eitaa logo
سنگَرِرِسآنه🪖
763 دنبال‌کننده
949 عکس
964 ویدیو
15 فایل
• آرشیو محتوای تولیدی خادم الشهدا • #استان_اصفهان 🔸️🔹️ ¦↫سنگــــر رسانه •• از عَناوینِ جَهان خادِمِتان ما را بَس ...
مشاهده در ایتا
دانلود
عاقِبَت‌روزۍ‌مُحَقَق‌مۍشَۅَدرۅیاۍمَن میرَۅَم‌اَزصَحن‌زَهراسۅۍ‌ایۅان‌حَسَن💚'! -حَسن‌جانم'! 🆔 @koolebar_esf ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
هرگاه جبهه خودی را گم کردی...🕊 🆔 @koolebar_esf
چہ قشنـگ گـفت حـاجے(: «حتےاگه یه‌درصداحتمـال‌بدی‌ڪه یه نفریه‌روزےبرگـرده‌وتوبه ڪنه حـق‌ ندارےراجبش‌قضاوت ڪنے.. قضاوت‌ فقط‌ڪار‌خداست!» 🆔 @koolebar_esf
✍چگونه شهید شویم ؟ وقـتی حـجابـمون حـفـظ بشـہ چـشـممون پـاڪـ مـیـشـہ وقـتی چشـممـون پـاڪـ شـد دلـمـون پـاڪ مـیـشـہ♥️ وقـتی دلـمون پـاکـ شـد خـــدا عــاشقـمون مـیشـہ🌱 🆔 @koolebar_esf
عباس‌ وقتی‌ آمریکا بود، هیچ‌وقت‌ نوشابه پپسی‌ نمیخورد. چندبار گفتم: برام‌ نوشابه پپسی‌ بخر، اما نمیخرید. یکبار اعتراض‌ کردم‌ و بهش‌ گفتم:‌ این‌ نوشابه‌ها که‌ تفاوت‌ قیمت‌ ندارند، چرا نوشابه‌ پپسی نمیخری؟ عباس‌ هم‌ گفت: چون‌ کارخانه پپسی‌ مال‌ اسرائیلی‌هاست... !! 🆔 @koolebar_esf
«أَمْ کَیْفَ أَخِیبُ وَ أَنْتَ الْحَفِیُّ بِی» خدای من! چگونه از تو ناامید باشم در حالی که نسبت به من سخت مهربانی♥️(: 🆔 @koolebar_esf
قِصِّه زیبٰا شَوَدْ آݩ دَم کہ بھ ݒٰایٰاݩ بِرسَد اینگونہ: خٰادِمِ ࢪٰاه شہیدٰان بہ شہیدٰاݩ پیوَسـٺ...🌱 🆔 @koolebar_esf
خانومش پرسید: به چی فکر میکنی...؟! 🆔 @koolebar_esf
. . والله‌والله‌والله؛ از‌مهم‌ترین‌شئون‌عاقبت‌بخیری‌رابطه قلبی‌و‌دلی‌و‌حقیقی‌ما‌با‌این‌حڪیمی‌ست ڪه‌امروز‌سڪان‌‌انقلاب‌را‌به‌دست دارد! 🆔 @koolebar_esf
شفاعتت میڪنه اون‌شھیدی ڪه موقع‌گناه میتونستی گناه ڪنی ولی بہ‌حرمت‌رفاقت‌باهاش‌ڪنارگذاشتی...:) 🆔 @koolebar_esf
🔹آخرین عکس 📸 لحظه آخر خیلی بشاش بود و با خنده به من گفت«بیا یک عکس بگیریم شاید آخرین عکس من باشد!» وقتی این حرف را زد یک شعر به ذهنم آمد: رقص و جولان بر سر میدان کنند/ رقص اندر خون خود، مردان کنند/ چون رهند از دست خود دستی زنند/ چون جهند از نقص خود رقصی کنند تکان خوردم. احساس کردم او از شهادت خود مطلع است. بعداً وقتی با خانواده‌اش صحبت کردم، یقین پیدا کردم که واقعاً از شهادت خود مطلع بوده... راوی: 🆔 @koolebar_esf
○«...چون می دانستم ساعت ۶ پرواز دارد، ساکش را آماده کردم و داخل اتاق خودش که کتابخانه و جانمازش هم آنجا بود گذاشتم. بی خبر وارد اتاقش شدم، دیدم وسایلش را به هم زده، سجاده و عبایش را جمع کرده، محل جاکتابی اش را تغییر داده، میز تحریرش را برده جایی که همیشه نماز می خوانده گذاشته. اصلاً وقتی وارد اتاق شدم یک لحظه شک کردم که این همان اتاق حاج آقاست یا نه! ○لباس اضافه هایی که توی ساک گذاشته بودم را بیرون آورده بود. گفتم: این لباس ها را لازم داری. چرا آوردی بیرون؟ گفت: نه من زود برمی گردم. اصرار کردم، گفت: لازم ندارم، زود برمی گردم. ○دو تا انگشتر عقیق داشت آنها را هم از انگشتش درآورد و گذاشت داخل کشوی میز. موقع رفتن چند بار رفت داخل خانه و برگشت حیاط. پرسیدم: چیزی شده؟ وسیله ای گم کردی؟ چرا نگرانی؟ گفت: چیزی نیست حاج خانم. از زیر قرآن ردش کردم و رفت داخل ماشین. از آنجا هم دستی تکان داد و راننده گاز ماشین را گرفت و رفت. اهل پیامک و این جور چیزها هم نبود؛ ولی آن روز از پای پلکان هواپیما برای من پیامک کوتاهی فرستاد. فقط نوشته بود: ...» 📖 برگرفته از کتاب ارزشمند و خواندنی ، صفحه ۴۵۵، 🆔 @koolebar_esf