eitaa logo
سنگرشهدا
7.3هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
3.1هزار ویدیو
52 فایل
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبرے❤️ 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20191110-WA0004.mp3
5M
⭕️ نظام تصمیم جدی داره که دیگه به راحتی کسی تایید صلاحیت نشه 💢 منصوبین رهبری بودجه شون دست هست اختیارات این دولت از همه دولت ها بیشتر بوده... ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
خدایا . . . رو سفیـدم ڪن ، با سربند یازهرا شهیدم ڪن #مراسم_وداع #معـراج_الشهدای_تهران #شهید_امنیت_مصطفی_رضایی #شهید_امنیت_مرتضی_ابراهیمی ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
مےخواهم بنویسم برایِ شــــــــما میدانم ایڹ همہ نوشتید و مڹ نخوانـدم امّا این بار ، مڹ مےنویسـم شما بخوانیــد #حلالم_ڪنیــــــد... #شهید_علیرضا_جیلان #شهید_عارف_کایدخورده #سالروز_شهادت🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
🔴 آیا رهبری باید در همه امور کارشناس باشد؟ 🔻یکی از بحث هایی که در جامعه شکل می گیرد این است: آیا کسی که رئیس جمهور یا رهبر می شود می بایست متخصص همه امور باشد؟ 🔹عده ای بعد از بیانات رهبری که درباه فرمودند: «بنده در این قضیه سررشته ندارم یعنی تخصص این کار را ندارم، گفتم هم به آقایان؛ گفتم من چون نظرات کارشناس‌ها هم در این قضیه‌ی بنزین مختلف است، بعضی‌ها آن را لازم و واجب میدانند بعضی‌ها مضر میدانند، بنابراین من هم که صاحب نظر نیستم در این قضایا؛ لکن اگر سران سه قوه تصمیم بگیرند من حمایت میکنم»، می گویند رهبر باید خودش کارشناس باشد و چرا کارشناس نیست و ...! 🔸از شرایط اصلی رهبر، مدیریت و تدبیر است و منظور از مدیریت و تدبیر هم یعنی سیاستگذاری کلان و مدیریت کلان جامعه. بهمین علت عقلای علوم سیاسی می گویند یک رهبر باید بتواند جامعه را مدیریت کند تا به اهداف تعریف شده برسد. موضوع این مدیریت هم سیاست است. یعنی رهبر جامعه باید سیاستمدار باشد و بتواند همه تخصص ها و کارشناس ها را در جهت مدیریت بهتر کشور به کار بگیرد. 🔹در همه نظامات سیاسی دنیا و از منظر اندیشمندان، رهبر جامعه باید سیاستمدار باشد اما لازم نیست در همه علوم کارشناس باشد. معمول است رهبران سیاسی جوامع برای مدیریت جامعه از مشاوران و کارشناسان هر حوزه استفاده کنند و نظرات آنها را به کار ببندند. 🔸جدا از اینکه اختیارات بین قوا و مسئولین، تقسیم می شود، رهبران سیاسی معمولاً در اموری همچون بانکداری، تجارت، کامپیوتر، ادبیات، شعر، فلسفه، روانشناسی، جامعه شناسی، اقتصاد کلان و خرد، امور نظامی، مالیات و .... از کارشناسان آن حوزه استفاده می کنند و البته امکان دارد یک رهبر سیاسی در یک یا چند حوزه نیز متخصص باشد و یا نسبت به همه امور شناخت حداقلی داشته باشد. 🔹یک رهبر سیاسی هرچند در برخی امور متخصص هم باشد اما به علت مشغله های حکومتی و زمان کم، می بایست برخی از وظایف و اختیارات خود را به معاونین، جانشین ها، ساختارهای جایگزین و البته کارشناس ها محول کند تا امور پیش برود. او ناگزیر است که طرح و برنامه هایی که قرار است در کشور اجرا شوند را با نظر کارشناسان هر حوزه اجرا کند نه نظر خود. البته شناخت حداقلی نسبت به آن حوزه به او کمک می کند که در انتخاب طرح های مختلف، بهتر عمل کند. 🔸در انقلاب اسلامی، طی 41 سال اخیر هم امام خمینی(ره) و هم امام خامنه ای نشان داده اند که در این زمینه نظرات کارشناسان هر حوزه را صائب می دانند نه نظرات خودشان را. بطور مثال در عرصه نظامی و طراحی عملیات های نظامی، حضرت امام همیشه به نظر فرماندهان نظامی عمل می کرد و درستش هم همین بود. رهبر انقلاب نیز بعد از وی در عرصه نظامی، نظرات کارشناسان نظامی را به نظرات خود ترجیح داده است. 🔹در حوزه اقتصاد هم همینگونه است. هم امام خمینی(ره) و هم امام خامنه ای در حوزه اقتصاد هیچوقت بدون نظر کارشناسان امر مسئله یا طرح و برنامه اقتصادی را ابلاغ نکرده اند. 🔸اما در عرصه سیاست داخلی و خارجی، رهبری با تجربه 8 سال ریاست جمهوری و سی سال رهبری یک دشمن شناس و دنیاشناس با تجربه است که البته گاه به دیپلمات ها هم اعتماد می کند. 🔻چند نکته در رابطه با مسئله افزایش نرخ بنزین: 1️⃣ اولاً سران سه قوه، خود کارشناس مسائل اقتصادی و بحث افزایش نرخ حامل های انرژی خاصه بنزین نیستند بلکه از نظرات مشاورین اقتصادی و نهادهای مربوطه استفاده می کنند. 2️⃣ ثانیاً در بالا عرض کردیم هیچکسی در دنیا مدعی نیست که رهبر جامعه، جامع تمام تخصص ها باشد. بلکه باید از متخصصین و مشاورین استفاده کند و نظرات متخصصین در دولتی که با رأی مردم انتخاب شده این بوده. 3️⃣ ثالثاً اگر نقدی هم وارد است به همان نظرات کارشناسان و نحوه اجرای طرح است. بله ما می توانیم بگوئیم کارشناسان و متخصصین اقتصادی در دولت تدبیر و امور، اقتصاد کشور را متلاشی کرده اند. با نظریات اقتصاد باز و بازار آزاد و واردات بی رویه 60 درصد کارخانجات تولیدی را تعطیل کرده اند! با نظرات کارشناسان اقتصادی این دولت، قیمت ارز در یک هفته 5 برابر شد، قیمت کالاها از 100 درصد تا 300 درصد افزایش داشته اند و سکه 4 برابر شد. 🔹اما نمی توانیم بگوئیم چرا از نظرات این کارشناسان استفاده شده؟! چون مردم به این کارشناسان و به این تز رأی داده اند و در حال حاضر اقتصاد و وزارتخانه های اقتصادی مملکت با نظر و ایده ی اینها پیش می رود. ✅ : iD ➠ @sangarshohada🕊
#همسرانه ایستاده ام بگذار سرنوشت راهش را برود من همینجا ڪنار قول هایت درست روبروی دوست داشتنت و در عمق نبودنت محڪم ایستاده ام ... #شهید_محمدحسین_مرادی #سالروز_شهادت🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
سنگرشهدا
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاکریز_اسارت ✍نویسنده: طلبه آزاده رح
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی 💢قسمت چهل و هفتم: غواصان در قفس با ورود به غرفه های الرشید وارد سالن باریکی شدیم که سه نفر جدا از بقیه اونجا دراز کشیده بودن و میشد تشخیص داد که جاشون اختصاصیه. با چشمای مرموز ما را نگاه می کردن(مثل صیادی که در پی طعمه اش باشه). ما بی خبر از همه جا رد شدیم و وارد غرفه ها شدیم. بعد از روبوسی با بچه ها سرگرم صحبت شدیم و از اوضاع ایران و وضعیت جبهه ها براشون گفتیم و اونام از وضعیت اسارات و غرفه ها. غرفه های الرشید یه زندان مخوف بود که ظاهرا برای نظامیای متمرد و متخلف از اون استفاده می شده و حالا بعنوان یه قرنطینه موقت برای اسرا استفاده می کردن. البته همچین موقت هم نبود گاهی تا سه ؛ چهار ماه بچه ها اینجا نگهداری شده بودن. حتی زندان هم نبود. یه تعداد قفس تنگ و باریک. تقریبا هر متر مربع جای سه تا چهار نفر بود. بصورت مفید نفری بین ۲۵ تا ۳۰ سانتی متر مربع مکان برای استراحت داشت. تو روز که بچه ها بیدار بودن و درِ غرفه ها باز بود تعدادی از راهرو استفاده میکردن و تعدادی هم تو دسشوییا پخش بودن و کمتر فشار احساس می شد. شب اوضاع خیلی اسفناک بود و راهرو تخلیه میشد و همه باید تو غرفه ها می خوابیدن و در غرفه ها قفل می شد، واویلایی بود. برای خواب رو هم انباشته می شدیم. غرفه های دوازده و چارده متری بین چل تا پنجاه نفر رو تو خودش جا می داد و این خیلی وحشتناک بود. عده ای در اطراف اتاق پاهاشونو تا باسن روی دیوارا دراز می کردند و فقط تنه اونا روی زمین بود. عده ای هم سرشونو روی پا و سینه بقیه می ذاشتن و می خوابیدن. فضای داخل🔻 فضای داخل غرفه ها با وجودِ اینکه اواخر بهمن بود و سرمای بیرون استخوان سوز بود ، اما داخل مثل حموم عمومی بشدت گرم و شرجی بود و بدنمون خیس عرق می شد. از کتک و شکنجه خبری نبود ، اما از جهاتی حتی خیلی سخت تر از استخبارات با اون همه شکنجه ها بود. فضا برای نفس کشیدن کم بود. خیلی وقتا زخمیای نیمهِ جان نفسشون می گرفت و با فریاد و التماس ما لحظاتی اونا رو بیرون غرفه ها می بردن و تنها راه نجات دادنشان همین بود. بعضی وقتا هم به داد و فریادای ما توجهی نمی کردن و یکی جلو چشمامون بعلت ازدحام و تنگی نفس و گرفتن قلب تموم می کرد و جون می داد. هر چن شب یه بار این اتفاق میفتاد و تعدادی از عزیزانمون رو اینجوری از دست دادیم. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاکریز_اسارت ✍نویسنده: طلبه آزاده رح
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی 💢قسمت چهل و هشتم: پدیده ای بنام جاسوسی اولین چیزی که بچه های غواص به ما توصیه کردن این بود که مواظب اون سه نفری باشید که توی راهروی ورودی خوابیده بودن. با تعجب گفتیم چرا؟ گفتن اینا جاسوس اند و برای بعثیا خبرکشی می کنن. مواظب باشید حرفی پیششون نزنین که جونتون به خطر میفته. راستش اول فکر کردم اینا از منافقین هستن و داخل بچه ها برای جاسوسی و گرفتن اطلاعات نفوذ داده شدن ، اما با کمال تعجب متوجه شدم که اینا همراه همین بچه ها اسیر شدن. اصلا باورم نمی شد یه ایرانی که با دشمن جنگیده و اسیر شده و چه سختیایی از دشمن کشیده ، حالا حاضر بشه برای دشمن خبر کشی کنه و جون هموطناشو به خطر بندازه. خیلی زود معما برام حل شد و متوجه شدم که تو شرایط سخته که مرد از نامرد و میزان خلوص ایمانِ افراد مشخص میشه. این بدبختا بخاطر دو لقمه نون بیشتر و یا فرار از کتک و شکنجه و در یه کلمه ضعف ایمان و نفْس ، حاضر شده بودن که وطن فروشی کنن. خدا می دونه که بچه ها چه سختیا و گرفتارهایی از اینجور افراد تا آخر اسارت کشیدن. تمام شکنجه ها و برخوردهای خشنِ دشمن یه طرف و مرارتی که بچه های مامِ وطن و فرزندان خمینی از اینا کشیدن یه طرف. حواسمون رو شش دونگ جمع کردیم که حتی الامکان با اینا مواجه نشیم و حرفی از زبانمون درنیاید که سر سبز رو به باد بده. این داستان بعدا به اردوگاه هم کشید و تو هر آسایشگاه صد تا صد و بیست نفری معمولا یکی دو نفر بودن که آلوده به خباثت و خیانت شدن. همین سه نفر بعدا تو اردوگاه یازده تکریت باعث شهادت چن نفر از بهترین بچه ها شدن. یکیشون به منافقین پناهنده شد. اون دو تا هم در اواخر اسارت پیش بچه ها ابراز ندامت کردن و گر چه نمی دونستیم که واقعا توبه کردن یا نه ، ولی بچه ها اونا رو بخشیدن و واگذارشون کردن به خدا و روز قیامت. حتی تو ایران هم کسی از اونا شکایت نکرد ، ولی ننگ و خواری ابدی رو برای خودشون بجون خریدن و شرمسار بچه ها و خونواده های خودشون و خدا و شهدا شدن. رحمان سلطانی ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید.. @R199122 13 📿 14 📿20 📿21 📿 وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون صلوات ختم شده⇩⇩⇩ ( ) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊🕊
خوشبخت‌تر از آسمان نبود، آنگاه که هر صبح و شام چشم مےگشود بر این ... پس خرده مگیر، غبار روزهای پساجنگ را.. شاید دل‌تنگ لباسهای خاکی شده! 🌷 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
#امام_خامنہ_‌ای: بسیجی اصلا احتیاج بہ محافظہ کـــاری نـدارد و بہ دنـبـــال از دست دادن چــــیزی نیست، یڪ ڪارت عضـویت بسیج دارد و آن هم #سند شهادتش است. #هفته_بسیج_مبارک🌷 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ڪلیپ سخنان همسر شهید مدافع وطن «مرتضی ابراهیمی » در معراج شهدا #شهید_امنیت #مدافع_وطن #شهید_مرتضی_ابراهیمی🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
سنگرشهدا
بررسی پروژه #عبور_از_روحانی 3 💠 یا این بخش از مصاحبه، باز در جهت برجسته کردن اختلافات گذشته با ه
بررسی پروژه 4 💠 به نوشته‌ی قوچانی، این جریان به دنبال محوریت یافتن «سیدمحمد موسوی خوئینی‌ها» در جریان اصلاحات به جای سیدمحمد خاتمی هستند که بخش چشمگیری از «سرمایه اجتماعی» خود را در سبد «تَکرار» برای لیست امید مجلس و ابقای دولت روحانی به باد داد. 💠 اما در هر روی، با این مقاله قوچانی، تاییدیه‌ای از درون این جریان منتشر شده که بخش مهمی از جریان اصلاحات و چهره‌های اصطلاحاً «تئوریک» و «نظریه‌پرداز» آن از قبیل حجاریان و علوی‌تبار به دنبال طراحی سناریوی «موج سواری» بر مطالبات اقتصادی جامعه و انتقادات شدید بر عملکرد دولت روحانی هستند، تا هم بین خود و روحانی و احزابی چون «اعتدال و توسعه» فاصله ایجاد کنند، هم برای انتخابات با شعارهای «عدالت‌خواهانه» وارد عرصه شوند، گرچه جامه‌ی «عدالتخواهی» با هر مقیاسی بر تن جریان اصلاحات، که سال‌هاست خود را وقف معبد لیبرالیسم کرده، زار می‌زند. 🔰 باز در همین روزهای اخیر، خبر رسیده که در دو محله‌ی معروف و قدیمی جنوب تهران، یعنی «جوادیه» و «نازی آباد»، با محوریت شماری از چهره‌های امنیتی جریان اصلاحات (که از دوستان و همفکران نزدیک همان جناح چپ مد نظر قوچانی، یعنی سازمان منحله مجاهدین انقلاب هستند) نوعی شبکه‌سازی اجتماعی با عناوینی از قبیل «همیاران نازی‌آباد» در حال اجراست. مصطفی هوشیار (از مسؤولان وزارت اطلاعات)، علی ربیعی (مشاور امنیتی میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی) و سید علی صنیع‌خانی (از نیروهای چپ قدیمی سپاه نزدیک به بهزاد نبوی) محوریت این حرکت در محلات جنوب شهر هستند ادامه دارد.... احسان عبادی استاد مهدویت و پژوهشگر تاریخ معاصر وانقلاب iD ➠ @sangarshohada🕊
#فرازے_از_وصیت_نامہ ✤خدایا از تو ممنونم بی‌اندازه که دردل مامحبت #سید_علی‌_خامنه_‌ای را انداختی تا بیاموزیم درس ایستادگی را درس اینکه یزید‌های دوران را بشناسیم و جلوی آنها سرخم نکنیم. #شهید_مصطفی_صدرزاده🌷 #ولایت_مداری ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
📕💮📕💮📕💮📕 💮رمان جذااااب و پر هیجان 😍 💮رمانی برای شیعه و اهل سنت😊 💮عاشقانه ای برای مسلمانان💞 داستانهای جذااب وپرهیجان هرشب از کانال مطلع عشق👇 عضویت رایگان☺️😀 ‌❣ @Mattla_eshgh
سنگرشهدا
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاکریز_اسارت ✍نویسنده: طلبه آزاده رح
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی 💢قسمت چهل و نهم: قُلُپ های بزرگ و کوچیک غرفه های الرشید سه مصیبت بزرگ برای بچه ها داشت حداکثر مضیقه از نظر جا و مکان استراحت، حداقل تغذیه و وضعیت اسفناک بهداشت. از نظر تغذیه صرفنظر از کیفیت بسیار نامناسب، از نظر کمی هم به اندازه ای بود که فقط از مرگ افراد جلوگیری می کرد و مصداق بارز بخور و نمیر بود. روزی یه دونه صمون برای سه وعده. دو قاشق شوربا و یه کف دست برنج، تمام سهمیه غذایی یه اسیر در غرفه های الرشید بود. صبحانه حکایتی داره که علیرغم واقعیت شبیه یه طنزه و خودمون وقتی یاد اون وقتا میوفتیم خنده مون می گیره. قُصعه ظرف غذایی شبیه ماهی تابه و مستطیلی شکل بود که دو دسته داشت و غذای هر غرفه داخل یکی از اونا می ریختن. صبحانه نوعی سوپ رقیق به اسم شوربا بود. شوربا کمی برنج و عدس آبکی بود که در تموم چار سال اسارت صبحانه دائمی ما بود. سهمیه صبحانه هر نفر تو الرشید دو قُلپ بود. چون ظرفی غیر از همون قصعه نداشتیم و اصلا سهمیه به اندازه ای نبود که توی ظرف ریخته بشه. یکی بعنوان مسئول تقسیم غذا ظرف شوربا رو جلو دهان افراد می برد و هر نفر باید دو قلپ می خورد. قلپ این بود که فرد لبشو می چسبوند به کناره ظرف و به اندازه ای که دهانش پر بشه هُش می کشید. جالب این بود که اکثر روزا مسئول تقسیم صبحونه می گفت امروز سهمیه کمه و هر نفر یه قلپ بزرگ بخوره و یکی کوچیک. واقعا تو اون شدت گرسنگی تشخیص قلپ بزرگ و کوچیک مشکل بود. مسئول تقسیم هم مراقبت می کرد که کسی تخطی نکنه و اگه کسی دو قلپ بزرگ می خورد می گفت مگه نگفتم یکی بزرگ و یکی کوچیک. اون طفلکی هم می گفت والا من سعی کردم کوچیک باشه، ببخشید دیگه. البته همه بچه ها مراعات میک ردن و اونو حق الناس می دونستن. تنها کسی که ازین قلپ بزرگ و کوچیک مستثنا بود نعمت دهقانیان بچه تهران بود که فکِش شکسته بود و زیر چونه اش سوراخ بود و نمی تونست صمون و برنج بخوره و صبحانه نصف لیوان شوربا بهش می دادن که قورت بده و نمیره. طفلکی برای اینکه شوربا از زیر چونه اش نریزه، یه پارچه دست می گرفت و زیر چونه اش می چشبوند که همون یه ذره شوربا بره تو حلقش. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاکریز_اسارت ✍نویسنده: طلبه آزاده رح
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی 💢قسمت پنجاه: بهداشت در حد لالیگا گشنگی یه جوریایی قابل تحمل بود و به مرور معده هامون کوچیک شد و کمتر اذیت می شدیم ، بی خوابی شب و تنگی و مضیقه جای خواب رو هم می شد تا حدودی تو روز جبران کرد، گر چه همیشه مثل معتادا خمار خواب بودیم و حتی یه ساعت خواب راحت نداشتیم، اما دردِ بی درمان، وضعیت وخیم بهداشت بود. ناهار که مقدار کمی برنج بود کف دستمون که آلوده به چرک و خون بود می ریختیم و می خوردیم. حالا بماند که گاهی سهمیه ناهار اندازه یه کف دست بیشتر نبود. در حالی که غرفه ها وسط پادگان نظامی الرشید بود و با دیوارای بلند و سیم خاردار محصور شده بود و دو درِ بزرگ و قلعه مانند که هیچ راه نفوذی نداشتن در ورودی حیاط غرفه ها و ورودی خود غرفه ها قرار داشت، اما بعثیا بخاطر آزار دادن بچه ها، شب تمامی غرفه ها رو قفل می کردن و از دسترسی به آب و توالت محروم بودیم. عده زیادی هم مجروح و مریض داشتیم که تا روز بعد که در توالت ها باز شوند نمی تونستن ساعات طولانی زمستون تحمل کنند و هیچ سطل و حتی پلاستیکی هم برای قضای حاجت ضروری در اختیارمون نبود. توالت سیّاری بنام قُصعه🔻 این بود که بچه ها ناچار بودن از همون ظروف غذا «قُصعه» بعنوان توالت سیار استفاده کنن. شب ظرفا پر از ادرار می شد و صبح که درِ توالتا باز می شد، بچه ها ظرفا رو می بردن و با مختصر آبی می شستن و دوباره با اونا غذا می گرفتیم و می خوردیم. بعضی وقتا آنقدر آب کم بود که فقط عین نجاست برطرف می شد و حتی آب به اندازه تطهیر شرعی ظروف در اختیار نبود. یعنی بهداشت در غرفه های الرشید در حد لالیگا بود. صبح که توالتا باز می شد، با توجه به اینکه پنج شش تا توالت بود و ما نزدیک به پونصد نفر بودیم ساعتها تو صف انتظار بودیم تا بتونیم خودمونو به توالت برسونیم .آب هم بشدت کم و سهمیه بندی بود و لازم بود خودمون رو با شرایط وفق می دادیم و با حداقل آب طهارت مختصری می گرفتیم و خیلی وقتا بدون طهارت برمی گشتیم سرِ جامون. خبری از وضو هم نبود و با همون دستای آلوده و روی کف سیمانی غرفه ها تیمم میکردیم و نمازمون رو می خوندیم. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید.. @R199122 📿 1 📿 2 📿 3 📿 4 📿 5 📿 6 📿 7 📿 8 📿 9 📿 10 📿 11 📿 12 📿 13 📿 14 📿 15 📿 16 📿 17 📿 18 📿 19 📿 20 📿 21 📿 22 📿 23 📿 24 📿 25 📿 26 📿 27 📿 28 📿 29 📿 30 📿 وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون صلوات ختم شده⇩⇩⇩ ( ) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊🕊
✍حواستاݧ هست...!!! ایݧ استخوان هاے آݧ شہیدے ست ڪہ نداے امام زماݧ خود را لبیڪ گفتہ... #مبادا_جا_بمانیم...!!! iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
در سال 1348 چشـم به جهـان گشود، در سن15 سالگی به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شتافت و در لشکر 10 سیدالشهدا (ع) به عنوان دیدبان مشغول جهاد در راه خدا شد. در فروردین ماه سال 67 درعملیات والفجر 10 و در خاڪ دشمن توسط بمباران‌های هوایی به درجه رفیع جانبازی نائل آمد. پای وی از ناحیه زانو در این عملیات قطع شد و مدال پر افتخار جانبازی را به گردن آویخت. پس از دوران دفاع مقدس در عرصه‌های فرهنگی و اجتماعی حضوری چشمگیر و تاثیـرگذار داشت و خدماتی ارزشمند از خود بر جای گذاشت. با شروع فعالیـت جبهه مقاوت در سوریه چندین بار به صورت داوطلبانه عازم سوریه شد و در قسمت‌ها و یگان‌های مختلف از حریم اهل بیت(ع) دفاع ‌ڪرد. و سرانجام در حالی ڪہ فرماندهی ادوات تیپ زینبیون را بر عهده داشت، در آخرین مرحله پاڪسازی داعش در سوریه، در 30 آبان 1396 در " شهر بوڪمال " بر اثر اصـابت تیرِ تک‌تیرانداز های داعشی به آرزوی دیرینه اش رسید و به فیض شهادت نائل آمد. 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
فرمانده ای چه کند که فرمانش نبرند؟.jpg
1.04M
🔴 فرمانده‌ای چه کند که فرمانش نبرند؟! 🔻آقای رهبر؛ خود و خدایت معجزه کنید! یادداشت مدیرمسئول داوود مدرسی یان iD ➠ @sangarshohada🕊
#پنج_شنبه_های_دلتنگی ای شهـید تو خواهـی ماند واین گذرِ زمان است که ما را با خود به قعر میبرد... #شهید_محمدرضا_دهقان🌷 #مزارشهید_رسول_خلیلی🌷 هدیه به روح پاک و مطهر شهدا صلوات ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
#حسین‌_جان❤️ اشڪــے ڪہ داده ای همہ ی ثـــروت من است در ڪاسه‌های چشمِ گـــــدا زر گذاشتـــے #شب_زیارتی_ارباب ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سنگرشهدا
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاکریز_اسارت ✍نویسنده: طلبه آزاده رح
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی 💢قسمت پنجاه و یکم : بعثی ها اهل اسراف نبودن از جمع پونصد نفره بیش از دویست نفر مجروح بدحال داشتیم. منم مجروح بودم ولی از من بدحالتر خیلیا بودن. اواخر بهمن بود و از مجروحیت غواصای کربلای چهار نزدیک دو ماه گذشته بود. همه زخما عفونت کرده بودن و بعثیا حاضر نبودن کسی رو بفرستن بیمارستان. قبل از ورود ما به غرفه ها چن نفر شهید شده بودن و هر آن خطر مرگ برای عده ای وجود داشت. هفته ای یه بار مجروحا را می بردن داخل محوطه و مقدار کمی باند و مختصری ساولون به بهیارای خودمون که بهشون می گفتن «مزمد» میدادن که زخم بچه ها رو پانسمان کنن. دو سه نفر از بچه ها مثل احمد فراهانی و حسن طاهری شده بودن مزمد و با دلسوزی بچه ها رو پانسمان می کردن. طفلکیا نمی دونستن با این مقدار باند چطور به اون همه زخمی رسیدگی کنن. تو این فقره بعثیا بشدت اهل قناعت بودن و به هیچ وجه اسراف نمی کردن. همه امکاناتی که میاوردن برای ده نفر بیشتر کفایت نمی کرد ولی احمد و حسن مجبور بودن هر دفعه بین صد تا دویست نفر رو پانسمان کنن. زخمای عمیق که مدام از اونا چرک و عفونت خارج می شد با یه ذره ساولون شسته می شدن و با یه لایه باند نازک اونا رو می بستن. این همه رسیدگی اونا به مجروحین ما طی دو ماه بود. گاهی هم بندرت چند تا قرص و کپسول می دادن. در مدت دو هفته ای که من در الرشید بودم یه بار پانسمان شدم و حتی یه دونه قرص رو زبونم نرفت. فاصله ی بین دو رسیدگی اونقد زیاد بود که ناچار بودیم حداکثر صرفه جویی رو تو باندها انجام بدیم. به همین خاطر دو سه روز یه بار همون باندای کثیف رو باز می کردیم و با مقدار کمی آب می شستیم و بارها از اونا استفاده می کردیم. بعداز چند روز باندا مثل قیر سیاه و کثیف می شدن ولی باز اونا رو دور نمینداختیم. فقط می خواستیم یه چیزی رو زخمامون باشه که تو اون ازدحام که بدنمون زیاد بهم می خورد، مرتب دچار خونریزی نشیم. رحمان سلطانی ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاکریز_اسارت ✍نویسنده: طلبه آزاده رح
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی 💢قسمت پنجاه و دوم : موذی تر از بعثی ها رزمنده هایی که مدتها بدون استحمام تو خط مقدم و عملیات بودن و با لباسای تکه پاره و گل آلود و پر از لجن و آغشته به خون اسیر شده بودن. حالا هم یه ماه و نیم بود که رنگ حموم رو بچشم ندیده بودن و میان جراحات و عفونت دست و پا می زدن و از ظرفایی غذا می خوردن که شب قبلش بعنوان توالت سیار از اونا استفاده کرده بودن و بعلاوه همه اینا فضای شرجی و دم کرده که یه روزش برای بو گرفتن بدن کفایت می کرد. ببینید چه وضعی رو برای انسان پیش میاره. با دستای آلوده باند رو از روی زخمای عفونی باز می کردیم و دوباره می بستیم و غذا رو داخل همون دستای آلوده میریختیم و می خوردیم. تو این وضعیت دیگه نام و نشونی از بهداشت پیدا میشه؟ تو قرن بیستم که بشر موجودات زمینی رو به فضا می فرستاد ما درگیر موجودات و حشراتی بودیم که بمراتب از بعثی ها موذی تر بودن. بدن و تموم درز لباسا و موی سرمون شده بود جولانگاه شپش و مثلِ انسانای غارنشینِ نخستین و حتی بدتر، شب و روز بدنمونو می خواروندیم و با شپشایی که مثل قوم مغول هیچوقت مغلوب ما نمی شدن مبارزه می کردیم. این تنها نیم رخی از هزار چهره مخوف و غیر انسانی صدام و حزب بعث بود که در جسم رنجور ما متجلی شده بود. بازگویی این صحنه ها هر چند بسیار چندش آور و تهوع آوره، اما یکی از صدها حقیقتِ تلخی است که ما با اون مواجه بودیم و گریزی ازش نداشتیم. بچه های پاک و پاکیزه ایرانی مجبور بودن با این شرایط بسازن و شب و روز و طلایی ترین دوران عمر و جوانیشون رو با اون سپری کنن. و از همه جالبتر این بود که هر از چند گاهی با دماغ پیچیده شده می اومدن داخل غرفه ها و ما را متهم به کثیف بودن می کردن و زبان بشماتت باز می کردن که چرا شما ایرانیا اینقدر کثیف هستین و بو میدین؟ حق داشتن، حرف حساب جواب نداشت با اون سرویسای بهداشتی منظم و مرتب و آب تصفیه شده و شیر آبایی که بجای آب از اون شیر خالص در میومد و وفور لوازم بهداشتی چرا باید بچه ها تنبلی می کردن و حمام نمی رفتن تا شپش بگیرن و بدنشون متعفن بشه! این دیگه اوج وقاحت و بیشرمی بعثیا بود. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊