eitaa logo
سَمتِ بِهِشت
2.5هزار دنبال‌کننده
22.7هزار عکس
7هزار ویدیو
217 فایل
‌ فعالیتها سایت www.samtebehesht.ir ویسگون http://www.wisgoon.com/samte_behesht پیام ناشناس http://harfeto.timefriend.net/16074218476816 ارتباط @Amirmehrab56
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از مداحی گالری
Akbari-Zohr9Moharram1398[03].mp3
5.75M
●من پای شما میمونم حسین● ● بانوای: ۱۳۹۸
📜 سیزدهم صفر 📜 🔘 ~گفتم: "بر این مصیبت بایدخون گریست" ••گریه ومویه اش بیشتر شد•• ~گفتم: "تو برایم نا آشنایی،از خودت بگو" -گفت: "من از یاران امیرالمومنین علی بن ابی‌طالب در صفین بودم،در بازگشت از صفین" "در کربلا فرود آمدیم،پس از اقامۀ نماز،علی بن ابی‌طالب مُشتی از این خاک را برداشت و بویید" "*گفت: 《خوشا بحال تو ای خاک، گروهی از تو محشور می شوند که بدون حساب وارد بهشت خواهند شد》" ••مرد،جمله را به پایان نبرده بود،گریه امانش را بُرید•• ~گفتم: "تعزیت بر تمام شیعیان و محبین آل الله" ••سر بر خاک گذاشت•• 🔹گریه کرد ونالید🔹 -به آه وناله گفت: "خدایا توبه!خدایا توبه!" ~گفتم: "تو که در فراق او بی تابی،توبه ات از چه رو است؟" -گفت: "در روز عاشورا،در سپاه ابن سعد بودم" "حُر بن ریاحی که از سپاه جدا شد و به حسین پیوست" "خاطرۀ بازگشت از صفین،و کلام علی در خاطرم نشست" "بر شتر نشستم و اندکی بعد از حُر،سوی حسین آمدم" "آنچه را از علی شنیده بودم برایش بازگو کردم" "*حسین گفت: 《حال با ما هستی یا علیه ما؟》" 🔺باز گریه امانش را بُرید و مجال ادامۀ سخن نداد🔻 🔹لحظه ای گذشت و قدری آرام شد🔹 -گفت: "به حسین گفتم،نه با شمایم نه بر شما!" "دختران و همسرم در شهر تنهایند و من نگران حالشان" *حسین گفت: "پس به جایی برو که کشته شدن ما را نبینی و صدای دادخواهی ما را نشنوی" "سوگند به خدایی که جان حسین در دست اوست، هرکس استغاثه ما را بشنود و ما را یاری نکند" "خداوند او را به روی در آتش جهنم می افکند" ✔️ ادامه دارد • • • ● ۷ روز تا
هدایت شده از مداحی گالری
Sibsorkhi-Shab5Moharram1398[03].mp3
4.91M
●هر کسی رو به تو آورد جهان آرا شد● ● بانوای: ۱۳۹۸
📜 سیزدهم صفر 📜 🔘 #بخش_سوم ••• •••گریه کرد و فریاد زد••• - گفت: "ای وای بر من! وای برمن! او با زنان و کودکان خود به کارزار آمده بود،" "اما من با عذر نابجا، بهانه آوردم، تنهایی زن و فرزند را دستاویز خود کردم، به او پشت کردم." "حسین را تنها گذاشتم و یاری اش نکردم." "ای وای برمن! ای وای برمن!" ~ پرسیدم: "نامت چیست؟" - گفت: "هَرثَمه بن ابی مسلم! و آن زن، همسر من است." •••فریاد زد و گریست••• 🔹قلبم در التهاب و هراس از امتحان، بر دیوارۀ سینه ام می کوبید🔹 •••سرا پای وجودم می لرزید••• 🔺با او هم ناله شدم و گریستم، اما نه برای او، بر خود گریستم و بر آیندۀ خود!🔻 ✔️ ادامه دارد • • • ● ۷ روز مانده تا #اربعین ● #روایت_کاروان_عشق #روزشمار_محرم #مجتبی_فرآورده
هدایت شده از مداحی گالری
Banifatemeh-Shab3Moharram1398[04].mp3
8.96M
●موهامو شونه کنید داره میاد بابام● ● بانوای: ۱۳۹۸
📜 سیزدهم صفر 📜 🔘 #بخش_چهارم 🔰سخن زینب با کوفیان از خاطرم گذشت••• + که گفت: "ای مردمان حیله و نیرنگ،" "نه پیمان تان را بهایی است و نه سوگندتان را اعتباری." "جز لاف، جز خودستایی، جز دشمنی و دروغ،" "جز در عیان مانند کنیزکان تملق گویی و در نهان با دشمنان ساختن چه دارید؟!" 🔹و من در هراس و اضطراب، سراپای وجودم می لرزید🔹 •••زبانم بند آمده بود و می ترسیدم••• ○مباد که من هم در حیات دنیا این‌چنین باشم••• ○مباد که سرنوشتم چنین باشد••• ○مباد که من هم مدیحه سرای او باشم، فقط در لاف و تملق••• ○نه پیمانم را با او بهایی، نه سوگندم، نه اخلاقم، نه اخلاصم، نه رفتارم، نه فکرم، و نه دینم را اعتباری••• °°°مباد بر من چنین روزی!°°° °°°مباد بر من چنین روزی!°°° ○مباد که همچو طِرمّاح و عبیدالله بن حُر جعفی و هَرثَمه باشم••• ¤چقدر این دنیا پُر است از اینان و کوفیان و حاجیان بی عمل گِرد طواف••• ¤چقدر این دنیا پُر است از محبین بی معرفت••• 🔸و چه اندکند، افرادی همچو حبیب و بُریر و زهیر و عابس و انس، حُر و جناده و عمرو، حتی وهب!🔸 ● ۷ روز تا #اربعین ● #روایت_کاروان_عشق #روزشمار_محرم #مجتبی_فرآورده
هدایت شده از مداحی گالری
Banifatemeh-Shab10Moharram1398[04].mp3
2.34M
●کشته ی افتاده به صحرا حسین● ● بانوای: ۱۳۹۸
✅۷ روزتااربعین ♦️هم دربه دری دارد وهم خانه خرابی 💔عشق است ومزّین به هنرهای زیادی ♦️بیچاره دل من که دراین برزخ تردید 💔خورده ست به اما واگرهای زیادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کربلا رفتن خود را به رخ ما نکشید ما درست است نرفتیم ولی دل داریم ...
💛💚💛💚💛 ✨بسم رب الحسین (علیه السلام) ✋عازم کربلای حسینیم به امید ظهور 💯نیت اربعینمان دیدن صبح ظهور 💛💚💛💚💛