سنگر شهدا
📷 اطلاعات عکس: جبهه جنوب، زمستان ۱۳۶۲ ، جلسۀ توجیهی #عملیات_خیبر در اتاق فرماندهی @sangareshohadaba
#عملیات_خیبر 🌸
🔶 روز سوم «عملیات خیبر» بود که #حاج_همت برای کاری به عقب آمده بود. از فرصت استفاده کردیم و نماز ظهر را به امامت او اقامه کردیم. در بین دو نماز، یک روحانی وارد صف نماز شد. #حاج_همت با دیدن او، از ایشان خواست که جلو بایستد. آن برادر روحانی ابتدا قبول نمی کرد، اما با اصرار #حاجی ، رفت و جلو ایستاد.
پس از اقامۀ نماز عصر، ایشان گفت: «حالا که کمی وقت داریم، چندتا مسئله براتون بگم.» او شروع کرد به گفتن مسئله، در حال صحبت کردن بود که ناگهان صدایی آمد. همۀ چشم ها به سمت صدا برگشت. #حاج_همت از شدت بی خوابی و خستگی بی هوش شده و نقش بر زمین شده بود. برادران سریع او را به بهداری منتقل کردند. دکتر پس از معاینۀ #حاجی گفت: «بی خوابی، خستگی، غذا نخوردن و ضعیف شدن باعث شده که فشارش بیافته، حتماً باید استراحت کنه.» و یک سِرُم به او وصل کردند.
همین که حالش کمی بهتر شد، از جایش بلند شد و از اینکه دید توی بهداری است، تعجب کرد. می خواست بلند شود، رفتیم تا مانعش شویم، اما فایده ای نداشت. من گفتم: « #حاجی ، یه نگاه به قیافۀ خودت انداختی؟ یه کم استراحت کن، بعد برو. بدن شما نیاز به استراحت داره.» گفت: «نه، نمیشه، حتماً باید برم.» بعد هم سِرُم را از دستش بیرون کشید و رفت.
📚 منبع کپشن: کتاب #برای_خدا_مخلص_بود ، صفحه ۷۹ به روایت برادر «نیکچه فراهانی»
📷 اطلاعات عکس: جبهه جنوب، زمستان ۱۳۶۲ ، جلسۀ توجیهی #عملیات_خیبر در اتاق فرماندهی
@sangareshohadababol
#عملیات_خیبر
✉ ظهر روز جمعه، پنجم اسفند ۱۳۶۲ محور طلائیه💛 به نشوه خاکریز الغدیر #حاجهمت نشسته بر ترک موتور🏍 به اتفاق شهید اسماعیل لشکری برای بازدید از خط، مهیّای حرکت می شوند
شهدایی که در عکس دیده می شوند به ترتیب از راست عبارتند:
شهید مرتضی مفاخری کادر گردان عمار شهید اسماعیل لشگری فرمانده گردان عمار شهید ابراهیم اصفهانی معاون گردان عمار
#شهیدحاجمحمدابراهیمهمت فرمانده لشگر ۲۷
شهید علیرضا سلیمی دقیق پشت سر #حاجهمت است شهید علی محمد محمدی نفر اول از چپ
تصویر📸 و اطلاعات از کتاب📗 ارزشمند شراره های خورشید و سایت «مشرق نیوز»
@sangareshohadababol
🌸 #عملیات_خیبر 🍃
✅
🔶
بعدازظهر جمعه، پنجم اسفند ۱۳۶۲
پیست پرواز #هوانیروز در سه راهی فتح
آغاز روند انتقال گردان های «مالک» و «حبیب» به جزایر جنوبی #مجنون ✅
#حاج_همت (نفر ایستاده کنار #هلی_کوپتر )؛ در حال مذاکره با خلبان لیدر دستۀ پروازی هوانیروز.
✔
👈 منبع کپشن: کتاب باشکوه #شراره_های_خورشید ✴
@sangareshohadababol
🌸 #عملیات_خیبر 🍃
🔸
✔
ظهر روز جمعه، پنجم اسفند ۱۳۶۲
حاشیۀ #خاکریز_الغدیر
#شهید_عباس_کریمی (مسئول واحد اطلاعات-عملیات #لشکر۲۷ ) در حال بیرون کشیدن نوک خاری از انگشت مبارک #حاج_همت 😃
@sangareshohadababol
🏪 #وقت_سلام
با دستهای لطف تو آزاد میشویم
وقتی دخیل پنجره فولاد میشویم
با یک سلام زائر آقا شوید✋
@sangareshohadababol
نتوان وصف تو گفتن
که تو در فهم نگنجی...
#یکشنبه_های_علوی
🇮🇷 @sangareshohadababol
*🔷یاالله یا زهرا سلام الله علیها🔷👆
🔆بخـــــوان 🍀#فراز ۴ #گنج_العرش 🍀
به نیت رفع موانع ظهور مولا صاحب عصر
🌹وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ ۚ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا
و بگو: «حق آمد، و باطل نابود شد؛ یقیناً باطل نابود شدنی است!»*
🇮🇷 @sangareshohadababol
#عملیات_خیبر 🚩
📷 قرارگاه عملیاتی نجف سپاه، از راست: #محمد_ابراهیم_همت ؛ فرماندهی قرارگاه فتح و #محسن_رضایی میرقائد؛ فرماندهی کل سپاه در عملیات آبی-خاکی #خیبر .
👈«...در کنار #همت ، احساسِ قدرت میکردم.»
محسن رضایی
#شهید_همت
#حاج_همت
#شهدای_خیبر💔
@sangareshohadababol
تو کجایی پدرم…؟!
آنقدر حسرت دیدار تو دارم که نگو…
بس که دل تنگ تو ام، از سر شب تا حالا…
آنقدر بوسه به تصویر تو دادم که نگو…
تصویر: فرزند شهید « #علی_اکبر_زوار » نیروی ایرانی از لشکر #فاطمیون
🇮🇷 @sangareshohadababol
اساس تخریب، تخریب هوای نفس است..
🌷شهید محمد حسین بشیری🌷
تولد: ۱۳۶۰/۴/۲۹ ،همدان
شهادت: ۱۳۹۵/۸/۲۲ ،حلب
فرمانده تخریب قرارگاه نازعات سوریه
🇮🇷 @sangareshohadababol
💢.به یاد چهلمین سالگرد آسمانی شدن حمید باکری در جزیره مجنون در عملیات خیبر
@sangareshohadababol
شهید مهندس مهدی باکری فرمانده دلیر لشکر ۳۱عاشورا ، بر اثر اصابت تیر ، از ناحیه کتف مجروح شده بود. یک روز تصمیم گرفت برای سرکشی و کسب اطلاع از انبارهای لشکر بازدید کند مسئول انبار ، پیرمردی بود به نام حاج امر ا... با محاسنی سفید که با هشت جوان بسیجی در حال خالی کردن کامیون مهمات بود ، او که آقا مهدی را نمی شناخت تا دید ایشان در کناری ایستاده و آن ها را تماشا می کند فریاد زد جوان چرا همین طور ایستاده ای و ما را نگاه می کنی بیا کمک کن بارها را خالی کنیم یادت باشد آمده ای جبهه که کار کنی شهید باکری با معصومیتی صمیمی پاسخ داد : « بله چشم» و با آن کتف مجروح به حمل بار سنگین پرداخت نزدیکی های ظهر بود که حاج امرا... متوجه شد که او آقا مهدی فرمانده لشکر است بغض آلود برای معذرت خواهی جلو آمد که مهدی گفت : « حاج امر ا... من یک بسیجی ام »
روز مهندس مبارک 💐
🚩@sangareshohadababol