🌷🍃📜فرازی کوتاه از شهید ناصر بابا جانیان🍃☘🌷
بسم الله الرحمن الرحیم
الذین کفرو و صد عن سبیل الله عظمه اعمالهم والذین آمنوا و عملوا الصالحات وآمنوا بما نزل علی {} .و هو الحق من ربهم کفر عنهم سیئاتهم و اصلح {}.
🌹🌷با نام خداوند بخشنده مهربان آنان که به خدا کافرشدند راه دین خدا را بر حق بستند اعمال آنها تباه و باطل خواهد سوخت و آنان که به خدا گرویدند و نیکوکار شدند و قرآنی که بر محمد (ص) نازل شد که البته بر حق و از جانب خدا خوب ایمان آورند خدا از گناهانشان در گذشت و امر دین و دنیا را اصلاح فرمود و دلشان شایسته نور و معرفت گردانید من طلبتی و جدنی و من عرفنی اجدنی و من اجدنی عشقنی و من عشقنی عشقتهو و من عشقتوا قتلته و علی یدیتهو و علی یدیتهو و انا یدیته. آن کس که مرا طلب کند میابد و آن کس که مرا یافت میشناسد و آن کس که مرا شناخت دوستم میدارد. آن کس که دوستم داشت به من عشق میورزد آن کس که به من عشق ورزید و من نیز به او عشق میورزم و به آن کس که عشق ورزیدم میکوشم او را و آنکس را که من بکشم خون بهایش بر من واجب است و آنکس که خون بهایش بر من واجب است پس من خودم خونبهایش منم .
🙏🌹خدایا! معبودا! این بنده حقیر معتقد به معاد و اهل روز قیامت میباشم خدایا اگر در آن دنیا بازپرسی میشود پس زبان ما را گویای حقیقت فرما و لحظه مرگ ما را لحظه ای قرار ده که در مصاف با دشمنان دین تو باشم و شهادت را بعنوان یک امر قبول کردم نصیبم باشد ان شاء الله تعالی در اهراز حق و حفظ دین مبین اسلام و نوامیص خویش از جان مال دریغ ننمایم و بجایی که مزلت و ننگ وابستگی و عدم استقلال با من و کفنام آغشته به خون باشد تا محمد رسول الله (ص) و علی ابن ابی طالب و مظهر شهیدان حسین ابن علی و از این امت و پیروان خوبش شرمنده و سرافراز باشند بار اللها ما یک عمر شنیدیم در قاموس شهادت فضیلتها نهفته است پس ما را چه باک از مردن که در راه حقانیت اسلام که دین توست باشد خدایا ما که حیاتمان سودی برای اسلام و مسلمین نداشت. بلکه اگر شایسته دانید مرگ ما را قبول کن ما را بپذیر و از گناهان ما درگذر....برای شادی ارواح شهدا من قراه الفاتحه مع صلوات الهم صل علی محمد و آل محمد و با سلام بر پیشگاه ولی عصر حضرت صاحب الزمان (عج) و نائب برحقش پرچم دار نهضت اسلامی ایران نائب امام خمینی بت شکن و سلام درود بر شهدای اسلام و فاتحین صحنه نبرد، نبرد رزمندگان بیدار دل شب زنده دار که پیروزی اسلام و مسلمین مدیون خون شهداس، عزیز و غیور مردان خط ایران زمین که نثار و هدیه ما بعد جلوه دیگری به حماسه آفرینیهای دیگر تابع اسلام دادند و دیگر بار روح شان به ملکوت علی میپیوندد میباشد باید ارجع نهاد خانوادههای شهدا را
🌺💐 و از آنها تقدیر نمود و دهانهایی که تحت شرم مزدورهای شرق و غرب حتی سرمایه داران بازاریان و البته اربابان مخفی و حسن شهرشان به شیوه انگل زیستن میباشد بنازم به قدرت چنین خانوادههایی که چطوری واقع شدند و چقدر در پیروزی انقلاب سهم داشتند حتی دو تا پنج تا شهید دادند ولی لب به اعتراض نگوشودند چگونه چون قیام آنها خالصانه و برای خدا بود و چیزی چون فرزند نداشتم تا تقدیم اسلام نمایم ولی آن سرمایه داران و اربابان مزدور مخفی که رعیتها را به استضعاف کشاندند....
🌼
🌸🍃
🌺🍃🌺
@sangareshohadababol
🌷📜🍃فرازی از وصیتنامه شهید ایرج قلی زاده🍃☘🌷
بسم الله الرحمن الرحیم
» ولا تحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون»
» مپندارید كسانى كه در راه خدا كشته مى شوند مرده اند، بلكه زندگانى هستند كه از درگاه خداوند روزى مى خورند. «
🌹🌺ضمن سلام به تمامى پیكار گران جهانى حق علیه باطل و با درود تمامى شهدا آزادى - استقلال - جمهورى اسلامى كه با خون خود این نهال نو بهار را آبیارى كردند تا براى همیشه از زیر یوغ ستم امپریالیسم مخصوص امپریالیسم آمریكا رهایى یابند تا اینكه این پیام پیام آوران خدا را (پیامبران راستین) كه همانا ایجاد یك جامعه توحیدى و پیاده كردن قسط و عدل كه فقط یگانگى خدا بر آن استوار باشد و خبرى از استبداد - استثمار - و استعمار نباشد و در حال حاضر كه خاك وطن عزیز ما در اشغال نیروهاى متجاوز صدام تكریتى است ما روى خون شهداى قبل از عید 61 راه مى رویم كه با خون خود تمامى خاك خود را آزاد كنیم تا اینكه آیندگان همان آیندگانى كه در حركتند براى ایرانى اسلامى - آزاد - آباد بكوشند و از تمامى جهات مستقل باشند.
💐🌷دوستان. ضمنا ما از این جهان فقط یك هجرت بسوى خدا و مرگ ما یعنى مرگ كسانى كه براى استقلال ایران آزاد و مستقل جان مى دهند همیشه براى بیداران فردا مشعلهاى پرنورى است كه راهشان روشن است و ما در وجود كسانى زنده ایم كه همیشه با آمریكا در ستیزه بى امان هستند تا تمامى خلقها آزاد شوند، در وجود كسانى وجود ما تبلور مى باید كه براى استقلال و میهن اسلامى ما كوشش مى كنند كه عدل و قسط پیاده گردد و استثمار داخلى و خارجى كاملا محو گردد.
🌹🌸به پدرم و مادرم به تمامى نزدیكانم ناراحتى به خود راه ندهید چون با سربلندى میروم براى استقلال وطن اسلامى خودم هر زحمتى براى شما ایجاد كردم مرا مى بخشید و پیامى به برادرم احمد این است كه بعد از اینكه بزرگ شد همیشه در راه محو استبداد - استثمار - استعمار مبارزه كند و شما برادران و خواهران و نزدیكانم من زمانى در پیش شما زنده هستم كه در راه قسط و عدل قدم بردارید.
تاریخ شهادت 1361/02/18
محل شهادت: پادگان حمیدیه ( اهواز خرمشهر )
سرباز وطن: ایرج قلى زاده امیردهى
🌸
🌼🍃
🌺🍃🌺
@sangareshohadababol
1⃣سالروز عروج ملکوتی
شهید محمد اسفندیاری
نام پدر : علی
تاریخ تولد :1341/03/10
تاریخ شهادت : 1364/02/19
محل شهادت : بین چنگوله و مهران
گلزار:شهدای معتمدی
@sangareshohadababol
🌹🍃زندگی نامه شهید محمد اسفندياري🍃🌹
🌺💐 ده روز از خرداد 1341 گذشته بود كه «محمد» در يكي از محلههاي شهر «بابل» و در کاشانه «علی و نوابه» پا به هستي نهاد.
علی كارگر سادهاي بود. این زوج، سه دختر داشتند و محمد، تك پسرشان بود.
محمد دوران كودكياش را در آغوش خانوادهاي پر از مهر و محبت سپري كرد.
محمد،کودکی بیش نبود که با صلاحدید والدین، جهت آشنایی با احکام و معارف الهی، راهی مکتبخانه شد.
او با طی دوره ابتدائی، به مدرسه راهنمایی «آيتالله مطهري» زادگاهش راه یافت. دانشآموز سال دوم دبیرستان بود که به دلیل انقلاب فرهنگی و تعطیلی مدارس از ادامه تحصیل بازماند. از اینرو، به شاهرود رفت و دو سالي را نزد خواهرش «صغري» ماند. اما در همانجا به حرفه مكانيكي روی آورد.
«گلی» از تقیدات دینی برادرش میگوید: «صوت قرآنش خیلی قشنگ بود. هر وقت مشغول قرائت قرآن بود، پشت در اتاقش مینشستم و از گوش دادن به صدایش لذت میبردم. او در ادای نماز شب هم مقید بود. حتی اسم چهل مومن را روی تکه کاغذی نوشت و با سنجاق، روی پرده اتاق نصب کرد تا یادش بماند.»
محمد همچنین با الگوپذیری از سیره اهلبیت(ع)، همواره در پی کسب کمال معنوی و فضایل انسانی بود.
❤️🌹مادرش میگوید: «يك بار به اتفاق هم به مشهد مقدس رفتيم. بار اوّلي كه زيارت كرديم، حرم خيلي خلوت بود. محمد وقتي حرم آقا را ديد، اصرار كرد كه حتماً بايد خادم آقا شود. به او گفتم: پدرت همراه ما نيست. بدون تو برگردم، چه بگويم. در اين چند روزي كه مشهد بوديم، محمد فقط شام و ناهار كنارمان بود و بقيه روزها را در حرم ميماند.»
در بیان خلقوخوی محمد باید گفت که در ادب و تواضع نسبت به پدر و مادر، زبانزد بود و در اطاعتپذیری از آنان، پیشتاز. با دیگران نیز، در نهایت گشادهرویی و ملاطفت رفتار میکرد و نزدشان از محبوبیتی وافر بهرهمند بود.
نوابه از بُعد دیگر تعهدات اخلاقی فرزندش چنین یاد میکند: «اگر دو روز در جايي مينشست، حرفي نميزد. يك روز به او گفتم: پسرم! چرا ساكتي؟ چيزي بگو! گفت: مادر! سوالي داري، از من بپرس؛ وگرنه من چيزي براي گفتن ندارم. چرا غيبت ديگران را بكنم؟!»
🌼🌹محمد كه در خانوادهاي بااصالت و مذهبي بزرگ شده بود، نميتوانست فضاي مسموم و آلوده آن روزهاي ايران را تحمل كند. از اینرو، وقتي فرياد انقلاب در شهرها پيچيد، پا به پاي جوانان غيور، در راهپيمائيها حضور فعّال پیدا کرد.
محمد در سال 59 با «فاطمه اسفندياري» ازدواج كرد که حاصلش دو فرزند به نامهاي «فرشته و علي» بود.
با شروع جنگ تحميلي، دوران پُرتبوتاب زندگي محمد ادامه يافت و خيلي زود عازم جبههها شد.
در 21/9/61 به عضويت سپاه در آمد و تا سال 1363 بارها در مناطق نبرد با دشمن حاضر شد.
حضور در جمع خانودههای شهدا و جمعآوری کمک های مردمی جهت یاری رزمندگان، از جمله اقدامات محمد در جبهه فرهنگی به شمار میرود.
«گلي» در ادامه سخنش اذعان میدارد: «يك بار كه به مرخصي آمده بود، برايش غاز كشتيم؛ امّا او به غذا لب نزد. گفتم: چرا چيزي نميخوري؟ گفت: خواهر جان! در جبهه، رزمندهها چيزي براي خوردن ندارند. آن وقت من در اينجا اين غذا را بخورم؟!»
🌺💐و سرانجام، محمد در آخرين اعزامش در 19/2/64، در جاده بين چنگوله و مهران بر اثر اصابت تير به سر، به درجه رفيع شهادت نائل آمد. پيكر پاكش نیز پس از تشييع در گلزار شهداي «معتمدي» بابل آرام گرفت.
بانو اسفندیاری از آخرین اعزام همسرش میگوید: «آخرین بار دو قطعه عکس خود را به من داد و گفت: هر وقت که سپاه از تو عکس خواست، این را به آنها بده و بدان که شهید شدم. اطرافیان و آشنایان از من خواستند که جلوی رفتنش را بگیرم. اما من با آنها مخالفت کردم و گفتم: مگر خون محمد از خون امام حسین و دیگر شهیدان رنگینتر است؟ همیشه موقع اعزام به منطقه، فقط یک بار دخترم را میبوسید؛ ولی آن روز از سر کوچه برگشت و دوباره او را بوسید. بعد به من گفت: من برایت کاری نکردم. حلالم کن!»
🌸
🌺🍃
🌼🍃🌼
@sangareshohadababol
ازسمت چپ:
1-اقای سید اسماعیل نصیرخانی
2-شهید محمد اسفندیاری
3-؟
@sangareshohadababol