eitaa logo
سنگر شهدا
2.5هزار دنبال‌کننده
103هزار عکس
8.4هزار ویدیو
98 فایل
یادوخاطره شهدا ورزمندگان دفاع مقدس ارتباط با ما https://eitaa.com/Madizadha
مشاهده در ایتا
دانلود
6️⃣ سالروز عروج آسمانی شهید سیدعباس چاوشی امیری نام پدر : سید تقی نام مادر : فیروزه اسماعیل نسب تاریخ تولد :1347/04/01 تاریخ شهادت : 1364/11/21 محل شهادت : فاو نحوه شهادت : اصابت ترکش خمپاره گلزار : شایستگان امیرکلا بابل 1⃣1⃣ والفجر هشت @sangareshohadababol
سالروز عروج ملکوتی 🌺 1-سیدعباس چاوشی 2-جعفر تبارجعفرقلی بیشه 3-محسن بهاور 4-محمدجان اشرفی 5-محمد اسداللهی 6- حمید امیری 🌹یاد و خاطره شهدا و رزمندگان عملیات گرامی باد🌹 @sangareshohadababol
7️⃣سالروز عروج ملکوتی شهید احسان حمزه پور(نفر وسط ) نام پدر : حسن نام مادر:سیده بیجی حسینی شیروانی محل تولد:عالی زمین تاریخ تولد :1345/05/12 تاریخ شهادت : 1364/11/21 محل شهادت : فاو ❤️جاویدالاثر❤️ 2⃣1⃣ والفجر هشت ❤️مادر شهید : شهید زمانیکه دانشجوی تربیت معلم بودند اوایل ما به او پول توجیبی می دادیم ولی بعد ازمدتی دیگر از ما پول نمی گرفت و می گفت که مقداری شهریه دانشجویی به ما می دهند همان کافی است از همان مقدار پولی که می گرفت ،بعداً فهمیدیم که برای مردم بی بضاعت و نیازمندخرج می کند هیچگاه برای خود یک لباس نمی خرید و با همان لباس ساده و قدیمی سر می کرد و بسیار ساده زیست و قانع بود . 🌷دوست شهید: مدتی را با ایشان معاشرت داشتیم بسیار مقید به فرائض شرعیه و یومیه بودند به نماز اول وقت بسیار اهمیت می دادند در ایام محرم مداحی می کردند .درکشاندن جوانان و نوجوانان به مسجد و بسیج خیلی فعال عمل می کردند . بسیار مردی متین و بردبار بودند . در رعایت ظواهر اسلامی خود خیلی مقید بودند. به حضور درجبهه و جنگ علاقه وافری داشتند . به امام و ولایت عشق می ورزیدند . @sangareshohadababol
8️⃣سالروز عروج آسمانی شهید حسن خبازنیا امیری( سمت چپ ) سمت راست آقای حمید شامخی نام پدر :علی اصغر نام مادر:ربابه اشرفی تاریخ تولد :1346/05/12 تاریخ شهادت : 1364/11/21 محل شهادت : فاو ❤️جاویدالاثر❤️ 3⃣1⃣ والفجر هشت 🌺برادر شهید:دریک عملیات زخمی شده بود و به مادرم خبر نداده بودچون که مادرم مریض بودند.شهید سرش ترکش خورده بودپدرم به همراه یکی ازدایی های بنده به دنبال ایشان رفتند وقتی ایشان را به منزل آوردند لباس نو برتن داشت طوری ازپله ها بالا آمدندکه آن قسمت سرش که مو نداشت مشخص نباشد و ازکناردیوارحرکت کرد. وارد اتاق شدند تا مادرمتوجه نشوند.حضور همیشگی ایشان درجبهه بود همیشه درخانه صحبت می کردند و می گفتند که من طوری شهیدبشوم که اصلاً جسد من به خانه نیاید و الان سال های زیادی که می گذرد هنوز جسدش به آغوش خانواده برنگشته است . ❤️کلام شهید : وصیت من در خط امام حرکت کنیداسلحه به خون نشسته من را بردارید و بر دشمنان دین حمله ورشوید، همانطورکه من سلاح دوستان شهیدم خلیل جلیل نتاج، علیرضا اشرفی و دیگر شهدا را برداشتم. @sangareshohadababol
0️⃣1️⃣سالروز عروج آسمانی شهید داداش قاسمی دون نام پدر : شیرزاد نام مادر: خیرالنسا قاسمی تاریخ تولد :1346/04/03 تاریخ شهادت : 1364/11/21 محل شهادت : اروندرود گلزار:شهدای دونه سر 5⃣1⃣ والفجر هشت 🌺 این را بدانید که اسلام بالاتر از من است و من در مقابل اسلام هیچ ارزشی ندارم و برای خدا صبر را پیشه خود سازید. و اما همسر عزیزم که فرزند خود را ندیدم اگر پسر است اسمش را علی اکبر و اگر دختر بود اسمش را زهرا بگیرید و آنطوری تربیت کن که اسلام می‌خواهد 🌹اما برادران وخواهران عزیز همیشه مطیع فرمان رهبر انقلاب باشید تا در دنیا و آخرت سعادتمند باشید که الحمدالله هستید و خواهران؛ باید توجه داشته باشید که زینب (س) چگونه پیام شهدا کربلا را به گوش جهانیان رساند و گریه را برای شهدای کربلا‌ی امام حسین (ع) بکنند ونه بر این حقیر که در مقابل هیچ هستیم. خدایا خدایا! تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار. @sangareshohadababol
1️⃣1️⃣سالروز عروج ملکوتی شهید کامبیز گلی تالاری (سمت راست) نام پدر : رضا نام مادر: فضه فولادی تاریخ تولد :1344/10/09 تاریخ شهادت : 1364/11/21 محل شهادت : اروندرود گلزار : قرآن تالار بابل 6⃣1⃣ والفجر هشت 🌺به گفته برادرش ناصر، «مرخصی‌هایش را به دوستان متاهلش می‌داد و خودش کمتر به خانه می‌آمد. یک‌بار مجبور شدیم به او پیغام بدهیم که حال مادر خوب نیست تا زودتر برگردد. وقتی برگشت و متوجه موضوع شد، فقط هفت روز از مرخصی پانزده روزه خود استفاده کرد.» و در نهایت، کامبیز در 21 بهمن 1364 طی عمليات والفجر 8 در فاو به درجه والای شهادت نائل آمد. 🌺پيكر پاكش نیز با تشييع اهالی قدردان قرآن‌تالار در مسجد امام‌سجاد این روستا به خاك سپرده شد.روحش شاد @sangareshohadababol
2️⃣1️⃣ سالروز عروج آسمانی شهید برارجان گلی کریمی نام پدر : کربلایی آقا نام مادر : عمه خانم کریمیان تاریخ تولد : 1334/02/07 تاریخ شهادت : 1364/11/21 محل شهادت : اروندرود گلزار : کریم کلا بابل 7⃣1️⃣ والفجر هشت @sangareshohadababol
سنگر شهدا
2️⃣1️⃣ سالروز عروج آسمانی شهید برارجان گلی کریمی نام پدر : کربلایی آقا نام مادر : عمه خانم کریمیان ت
پارسال همین روزا بود یه خانومی تلفن زد و گفت من دختر شهیدِ غواص برارجان گلی کریمی هستم از شهرستان بابل میخوام واسه سالگرد بابا یه مراسم خودمونی و جمع و جور بگیرم میای واسه مداحی؟ تعجب کردم! بابل مداحان خوب زیاد داره گفتم تلفن منو از کی و کجا گرفتی؟ گفت تو ایتا شماره مداح رو سرچ کردم ،‌تلفن مداحا اومد بالا برای همشون زنگ زدم جواب ندادن به شماره شما زنگ زدم که جواب دادید گفتم با افتخار.... قصه جالبی داشت.... برارجان ۶تا فرزند داشت که یه پسر و یه دخترش معلول و رباب آخرین دخترش بود و ۴۰ روزه بود باباش رفت جبهه و پنج ماهه بود که باباش شهید شد. تا حدود ۳۵ سالگی هیچ حسی به بابا نداشت چون اصلا هیچ خاطره ای نداشت. فقط یه عکس که روی سنگ قبر و تمام بنرهای سطح شهر زده بودن و صاحب عکس یه مرد اخمو بود مادرش با برادر شوهرش ازدواج کرد. از زندگیش سیر شده بود و گله می‌کرد و دلخور بود و غر میزد که بابا چرا نیستی که یروز بچه های حفظ آثار شهدای بابل میان خونشون و میگن شما چون دختر کوچکتری و جوانتر ببین تو فامیل کسی عکسی، خاطره ای،‌ناگفته ای که بشه ازش استفاده کرد پیدا میکنی ... رباب از این آلبوم به اون آلبوم دنبال عکس های بابا میگرده و پای خاطرات مادر و عمو و عمه و همسنگرای بابا... لابلای این همه عکس و حرف و خاطره رباب تازه بابا رو پیدا کرد..کم کم شد عاشق باباش...بابا چه خوشتیپ بوده چارشونه...ورزشکار و پهلوان کشتی... پس چرا اینهمه سال این عکس فقط همه جا پخش شده بود. اولین کاری که کرد سنگ مزار بابا رو تغییر داد یه عکس دیگه که تو خوابش دیده بود گذاشت.... رباب تو زندگیش شکست خورده بود و تنها و بی پناه و خسته ... ماه مبارک پای تلویزیون تو برنامه زندگی پس از زندگی دیده بود پسر جوانی تو کما حضرت ابوالفضل رو دیده بود... میگه خیلی گریه کردم گله کردم گفتم بابا چجوری این پسره تو کما حضرت ابوالفضل رو دید منی که اینهمه داغونم بابامو نباید ببینم؟! نمیبنی من بی پناه شدم نمیدونی چقد خسته ام.. فقط میخوام بدونم کنارم هستی چون ماه رمضان بود نزدیک اذان از تشنگی که گریه کردم بیحال شده بودم که شوهر دخترعموم که اسنپ کار میکرد اومد داخل حیاط دستش بامیه بود و گفت دخترعمو بیا عمو خونتو بلد نبود گفت منو ببر خونه دخترم منم آوردمش اینجا... بابا که وارد حیاط شد همه جا روشن شد انگار صب شد یهو گرم شد.. یه مرد چارشونه بلند و بالا خوشتیپ من لال شدم فقط نگاه میکردم اومد روبروی آیینه ایستاد موهاشو درست کرد و دستی به آیینه کشید کلی باهام حرف زد.... بیدار شدم.. با گریه به دختر عموم زنگ زدم و توان گفتن این خواب و نداشتم اومدم روبروی آیینه اثر دست بابا رو آیینه بود.. بوی عطرش تو خونه مونده بود رباب و مادرش رو یبار برای برنامه رادیویی "مهربانوی ایثار " که ویژه همسران شهدا و خاطرات اوناست دعوت کردم . خانوم رباب گلی کریمی برای پدر یک مستند ساخته و روز نمایش این مستند منو دعوت کرد من نجف بودم نتونستم برم ولی قطعاتی از مراسم رو برام فرستاد. بنظر شما دخترا بابایی ان یا بابا ها دختری؟ @sangareshohadababol
25.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید برارجان گلی کریمی یاد و خاطره شهدای عملیات والفجر هشت گرامی باد 🌺 @sangareshohadababol
سالروز عروج ملکوتی 🌺 7-داداش قاسمی 8- حسن خبازنیا 9- احسان حمزه پور 10- علی فلاح 11- برارجان گلی 12- کامبیز گلی تالاری 🌹یاد و خاطره شهدا و رزمندگان عملیات گرامی باد🌹 @sangareshohadababol
3️⃣1️⃣سالروز عروج ملکوتی شهید محمد محمدعلیزاده امیری نام پدر : عسگری نام مادر: سیده معصومه نوربخش تاریخ تولد : 1347/04/24 تاریخ شهادت : 1364/11/21 محل شهادت : فاو گلزار: شایستگان امیرکلا بابل 8⃣1️⃣ والفجر هشت 🌸خواهرشهید: برادرم بسیار متقی و مهربان بود و این خصلت او، سبب تاثیر پذیری خانواده می شد. از دوران کودکی اش او، این گونه رفتار می کرد. بیشتر نسبت به نماز اول وقت و حفظ حجاب ما را سفارش می کرد. و در نمازهای جمعه و جماعت شرکت داشت و عقیده اش بر این بود که، حضور در این امر عبادی و سیاسی، سبب ترس دشمن و همدلی و یکپارچگی مردم می شود. 🌺در اخلاق خود، بسیار فروتن، امانت دار، منظم و منضبط، دستگیری از نیاز مندان و سالخوردگان داشت. همچنین به حق و حقوق دیگران بسیار اهمیت می داد. او عاشق امام بود و از شاه ملعون متنفر و همیشه به دوستان و خانواده می گفت: « من بزرگ شوم، شاه را می کشم. ازراست: 1-🌷شهید سید قاسم (جواد ) مرتضوی 2-🌷شهید محمد محمدعلیزاده امیری @sangareshohadababol
4️⃣1️⃣ سالروز عروج آسمانی شهید زمان محمدی فیروزجائی نام پدر : عزیز الله نام مادر :آمنه ادبی تاریخ تولد : 1338/01/01 تاریخ شهادت : 1364/11/21 محل شهادت :فاو گلزار : فیروزآباد فریدونکنار 9⃣1️⃣ والفجر هشت 🌸همسر شهید: بسیار مهربان ، دلسوز بود و با این که زندگی مان را با دستمزدهای روزمره می گذراندیم اما اگر کسی نیاز به کمک داشت کمک می کرد . یکی از همسایگان در بندپی خانه اش سوخت از منزل جاجیم، پتو و بالشت برای آنها برد یا اگر کسی خانه سازی داشت رایگان به آنها کمک می کرد . فرزند شهید : 9 ساله بودم که از پدرم شهید شد بعد از شهادت پدرم یادم است خانمی به منزل ما آمد و از پدرم صحبت می کرد که شهید سرزمین ما کار می کرد با دقت کارها را انجام می داد و به دیگران هم گوشزد می کرد که خوشه ها نریزد حرام شود . هر پولی می گیرید باید حلال باشد . عشق و علاقه زیادی به اهل بیت داشت . پدربزرگم ملای مکتبی بود ایشان نوحه هایی می نوشتند وپدرم ان ها را می خواند . دختر شهید : بسیار مهربان و نسبت به دوستانش خیلی وفادار بود. شوخ طبع بود و همیشه با ما شوخی می کرد وما را بسیار دوست داشت . @sangareshohadababol