حجت الاسلام راشد یزدی:
💠 یک بار در مراسمی، چند #خانواده به محضر رهبری آمده بودند و با ایشان دیدار داشتند و ما هم حضور داشتیم. حاج ناصر #چای برای مهمانان آورد. به من که رسید گفتم قند برایم ضرر دارد، اگر امکان دارد #خرما بیاور. در #نعلبکی خرما گذاشت و برایم آورد. وقتی خرما را به #پسر_آقا تعارف کردم پسر حضرت آقا گفتند: من خرما نمیخورم، خرما برای #مهمانان آقاست، معلوم نیست #جایز باشد من هم از آنها بخورم.
ماه در آینه، ص ۱۷۳
@sangar
شهید تیموری شهیدی که قبل رفتن به جبهه به مادرش قول داده بود
وقتی برگرده میبردش پابوس امام رضا ع
محمدشهید میشه و نمیتونه به قولش عمل کنه
ولی پیکرشهید اشتباهی به مشهد اعزام میشه وموقع طواف شهدا در حرم یکی از همشهری هاش اسمشو رو تابوت میبینه
و چند روز بعد مادر شهید هم میاد پابوس...
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ع
@sangar
با لباس شخصی سوار اتوبوسی در کردستان شد. آنقدر اتوبوس تکان می خورد که کودک کردی که همراه پدرش کنار آن ها نشسته بود دچار استفراغ شد.
🌼او کلاه زمستانی اش را زیر دهان کودک گرفت. کلاه کثیف شد.
🌸پدر بچه خواست بچه اش را تنبیه کند، با لبخند مانع شد و گفت:
♦️کلاه است میشوییم پاک می شود...
🌺مدت ها بعد در عملیاتی سردار حسین خرازی و رفقایش محاصره شدند. کاری از دستشان برنمی آمد.
رئیس گروه دشمن که با نیروهایش به آن ها نزدیک شده بود ناگهان اسلحه اش را کنار گذاشت، سردار را در آغوش گرفت و بوسید؛ صورتش را باز کرد و گفت:
من پدر همان بچه م... با رفتار آن روزت مرا شیفته خودت کردی. حالا فهمیدم که شما دشمن ما نیستی.
@sangar
📚حدیث خوبان_ ص۲۵۴