سنگرشهدا
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاکریز_اسارت ✍نویسنده: طلبه آزاده رح
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاکریز_اسارت
✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی
#قسمت_دویست_و_پنجاهوهفتم
💢فرار دانشجوئی (۸)
دژبان ترسید بیاد داخل نخلستان و برگشت. توی مسیر هاشم رو دیدم. گفتم از مسعود چه خبر؟ گفت نتونست فرار کنه. دلم خیلی براش سوخت. با خودم میگفتم در این مدت فرارِ ما او حتما داره کتک می خوره. شروع کردیم به دویدن و رسیدیم به برکهای که پر از گِل و جلبک بود. هاشم کمی آب خورد و به منم گفت بخورم. ولی من نتونستم. هاشم بلافاصله بالا اورد و حالش بد شد. مقداری دویدیم به یه دیوار فنسی رسیدیم از اون بالا رفتم و پریدم اون طرف. هاشم دستش شکسته بود نتونست بالا بیاد. اصلا متوجه هاشم نشدم هاشم داد زد احمد برگرد. برگشتم و با یه دست کمکش کردم و اونو بالا کشیدم. هاشم نتونست خودش رو نگه داره و از اون بالا با کمر خورد رو زمین. جای موندن نبود دوتایی شروع کردیم به دویدن. فاصله درختا با هم زیاد بود و راحت نمی تونستیم خودمون رو استتار کنیم. کل نخلستان توسط عراقیا محاصره شده بود. تصمیم گرفتیم خودمون رو دفن کنیم شاید اینجوری تا شب نتونن ما رو پیدا کنن. سطح زمین پر از شیار بود. تصمیم گرفتیم کفِ یکی از شیارها رو بکَنیم تا بتونیم خودمون رو داخلش زیر خس و خاشاکا پنهان کنیم. چیزی شبیه یه قبر کندیم و هر چه از دستم برمیومد از برگ و چوب و خاشاک روش ریختم و از هاشم هم خواستم همین کار رو بکُنه. قبرِ من خیلی خوب شده بود و کاملا پنهان شده بودم ولی مخفیگاه هاشم زیاد جالب نبود و چون دستش شکسته بود نتونست زیاد بکَنه و یه گودال کوچیک کند و توش قایم شد. مرتب زیر خس و خاشاکا ذکر میگفتیم. بعثیا چند بار از بالای سرمون رد شدن ولی متوجه ما نشدن. فرماندهشون بشدت عصبانی بود و داد و بیداد میکرد. ساعتی گذشت. نفسم داشت بند میومد و مرگ رو تو یه قدمی خودم می دیدم. راستش اگه دست خودم بود بین مرگ و اسارت حتما مرگ رو انتخاب میکردم ولی همه چیز دست خدا بود.
ناگهان یکی از نگهبانا متوجه هاشم شد و داد زد «واحدهم اهنا» یکیشون اینجاس. هاشمو بیرون کشیدن و چون هاشم نزدیک من مخفی شده بود خیلی زود پیدام کردن و از زیر اون همه چوب و خاشاک وگِل کشیدنم بیرون. طبق معمول شروع کردیم فیلم بازی کردن و خودمو به مرگ زدم. هنوز کاملاً بیرونم نکشیده بودن که شروع کردن به زدن.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃
#صد_و_نودم
#ختم_قران_شهدا
ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید..
@R199122
📿 2 📿 3 📿 4 📿 17 📿 18 📿 19 📿 22 📿 23 📿 24 📿 25 📿 26 📿
وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون
صلوات ختم شده⇩⇩⇩
( #s2_736_779)
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
سنگرشهدا
#دست_های_خدا #روی_زمین_باشید سلام همسنگران عزیز ما خادمین سنگرشهدا قصد داریم مثل هر
موجودیمون تا الان
#یک_میلیون_وششصدوهشتادوپنج_تومن
هست واسه هرخانواده یک سبدغذایی ۲۰۰تومنی میخوایم که درکل به ۱۰تا خانواده میرسه..ممنونم حمایت کنید فرصت زیادی نداریم
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃
564
ڪلام حق امروز هدیہ
به روح:
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗
@sangarshohada
╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
ڪاش بـا هـر
«کُلّنا عَباسُڪِ یا زینب » م
« اَنتَ حَقاً جُندُنـا » را
از لبــانش بشنـوم ...
#لبیک_یا_زینب_س
#وفات_حضرت_زینب_س_تسلیت_باد
iD ➠ @sangarshohada 🏴
29.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ڪلیپ_قاسم_هنوز_زنده_است
🌷دست شـهید پیش خدارد نمےشود
🌷باید دعاڪنیم ڪه مارا دعاڪنند
🌷امـروز، حاج قاسم،ڪاش از بهشت...
🌷لطفےکند، یڪ نظرے هم بہ ماڪند
❣قهرمان من! دریافت نشان ذوالفقارت مبارک❣
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
•••❥•ʝøɪɴ: @sangarshohada🕊
#شهید_سیدمرتضے_آوینے
زینب گنجینہ دار عالم رنج است
او وارث بیتالاحزان فاطمہ است
وبیتالاحزان قبله ے رنج آدمے است
#وفات_حضرت_زینب_س_تسلیت_باد
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🏴
6.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ڪلیپ
یک شب دلش شکست
به زینب گلایه کرد
فردا هنوز سَر نزده،
انتخاب شد ...!
📎 پ ن :
این فیلم را اگر هزار بار هم ببینیم .باز هم ارزش دیدن داره.😭
#وفات_حضرت_زینب
#حاج_قاسم_سليماني
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
#خاطرات_شهید
💠امام حسن عسگری (ع) برات شهادتش را امضا کرد.
◽️ آخرین باری که على برگشت، حال و روز خوبی نداشت. سه روزی در محاصره بودند که به لطف خدا با کمک نیروهای عراقی آزاد شده بودند. دستش جراحت برداشته بود. هر چه به علی اصرار کردم که بیشتر بمان و بعد از بهبودی برو، قبول نکرد. گفت: من بمانم و همرزمانم آنجا باشند؟
◽️من چه فرماندهی هستم که سربازانم در میان نبرد و میدان کارزار باشند و من اینجا استراحت کنم. نه، من تاب ماندن ندارم. خیلی فرق کرده بود و نورانی شده بود. مثل همیشه نبود. برای رفتن عجله داشت. در نهایت بعد از چهار روز، دوباره راهی شد. مدتی بعد خبر شهادتش را برایمان آوردند.
◽️گویا ابتدا به شدت مجروح می شود و بچه ها تا او را به بیمارستان می رسانند در آنجا شهید می شود. می گویند تا مسیر رسیدن به بیمارستان على شهادتین می گفت. قبل از عملیات از یکی از دوستانش که در سامرا بود خواست که برایش دعا کند و او هم در محضر امام حسن عسگری (ع) برای علی و شهادتش دعا می کند و این گونه امام برات شهادتش را امضا نمود.
✍ راوی: همسرشهید
#شهید_علی_منعیات
#سالروز_شهادت🌷
◽️ولادت : ۱۳۶۴ خرمشهر
◽️شهادت : ۱۳۹۳/۱۲/۲۰ سامرا
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
شلمچہ ..
خلاصہ عشق است
و قطعہ ای از بهشت ..
مے خواهم بروم
بہ همان جایی کہ خاکش
کـــــربلاست ..
#دلتنگ_کـــــربلای_ایـــرانم ...😔
📎پ ن :
| ۲۰ اسفند، روز ملی راهیان نور گرامی باد|🌷
iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
#دست_های_خدا #روی_زمین_باشید سلام همسنگران عزیز ما خادمین سنگرشهدا قصد داریم مثل هر
موجودیمون تا الان
#یک_میلیون_وششصدوهشتادوپنج_تومن
هست واسه هرخانواده یک سبدغذایی ۲۰۰تومنی میخوایم که درکل به ۱۰تا خانواده میرسه..ممنونم حمایت کنید فرصت زیادی نداریم
سنگرشهدا
🎥 #ڪلیپ_قاسم_هنوز_زنده_است 🌷دست شـهید پیش خدارد نمےشود 🌷باید دعاڪنیم ڪه مارا دعاڪنند 🌷امـروز، حا
بِسـم ِ ربِّ الشـُّهداءِ والصِّدیقین
#دلنوشته❤️
سلام بر آنهایی ڪه از نفس افتادندتا ما ازنفس نیفتیم..
سلام بر دلاورانی ڪه قامت راست ڪردندتا ماقامت خم نڪنیم..
سلام بر مجاهدانی ڪہ بہ خاڪ افتاند تا مابہ خاڪ نیفتیم..
مینویسم حاج قاسم ولی میخوانند سرداردلها..
شما چه کردید که از جنوب لبنان تا افغانستان از محورمقاومت سوریه تا حَشدُالشَعبی عراق از یمن تا تا پاکستان این همه عاشقانه شما را دوست دارند محبوب همه ی دلها شدید..
حاج قاسم نیستید ببینید چگونه نه فقط ایران بلکه کل جهان و خاورمیانه در سوگ شما اشک میریزند..
از کدام رشادتتان بگویم از فرماندهیتان در جنگ ایران عراق لشکر ۴۱ثارالله کرمان؟یا از جانبازیتان؟یادرجه سرلشکری گرفتنتان از سیدعلی؟؟یا بگویم شهید زنده خواندنتان از زبان سیدعلی؟؟؟ یا ذالفقار علی بودنتان؟؟؟شما شهید بودید ولی هنوز ماموریتتان تمام نشده بود حضرت اقا خوب میدانستند چطوری شما رو صدا کنند شهید زنده حاج قاسم سلیمانی..خودتان میگفتید این لقب فقط برای دلخوشی هست من در پی شهادت واقعی هستم..
از پاوه و کردستان شروع کردید و با جنگ تحمیلی و ۳۳روزه لبنان و جنگ با داعش در محورهای سوریه وعراق ماموریتتان را به نحو احسن به پایان رساندید مزدهمه این مجاهدتها چیزی جز شهادت نبود..
چه پسوندهای که کنارت اسمتان امد و روز به روز اضافه شد جنتلمن های خارجی هم شما رو ژنرال بی سایه میخواندند..وحالا قشنگ ترین لقب را گرفتید سپهبدشهید حاج قاسم سلیمانی..
روزی که خبرشهادت شما رو شنیدم هم خوشحال بودم وهم ناراحت..خوشحال بودم که به ارزویتان به حقتان رسیدید ان هم طوری که تمام روضه ها برایمان مجسم شد..
سرتان همچون سرورشهیدان جدا،دستتان مثل سقای لب تشنگان کربلا جدا..بدنتان ارباَ اربا چون علی اکبر و امان از دفن شبانه تان که خودش روضه ای دیگر بود..شما چه کردید که این همه عزت و مقام را یک جا به دست اوردید؟
وقتی که دست بی پیکرتان را دیدم یاد این جمله افتادم.دستی که به همه شهدا دست داده بود خودش را به قافله شهدا رساند...چقدر ذلیل بودند که شما را فقط توانستد با بالگرد به شهادت برسانند این یعنی اوج ذلت امریکا واسرائیل یعنی توان وجرئت رو در روی ومقابله با شما را نداشتند.
جاهلان نمیدانند که شهدا عند ربهم یرزقون هستند و از هر قطره خونتان یک قاسم سلیمانی دیگر تکثیر میشود ان شاءالله ازادی قدس نتیجه انتقام خون پاک مطهرتان خواهد بود..
قسم میخورم تا زنده ام از راهتان جدا نشوم تا ازادی قدس ونابودی اسرائیل همچون شما سربازی کنم برای وطنم،رهبرم،وهمیشه سرباز ولایت بمانم تا راهتان جاویدان خونتان پرثمر بماند..
#خادم_نوشت
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی🌷
#سالروز_ولادت
•••❥•ʝøɪɴ: @sangarshohada🕊