🌹وقتی که شهید رجایی آثار شکنجه ساواک در پای خود را در کنفرانس مطبوعاتی سازمان ملل به همگان نشان داد
@sangareshohadababol
🚨قاتل رجایی و باهنر هنوز زنده است1️⃣
🔹او هنوز زنده است،آخرین باری که در انظار عمومی ظاهر شد، در مراسم ختم پدرش در لندن در سال 1377 بود. بعد از آن هم گزارشهایی در دست است که او را همراه مریم رجوی در اردن دیدهاند. او مرتکب جرم بسیار بزرگی شده است که احتمالا تا آخر عمرش هم همچنان محتاج مجاهدین خواهد ماند. کشمیری جرائم زیادی دارد؛ اما شاید بزرگترین آنها فریب دادن مرحوم رجایی باشد. رجایی به این آدم اعتماد کرده بود
ترکیب جلسه شورای عالی امنیت ملی اینطوری بود: رئیسجمهور، نخستوزیر، وزیر کشور، رئیس شهربانی، رئیس اطلاعات نخستوزیری (هنوز وزارت اطلاعات تشکیل نشده بود) و چندتایی از فرماندهان نظامی که آن روزها به خاطر شرایط جنگی، تعدادشان از مواقع معمول بیشتر هم بود.
🔸جلسه آن روز، روز سهشنبه هشت شهریور دستور خاصی نداشت. فقط قرار بود هر کسی گزارش حوزه مسوولیتش را بدهد. سر میز رجایی نشسته بود و سمت چپ او باهنر نشسته بود.
در ورودی پشت سر باهنر بود و کنار در هم میزی که رویش فلاسک چایی و وسایل پذیرایی بود. بعد از باهنر، صندلی وزیر کشور آقای مهدوی کنی بود که هنوز نرسیده بود.
کنارش سرتیپ هوشنگ وحید دستجردی نشسته بود و بعد بقیه فرماندهها. خسرو تهرانی، مسوول اطلاعات نخستوزیری دقیقا روبهروی رجایی در آن سر میز نشسته بود. سمت راست رجایی هم منشی جلسه نشسته بود، مسعود کشمیری.
کشمیری بعد از قرآن خواندن رجایی بلند شد و رفت برای رجایی چایی ریخت. بعد همینطور که وحیددستجردی داشت گزارش حوزه شهربانی را میداد، آمد و با باهنر شوخی کرد. بعد رفت و در گوش تهرانی چیزی گفت و از اتاق رفت بیرون. کشمیری دیگر هرگز برنگشت.
🔹«جلسه علنی داشتیم و لایحه بازسازی مطرح بود. ساعت سه بعدازظهر- هنگامی که عازم رفتن به جلسه علنی بودم، صدای انفجاری شنیدم. معلوم شد در نخستوزیری بوده. دود و آتش بلند شد.
از پنجره دفترم نگاه کردم. گفتند اتاق جلسات دولت است. فوراً خبر رسید که جلسه شورای امنیت بوده وآقایان رجایی و باهنر هم حضور داشتهاند. یک ربع بعد، بهزاد نبوی آمد که خودش در نخستوزیری بوده؛ سخت ناراحت و شوکه بود.
گفت: «آقایان باهنر و رجایی شهید شده و عدهای نجات یافتهاند... خبرهای متناقض میرسید. عدهای مدعی بودند که بعد از انفجار،آقایان رجایی و باهنر را در حال انتقال به بیمارستان زنده دیدهاند و عدهای میگفتند: اشتباه میکنند؛ آنها در آتش سوختهاند.
رئیس شهربانی سرهنگ وحید [دستگردی]، معاون ژاندارمری سرهنگ ضیایی، و معاون نیروی زمینی تیمسار شرفخواه و سرهنگ کتیبه مجروح و بستری بودند.کلاهدوز، مسوول سپاه پاسداران و تهرانی سالم درآمده بودند. اما تهرانی کمی سوخته بود.» این روایتی است که آن شب هاشمیرفسنجانی در دفتر خاطراتش نوشت.
🔸آن شب خیلیهای دیگر هم خواب نداشتند. یکیشان یوسف کلاهدوز که نیمههای شب زنش را بیدار کرد و از او خواست خوب ردیف دندانهایش را نگاه کند و مشخصات آنها مثل دندانهای پرشده یا روکشدار را به خاطر بسپارد.
کلاهدوز دیده بود که بعد از انفجار، کسی قادر نبوده جسد سوخته رجایی و باهنر را بشناسد و عاقبت همسرهایشان از روی روکش دندانهایشان آنها را شناسایی کرده بودند.
بمب در نزدیکترین فاصله نسبت به رجایی و باهنر کار گذاشته شده بود. بقیه اعضای جلسه کمی سوختگی داشتند؛ اما بدن رجایی و باهنر طوری سوخته بود که حتی نمیشد تشخیص داد کدام بدن برای کدامیکی است.
🔹این شدت سوختگی در سر میز باعث شده بود که فکر کنند کشمیری هم که سر میز و کنار رجایی بوده، بدنش مثل آن دو نفر سوخته و قابل تشخیص نیست؛ بهخصوص کسی که خودش را جای همسر او معرفی میکرد هم همان روز عصر خودش را به نخستوزیری رسانده بود و دنبال جسد همسرش میگشت.
عاقبت بخشهایی از بدنهای سوخته و متلاشی را در کیسه کردند و رویش نوشتند؛ «شهید مسعود کشمیری.» خیلیها شک نداشتند که کشمیری هم شهید شده.
🔸کشمیری اول در معاونت سیاسی ـ اجتماعی وزیر مشاور در امور اجرایی (که حالا شده معاونت اجرایی رئیسجمهور) کار میکرد. قبلش هم در اطلاعات نیروی هوایی بود. بهزاد نبوی، وزیر مشاور اجرایی تعریف میکند که کشمیری در تنظیم صورتجلسهها خیلی دقیق بوده و برای همین او را برای منشیگری جلسات شورای عالی امنیت ملی انتخاب کردهاند.
کشمیری صدای آرامی داشت؛ یک ریش محرابی قشنگ و مراقبت شدید نسبت به مسائل شرعی. در جیبش همیشه دوتا خودکار میگذاشت؛ یکی برای کارهای شخصی و یکی هم برای کارهای اداری؛ یعنی نمیخواست برای کار شخصی از خودکار بیتالمال استفاده کند. یک بار یکی از کارمندهای نخستوزیری را دعوا کرده بود که چرا جمعهها میرود کوه و نماز نمیآید؟ مقید به نماز اول وقت بود. رجایی هم از این اخلاقهای کشمیری خیلی خوشش میآمد و پشت سر او نماز میخواند.
@sangareshohadababol
🚨قاتل رجایی و باهنر هنوز زنده است2️⃣
🔹اولین بار موسی زرگر نماینده تهران شک کرد. فردای روز انفجار وقتی تابوتهای شهدا را بردند مجلس تا از آنجا تشییع کنند،دکتر زرگر آن کیسه را که رویش نوشته بودند «شهید مسعود کشمیری» دید، پرسید که پس استخوانهایش کو؟ گفتند در انفجار سوخته و دکتر توضیح داد که در بدن استخوانهایی هست مثل استخوان جمجمه که حتی اگر 24 ساعت هم توی آتش بماند، باز از بین نمیرود.
توی بهشتزهرا هم نماینده پزشکی قانونی شک کرد و گواهی فوت را صادر نکرد. توی تمام مسیر تشییع اما آن جمعیت انبوه یک میلیونی در کنار رجایی و باهنر برای کشمیری هم شعار داده بودند و خوانده بودند «کشمیری چی شد؟ شهید شد.» دفتر نخستوزیری عاقبت بیانیهای داد که مردم! آن پیکر سومی که تشییع کردید برای عبدالحسین دفتریان، مدیر مالی نخستوزیری بوده. دفتریان آن روز موقع انفجار در آسانسور بود.
🔸بر اثر انفجار برق ساختمان قطع میشود و آسانسور که بین طبقات گیر کرده بوده، پر میشود از دود حاصل از انفجار و در نتیجه همین دود دفتریان فوت میکند.
یک هفته بعد از تشییع، خبرهای عجیب دیگری هم منتشر شد. مرحوم ربانیاملشی، دادستان کل کشور شب 18 شهریور آمد توی استودیو خبر شبکه یک و برای مردم توضیح داد: «عامل انفجار نخستوزیری شخصی به نام مسعود کشمیری بوده است.
این شخص بمبی در کیف خودجاسازی کرده بود که به طور عادی و معمولی، بدون اینکه هیچکس به او ظنین شود و هیچکس هم کیف او را بازرسی و رسیدگی نمیکرده و خیلی عادی و طبیعی بوده که کیفش را دست بگیرد و برود در جلسه شرکت کند، و ازآنجا که منشی جلسه هم بود،کنار مرحوم شهید رجایی بنشیند و این کار را کرده و کیف خود را هم در کنار آنها قرار داده و طوری هم تنظیم کرده بود که انفجار، اولین بار این دو شخصیت بزرگ و ارزنده و عزیز را بگیرد.
🔹خودِ او هم رفتاری معمولی داشته است، گاهی بیرون میرفته، داخل میشده، با این و آن صحبت میکرده، میرفته چیزی از بیرون میآورده و گاهی چای میداده است. دربین یکی از این مواقعی که رفتوآمد میکرده است، به بیرون رفته و دیگر برنگشته و درهمان موقع، این انفجار به وجود آمده و این عزیزان را از ما گرفت. کشمیری فرار کرد و هماکنون نیز متواری است و زنده است، مگر اینکه سازمان منافقین از آنجا که ببینند شاید مثلاً وجودش برایشان مضرباشد، وی را از بین برده باشند.»
خبر مطلقا حیرتانگیز بود. کسی که آنهمه به رجایی نزدیک بود، نفوذی منافقین از آب درآمده بود.
کشمیری نه اولین نفوذی سازمان مجاهدین (منافقین) بود و نه آخرین آنها. دو ماه قبل از انفجار نخستوزیری یک نفوذی دیگر که کارمند دفتر حزب جمهوری اسلامی و مورد اعتماد کامل شهید بهشتی بود، انفجار هفت تیر را باعث شده بود.
🔸روز 14 شهریور هم یک نفوذی دیگر در دادستانی تهران بمبی را منفجر کرد و مرحوم قدوسی را به شهادت رساند. با این حال، مورد کشمیری به دلیل میزان نفوذ او تا عالیترین سطوح، از همه موارد قبلی عجیبتر است.
چرا کشمیری توانسته بود اینهمه نفوذ بکند؟ این سوال اصلی است. جوابی که به این سوال داده میشود، معمولا این است که در اوایل انقلاب، سازمان اطلاعاتی دقیقی وجود نداشت و هر کسی میتوانست با پنهان کردن سوابق قبلیاش، خود را فردی انقلابی جا بزند؛ مثلا همین کشمیری، با اینکه زنش عضو رسمی سازمان و برادر زنش کاندیدای رسمی سازمان مجاهدین برای نمایندگی شهر اسلامآبادغرب در انتخابات مجلس اول بوده (البته او رای نیاورد و بعدها در جریان یکی از عملیاتهای خیابانی منافقین در تیر 60 کشته شد)؛ اما به دلیل اینکه فامیلی آنها با کشمیری یکی نبوده کسی نتوانسته این رابطه فامیلی را بفهمد.
@sangareshohadababol
📌 شهید باهنر در سال 1359: ملت ما با ضربههای دشمن مقاومتر میشود
@sangareshohadababol
🚨قاتل رجایی و باهنر هنوز زنده است3️⃣
🔹این جواب البته همان موقع هم چندان قابلقبول واقع نشد و تحقیقات مفصلی از همه کسانی که با کشمیری در ارتباط بودند به عمل آمد که رسیدگی به پرونده آن تا خرداد 65 ادامه داشت. در جریان این رسیدگیها دو نفر اعدام شدند و یک نفر به نام تقی محمدی هم خودش را در زندان حلقآویز کرد. جالب است بدانید که تقی محمدی، همان کسی بود که تصویرش در جریان تسخیر لانه جاسوسی بعدها از سوی رسانههای غربی به عنوان احمدینژاد معرفی شد.
🔸درباره مسعود کشمیری هنوز خیلی چیزها هست که نمیدانیم. کشمیری همان روز انفجار از ایران فرار کرد. حتی همسرش هم همان ساعت سه روز هشت شهریور منزلش در مهرشهر کرج را ترک کرد و به سمت مرز غربی کشور فرار کرد؛ یعنی آن زنی که به اسم همسر کشمیری در نخستوزیری و بعد هم در ختم او حاضر شد، همسرش نبود و احتمالا یکی دیگر از اعضای منافقین بود که برای پوشش فرار کشمیری ماموریت داشته.
در بازدید از خانه کشمیری معلوم شد که خانه او انبار اسلحه منافقین بوده است. از ارتباطات او و محلهای قبلی خدمتش- یعنی اطلاعات نیروی هوایی- هم چیزهای دیگری معلوم شد.
🔹مثلا اینکه او مسوول رسیدگی به کودتای نوژه بوده و احتمالا در فراری دادن سرهنگ احسان بنیعامری، فرمانده این کودتای آمریکایی دخالت داشته. اینکه برخی اسناد پروژههای مهم دفاعی گمشده به او نسبت داده شد؛ حتی اینکه چرا هواپیماهای ارتش نمیتوانستند مقر رادیو منافقین، معروف به «رادیو مجاهد» را که وظیفه خط دادن به بقایای منافقین در ایران را برعهده داشت بمباران کنند هم معلوم شد. ماجرا خیلی ساده بود؛ اینکه خود کشمیری در شورای عالی امنیت مسوول این پروژه بوده است.
✍️کشمیری هنوز زنده است. آخرین باری که در انظار عمومی ظاهر شد، در مراسم ختم پدرش در لندن در سال 1377 بود. بعد از آن هم گزارشهایی در دست است که او را همراه مریم رجوی در اردن دیدهاند. او مرتکب جرم بسیار بزرگی شده است که احتمالا تا آخر عمرش هم همچنان محتاج مجاهدین خواهد ماند. کشمیری جرائم زیادی دارد؛ اما شاید بزرگترین آنها فریب دادن مرحوم رجایی باشد. رجایی به این آدم اعتماد کرده بود.
@sangareshohadababol
پایان اشغالگری ۲۰ ساله انگلیس در افغانستان
🔹با تخلیه بیش از ۱۵ هزار نفر ظرف دو هفته اخیر بعد از تسلط طالبان بر افغانستان، آخرین پرواز هواپیماهای نظامی انگلیس شامگاه شنبه کابل را ترک کرد و حدود ۲۰ سال حضور نظامی انگلیس در این کشور پایان یافت.
@sangareshohadababol
نماز جماعت با حضور شهید محمدعلی رجایی ( مدت ریاست جمهوری فقط 28 روز ) ، شهرستان نوشهر
شهید علی قاسم زاده ( از شهدای بابلی عملیات کربلای پنج ) سمت راست تصویر صف اول نمازگزاران
#نمازاول_وقت
#التماس_دعا
@sangareshohadababol
شهید محمدعلی رجایی در حال سخنرانی برای مردم نوشهر
نفر اول سمت چپ شهید علی قاسم زاده ( از شهدای عملیات کربلای پنج )
@sangareshohadababol
1️⃣سالروز ولادت
شهید سیدقاسم اکبرنژاد دیوکلایی
نام پدر : سید موسی
نام مادر:حلیمه عباسعلی نتاج
تاریخ تولد :1345/06/07
تاریخ شهادت : 1367/04/04
محل شهادت : جزیره مجنون
❤️جاویدالاثر❤️
🌺برادر شهید:بسیار فروتن و متواضع بود.حجب و حیا داشتند همیشه در کارها نظم و انضباط خاصی داشتند درامانتداری بسیار زبانزد بود.بسیار وقت شناس بودند.صداقت هم در کارشان و هم در گفتارشان زیاد بود .
🌹من در اعزام نیرو در امیرکلا بودم کارت اعزام برادرم را آماده نکرده بودیم او خیلی عجیب با ما در گیر شد از این که چرا کارت او را آماده نکردیم و او را روانه ساری کردیم و کارتش هم آماده شد . شبانه روانه جبهه شد و آخرین باری بود که اعزام شد من در جبهه بودم که او هم آمد به او گفتم تو چرا آمدی؟ به من گفت: تو که زن و بچه داری! من باید در خدمت اسلام باشم چون که داوطلب هستم و تا آخر در جبهه می مانم.
نفر اول سمت چپ شهید سید قاسم اکبرنژاد، حوزه علمیه جعفریه رستمکلا
@sangareshohadababol
2️⃣سالروز ولادت
شهید عباس داداشی
نام پدر :اسماعیل
نام مادر:زبیده عبدالله پور
تاریخ تولد :1347/06/07
تاریخ شهادت : 1365/10/04
محل شهادت : ام الرصاص
گلزار:شهدای دیوکلا
🌺مادرشهید:نسخه شهادت عباس ازکودکی پیچیده شده بودیادم می آید یک خالی روی صورت عباس داشت که خواهرانش به او می گفتند:هرکه دارد خال رو آن نشان آبرو و او ناراحت می شدومیگفت خال من مال کربلاست ازکودکی عاشق امام حسین بودو عاقبت هم خال شهیدمانندعباس دشت کربلا فدای اسلام شد.آنقدرعاشق امام حسین و ابوالفضل العباس بودکه همانندآنها برای اسلام به شهادت رسیدخوش به حال فرزندانم که بزرگ شدند وبرای اسلام و امام وقت خودشان و جان خود را نثارکردند .
🌸خواهرشهید:عباس یک نوجوان 16ساله بود وقتی برادرم علی اکبر شهیدشد.عباس به پدرومادر التماس می کردتا رضایت دهند او به جبهه رودولی پدرومادررضایت نمی دادندبرادرم خیلی التماس کردو گریه کردوبسیار خواهش کردتا اینکه پدر ومادرم رضایت دادندبه مانندعلی اکبر که از پدراجازه ورود به میدان را گرفتندپدرم اجازه دادند تا به میدان رودتا برای اسلام دربرابر دشمن ستیز کند.
سمت چپ :شهیدعباس داداشی وجانباز قنبرعلی قنبری
@sangareshohadababol
3️⃣ سالروز ولادت
شهید محمد شبان آکتیج
نام پدر : شعبان
نام مادر: منیژه
تاریخ تولد : 1346/06/07
تاریخ شهادت : 1366/02/01
محل شهادت : ماووت
گلزار:شیرسوار
🌹صحبتی با برادران و خواهران عزیز دارم و آن اینکه برادران و خواهران محبوب! درست است که جدایی و شهادتم برایتان بسیار محزون وهضم آن برایتان مشکل است ولی باید بگویم که سرانجام هر انسانی به مرگ ختم می شود، چه خوبست که انسان در راه اسلام و برای دفاع از کیان اسلامی جانش را نثار کند.
❤️پدر و مادر عربزم! تنها خواهشم این است که در فراق و شهادتم اصلاً اندوه و ناراحتی به خود راه ندهید، چون این همان راهی است که پسر عموی شهیدم مهرعلی شعبانی با بصیرت کامل و با پشت سر نهادن هزاران مانع پیمود و به معشوق دل شتافت.
🌼پدر و مادر عزیزم درست است که آرزوهای بیکرانی را در گوشه های متروک دل پنهان کرده بودید تا روزی بنام جشن عروسی و دامادی پرده از آن برگیرید و آن احساسات را ایراز کنید. از اینکه نتوانستم آن احساسات مقدس را شعله ور کنم باید مرا ببخشید چون مسئله اسلام و قرآن بالاتر از همه اینهاست.
@sangareshohadababol
4️⃣ سالروز ولادت
شهید سید اسماعیل حسین زاده
فرزند : سید رجبعلی
نام مادر: رقیه خانم محمدرضا دخت اطاقسرا
تاریخ تولد : 1322/06/07
تاریخ شهادت : 1365/10/26
محل شهادت : شلمچه
نحوه شهادت : اصابت تیر مستقیم به پهلو
گلزار : آرامگاه معتمدی
کربلای پنج
🌹رزمنده ای که شاهد وداع شهید اسماعیل حسین زاده وپسرش در اعزام به خط مقدم بود در یادداشتی که در همان دوران دفاع مقدس تنظیم شده نوشت:پسر مصمم به شرکت در عملیات و پدر بادلیل و حق ولایت سعی درمجاب نمودن پسر به ماندن در پادگان هفت تپه داشت و بالاخره پدر موفق شد و کاروان عازم شد.
شهید والامقام سید اسماعیل حسین زاده و فرزند رزمنده اش چند روز قبل از شهادت
@sangareshohadababol