- معقِل | 𝐌𝐚𝐠𝐡𝐞𝐥 .
https://harfeto.timefriend.net/16681050282371 یکم بحرفیم؟؟
سلام علیکم رفقا! ان شاءالله فردا حول و حوش این ساعت یا ظهر ناشناس میزارم؛ پیام هاتونو به این ناشناس بفرستین
#ادمین_نوشت
هدایت شده از ناجـــــیِ خیــــــال🤍
داره تمام مصائب اهل بیت و اولادشون سر مذهبیای ایران میاد .
پریروز یه زن طلبه رو تو اهواز زدن ، بچش سقط شد ( حضرت زهرا )
چند وقت پیش تو زاهدان یه زن و زدن بچش هم انداختن زمین و با پا صورتش رو له کردن ( حضرت رباب )
چادر از سر زنا تو تهران میکنن ( حضرت زینب )
طلبه رو تو تهران ۳۰ نفره میزنن ( امام حسین )
بچه های کوچیک مذهبی رو میترسونن و کاری میکنن چادر نزنن ( حضرت رقیه )
تو شاهچراغ نوجوون رو شهید میکنن ( حضرت قاسم )
اینا اگه روضه مجسم نیست پس چیه ؟
ایران ، کربلاس ..
امروز دو جبهه داریم
جبهه اول : علی کریمی که کاخ هزاران میلیاردیش رو همه دیدن الانم معلوم نیست کجای دنیا جوانهای ایران رو می فرسته توی خیابون و همچنین سایر سلبریتی ها که تمام دغدشون لخت شدن و گرین کارتشونه......
جبهه دوم :شهید آرمان علی وردی که تا پای جان پای آرمانهای خودش ایستاد و مرگ را به جان خرید (فارغ از اینکه آرمانش را قبول دارید یا نه)
شهید روح الله عجمیان که خانه محقر او را همه دیدند دستان پینه بسته پدر و مادرش را همه دیدند....
جبهه اول دغدغه دنیا را دارد و وقتی داخل گونی هدایت می شود خودش را خیس می کند و هفت جد و آبادش را می فروشد....
جبهه دوم به فکر آخرت خویش است چون جبهه اول با چپاولگریهایش زندگی مادی او را سخت و دشوار کرده .....
حالا اگر دین ندارید آزاده باشید و بگویید جزو کدام جبهه هستید؟؟؟؟
🔴 بچهها این یحیی گلمحمدیه، گلمحمدی اخیراً برای ۳فصل مربیگری ۴۰ میلیارد تومن قرارداد بسته! یعنی چیزی حدود ۳۵ میلیون تومن برای هر یک روز!!
گلمحمدی خودش مثل زالو به بیتالمال چسبیده ولی به بقیه تیکه میندازه
مثل گلمحمدی بیشرف نباشید..
#پایان_مماشات
آخرین بازدید، یکماه پیش...💔🥺
#شهید_ارمان_علی_وردی 🙂💔
بماند به یادگار...✌🏻
#پایان_مماشات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرشایحرم؛رازدارترینان!
تمومِدردودلارو،سجدههارو
دعاهارو،حرفارو،شنیدن ꧇)
#چهارشنبه های امام رضایی'؏'💚
- معقِل | 𝐌𝐚𝐠𝐡𝐞𝐥 .
خطر تکهتکهشدن قلب . با احتیاط گوش کنید ..
دیر آمدم...دیر آمدم... در داشت می سوخت
هیئت، میان "وای مادر" داشت می سوخت
دیوار دم می داد؛ در بر سینه می زد
محراب می نالید؛منبر داشت می سوخت
جانکاه: قرآنی که زیر دست و پا بود
جانکاه تر: آیات کوثر داشت می سوخت
آتش قیامت کرد؛ هیئت کربلا شد
باغ خدا یک بار دیگر داشت می سوخت
یاد حسین افتادم آن شب آب می خواست
ناصر که آب آورد سنگر داشت می سوخت
آمد صدای سوووت؛ آب از دستش افتاد
عباس زخمی بود اصغر داشت می سوخت
سربند یازهرای محسن غرق خون بود
سجاد، از سجده که سر برداشت، می سوخت
باید به یاران شهیدم می رسیدم
خط زیر آتش بود؛ معبر داشت می سوخت
برگشتم و دیدم میان روضه غوغاست
در عشق، سر تا پای اکبر داشت می سوخت
دیدم که زخم و تشنگی اینجا حقیرند
گودال، گل می داد و خنجر داشت می سوخت
شب بود ... بعد از شام برگشتم به خانه
دیدم که بعد از قرن ها در داشت می سوخت
::
ما عشق را پشت در این خانه دیدیم
زهرا در آتش بود؛ حیدر داشت می سوخت
- بیستویڪ روز تا فاطمیه ! -