eitaa logo
سنگرشهدا
7.3هزار دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
52 فایل
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبرے❤️ 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫 @FF8141
مشاهده در ایتا
دانلود
جنگ پُر بود از نگاه‌های آخرینی که خشکید و عکس شد خیره ماند و قاب شد و یک چیز میان تما‌م‌شان مشترک بود درون تمام‌شان پُر از حرف بود ... 🌷 http://eitaa.com/joinchat/2560032768C8608b3cfb7
6.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹میخ تابوت شهید مفقودالاثر، چادر مادرش را گرفت! ●شهید مجید صنعتی کوهپایه به دنیای مادی پشت کرد وشهادت رادر آغوش گرفت. http://eitaa.com/joinchat/2560032768C8608b3cfb7
سنگرشهدا
‍ 💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 #خاطرات_شهيد_چمران بہ روایت غاده جابر قسمت:
‍ 💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 بہ روایت غاده جابر قسمت:6⃣ 🍃تو دیوانه شده ای ! این مرد بیست سال از تو بزرگتر است ،ایرانی است ، همه اش توی جنگ است ، پول ندارد ، همرنگ مانیست ، حتی شناسنامه ندارد !سرش را گرفت بین دستهایش و چشمهایش را بست . چرا ناگهان همه اینقدر شبیه هم شده بودند ؟انگار آن حرفها متن یک نمایشنامه بود که همه حفظ بودند جز او. 🍃مادرش ، پدرش ، فامیل ، حتی دوستانش . کاش او در یک خانواده معمولی به دنیا آمده بود ، کاش او از خودش ماشین نداشت ! کاش پدر او بجای تجارت بین افریقا و ژاپن معلمی می کرد ،کارگری می کرد ، آنوقت همه چیز طور دیگری می شد.می دانست ، وضع مصطفی هم بهتر از او نیست .بچه هایی که با مصطفی هستند اورا دوست ندارند ،قبولش نمی کنند. آه خدایا ! سخت ترین چیز همین است .کاش مادر بزرگ اینجا بود . اگر او بود غاده غمی نداشت . 🍃مادر بزرگ به حرفش گوش می داد ، دردش را می فهمید .یاد آن قصه افتاد .قصه که نه ، حکایت زندگی مادر بزرگ در آن سالهایی که با شوهر و با دو دخترش در فلسطین زندگی می کرد.جوانی سنی یکی از دخترها را می پسندد و مخالفتی هم پیش نمی آید ،اما پسرک روز عاشورا می آید برای خواستگاری ، عقد و ... مادر بزرگ دلگیر می شود و خواستگار را رد می کند ،اما پدر بزرگ که چندان اهل این حرفها نبوده می خواسته مراسم را راه بیندازد.مادربزرگ هم تردید نمی کند ،یک روز می نشیند ترک اسب و با دخترش می آید این طرف مرز ، بصور . 🍃مادر بزرگ پوشیه می زد ،مجلس امام حسین در خانه اش به پا می کرد و دعاهای زیادی از حفظ داشت .او غاده را زیر پرو بالش گرفت ، دعاهارا یادش داد و الان اگر مصطفی را می دید که چطورزیارت عاشورا .صحیفه سجادیه ، و همه دعاهایی را که غاده عاشق آن است و قبل از خواب می خواند در او عجین شده در ازدواج آنها تردید نمی کرد . 🍃و بیشتر از همه همین مرا به مصطفی جلب کرد ،عشق او به ولایت ، من همیشه می نوشتم که هنوز دریای سرخ ،هر ذره از خاک جبل عامل صدای ابوذر را به من می رساند .این صدا در وجودم بود .حس می کردم باید بروم ، باید برسم آنجا ، ولی کسی نبود دستم را بگیرد ، مصطفی این دست بود .وقتی او آمد انگار سلمان آمد، سلمان منا اهل البیت .او می توانست دست مرا بگیرد و از این ظلمات ، از روزمرّگی بکشد بیرون ... ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 http://eitaa.com/joinchat/2560032768C8608b3cfb7
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید.. @R199122 📿 20 📿 21 📿 22 📿 24 📿 25 📿 26 📿 27 📿 وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون صلوات ختم شده⇩⇩⇩ ( ) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
💢‏عربستان نتوانسته واکسن کرونا تولید کند و اگر می‌توانست هم آن را به ایرانیان نمی‌داد؛ اما رهبر انقلاب دستور دادند اطلاعات واکسن برکت، برای نجاتِ جهان منتشر شود؛ هرچند قابل قیاس نیست، ولی همین تفاوت دیدگاه، برای شناخت رهبرانِ اسلام ناب محمدی و سردمدارانِ اسلام ناب آمریکایی کافیست. «حاج حیدر» http://eitaa.com/joinchat/2560032768C8608b3cfb7
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ 🌸🍃 371 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
اے شَــــہید دَســـتَم بگـــیـر پـا در گِـــلَم‌ مَـــن ... 😔 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
✍دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی تهران بود به زبان عربی و انگلیسی تسلط داشت از او می‌پرسیدم: «سید محمد! تو که داری درس می‌خونی می‌خوای چه کاره بشی؟» می‌گفت: پاسدار... گفتم: آخه تو که الان هم پاسدار هستی.... جواب داد: «مامان! جمهوری اسلامی پاسدار بی‌سواد نمی‌خواد! به پاسدار باسواد احتیاج داره....» 🌷 http://eitaa.com/joinchat/2560032768C8608b3cfb7
●همیشه می گفت، نکند جنگ تمام شود و ما جز خانواده شهدا نباشیم. اصلاً زشت است که خانواده ما یک شهید نداشته باشد. آنقدر چهره اش نور داشت که گاهی در نور چهره اش غرق می شدم. مدتی بود که می خواستم حرفی به خیرالله بزنم و چیزی از او بخواهم اما نمی توانستم. روزی با ماشین از یکی جاده های مرودشت عبور می کردیم، صحبت های ما از جنگ بود و شهدا. دل به دریا زدم و به خیرالله گفتم: «خیرالله می دانم که تو شهید می شوی، دوست دارم مرا نصیحتی کنی که همیشه از شما برایم یادگار بماند.» ●خندید و گفت: «خدا از زبانت بشنود که من شهید شوم. اما نصیحت: اول نمازت راترک نکن، اگر نمازت را بخوانی خود به خود تمام اعمالت درست می شود دوم در انتخاب دوست خیلی دقت کن!» آخرین روزهای جنگ بود، تیرماه سال 67 که در جزیره مجنون، پس از سال ها جهاد به آرزویش رسید... 🌷 ●سمت: فرمانده گردان ●شهادت:۱۳۶۷/۴/۴ ●محل شهادت: جزیره مجنون http://eitaa.com/joinchat/2560032768C8608b3cfb7
♨️ بازتاب تزریق واکسن ایرانی به رهبر انقلاب در رسانه های خارجی http://eitaa.com/joinchat/2560032768C8608b3cfb7