eitaa logo
سنگر شهدا
2.5هزار دنبال‌کننده
100.8هزار عکس
8.1هزار ویدیو
98 فایل
یادوخاطره شهدا ورزمندگان دفاع مقدس ارتباط با ما https://eitaa.com/Madizadha
مشاهده در ایتا
دانلود
7️⃣ تولد زمینی شهید مجید کاظمی ( سمت راست) نام پدر : هدایت الله نام مادر: معصومه رزاق پور تاریخ تولد :1347/05/15 تاریخ شهادت : 1365/10/21 محل شهادت : شلمچه گلزار: کیچا تکیه 🌺به شما عزیزان توصیه می کنم تابع ولایت فقیه باشید و بدانید تداوم راه شهدا در گرو پشتیبانی از ولایت فقیه است.با قرآ ن انس بگیرید و به دستورات آن عمل کنید.حق الناس را رعایت کنید؛ چرا که رعایت نکردن حقوق مردم هم در این دنیا شما را گرفتار بلا می کند و هم در اخرت دچار عذاب الهی می شوید.پیرو راه شهدا باشید و خون آن ها را پایمال نکنید. 🌹در راه پیمایی ها و تظاهرات شرکت کنید.به والدین مخصوصا مادر خود احترام بگذارید تا خداوند از شما راضی باشد.از غیبت دوری کنید تا شیطان از وسوسه کردن شما ناامید شود. @sangareshohadababol
راوی میگفت.....اروند رود تنها گلزار آبی دنیاست... @sangareshohadababol
عکس کمتر دیده شده از حاج قاسم سلیمانی در کنار سرداران شهید مهدی ‌باکری احمد کاظمی و مهدی زین الدین .... صفا و اخلاص شما کجا من جامانده کجا.... @sangareshohadababol
🌺شهید گرامی ضیا ضیا ورزی از شهدای عملیات کربلای 5(شهرستان بابل) 🌹وقتی پس از ۱۰ سال جنازه ضیا را شناسایی کرده و به ساری آوردند تابوت های شهدا را برروی هم گذاشتند داخل حسینیه ثارالله ساری و ازخانواده هایشان درآن شب برای مراسم بزرگ وداع دعوت کردند تا فردایش جنازه را به آنان تحویل دهند. مادر به محض ورود به داخل حسینیه ثارالله ساری وبادیدن تابوت های شهدای روی هم چیده . بدون اینکه کسی به او تابوت شهیدش را بگوید با صدای بلند با انگشتش به یک تابوت خاص اشاره کرد و گفت :« آن تابوت شهید من است » 🌷 رفتند آن تابوت را کنار زدند دیدند درست است روی تابوت مشخصات شهید ضیاورزی نوشته شده است از مادرش سوال کردند، دربین این همه تابوت چطور تشخیص دادی که این تابوت شهید توست؟ گفت :« من از قبل می دانستم ( گویا خوابش را دیده بود) و به شما نشان دادم .» 🆔 @sangareshohadababol
: ان‌ شاءالله تعالی با هم برویم و در وحدت بخوانیم ... نفر دوم از سمت چپ شهید دانشجو ضیا ضیاورزی @sangareshohadababol
🔰خوابی که خبر از شهادت مهدی را داد. 🔹دو روز مانده به شهادت مهدی مادر بزرگش خوابی می بیند. وی در این خواب می بیند که از یک زیرزمین تاریک و غبار آلود آقایی نورانی بیرون آمد. از آن اقا پرسید که اینجا کجاست وی پاسخ داد " آمده ام سرباز خسته دمشقم را ببرم " 🔸این خواب دو روز بعد با خبرشهادت مهدی تعبیر شد و با صحنه هایی که خانواده شهید در معراج شهدا دیدند مطابقت پیدا کرد. 🔹صد در صد از راهی که انتخاب کردم راضی هستم و این باعث افتخار من است. اگر برای مهدی غیر از این پیش می آمد من باید شـک می کردم. شهادت لیاقتش بود. 🔸مهدی حالت خاصی داشت. هیچ وقت نمی توانستم وی را با دل سیر نگاه کنم. برای همین هر وقت می آمد جلوی پایم می نشست سریع بلند می شدم یا می آمد جلویم می ایستاد سرم را پایین می انداختم گویی قلبم کَنده می شد. این حالت را از کودکی نسبت به مهدی داشتم. هر وقت در نماز می نشست ساعت ها دست به دعا بود وگردنش کج. من میگفتم خدا من که نمی دانم این چه می خواهد هر چه می خواهد حاجت روایش کن. 🌷 @sangareshohadababol
⚠️ما شیعیان یک بار سرمان کلاه رفت... روز عاشورایی، مرحوم شیخ مرتضی انصاری (رحمت الله علیه) جلوی در ورودی صحن مطهر امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) ایستاده بود و از دسته جات سینه زنی استقبال می کرد و در کنار او، أفندی که از طرف حکومت عثمانی حاکم عراق بود، ایستاده بود. أفندی از شیخ انصاری پرسید ای شیخ، هم ما قبول داریم که حسین بن علی (علیه السلام) مظلوم شهید شده و یزید انسان پست و خونخواری بود و ما هم در عزای آن بزرگوار غمگین هستیم، اما پرسش من این است که این مراسم یعنی چه؟ سینه زنی، زنجیرزنی، دسته راه انداختن، گِل به سر مالیدن و ...، اینها چه هدفی را دنبال می کنند؟! مرحوم شیخ انصاری فرمودند سِرّ مطلب این است که ما شیعیان یک بار سرمان کلاه رفت و با این مراسم تلاش می کنیم دوباره چنین نشود. 👳‍♂️أفندی پرسید یعنی چه؟ 🌿شیخ انصاری فرمود در جریان غدیر، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در برابر صد هزار نفر، علی (علیه السلام) را با صراحت به وصایت خود برگزید و شما انکار کردید و گفتید غدیر نبوده یا اگر بوده چیز مهمی نبوده است، فقط سفارش به دوستی با علی (علیه السلام) بوده است. اشکال از ما بود که ما عید غدیر خم را با سر و صدا و شعار، بزرگ نداشتیم و این چنین شد. ترسیدیم که اگر عاشورا را هم بزرگ نشماریم و با شعار و تظاهر برگزار نکنیم، شما انکار کنید و بگویید اصلا حسین (علیه السلام) شهید نشد یا حسین (علیه السلام) را راهزنان میان راه کشتند و یزید (لعنت الله علیه) انسان با تقوایی است‼️ 📚منبع: صد نکته از هزاران، آیت الله حاج شیخ علی رضائی تهرانی ‌ ‌🌴🌴🌴🌴🌴 @sangareshohadababol
🌷سیره شهدا ✍️راوی، عزلزی: چند روز بعداز قطعنامه ۵۹۸ ، عراق مثل ابتدای جنگ(سال ۵۹)به مرز جمهوری اسلامی حمله کرد(شلمچه). حمله عراق آن قدر سنگین بود که یگانهای سپاه هر چه مقاومت کردن اثری نداشت و درنهایت دستور عقب نشینی برای بیشتر یگانهای سپاه صادر شد. گردانمون که در خطِ دو بعنوان پشتیبان گردان علی ابن ابیطالب بود در مجتمع مستقر بودیم. 🔹عراق با تمام قوای زرهی به مرز شلمچه حمله کرد و بلافاصله خودشو به جاده اهواز خرمشهر رسوند و تا ۴۰ کیلومتری اهواز پیشروی کرد. به غیر از سه گردان از تیپ یکم(لشکر ویژه ۲۵ کربلا)، هیچ یگانی از سپاه در شلمچه حضور نداشت. درواقع ما در محاصره نیروهای عراقی بودیم. خبر حمله عراق به شلمچه و خطر سقوط خرمشهر به امام رسید و امام هم تو یک نامه یک خطی، سپاه را تهدید کرد، که متن نامه امام را در خاطرات سردار نانواکناری اوردم. 🔹گردان علی ابن ابیطالب که در خط اول مستقر بود حدود ۵ ساعتی مقاومت کرد و شجاعانه جنگید که در نهایت همه نیروهاش شهید و مجروح و اسیر شدن. درواقع خط خالی از نیرو شده بود. به درخواست فرمانده تیپ، گروهان سوم ما که فرمانده اش ابوالقاسم رضایی بود برای پوشش خط اول رفتن جلو و با درگیری سنگین با عراقیها، همشون به شهادت رسیدن. خبرهایی که از خط برامون میرسید خبر خوشایندی نبود. از صبح که درگیری شروع شد ما همچنان در مقرمون (مجتمع) منتظر دستور بودیم 🔹تا اینکه بعداز نماز و ناهار ، به ما گفتن هرچه سریع تر خودتون را به خط برسونین. درحال جمع آوری وسایل نظامی بودیم که ناگهان با اصابت یه خمپاره روی سنگر ، از سوراخ هواکش، خاکِ زیادی وارد سنگر شد و نیروها بخاطر ترس از شیمیایی، عموما ماسک زدن. چند دقیقه طول کشید تا به نیروها بفهمانیم که شیمیایی نیست(البته با داد و بیداد). 🔹یادم هست از صورت بچه ها ماسک را به زور دَر میاوردم. بعداز اینکه از مقرمون بیرون اومدیم. فرمانده گروهانم آقای قنبرعلی مصباح گفت: علی، خیلی آروم از بالای خاکریز سمت راستت را نگاه کن، سرم را از خاکریز بالا بردم با چِشای خودم دیدم روی جاده آسفالت شهید صفوی، تانکهای عراقی به سمت جاده اهواز خرمشهر رژه میرفتن. پرسیدم اینا چیه؟ گفت: عراقیها ما رو محاصر کردن، ادامه داد و گفت: به نیروها بگو کسی سرش را از خاکریز بالا نیاره . تاکید کرد که اگه نیروها بدونن که ما در محاصر هستیم، می ترسن..... ادامه دارد... ✍️علی محسن پور 🆔 @sangareshohadababol
🔴سفارت لبنان در تهران؛ ساعتی قبل _ ابراز همدردی جوانان تهرانی با مردم بیروت @sangareshohadababol
پیام رهبر انقلاب در پی فاجعه بندر بیروت 🔹در فاجعه دردناک انفجار بندر بیروت که منجر به کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از مردم و خسارات شدید شده با شهروندان عزیز لبنانی همدردیم و در کنار آنان هستیم. 🔹صبر در برابر این حادثه، برگ زرینی از افتخارات لبنان خواهد بود. چهارشنبه، ١۵ مرداد ٩٩. @sangareshohadababol
✅ نصب ۲۰ المان دیگر از شهدای گرانقدر در جوار محل زندگی 🔻چهارمین مرحله از اقدام ارزنده به منظور زنده نگه داشتن نام و یاد شهدا ❇️ نصب ۲۰ تابلوی دیگر از شهدای بابل در جوار محل زندگی خانواده آنها توسط مدیریت فرهنگی شهرداری انجام شد. لازم بذکر است در مرحله اول ۱۵ تابلو در مرحله دوم ۱۲ تابلو ، مرحله سوم ۹ تابلو و در این مرحله ۲۰ تابلو نصب شده است. @sangareshohadababol
بغض من اشک شد و راه تماشا رابست ازتو جز منظره ای تار،ندارم دریاد . @sangareshohadababol