eitaa logo
سنگر شهدا
2.5هزار دنبال‌کننده
102.5هزار عکس
8.3هزار ویدیو
98 فایل
یادوخاطره شهدا ورزمندگان دفاع مقدس ارتباط با ما https://eitaa.com/Madizadha
مشاهده در ایتا
دانلود
5️⃣ تولد زمینی شهید خسرو حسن زاده نام پدر: محمد تقی نام مادر : آسیه بیگم عمادی تاریخ تولد :1335/1/19 تاریخ شهادت : 1365/6/6 محل شهادت : شرهانی گلزار : شهدای معتمدی @sangareshohadababol
را صدا بزن 📿 اول وقت @sangareshohadababol
🌹هرچه عزت، آبرو دارم از آنِ ڪربلاست 🌹منبع الرزقم فقط از آستان ڪربلاست 🌹مرده را جان میدهد تڪبیرهاے مأذنه 🌹صور اسرافیل بخشے از اذان ڪربلاست ‌‌‌‌ ✨السَّلامُ عَلَیْڪَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِڪَ عَلَیْڪَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِڪُمْ.✨ 🌷السَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ 🌷و عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ 🌷و عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ 🌷و عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 💚 🌹اللهم ارزقنا ڪربلا... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @sangareshohadababol
🍃شهیده بنت الهدی صدر پیشگام نهضت اسلامی زنان در عراق بود. 🍃آمنه( بنت‌الهدی)صدر،شاعر، ، معلم فقه و اخلاق بود که در اسفندماه سال ۱۳۱۶ در شهر به دنیا آمد. 🍃شهیده بنت الهدی صدر در سن ۱۱ سالگی همراه دو برادر خود یعنی سید اسماعیل و سید محمدباقر صدر به رفت و تحصیلات خود را در زمینه فقه، علم حدیث، اخلاق و نزد برادرش محمدباقر صدر دنبال کرد و به درجه رسید. 🍃او وظیفه‌ی پرورش دختران از طریق برپایی کلاسهای درس و همایش را بر عهده داشت.او سال ۱٣٣۶ فعالیت خود را آغاز کرد. 🍃داستانهایی که از وی به یادگار مانده میتوان به ای کاش می‌دانستم، و اشاره کرد. 🍃بنت الهدی سه روز در مدرسه‌های بغداد و سه روز در مدرسه‌های نجف تدریس میکرد. وقتی برادرش به دلیل فعالیت های سیاسی توسط دولت عراق دستگیر شد بنت الهدی در حرم (ع) به سخنرانی پرداخت و مردم را از دستگیری مرجع دینی‌شان اگاه ساخت. 🍃نتیجه این سخنرانی مردم نجف و آزادی شهید محمد‌باقر صدر بود. حکومت عراق با دیدن این تظاهرات شهید صدر و خواهرش را به زندان انداخت. 🍃آمنه و محمدباقر صدر در ۱۹ فروردین ۱۳۵۹ به دست رژیم بعث به رسیدند🕊 ✍️نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۱ اسفند ۱٣۱۶ 📅تاریخ شهادت : ۱٩ فروردین ۱٣۵٩ 🥀مزار شهید :نجف قبرستان وادی السلام @sangareshohadababol
6️⃣ادامه خاطره از راهیان نور ۱۴۰۰ ✍️...روستای گنج افروز در دفاع مقدس ۴۶ شهید داد، که در بین این شهدا، سرداران شهید رمضان پور گنجی فرمانده گردان مسلم و سید صمد یحیی پور گنجی جانشین گردان حضرت رسول (ص) از لشکر ویژه ۲۵ کربلا جانشون رو در راه اسلام و امنیت ایران عزیز تقدیم کردن. و اما خاطره خودم از کرامت شهدا👈 فاصله روستای ما تا روستای گنج افروز، حدود ۳ کیلومتری بود. برای اومدن به مدرسه، هر روز این مسیر رو رفت و آمد می‌کردم. یادمه مادرم به من گفته بود هر وقت به مزار شهدای گنج افروز رسیدی، حتما به شهدا سلام بده. 🔸سلام دادن به شهدا کار هر روز من بود. وقتی پایه سوم راهنمایی رو تموم کردم، مادر اصرار داشت تا از مدرسه بیرون برم و برای ادامه تحصیل در حوزه ثبت نام کنم. روزی‌که به اتفاق مادرم برای گرفتن پرونده خدمت مدیر مدرسه رسیدیم و مادرم درخواست پرونده کرد، مدیر با تعجب و با ناراحتی گفت، خانم اکبری، پسرتون آینده خوبی تو درس داره، بهتون قول میدم که رضا آینده روشنی داره!!! در نهایت مادرم موفق شد و پرونده رو تحویل گرفت و بلافاصله برام تو حوزه ثبت نام کرد. مدت دو سال درسم در حوزه بسیار خوب بود. ناگهان احساس کردم که از درس حوزه خیلی خوشم نمیاد. 🔹دائما به خودم سرزنش میکردم که چرا از مدرسه بیرون اومدم. حالا هم از درس مدرسه عقب افتادم و هم از حوزه. مدتی فکرم درگیر این موضوع بود، تا اینکه یه بار کفشم پاره بود و برای رفتن به حوزه خجالت می کشیدم. لازم به ذکر است که پدرم کارگر سد سازی بود و مدتی بود که پیمان‌کار حقوقی به کارگرها نمی‌داد. یه شب مجبور شدم به پدرم بگم، کفشم پاره شد. پدرم گفت، انشاالله حقوق گرفتم چشم. فردا وقتی‌که از جلوی مزار همین شهدا رد می‌شدم و طبق عادت چندین ساله‌ام که باید به شهدا سلام می‌دادم، یهو دلم شکست و بجای سلام دادن، از شهدا گله کردم و ازشون خواستم در پیشرفت درس کمکم کنن (چون واقعا داشتم از درس حوزه زده می‌شدم). وقتی رسیدم حوزه مشغول خوندن درسم بودم که یهو یه پیرمردی به من نزدیک شد و گفت، آقا پسر شما کفش لازم نداری؟ با تعجب گفتم نه!!! پیرمرد رفت پیش یکی از طلبه‌ها و مجدد برگشت و خودشو معرفی کرد من پدر شهید ادریس شهسواری هستم از روستای آهنگرکلا، دیشب پسرم اومد تو خوابم و گفت، برو از طرف من یه مُهر و یه تسبیح و یه هدیه خوب به یه نفر بده. گفتم به کی بدم؟ پسرم آدرس دقیقی نداد فقط اشاره داشت به روبروی امامزاده قاسم. وقتی از خواب بیدار شدم به خودم گفتم پس میرم حوزه مدرسه صدر که روبروی امامزاده قاسم هست. به همین خاطر به اینجا اومدم... ادامه خاطره در پست بعد ✍️علی محسن پور @sangareshohadababol
🌷 شهید : ✨ چکمه هایت را بپوش، ره توشه ات را بردار و هجرت کن. حضرت امام حسین (علیه السلام) در صحرای کربلا انتظار تو را می کشد...🥀 سید اهل قلم گرامیباد 🥀🌷 🆔 @sangareshohadababol
عکسی که می بینید، در اواسط دهه شصت شمسی در مناطق عملیاتی گرفته شده است. نفر وسط، سردار دلاور و جهان آشوب سپاه، حاج عبدالله رودکی است و این عکس هم از آلبوم شخصی او گرفته شده است. نوشته های روی عکس، دستخط شخص سردار رودکی است. ایشان بالای سر عکس خودش نوشته: «در انتظار» پیش از انقلاب دارنده عنوان 3 سال قهرمانی متوالی رشته «بوکس» کشور و چندین عنوان قهرمانی در رشته کشتی به شمار میرفت. سردار شهيد حاج عبدالله رودكي در دوران دفاع مقدس، مغز متفکر نبرد با شناورهاي متجاوز آمريكايي و شكل گيري یگان قايق هاي تندر به شمار میرفت و در مناطق عملیاتی نیز بارها به مقام جانبازي (تا 70 درصد) نائل گرديد. @sangareshohadababol
‼️روزگاری فرزندان این سرزمین خسته و کوفته در سنگرهایی شبیه گور میخوابیدند تا ملتی آسوده بخوابد... آنها خودشان را فدای مردم کردند، و نمیدانستند، غارتگران غربگدا مردم را گورخواب خواهند کرد!😒 @sangareshohadababol
عمامه گذاری مجید گلی کانی مراسم عمامه گذاری توسط عالم فقید آیت الله ابوالحسن حسینی ره حوزه علمیه فیضیه مازندران ، بابل محفل انس و رفاقت با شهدا 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 @sangareshohadababol
لَختی استراحت ... و دوباره آغاز نبردی چندین ساعته از جان و دِل مایه گذاشتند آرامش امروزمان را قَدر بدانیم ... @sangareshohadababol
با صبا در چمن لاله سحر می‌گفتم که شهیدان که‌اند این همه خونین کفنان گفت حافظ من و تو محرم این راز نه‌ایم از می لعل حکایت کن و شیرین دهنان را میشناسند.... 🌷شهید احمد علی پور ( والفجر چهار ) 🌷سمت چپ نفر اول کنار پیکر پاک شهید جعفر علی پور ( مطلع الفجر ) سمت راست بالا مرحوم زنده یاد حاج اسماعیل پدر شهیدان جعفر و مجید علی پور شهید زین الدین:🌷 هر گاه شب جمعه شهدا را یاد کردید آنها شما را نزد اباعبدالله (ع) یاد میکنند... باز آینه و آب و سینی چای و نبات...🌹 باز شب جمعه و یاد شهدا با صلوات...🌺 🆔 @sangareshohadababol
آن زمان‌ها عشق ميدان دار بود عشق در دلهايمان سردار بود رنگ خون، بالاترين رنگ بود عشق آنجا ناخدای جنگ بود به نام خدا، صبحتون زیبا ، یادکنیم ازشهدا🌹 🌷عکس از آلبوم شهید جعفر جبرییلی طلوتی از شهدای عملیات کربلای هشت و از شهدای روستای شهیدپرور طلوت که در تاریخ 1366/1/20 در منطقه عملیاتی شلمچه به فیض شهادت نائل شد . روحش شاد و یاد و نامش گرامی باد❤️ ایستاده از راست : 🌷1-شهید حیدرعلی رضائی 🌷2-شهید جعفر جبرئیلی 3-؟ نشسته از راست : 🌷4-شهید مجید باباپور 5-؟ سه تن از شهدای روستای طلوت. جمعه 20 فروردین 1400 . عزیزمان را یاد کنیم با ذکر معطر صلوات🌺 🆔 @sangareshohadababol