بےحسرت
از جهاننرود
هیچکس به در
الا شهیدِ عشق....
#شھیدابومھدےالمہندس🌱
#از_ڪربـلا_تـا_شـهادتــღ
@sangarshohada 🕊 🕊
✨خطاب به بانوی دو عالم #حضرت_زهرا (س) :
🌹بانوی من، من الآن زندهام در میان زندگان در حالیکه دنیای آنها میان ما جدایی افکنده. بانوی من، تمنا دارم بعد از شهادتم با شما در یک دنیا باشم و درحالیکه چشمانم را سرمه کشیدهام شما را ملاقات کنم...
#فرازی_از_وصیت_نامه #شهید_عدنان_عباس_قمیحه🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
#خاطرات_شهید
▫️«محمد مجیدزاده» فرزند شهید «محمدتقی مجیدزاده» که در کنار یادمان شهدای گمنام «شلمچه» برای دانشآموزان سخن میگفت،توضیح داد:
▫️ پدرم یک بار در سال 63 به مناطق درگیری کردستان در شهر «بانه» رفت و با نیروهای حزب «کومله» درگیر شد و به اسارت آنها درآمد.
آنها پدرم را پس از گذشت حدود سه تا چهار ماه از اسارتش، در فصل زمستان و در برف سنگین کردستان و بدون لباس و کفش رها کردند.
▫️پدرم پاسدار بود و در مدت اسارتش به هیچ وجه این مسئله را بازگو نکرد چون اگر ضدانقلاب پاسدار بودندش را میفهمیدند قطعا به طور معمول که سر پاسداران را میبریدند سر او را نیز از تنش جدا میکردند.
✍ راوی فرزندشهید
#شهید_محمد_تقی_مجید_زاده
#سالروز_شهادت🌷
▫️مسئولیت: فرمانده گروهان ادوات
▫️تاریخ تولد: ۱۳۴۴/۰۲/۰۳
▫️تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۱۱/۱۸
📎وی در بهمنماه 1366 و در منطقه «ماووت» که یکی از مناطق مرزی عراق با غرب کشور است به درجه رفیع شهادت نائل آمد .
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
🔰سخننگاشت | برخی اوقات دلها مضطرب میشوند اما بدانند: جلوههای مودت اهلبیت در کشور مشهود است
🔻حضرت آیتالله خامنهای: گاهی بعضی از دلها در بعضی از امور مضطرب میشوند، من میگویم مضطرب نباشید، رشحات این موّدت خوشبختانه در نظام جمهوری اسلامی کاملاً مشهود است. حرکت بسیجی، خدمات بینامونشان شهدای هستهای، تلاش بیوقفهی اردوهای جهادی... اینها جلوههای زیبای پیروی از نقشهی خانوادهی امیرالمؤمنین و فاطمهی زهرا (سلاماللّهعلیها) است.
۹۹/۱۱/۱۵
🌸 ارتباط تصویری رهبر انقلاب با جمعی از مداحان، بهمناسبت سالروز میلاد حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها
@sangarshohada 🕊🕊
📸بیقراری فرزند شهید عبدالرسول زرین هنگام تماشای سکانس شهادت پدرش در فیلم «تکتیرانداز»
🎞در این فیلم کامبیز دیرباز ایفاگر نقش #شهید_عبدالرسول_زرین بزرگترین تکتیرانداز جنگهای معاصر است. این فیلم برخلاف فیلم «تک تیرانداز آمریکایی»، وجهه عرفانی و معرفتی تکتیرانداز ایرانی را به تصویر میکشد.
@sangarshohada 🕊🕊
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #برزخ_تکریت
✍ خاطرات آزاده : حکیمی مزرعه نو
● #قسمت_صد_هفتاد_پنجم
خاطرات اسارت ـ حکیمی مزرعهنو
🔆 شهدای غریب (شهید احسانیان)۶
... بعد از نیم ساعت دستور خوابیدن یا درازکش کف آسایشگاه به بند یک و دو صادر میشود و به جز یک نگهبان الباقی آنها در اطراف محل شهادت حضور دارند .
یکی از بچهها علیرغم ممنوعیت ، در فرصت مناسب سرک کشیده و شاهد ورود آمبولانس به اردوگاه میشود .
همه شواهد نشان از آن دارد که وضعیت مضروب وخیم و آمبولانس برای امدادرسانی و انتقال ایشان به بیمارستان به محل فراخوانده شده است.
شکنجه گران تا سر حد مرگ ایشان را میزنند و علیالظاهر دنبال اعتراف و یا معمولا در اینگونه موارد اظهار پشیمانی و سر دادن شعار علیه مسوولین نظام جمهوری اسلامی از ناحیه ایشان هستند.
عدنان که از به زانو درآوردن شهید احسانیان نا امید و عصبانی شده بوسیله باطوم ضربه محکمی به سر ایشان میزند که در نتیجه مغز سرش بیرون میریزد و در دم ، جان به جان آفرین تسلیم و به شهادت میرسد.
پس از شهادت ، بعثیها به جاسوس ذکر شده دستور میدهند وی را در پتو پیچیده و با سیم تلفن بسته شود.
آمبولانس در بند آشپزخانه توقف و پیکر پاک شهید مهدی احسانیان را از اردوگاه خارج تا در قبرستان مختص اُسرا به خاک سپرده شود.
اما اسارت در چهار دیواری اردوگاه همچنان ادامه دارد.
بعد از ساعتی جاسوس (ر) به آسایشگاه باز میگردد و کنار مرحوم حاج عباس تقی پور مینشیند در حالیکه رنگ از رخسارش پریده و مضطرب .
با گریه میگوید؛ حاجی ، عراقی ها مهدی را کشتند ، حاج عباس نگاه تندی به وی میکند و با تعجب میگوید ، مهدی را کشتند ؟ ! برای چی ؟ نکنه تو دسته گلی به آب دادی ؟ من باور نمیکنم ،،،
جاسوس (ر) میگوید حاجی من خودم حضور داشتم اول عراقیها تا حد مرگ مهدی را زدند و در آخر عدنان با باطوم محکم به فرق مهدی کوبید که مهدی درجا افتاد و جان داد و جمجمه اش شکست و قسمتی از مغزش بیرون ریخت و ضربه مغزی شد و .... ،، .
حاج عباس به وی میگوید ملعون ، تو با مهدی چیکار کردی ؟ چرا دیروز مهدی را پیش عدنان بردی چرا دیشب مهدی را عصبانی کردی و با جاسوس (الف) همکاری کردی تا عراقیها باخبر بشن ؟؟ مگر مهدی چه گناهی کرده بود .....
ادامه دارد..✒️
⛔️کپی ونشر ممنوع..چون این خاطرات هنوز چاپ نشده نویسنده راضی به نشرش نیستند..فقط همینجا بخونید🌹
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃
#دویست_وسی_دومین
#ختم_قران_شهدا
ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید..
@R199122
📿 26 📿 27 📿 29 📿 30 📿
وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون
صلوات ختم شده⇩⇩⇩
( #s2_900_666)
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃
262
ڪلام حق امروز هدیہ
به روح:
#شهید_ابوذر_فرح_بخش
╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗
@sangarshohada
╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
آخرش #روزے بهار
خندههامان مے رسد...
پس بیا با عشق،
فصل بغضمان را رد ڪنیم...
#شهید_ابوذر_فرح_بخش
#صبحتون_شهدایی
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊
بہ یاد آنانڪہ
هـرگز فرود نیامدند
تا نامِ ایران
بر فراز #آسمانهـا جاودان بماند...
📎 پ.ن: نوزدهم بهمن یاد شهـدای تیزپرواز و روز نیروی هوایی گرامی باد.
به یادِ شهیدان
#عباس_بابایی
#عباس_دوران
#احمد_کشوری
#روزبہ_ناظریان
#علے_اڪبرشیرودی🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
4_5834467030119483530.mp3
1.48M
🔰 بشنوید | حرف قطعی رهبر انقلاب درباره تحریمها
🔺 رهبر انقلاب، صبح امروز: اگر میخواهند ایران به تعهدات برجامی برگردد باید آمریکا همه تحریمها را در عمل لغو کند و ما بعد راستیآزمایی کنیم.
۹۹.۱۱.۱۹
🎐 #حرف_قطعی
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
#خاطرات_شهدا📖
در نزدیکی «چالاب» جبههای در برابر دشمن ایجاد کرده بودیم؛ هلیکوپترهای عراقی به منطقه حمله کردند با «کالیبر۵۰» به سمت آنها شلیک میکردیم؛ شهید سابوته از «گنبد پیرمحمد» سوار ماشین شده بود تا خود را به منطقه برساند، سنگهای چالاب بسیار تیز و برنده و زمین پر از خار بود؛ به عدنان گفتم «پس کفشهایت کو؟ چگونه میخواهی روی این سنگها و خارها راه بروی» او گفت «کفش میخواهم چه کار، خارها نرم هستند.»
🌷شهید عدنان اکثراً با پای برهنه بود؛ به همین دلیل سردار طباطبایی و بقیه همرزمانش او را #عاشق_پابرهنه نامیدند.
🌙گاهی شبها برای غافلگیری دشمن مجبور بودیم با قاطر برویم؛ بیشتر مسیر را رفته بودیم در حالی که شهید سابوته کفشهایش را در پایگاه جا گذاشته بود.
🔹اواخر تیرماه سال ۱۳۶۱، عراق از مهران عقبنشینی کرده بود؛ به همراه چند تن از نیروهای بسیج عشایر، رزمندگان و عدنان در حال تعقیب و گریز بودیم؛ به دلیل پیادهروی زیاد در پستی و بلندیها، برای شناسایی و گشتزنی، کفشهایم پاره شد و قابل پوشیدن نبود؛ برای اینکه بتوانم بقیه مسیر را بروم، پارچهای به پاهایم بستم؛ عدنان با دیدن این وضعیت کفشهایش را در آورد و به من داد و خودش ۱۲ کیلومتر در خار و خاشاک و زمین داغ، با پای برهنه مسیر را ادامه داد.
🔰زمانی که به جاده رسیدیم به او گفتم «نگاه کن پاهایت خون میآید» او با بیتفاوتی گفت «من دوست دارم با پایی برهنه عراقیها را بیرون کنم...»
#شهید_عدنان_سابوته🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊