#سلام_امام_زمانم 💚
آیا هنـوز مانده دلـم را صدا ڪنے؟
نوبت نشد ڪہ داددلـم را دوا ڪنے؟
از شَر نَفس، خستہ ام پناهم نمےدهے؟
پاسخ بہ التمـاس نگاهـم نمےدهے؟
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
https://eitaa.com/samtekhodababaali
7.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷سلام ویژه به ارباب وبرادر باوفایش🌷😍
https://eitaa.com/samtekhodababaali
راهکارهای زندگی موفق در جزء ششم قرآن کریم
التماس دعا
https://eitaa.com/samtekhodababaali
🔔کجا رفتند قدرتمندان ناسپاس⁉️
#نهج_البلاغه
✨عِبَادَاللهِ، أَيْنَ الَّذِينَ عُمِّرُوا فَنَعِمُوا، وَ عُلِّمُوا فَفَهِمُوا، وَأُنْظِرُوا فَلَهَوْا، وَسُلِّمُوا فَنَسُوا!
💠«اى بندگان خدا! کجا هستند کسانى که عمر طولانى به آنان داده شد و در ناز و نعمت به سر مى بردند، (امّا قدر آن را ندانستند) و آنها که تعليم داده شدند و فهميدند (ولى هرگز به آن عمل نکردند) و کسانى که به آنان مهلت داده شد (تا به اصلاح اعمال خويش بپردازند) ولى به بيهوده کارى پرداختند و آنها که سلامت نصيبشان شد، ولى اين نعمت بزرگ را فراموش کردند (و هيچ گاه شکر آن را به جا نياوردند).»
📚 #خطبه ۸۳
#نهج_البلاغه
🌸فَاتَّقُوا اللّهَ وَ لاَ تَکُونُوا لِنِعَمِهِ عَلَيْکُمْ أَضْدَاداً، وَ لاَ لِفَضْلِهِ عِنْدَکُمْ حُسَّاداً
💠از خدا بترسيد و با نعمتهايى که او به شما ارزانى داشته مخالفت نکنيد و نسبت به فضل و بخشش او به يکديگر حسادت نورزيد»
📚 #خطبه ۱۹۲
https://eitaa.com/samtekhodababaali
سمت خدا حب خدا
💐 دعای روز ششم ماه مبارک رمضان 🌙 https://eitaa.com/samtekhodababaali
#روز_ششم
#نازک_نارنجی_خدا
سلام عزیزان
تو بچگی، من یکی خیلی شیطون و آبزیرکا بودم 😉
هرچی از این شیطونی خودم براتون بگم کم گفتم😁
اصلا سلطان شیطنت من بودم 💪
هیچوقت، حتی یه پسگردنی هم از بابام نخوردم
ولی تا دلتون بخواد، داداش و خواهرمو به کتک و چشم غره بابایِ مقتدرِ پشتیبانم سپردم 😜
اونم چشمغره های بابای من که حکم جنگ جهانی رو داره
نمیدونم شما هم این تجربه رو داشتین یا نه
ولی همیشه خواهرم میگه
بچه پر رو تو اون روزایی که میدونستی خودت مقصری و قراره پیش بابا لو بری که چکار کردی
میموندی تا بابا از سرویس پیاده بشه
بعد میدویدی سمتش و شروع میکردی ننه من غریبم بازی
اون وسطای لوس بازیتم به بابا میگفتی که فلان اشتباه رو مرتکب شدی و یه بوس ازت میگرفت و تو هم مث همیشه سینه رو سپرمیکردی انگار رستم دستانی (خداییش قشنگ یادمه، یبار من مقصر بودم، اما جفتشون رو به تنبیه پدر سپردم)
خلاصه اینطوری من با پناه بردن به بابام، از تنبیهش فرار میکردم
تا جایی که هیچوقت تنبیه نشدم و به قول خواهرم نازکنارنجی مامان و بابا بودم و البته همین الانم بچه عزیزه و خاص مامانمم 😜
هنوزم که هنوزه
مامانم رو قلبمو میبوسه که یوقت مث قدیم دلم نشکنه و بزنم زیر گریه و لوس بشم(ایییییش) 😉
ببینید رفقا
داستان بندگی و بهره گیری از فضل خدا هم همین شکلیه
تو دعای روز ششم
عملا داریم از خشم خدا به خودش پناه میبریم
چون میدونیم دوسمون داره
پس قبل از اونکه بخواد تنبیهمون کنه
بخواد پس گردنی بزنه
ما بریم سمتش
ما بهش پناه ببریم
اصلا خدا خودش منتظر این لحظات شرمندگی مای گنهکاره
و عجب خدای مهربون و بخشنده ای داریم و حیفه که به فضل خودش پناه نبریم
خلاصه کلام
نازکنارنجی خدا باشیم ☺️
التماس دعای فرج 🌸
https://eitaa.com/samtekhodababaali
#سکوی_روایتگری
نامش حسین بود؛
اهل شهرستان جَم؛ استان بوشهر.
در دوازدهمین بهار عمرش دست پدر را میگیرد،
به محل اعزام میبرد تا رضایت دهد برای رفتن حسین؛
عملیات بیت المقدس حسین را به آرزویش رساند.
شب عملیات گفتند حسین نیا.
حسین گفت:«من برای سقایی شما میآیم.»
حسین تیربارچی را به هلاکت رساند تا گردانِ در محاصره را نجات دهد.
رزمندهای آب خواست؛ حسین آب آورد؛
سر حسین بالا آمد.
خمپارهای...
اینگونه بود که حسین، حسینی شد...
🔗 #شهید_حسین_صافی
#یادش_صلوات
https://eitaa.com/samtekhodababaali