چرا دفعه اول چیزی نگفتی؟
گفت نماز می خواندم نگاهش کردم از زخمش خون می زد بیرون…
گفتم ما که رو به قبله نیستیم، تازه پسرجون بدنت پاک نیست لباست هم که نجسه...
گفت حالا همین نماز را می خونیم تا بعد ببینیم چی میشه و ساکت شد.
گفتم نمازعصر را هم خوندی گفت بله، گفتم خب صبر می کردی زخمت را ببندند بعد لباست راعوض می کردی آن وقت نماز می خوندی...
گفت: معلوم نیست چقدر دیگه تو این دنیا باشم فعلا همین نماز را خوندم رد و قبولش با خدا.
گفتم : بابا جون تو چیزیت نیست یک جراحت مختصره زود برمی گردی پیش دوستات..
با خودم فکر کردم یک الف بچه احکام نماز را هم شاید درست بلد نیست والّا با بدن خونی و نجس تو ماشین که معلوم نیست قبله کدوم طرفه نماز نمی خونه. دراورژانس پیادش کردم و گفتم باز همدیگر را ببینیم بچه محل!
گفت: تا خدا چی بخواد.
با برانکارد آمدند ببرنش گفتم خودش می تونه بیاد زیاد زخمش جدی نیست فقط سریع بهش برسید…
بیست دقیقه ای آن جا بودم بعد خواستم بروم رفتم پست اورژانس پرسیدم حال مجروح نوجوان چطوره؟
گفتند شهید شد با آرامش خاصی چشم هایش را روی هم گذاشت و رفت….. تمام وجودم لرزید.
بعدها نواری از شهید آیت الله دستغیب شنیدم که پاییز ۶۰ در تجلیل از رزمندگان فرموده: آهای بسیجی! خوب گوش کن چه می گویم من می خواهم به تو پیشنهاد یک معامله ای بدهم که در این معامله سرت کلاه برود!
من دستغیب حاضرم یک جا ثواب هفتاد سال نمازهای واجب و نوافل و روزه ها و تهجدها و شب زنده داری هایم را بدهم به تو، و در عوض ثواب آن دو رکعت نمازی را که تو در میدان جنگ بدون وضو، پشت به قبله، با لباس خونی و بدن نجس خوانده ای از تو بگیرم آیا تو حاضر به چنین معامله ای هستی ؟!
خاطرات #سردار_شهید_حسین_همدانی🌷
@samensaadatmand342