🎬 #تماشایی 🌺 اجرای سرود آذری توسط نوجوانان تبریزی پیش از آغاز سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب اسلامی ✌️ سالروز قیام تاریخی ۲۹ بهمن مردم تبریز ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊

. برای من #لبخندت چشم نوازترین منظره ی دنیاست.. وقتی که میگویم نگاهت را به دوربین بده حالا بخند.. بی وقفه بخند ، تو فقط برایم بخند من خودم از هزاران زاویه ثبتش می‌کنم... #شهید #شهادت #نخل_ناخدا #شهید_و_شهدا #شهدای_نخل_ناخدا #عاشقان_شهید_و_شهدا ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊

🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #برزخ_تکریت ✍ خاطرات آزاده : حکیمی مزرعه نو ‌● #قسمت_صدو_هشتاد_و_ششم 🔆 جاسوسی در اسارت۲ ... البته دسته دیگری نیز بودند که دارای موقعیت خاصی بودند که بعثی‌ها انتظار داشتند با آنها همکاری کنند مثل بچه‌های عرب خوزستان که واقعا کار برای آنها سخت می‌نمود و با توجه به آشنایی با دو زبان فارسی و عربی بهترین گزینه بودند. در هر صورت این عده نیز در قالب سه گزینه ذکر شده قرار می‌گیرند و از آنجا که بنده اطلاع دارم حدودا زیر ده نفر از بچه‌هایی که به زبان عربی آشنایی داشتند و موقعیت آنها لو رفته بود در اردوگاه ۱۱ حضور داشتند که سه ـ چهار نفری از آنها به منافقین پیوستند و الباقی مقاومت کردند و بعضا افتخار آفریدند. در اینجا به بررسی یکی دو نمونه مثال که در اردوگاه ۱۱ تکریت عینیت یافته و در قسمت ۱۷۱(جریان شهید احسانیان) به آن اشاره شد می‌پردازیم . البته این شاید همه ماجرا نباشد. بر اساس شواهد عینی فرد مورد نظر فردی است که انگیزه بالایی برای حضور در جبهه نداشته و البته بصورت داوطلبانه اعزام شده است . نامبرده پس از اسارت و انتقال به اولین مقر پشتیبانی بعثی‌ها در شهر بصره در مواجهه با افسران بعثی خود را باخته و در جمع حدودا ۳۰ نفره همرزمانش بدون درخواست عراقی‌ها اظهار می ‌دارد ما به زور آمدیم یا ما را به زور به جبهه آورده‌اند . دروغی آشکار در واقع در مقابل ابهت پوشالی نیروهای بعثی و البته ضرب و شتم شدید آنها خود را می بازد و به معنی واقعی تسلیم می‌شود نامبرده حدودا ۲۷ الی ۲۸ ساله بوده و به شغل آزاد اشتغال و علاوه بر بی سوادی از اطلاعات عمومی سطح پایینی نیز برخوردار بوده است . همچنان که ذکر شد بعد از انتقال به اردوگاه به دلیل همین ترس و خودباختگی خودی نشان داده و به اصطلاح با دست خود دم به تله می‌دهد. بر اساس شواهد موجود در همان بدو حضور در اردوگاه بعثی‌ها که به نقطه ضعف نامبرده واقف می‌شوند او را به اتاق استراحت نگهبانان فرا می‌خوانند ، حالا با او چه درمیان گذاشته می‌شود دقیق مشخص نیست ولی طبق روال و ظاهر قضیه از وی درخواست همکاری می‌شود و در همان مرحله یک دست کتک حسابی می‌خورد و البته مقداری از ضرب و شتم ها نیز در حضور بچه‌های آسایشگاه انجام می‌شود تا حضور وی در حلقه نگهبانان بعثی شک برانگیز نباشد. ادامه دارد..✒️ ⛔️کپی ونشر ممنوع..چون این خاطرات هنوز چاپ نشده نویسنده راضی به نشرش نیستند..فقط همینجا بخونید🌹 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊

↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ #دویست_وسی_سومین #ختم_قران_شهدا ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید.. @R199122 📿 7 📿 8 📿 11 📿 12 📿 13 📿 14 📿 17 📿 18 📿 19 📿 20 📿 وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون صلوات ختم شده⇩⇩⇩ ( #s2_907_666) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊

#اطلاعیه 🔰 آیین تشییع پیکر مطهر #شهیدمدافع_امنیت_محسن_جعفری🌷 زمان: پنجشنبه ۳۰ بهمن ، ساعت ۹:۳۰ مکان: حرم‌مطهر حضرت شاهچراغ (ع) @sangarshohada🕊🕊

🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃 272 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: #شهید_محمدرضا_دهقان ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝

آسانتر نگاهم کن من تا عشق ! بیشتر نخوانده ام ... #شهید_علی_اصغر_کریمی #صبحتون_شهدایی 🌷 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊

#اثر_انگشت ●گفت «من که به بنی‌صدر رأی نمی‌دهم.» تعجب کردم. خیلی‌ها قبولش داشتند. بعد ادامه داد «اگه یادت باشه بنی‌صدر تا یه روز مونده به پایان مهلت نام‌نویسی، ثبت‌نام نکرد. گذاشت تا وقتی که از ملاقات امام برگشت. ●همین که از در اومد بیرون اعلام کاندیداتوری کرد. به نظرم کاسه‌ای زیر نیم کاسه‌ست. این آدم داره از ملاقات با امام سوء استفاده می‌کنه. می‌خواد به مردم وانمود کنه برنامه‌هایی داشته که حضرت امام تایید کرده.» آن روز چیزهایی فهمیده بود که خیلی‌ها ماه‌ها بعد فهمیدند. 📎قائم‌مقام سپاه پاسداران #سرلشگرشهید_یوسف_کلاهدوز🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊

هیچ تیری بر پیکر شهید اصابت نمی‌کند مگر آنکه ، اول از قلب مادرش گذشته باشد ... یعنی اول "قلبِ مادر شهید" شهید می‌ شود .... #شهید_مسعود_پیش_بهار #پنجشنبه_های_دلتنگی #یاد_شهدا_باصلوات🌷 @sangarshohada🕊🕊

#خبر_فوری 💢 فرمانده خستگی‌ناپذیر جبهه میانی تفحص شهدا " #سردار_علیرضا_گلمحمدی" به‌همراه همرزمش " #محمودحاجی_قاسمی" به درجه رفیع شهادت نائل گردیدند. 🌷 در شب لیله الرغائب، فرمانده دلاور جبهه میانی تفحص شهدا " سردار شهید علیرضا گلمحمدی" به‌همراه همرزمش "محمود حاجی قاسمی" در جریان عملیات تفحص شهدا به درجه رفیع شهادت نائل گردیدند @sangarshohada🕊🕊

🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #برزخ_تکریت ✍ خاطرات آزاده : حکیمی مزرعه نو ‌● #قسمت_صدو_هشتاد_و_هفتم 🔆 جاسوسی کدر اسارت۳ ...حالا این ضرب و شتم اولیه از دو حالت خارج نیست یا اینکه نامبرده در ابتدا مقاومت کرده و بعثی‌ها خواسته اند او را بترسانند و بگویند اگر همکاری نکنی از این پس همینه و یا اینکه این ضرب و شتم جلوی چشم سایر اسرا برای رد گم کردن بوده است . به هر حال بعد از این جریان است که نامبرده رسما اقدام به همکاری با بعثی‌ها می‌نماید نکته مهمی که در ابن جریان اتفاق می‌افتد مساله خبر سازی است یعنی تقریبا اکثر اخباری که به بعثی‌ها منتقل می‌کند ساخته ذهن مریض نامبرده است . البته در آن مقطع یعنی یکسال اول افتتاح اردوگاه ۱۱ روزی نبود که فردی یا جمعی شکنجه یا مورد ضرب و شتم قرار نگیرند لذا بچه‌ها تمام سعی و تلاششان این بود که بهانه‌ای دست بعثی‌ها ندهند و به همین خاطر خبر قابل ملاحظه‌ یا تخلفی از دید عراقی در اردوگاه خصوصا داخل آسایشگاه اتفاق نمی‌ افتاد و لذا جاسوس مورد نظر برای پاسخگو بودن به بعثی‌ها اقدام به تهیه اخبار جعلی و خودساخته می‌نماید . و البته به نظر این حقیر بعثی‌ها هم مثل عدنان خود کم و بیش به این موضوع پی‌ برده بودند ولی دست آویزی بهتر از این برای ضرب و شتم‌‌ها پیدا نمی کردند فی المثل نامبرده به بعثی‌ها خبر می‌دهد که اسرای آسایشگاه‌ی فکر کنم پنج در فلان ساعت قصد شورش دارند و علامت آن هم انداختن لیوان فلزی از داخل پنجره به بیرون راس فلان ساعت است. از طرف دیگر به یکی از دوستانش حالا شاید همان فردی که همدستش بوده یا فرد دیگری که از از روی ترس از وی حساب می‌برده سفارش می‌کند که لیوان را در ساعت مقرر از پنجره به بیرون بیندازد . این اتفاق می‌افتد و بعثی‌ها با آمادگی قبلی به جان بچه‌های آسایشگاه می‌افتند و بشدت مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند و در موارد مشابه چندین روز بچه‌ها مورد ضرب و شتم واقع می‌شوند. یا همان جریان تیز کردن قاشقها به قصد حمله به بعثی‌ها. یکی دیگر از دلایل اینکه بعثی‌ها از داستان سازی نامبرده کمال استفاده را می‌بردند این بود که جریان تیز کردن قاشقها برای اولین بار در یک آسایشگاه خاصی که جاسوس ذکر شده در آن حضور داشته اتفاق می‌افتد ولی بعثی‌ها آن را به تمام آسایشگاهها تعمیم می‌دهند و شکستن لبه ضامن ماشین تراش را نیز به آن اضافه می‌کنند که در قسمت یکصدو پنج به آن اشاره شد. ادامه دارد..✒️ ⛔️کپی ونشر ممنوع..چون این خاطرات هنوز چاپ نشده نویسنده راضی به نشرش نیستند..فقط همینجا بخونید🌹 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊