🎥 بچه‌های حاج قاسم پای تابوت شهید سیدرضی @sangarshohada 🕊🕊

🔰شهید موسوی از حاج قاسم آموخته بود شرط شهید شدن شهید بودن است 🔹خانم زینب سلیمانی در مراسم تشییع شهید «سید رضی موسوی»: رهبران بزدل و ترسوی رژیم صهیونیستی بدانند که وجدانهای بیدار در یک اعتقاد اشتراک نظر دارند که این رژیم جنایتکار است و هیچ راهی جز مبارزه با آن وجود ندارد. هیچ اقدامی نمیتواند حقارت تاریخی رژیم صهیونیستی را جبران کند. @sangarshohada 🕊🕊

کم حرف می‌زد ؛ سه تا پسرش شهید شده بودند ازش پرسیدم چند سالته مادرجان؟ گفت هزار سال ، خندیدم گفت: شوخی نمی‌کنم اندازه‌ هزار سال بهم سخت گذشته صداش می‌لرزید .... #مادرانه #پنجشنبه_های_دلتنگی #یاد_شهدا_باصلوات @sangarshohada 🕊🕊

❌دیدار به یادماندنی حاج‌قاسم با خانواده سیدرضی 🔹خواهر شهید موسوی در خصوص تنها دیداری که حاج قاسم میهمان خانه مادرش بود می‌گوید: وقتی سردار را دیدم شروع کردم گلایه و اینکه ما بیش از ۳۰ سال است که دلتنگ برادرمان سید رضی هستیم. ایشان جمله‌ای گفت که بسیار متعجب شدم ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊

برای دونستن از اروند ؛ باید غواص باشی ... دستات بسته باشه ، شب باشه، آب سرد باشه و اروند بی تاب باشه ... هر چقدر از اروند بنویسیم کمه... #اروند #شهدای_غواص #کربلای۴ @sangarshohada 🕊🕊

#امام_زمان ( عج) #صوت ۱۱۳ 🤝 بهترین رفیق، برایِ خصوصی شدنه! به شرطی که بخوای.... خداییش، تو برایِ ویژه شدن توی نگاهِ امامت، چیکار کردی؟ ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊

🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: #شهید_حاج‌قاسم_میرحسینی ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝

ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے است مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے است #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی #شهیدالقدس #صبحتون_شهدایی🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊

🎬 ما از جنگ خسته نمی‌شویم... تصاویری از دوران دفاع مقدس سردار شهید سیدرضی موسوی همراه با صدای شهید آوینی @sangarshohada 🕊🕊

یا زهرا سلام الله علیها... رازِ جبهه ها بود و دست‌گیریِ حضرت مادر که زهرایی‌ها را مادرانه می‌خرید با نشانی بر پهلو و بازو ... شهید ۱۸ساله شهید محمدرضا حسینی🌷 شهادت: ۱۳۶۷/۰۲/۲۹ ماووت عراق، بیت المقدس ۶ j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊

سربند بستن یعنی دیگر دلت بندِ این و آن نباشد آن را محکم گره بزن و خود را وقفِ صاحب نامش کن... #یا_صاحب_الزمان #لشکر۲۷حضرت‌رسولﷺ #اللهم_‌عجل_لولیک_الفرج @sangarshohada 🕊🕊

#خاطرات_شهید ●جمعیت زیادی روبرومون ایستاده بود. تعدادشون خیلی بیشتر از ما بود. بعضی هاشون آموزش دیده بودند و آماده هر اقدامی بودند. بچه های ما حسابی خسته شده بودند. بعضی هاشون عقب تر از ما بودند و هنوز به ما نرسیده بودند. من و حاج محمد و برادر خانمش روبروی جمعیت ایستاده بودیم. اوج درگیری های فتنه 88بود. ●حاج محمد گفت: باید یه کاری کرد. انگار که فکری به ذهنش رسیده باشه، با تمام توان و صدایی که داشت فریاد زد: یا حیدر! جمعیت روبرو حسابی وحشت کردند و شروع کردند به عقب نشینی. حسابی گیج شده بودند. بچه های خودمون هم از عقب رسیدند و تونستیم همه رو متفرق کنیم. اون روز خود حضرت حیدر بهمون مدد کرد... ✍راوی: دوست شهید #شهید_محمد_پورهنگ🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊