eitaa logo
سنگرشهدا
7.3هزار دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
52 فایل
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبرے❤️ 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
سنگرشهدا
#رمان_محمد_مهدی 168 🔰 محمد مهدی هم اومد اسم نوشت و رفت ساده و مخفی بدون اینکه کسی متوجه بشه 👈👈وقتی
169 🔰 محمد مهدی : اتفاقا منم دقیقا به همین دلیل بهت نگفتم ، تو هم زن داری ، دو تا بچه داری ، چطور راضیشون کردی؟ ⬅️ ساسان: خیلی راحت ، خداروشکر ، تا به خانمم گفتم، راضی شد محمد مهدی : اتفاقا منم همین ، البته من چیزی بهش نگفتم اون خودش فهمید و گفت که از ته دل راضی هست 👈 خب حالا خبر داری اعزام کی هست؟ ✳️ ساسان : بله ، بعد ماه مبارک ، از الان بریم کارهای خودمون رو برسیم و از محل کار مرخصی بگیریم و آماده باشیم آماده برای جنگ با دشمن و هموار کردن مسیر ظهور 👈👈 روز موعود فرا رسید ❇️ محمد مهدی و ساسان به همراه چند نفر دیگه از بچه های محله ، به فرودگاه رفتند و از اونجا با یک هواپیمای نظامی حرکت کردند به سمت عراق ! ✅ آخرین خداحافظی ها رو با خانواده هاشون کردند لحظه سختی بود لحظه بغل کردن بچه خدا حافظی با همسر لحظه ای به این فکر کردن که شاید دیگه اونها رو نشه دید اما....
170 🔰 اما فقط یک چیز رفتن رو برای اونها آسان می کرد و اینکه این زن و بچه الان در امنیت هستند اما در عراق ، زن و بچه های مسلمان زیر لگد و چکمه های سربازان خبیث سفیانی و آمریکایی و غربی هستند شیعه ها رو فقط به جرم ارادت به امیرالمومنین (ع) سر می برن ناموس شیعه رو اذیت می کنند و... 👈شنیدن این خبرها ، چیز ساده ای نبود که انسان مومن به راحتی از کنارش عبور کنه ❇️ محمد مهدی نگاه آخرش رو به همسرش کرد و گفت ، میرم تا ظهور حضرت رو مهیا کنم، اگر شهید شدم، ان شالله رجعت می کنم و بر می گردم ، نگران نباش 👈 بعد رفت با حاج اقا عسکری خداحافظی کرد 👌گفت حاج اقا ، از بچگی پای منبر شما بودم ، هر چی هستم ، از شما یاد گرفتم، حق پدری بر گردن من دارین ، دعا کنین رو سفید بشم 👈حاج اقا محمد مهدی رو بوسید و گفت قدر خودت رو بدون ، شهادت نزدیکه، از دستش نده 👈 و بعد محمد مهدی به آغوش مادر پناه برد 👌 امن ترین آغوشی که هر انسان با کوله بار خستگی ها ، بهش پناه می بره و آروم میشه ✅ اشک های محمد مهدی بند نمی اومد ، مادر بهش گفت پسرم آروم باش ، من هیچ ناراحتی ای ندارم، اون روزی که بچه دار نمی شدیم، با پدرت عهد کردیم که اگه صاحب اولاد بشیم در راه امام زمان تربیتش کنیم و هر وقت هم نیاز شد بفرستیمش جهاد در راه حضرت الان وقت عمل به اون قول رسیده ما تو رو با توسل به امام زمان به دست آوردیم پس الان هم هیچ ناراحتی ای ندارم ، چون داری میری در راه دفاع از امام زمان (عج) ❇️ساسان هم با خانوادش خداحافظی کرد پدرش که نیومد به دلیل همون افکار غلطی که داشت اما مادرش اومد با چشمانی اشک بار خداحافظی کردند 🌺سفر عشق شروع شد... ادامه دارد... ✍️ احسان عبادی
● از بچه های گردان تفحص بود. همراه علی محمودوند. کاروان ۱۰۰۰ تایی شهدا رو عازم مشهد الرضا علیه السلام کرده بودند، مشکل اینجا بود عده ای بنا گذاشتند بر سر و صدا کردن به خاطر نبودن ۱۳ تا از پیکر مقدس این شهدا.. ● قول داد و گفت هرجوری شده من این ۱۳ تا شهید رو میارم. رفت شلمچه و شروع کرد زاری بالای یکی از کانال ها. آخرش که داشت برگشت گفت: شهدا داریم کاروان می بریم مشهد الرضا علیه السلام. ۱۳ تا جا هم خالی داریم. هر کی می آد بسم الله…. مجید پازوکی بود. اومد توی کانال، ۱۳ تا دست از زیر خاک زده بود بیرون. لبیک …. 📎پ ن : ۱۷ مهر ماه جستجوگر نور گرامی باد . ⚘ 🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada 🕊🕊
پایی که بسته شد ! تا بماند و بایستد و بجنگد ... "علی‌حسن احمدی" رزمنده دلاور کرمانشاهی در عملیات عاشورا ، زمانیکه متوجه می‌شود نیروهای خودی در کمین و محاصره‌ی دشمن قرار گـرفته‌ اند ؛ پـای خود را با سیم تلفن به پایه‌‌ی دوشکا می‌بندد تا بایستد و بجنگد ، تا یا کشته شود یا آتش دشمـن را خاموش کند. از او عکسی در این لحظه ، زمانی که او تنها ۲۱ سال داشت و بـه تازگی ازدواج کرده بود، در تاریخ دفاع مقدس ثبت شده است. مهر ۱۳۶۳ ؛ ایلام منطقه عمومی میمک عکاس: محمود عبدالحسینی iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام فرمانده رزمندگان فلسطینی اسرای صهیونیست را مجبور به خواندن «سلام فرمانده» کردند😂😜 اون وسطیه خیلی خوب می‌خونه😅😆 @sangarshohada 🕊🕊🕊
مادر و قابِ عڪست دوستی چند ساله دارند حجم دلتنگی ‌اش را فقط عکس‌هایت می‌دانند 🌷 ۱۳۶۲ iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
فراخوان استقبال مردمی از علمدار اسلام ناب در نیجریه شیخ ابراهیم زکزاکی به همراه همسر ایشان، ملامه زینه 📅 چهارشنبه ۱۹ مهرماه، ساعت ۹:۳۰ صبح 📌 فرودگاه امام‌خمینی(ره) @sangarshohada 🕊🕊
امام زمان 061.mp3
9.28M
( عج) ۶۱ این شبـ🌙ـها، هم دعا کن؛ هم برای عضوگیریِ لشکر خدا، تلاش کن! نذار از ما، بدزدَن...سرمایه هامونو❗️ دست بقیه رو بگیر و بیار... ما باهم انتقام حسین رو می گیریم ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
#رمان_محمد_مهدی 170 🔰 اما فقط یک چیز رفتن رو برای اونها آسان می کرد و اینکه این زن و بچه الان در ا
🔰 171 ✳️ مسیر حرکت مشخص بود تهران به نجف ⬅️ باید در یکی از فرودگاه های اضطراری ساخته شده در نجف فرود می اومدن اما کار بسیار سخت بود چون لشکر سفیانی خیلی از زیرساخت ها رو نابود کرده بود 👈 هجوم اونها سریع بود 👈حمایت آمریکا و غرب هم به دنبال اونها بود 👈هم پول داشتند 👈هم امکانات نظامی وسیع 👈جنگ روانی هم به نغع اونها بود ⬅️⬅️تا جایی که خیلی راحت با تبلیغات رسانه ای بالا ، صیحه آسمانی رو یک صیحه دروغین جا زدند و خودشون رو آدم خوب ماجرا به مردم معرفی کردند! واقعا اوضاع در عراق و مخصوصا شهرهای شیعه نشین اون خوب نبود 👈 وحشت حملات لشکرهای سفیانی به اوج خودش رسیده بود ❇️ خود سفیانی در شامات و در مقر خلافت خودش بود، اما لشکریانش در عراق مشغول جنگ با سپاه و نیروهای ایرانی و دیگر شیعیان از جمله حزب الله و حشد الشعبی بودند 💠جنگ در سطحی وسیع در حال ادامه بود ، سفیانی برای سر شیعیانی که مزین به نام امیرالمومنین (ع) بودند جایزه تعیین کرده بود 👈حرمین شریف نجف و کربلا و مسجدهای استراتژیک کوفه و سهله ، در دست مدافعان حرم بود که با جان و دل داشتند دفاع می کردند اما...
🔰 172 ❇️ اما واقعا نیروی کمکی نیاز بود هم سلاح و مهمات هم تجهیزات برای زندگی موقت مردم لشکر سفیانی ، یاد داعش رو برای مردم عراق زنده کرده بود اما این لشکر ، شدیدا وحشی تر بود از لشکر داعش خیلی وحشی تر ⬅️ آمریکا و سران جنایتکار غرب ، از قضیه داعش درس گرفته بودن نقاط ضعفی که در ایجاد داعش داشتند رو بررسی کرده بودند و حالا اون ایرادات رو برطرف کرده بودند و با قوای کاملا بیشتر و طرح ها و برنامه های پشت پرده خطرناک تر وارد میدان و دفاع از شده بودند 👈 مردم بی پناه شدیدا به غذا و سرپناه موقت نیاز داشتند مشکل اینجا بود که برخی افراد خود فروخته در لباس شیعه و سنی ، برای ایجاد تفرقه هر چه بیشتر ، برخی افراد رو لو می دادند و امنیت اونها و خانواده هاشون رو به خطر می انداختند 👌 مثلا سعی می کردند افرادی که درگیر جنگ با سفیانی هستند یا جزء فرماندهان رده بالا هستند رو لو بدن تا لشکر سفیانی با تخریب خانه های اونها یا گروگان گرفتن خانواده هاشون ، اون فرمانده ها رو تحت فشار بگذارن 👈👈 هواپیمای نظامی ای که و ساسان و چند نیروی دیگه به همراه مهمات و آذوقه غذایی داخلش بودند آرام آرام به نجف نزدیک میشد و به همین خاطر ارتفاع خودش رو کم کرد تا از دید رادارها پنهان بمونه ✅ از پنجره نگاهی به بیرون کرد... از بالا اوضاع واقعا آشفته بود دود های سیاه و غلیظ نشان از جنگ های سخت داشت جنازه هایی که افتاده بودند... زن ها و بچه هایی که در حال فرار بودند 👈واقعا دیدن این منظره ها دل هر انسان آزاده ای رو به درد می آورد هواپیما نشست ادامه دارد... ✍️ احسان عبادی
ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید.. @R199122 📿 1 📿 2 📿 3 📿 4 📿 5 📿 6 📿 7 📿 8 📿 13 📿 14 📿15 📿 16 📿 17 📿 18 📿 19 📿 صلوات‌های ختم شده⇩⇩⇩ ( )