eitaa logo
سنگر شهدا
2.5هزار دنبال‌کننده
101.8هزار عکس
8.2هزار ویدیو
98 فایل
یادوخاطره شهدا ورزمندگان دفاع مقدس ارتباط با ما https://eitaa.com/Madizadha
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤 داستان امام_حسین(ع) شیخ رجبعلی خیاط شیخ رجبعلی خیاط به همراه شیخ حسن تزودی در امامزاده صالح تهران نشسته بودند که جناب شیخ می گوید: « یالَیتَنی کُنتُ مَعَکَ فَاَفوُزُ مَعَکَ فَوزاً عَظیما» ؛ حسین جان!ای کاش روز عاشورا در کربلا بودم و در رکاب شما به شهادت میرسیدم. وقتی اینگونه آرزو می کند،می بینند هوا ابری شد و یک تکه ابر بالای سر آنها قرارگرفت و شروع کرد به باریدن تگرگ. شیخ رجبعلی خیاط فرار می کند و به امامزاده پناه می برد. وقتی بارش تگرگ تمام می شود، شیخ از امامزاده بیرون می آید و برایش مکاشفه زیبایی رخ میدهد.... او امام حسین علیه السلام را زیارت می کند و حضرت به او می فرمایند: شیخ رجبعلی! روز عاشورا مثل این تگرگ تیر به جانب من و یارانم می بارید؛ولی هیچ کدام جا خالی نکردند و در برابر تیرها مقاوم و راست قامت ایستادند،دیدی که چگونه از دست این تگرگ ها فرار کردی. مگر می شود هر کس ادعای عشق والا را داشته باشد؟ 📚کتاب طوبای کربلا …صفحه۱۴۱ @sangareshohadababol
شهیدان سخت دلتنگ وغریبم...🌹                   خمار جرعه ای امن یجیبم... شهیدان خدایی بی قرارم...🌹                   خدایا طاقت ماندن ندارم... چه تنها مانده ام افسرده برخاک...🌹                   شما رفتید تا افلاک چالاک... مرا تنها رها کردید و رفتید...🌹                   به حسرت مبتلا کردید و رفتید... شما رفتید و من اینجا غریبم...🌹                   زفیض سرخ مردن بی نصیبم.... شهادت !!! ای شهادت ناز شصتت!!!🌹                   تأسی کن مرا قربان دستت...🌹 اَللهُمَ اَسئَلُکَ مِنَ الشَهادَةِ اَقسَطَها اللهم ارزقنا🌹 سلام بر شهدا🌹 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• 🇮🇷 @sangareshohadababol
در امنیت دستان تو تمام آرامش دنیا سهم من است... @sangareshohadababol
💌 🟢شهید مدافع حرم ♨️سفرِ کاری به ترکیه 🪴ایوب چندماه قبل از شهادتش، برای سفر کاری به ترکیه رفته بود. نمازهاش رو تو هتل نمی‌خوند. میگفت «معلوم نیست اینجا چه کارهایی کرده‌اند! شاید نجس باشه!» 🌷هتل‌دار بهش گفته بود «اولین ایرانی‌ای هستی که میبینم برای نماز صبح هم مسجد میری. همه اون ساعت، مست از دیسکوها بیرون میومدند!» 🪴ایوب یه مسجد پیدا کرده بود که نمازهاش رو میرفت اونجا میخوند. با اینکه مسجد اهل تسنّن بود ولی با چندنفر رفیق شده بود و هدایتشون کرده بود. 🌷او با یه‌نفر از کشور هلند دوست شده بود و به سمت شیعه دعوتش کرده بود. بهش گفته بود «برو سرچ کن نهج‌البلاغه رو پیدا کن، بخون! ببین علی علیه‌السلام چی گفته؟!» حتی ایوب بهش دعای کمیل رو هم نشون داد. 🇮🇷 @sangareshohadababol
📨 🔴شهید مدافع‌حرم 🔷به یاد شهید بهشتی 🎈پدر شهید روایت می‌کند: وقتی که مادرِ محمدحسین او را باردار بود، ماجرای هفتم تیر و شهادت بهشتی و یارانش پیش آمد. همان زمان همسرم به من پیشنهاد کرد اگر نوزادمان پسر بود، نامش را به یاد شهید بهشتی، «محمدحسین» بگذاریم. 🦋دو ماه و چندروز بعد هم محمدحسین به دنیا آمد. پسرم نامش را از یک شهید گرفت و با عشق و یاد شهدا زندگی کرد و عاقبت خودش نیز به شهادت رسید. 🎈محمدحسین حین جنگ تحمیلی بزرگ شد و در برخی از این اعزام‌ها، او که شاید چهارسال بیشتر نداشت، به بدرقه‌ی رزمنده‌ها می‌آمد و به شکل نمادین، اسلحه روی دوشش می‌انداخت. یکبار وقتی من جبهه بودم، محمدحسین همراه برادرِ بزرگش دنبال تشییع جنازه‌ی یک شهید رفته و سر از بهشت زهرا علیهاالسلام درآورده بودند! 🦋آن زمان او هنوز مدرسه هم نمی‌رفت و برایمان عجیب بود که با چه برداشتی این همه راه را همراه تشییع‌کنندگان رفته است! عشق و علاقه به شهدا از همان زمان در دلِ این بچه جوانه زده بود. 🇮🇷 @sangareshohadababol
شهید عباس ورامینی اولین نفری بود که وارد لانه جاسوسی شد 🔹شهید عباس محمد ورامینی در ۱۳ آبان ماه سال ۱۳۵۸ که دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، سفارت آمریکا را تسخیر کردند، اولین کسی بود که وارد لانه جاسوسی شد و یک سال در لانه جاسوسی فعالیت داشت. او در آن روزها مسؤولیت آموزش نظامی دانشجویان پیرو خط امام را بر عهده داشت و برای آنان اسلحه تهیه می‌کرد. 🔹شهید حاج ابراهیم همت فرمانده وقت لشکر پیروز حضرت محمد رسول الله (ص) در سخنانی در مراسم این شهید بزرگوار بر سر مزارش گفت: "حاج عباس همیشه دائم الوضو بود و روزهای دوشنبه و چهارشنبه را حتما روزه می‌گرفت، نماز شبش به خصوص در سالهای آخر حیاتش ترک نمی‌شد و همواره با گریه و تضرع همراه بود و دنیا را برای خود قفس تنگ و آزار دهنده‌ای می‌دانست که باید آن را شکست و رها شد. " 🇮🇷 @sangareshohadababol
ابراهیم می‌گفت: مطمئن باش هیچ چیزی مثلِ برخورد خوب روی آدم‌ها تاثیر ندارد... @sangareshohadababol
تو هیچی نیستی! چشم‌شان که به مهدی افتاد؛ از خوشحالی بال در آوردند دوره‌اش کردند و شروع کردن به شعار دادن: فرمانده‌ی آزاده ، آماده‌ایم آماده ! » هرکسی هم که دستش به مهدی می‌رسید امان نمی‌داد، شروع می‌کرد به بوسیدن... مخمصه‌ای بود برای خودش! خلاصه به هر سختی‌ای که بود از چنگ بچه‌های بسیجی خلاص شد اما به جای اینکه از این همه ابراز محبت خوشحال باشد با چشمانی پر از اشک به خودش نهیب می‌زد: « مهدی! خیال نکنی کسی شدی که اینا اینقدر بهت اهمیت میدن، تو هیچی نیستی، تو خاک پای این بسیجی‌هایی...!» @sangareshohadababol
کانالی که اعضایش هیچوقت از آن لفت ندادند ... @sangareshohadababol
❇️ 🟣شهید مدافع‌حرم 🎙راوے: پدر شهید ☂امیر در دوره نوجوانی، بیشتر وقت خود را در هیئت رزمندگان و مسجد می‌گذراند و در هیئات با تواضع کفش‌های مردم را جفت می‌کرد و تا پایان مراسم در آنجا حضور داشت و کمک می‌کرد. ⛱او عضو سپاه پاسداران و پیرو خط ولایت فقیه بود و برای دفاع از اسلام و حرم زینب سلام‌الله‌علیها از جان و همسر و فرزند خود گذشت و راهی سوریه شد. حضرت زینب با شهادت امیر، پاداش محافظت از حرم خود را به او داد. ☂امیر بسیار مهربان و خوش‌اخلاق بود. در کارش اخلاص و جدّیّت فراوان داشت و همیشه سعی می‌کرد من و مادرش را از خود راضی نگاه دارد. 🇮🇷 @sangareshohadababol
💢شهید محمدجان کاوه(اهل روستای پیرنعیم سوادکوه)_شهادت ۱۳۶۵ : . ▪️گلچيني از دلنوشته هاي شهيد: امشب من و چند نفر از رزمندگان به جزيره مجنون مي رويم و تا صبح براي رزمندگان سنگر بسازيم، همسرعزيزم اگر اين را گفتم نگران نباش همه چيز دست خداست. آن شب كه براي شما نامه نوشتم أنقدر عراقي ها به سمت ما توپ شليك كردند كه دو نفر از رزمندگان شهيد شدند* اكنون كه اين نامه را مي نويسم در منطقه شلمچه هستم برايم ناراحت نباشيد و حالم خوب است.همسرم عوض من زهره را ببوس. . @sangareshohadababol
گفته بودی بلدی حال مرا خوب کنی حال ما خوب خرابست به آن دست نزن... سردار دل ها حاج @sangareshohadababol