eitaa logo
سنگرشهدا
7.3هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
3.2هزار ویدیو
52 فایل
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبرے❤️ 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫 @FF8141
مشاهده در ایتا
دانلود
سنگرشهدا
🇮🇷 قطعاتی از ابیات مورد علاقه شهید احمد حکیمی درج شده در دفترچه خاطرات🌷 تکیه بر بالش زندان زنم در ه
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍ خاطرات آزاده : حکیمی مزرعه نو ‌● 💠 مهمان مادر آنروزها هنوز روستای ما آب لوله کشی نداشت و اهالی آب آشامیدنی خود را از سرچشمه برداشت می کردند. شب شهادت برادر'''' یکی از اقوام نزدیک ، مادرم را درخواب می بیند که به چشمه آمده و ظرف آبی که همراه داشته را پر از آب می کند. پس از احوالپرسی مختصر ، مادر با عجله ظرف آب را برداشته و بطرف گلزار شهدا حرکت می کند و میگوید. ببخشید من عجله دارم باید بروم امشب مهمان دارم . در طول دوران اسارت بارها خواب ایشان را می دیدیم که او هم قبل از من اسیر شده و حتی یکبار به اتفاق برادر آزاده محمود رفیعی به اردوگاه ما آمدند . لحظه های شیرینی از آن رویا در ذهن دارم . اگر به هنگام تشیع و تدفین ایشان روی ماهش را ندیده بودم شک نمی کردم که ایشان زده است. البته که شهدا زنده اند زیرا قرآن کریم می فرماید شهدا زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می خورند خداوند - جل جلاله- از فعل مضارع یرزقون استفاده کرده . یعنی همین الان روزی می خورند . شاید برادر به برادر دلداری می دهد که نترس تو اینجا تنها نیستی '' ادامه دارد..✒️ ⛔️کپی ونشر ممنوع..چون این خاطرات هنوز چاپ نشده نویسنده راضی به نشرش نیستند..فقط همینجا بخونید🌹 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید.. @R199122 📿 1 📿 2 📿 3 📿 4 📿 5 📿 6 📿 7 📿 8 📿 9 📿 10 📿 11 📿 12 📿 13 📿 14 📿15 📿 16 📿 17 📿 18 📿 19 📿 20 📿 21 📿 22 📿 23 📿 24 📿 25 📿 26 📿 27 📿 28 📿 29 📿 30 📿 وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون صلوات ختم شده⇩⇩⇩ ( ) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
🍃🌸 🌸🍃 91 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
حاج قــاسم..! رفیق خوشبخت ما ! جای خالے ات در مجالس روضه اربـاب، نفس هایمان را تنگ میکند. این ، اولین محرمے ست که مهمان سیدالشهدا هستے . انگار تقدیر این بود که قطره ای از دریای مصیبت حسین(ع) را هنگام دیدن دست بریده علمدارش بچشیم.. و چه تلخ بود این تقدیر! 😔 چه بهای سنگینی پای آن دادیم! خدا صبور کند ما را در مصیبتت .. حقا که همنشینے با حسین بن علے، تنها سزاوار خودت بود و بس! 🌷 j๑ïท➺ @sangarshohada🕊
پای روضه های محرم قد کشیدند و آن‌ها چہ‌ خوب شنیده بودند صدای هل من ناصر حســیــن را... 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
●علاقه شدیدی به امام حسین علیه السلام داشت و همیشه می گفت: " دلم می خواد روز محشر مثل اربابم بی سر باشم". در آخر وصیتش هم نوشته بود این شعر را روی قبرم حک کنید. عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است دادن سر نه عجب داشتن سر عجب است تن بی سر عجب نیست، رود گر در خاک سر سرباز ره عشق به پیکر عجب است ●وقتی بعد از دو سه هفته، در عملیات کربلای 5 پیکرش تفحص شد و برگشت، پیکرش همان طور که آرزو کرده بود، بی سر بود و این شعر زینت بخش سنگ قبر شد. 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
6.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 لطف ارباب به زائرش حکایت خادم امام حسین(ع) و مرد عرب بادیه نشین iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
ای خون بهایِ عشق چه خوش گفت پیر ما " اسلام را مُحرّم تو زنده می‌کند " j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
YEKNET.IR - zamzame - shabe avale moharram1399 - motiee.mp3
11.34M
🎧 🎧 🔳 🌴محرم شد 🌴بازم تو کوچه مسلم تو تنها شد 🎤 j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #برزخ_تکریت ✍ خاطرات آزاده : حکیمی مز
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍ خاطرات آزاده : حکیمی مزرعه نو ‌● 💠 حضور در پایگاه بسیج اکثر هم سن و سالهای من آرزو داشتند اجازه اعزام به جبهه را اخذ کنند. اجازه پدر و مادرها یک طرف ، اجازه مسوولین اعزام هم یک طرف. بچه هایی که مذهبی بودند بلاخره یک جورایی اجازه والدینشون و اخذ می کردند. البته کمتر دیده می شد که خانواده ای با اعزام فرزندش مخالفت کنه . بعضا هم انگشت شست پای خودشون را به جای انگشت سبابه پدر پای رضایت نامه می زدند و از این جور کارها. اما راضی کردن مسوولین اعزام ، علاوه بر رضایت والدین به ظاهر فرد بستگی داشت. جثه و هیکل مناسب و سن قانونی که من هیچکدام نداشتم . تازه اگر سن لازم هم داشتم چون ریز نقش بودم . مشکل مضاعف بود. یادم هست یکی از همرزمانم به هنگام اعزام با اینکه یکی دو سال کوچکتر از بنده بود ولی با اخذ کپی از شناسنامه و دستکاری تاریخ تولد در کپی و اخذ کپی مجدد از آن توانست به اتفاق هم به جبهه اعزام شویم. بنا بر این چاره ای جز صبر و خودی نشون دادن در پایگاه بسیج و حضور در مانورها و برنامه های رزمی پایگاه بسیج نبود. پایگاه مقاومت سید الشهداء(ع) مزرعه نو در محل مسجدی نیمه ساز ، واقع که با هزینه معمار خیری بنام مرحوم طباطبایی ساخته و در مرکزیت روستا واقع شده بود. پایگاهی که زبانزد عام و خاص در دوران دفاع مقدس در منطقه بود اعزام اهالی از پیر و جوان و تهیه و ارسال کمکهای بی دریغ مردم شهید پرور روستا به جبهه. در اواخر جنگ با کمکهای مردمی پایگاه جدید در ابتدای ورودی روستا ساخته شد . پایگاهی که شاهد حضور و مزین به قدوم شهدا و ایثارگران زیادی است . ادامه دارد..✒️ ⛔️کپی ونشر ممنوع..چون این خاطرات هنوز چاپ نشده نویسنده راضی به نشرش نیستند..فقط همینجا بخونید🌹 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید.. @R199122 📿 2 📿 3 📿 4 📿 13 📿15 📿 16 📿 17 📿 18 📿 20 📿 21 📿 22 📿 23 📿 24 📿 25 📿 26 📿 27 📿 28 📿 وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون صلوات ختم شده⇩⇩⇩ ( ) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
🍃🌸 🌸🍃 92 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝