eitaa logo
˼سنگر‌شھدا˹
5.4هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
38 فایل
•. از‌افتخــا‌رات‌این‌نسل‌همین‌بس‌ڪھ‌ اسرائیل‌قراره‌بھ‌دست‌مــا‌نابود‌بشھ ꧇). .! اینستامون: https://instagram.com/sangareshohadaa?igshid=ZDdkNTZiNTM= • ‌شرایط . - @Sharayett313 •. گردان .- •. @nashenassangareshohada •. -زیــر‌ سایھ حضرت‌قائم . . (꧇ . .
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱✨به نام شنونده ؎ رازها✨🌱 °•|📚|•° . ....یه لحظه یه جرقه تو ذهنم زده شد،خودشه،باید برم سوریه برای خبرنگاری!!و بازهم ندای درون:وای رویا خر شدی آخه کی اجازه میده تو بری سوریه برا خبرنگاری دختر چرا دست از این خیال پردازیا برنمیداری؟!بدونه اینکه جوابشو بدم رفتم سمت گوشیمو زنگ زدم به زهرا:الو ،زهرا کجایی باید ببینمت.گوشی و قطع کردمو آماده شدم،راه افتادم سمت بوستان امام رضا جلوی در ورودی بوستان که رسیدم زهرا رو دیدم خیلی پریشون بود رفتم سمتش که گفت:وای رویا تنو بدنمو لرزوندی بگو چی شده؟! من که از خوشحالی نمیتونستم رو پاهام بند باشم گفتم بیا بشین تا بگم.... +چییییییی؟!رویا دیوونه شدی؟!به نظرت اجازه میدن اصلا ما پامونو بزاریم تو مرز سوریه؟بعد تو میگی بریم خبرنگاری؟! -وای زهرا چرا انقد شلوغش میکنی تو باشوهرت حرف بزن من مطمئنم اون قبول میکنه..... با هزار زورو زحمت زهرا رو راضی کردم تا با شوهرش حرف بزنه خودمم سعی کردم چند روزی دورو برش نباشم که قاطی نکنه. حدود یک ماه می گذشت ولی زهرا یه کلمه هم حرف نمیزد که شوهرش قبول کرده یا نه؛هووف زهرا انقدر که تو طولش میدی آخرش دیگ داعشی باقی نمیمونه و من حسرت این سوژه به دلم میمونه بازم تو اوج احساساتم ندای درونم پارازیت انداخت:مگه بده داعش تموم بشه😐 من:نه بد نیست خیلیم خوبه ولی اول من کارمو بکنم بعد تموم بشه😐 داشتم باخودم کلنجار میرفتم که گوشیم زنگ خورد واااااای زهراس😱سریع جواب دادم:سلام بی معرفت. زهرا:پاشو بیا خونمون کارت دارم سریع و جنگی آماده شدمو رفتم سمت خونه زهرا اینا . از در نرفته تو گفتم :خب زهرا چی شد؟! +آروم بگیر دو دیقه. -اه زهرا شوهرت کچل شه،غذات بسوزه،بچت زشت باشه بگو دیگه .... زهرا در پذیراییرو باز کردو من ماتو مبهوت موندم،وای خدا کاش زمین دهن باز میکرد منو میخورد!😨 شوهرو برادر شوهر زهرا داشتن ریز ریز میخندیدن،وای خدا آبروم رفت زهرا خدا بگم چیکارت کنه یه چشم قره نثار زهرا کردمو با صدایی که خودمم نشنیدمش گفتم سلام. علی آقا(شوهر زهرا)گفت:سلام رویا خانم خوب هستید؟مثل اینکه خیلی شورو شوق سفر دارید بعد تک خنده ای کرد😐(الله اکبر) بفرمایید بشینید ،زهرا جان یه چایی برا مهمونمون بیار. زهرا رفت و علی آقا شروع کرد:شما به این سفر مطمئنی؟ من:بله مطمئن مطمئنم. علی آقا:خب پس به خانواده بگید بیان برای رضایت و بعد هر چهارتامون راهی سوریه میشیم🙂!! باورم نمیشد!یعنی واقعا موافقت شده؟!😃 علی آقا:بله ولی گفتم که شما و محسن(برادرش)چون مجرد هستید باید رضایت خانواده حتما باشه تا اجازه بدن. وا رفتم حالا کی باید مامان،بابارو راضی کنه☹️ تو راه خونه دائم فکرم درگیر بود که چجور راضیشون کنم . تاموقعه شام همش فکرم درگیر همین موضوع بود . سر میز شام بودیم الان موقعیت خوبی نبود که بگم ولی موقعیتی بهتر از این برای جمع بودن همه پیدا نکردم .... حرفام که تموم شد سرمو آوردم بالا رها و ریحانه با دهن باز نگام میکردن،بابا،با اخم ،مامان با چشمای گریون:نمیزارم بری رویا باید از رو جنازم رد بشی تا بزارم بری _آخه مامان.... نزاشت حرفمو بزنمو پاشد رفت تو اتاق😞 یه نگاه به بابا کردم که گفت:تو مطمئنی به این کار بابا جان؟ من:بله بابا... باباهم پاشد رفت تو اتاق ... رها:فکر نمیکردم آبجیم انقدر مذهبی باشه که بخواد بره سوریه !! اون شب دیگه کسی حرفی نزد .با ناراحتی چشمامو روهم گذاشتم. با صدای اذان چشم باز کردم آماده شدم برای نماز صبح ،نمازم که تموم شد.... ❌ نویسنده:خانم ټرابیان باما همراه باشید🌹 💍@sangareshohadaa💍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 ‍ من فقط موهایم را پوشانده ام نه استعدادم را... حجابم نشانه ی بی سوادی نیست... حجاب یعنی؛ شخصیت،انسانیت و فرهنگ @sangareshohadaa
شهدا اول از دلشون مراقبت کردند....
نظر شیطان در رابطه با حجاب 🙂 @sangareshohadaa
درࢪوزمادر،مادرےدلش‌شکست💔:) +روحت‌شاد😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا