eitaa logo
سنگرشهدا
7.4هزار دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
3هزار ویدیو
52 فایل
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبرے❤️ 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
خوشبخت‌تر از آسمان نبود، آنگاه که هر صبح و شام چشم مےگشود بر این ... پس خرده مگیر، غبار روزهای پساجنگ را.. شاید دل‌تنگ لباسهای خاکی شده! iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
: بسیجی اصلا احتیاج بہ محافظہ کـــاری نـدارد و بہ دنـبـــال از دست دادن چــــیزی نیست، یڪ ڪارت عضـویت بسیج دارد و آن هم شهادتش است. 🌷 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍ خاطرات آزاده : حکیمی مزرعه نو ‌● 💠 بعثی‌ها بیکار نبودند ۵ ...در حین صحبت سیف الله که فهمید چیزی در دهان دارم گفت چه در دهان داری ؟ گفتم هسته خرما . گفت از کجا آوردی ؟ گفتم روی زمین پیدا کردم . گفت بگذار بریم ایران این جریان را برای همه تعریف خواهم کرد. چقدر شیرین بود خاطرات اینچنینی. یکی به مزاح می گفت من هر روز وظیفه داشتم نان خانه را از نانوایی محل تهیه کنم مادرم نانهای تازه را نگهداری و می‌گفت اول باید نان بیات روز قبل را بخوریم و با این شیوه ما هر روز نان بیات می‌خوردیم . یکی از مشکلاتی که بعد از گذشت بیش از سه دهه همچنان گریبانگیر اکثر آزادگان است تاثیر برخوردهای محیطی بر ذهن بچه ها و نهادینه شدن واکنشها نسبت به وقایع تکراری یا همان شرطی شدن در اصطلاح روانشناسی حتی پس از آزادی است . باز شدن یکباره در تمام فلزی آسایشگاه نمونه بارز آن است. درِ آسایشگاهها سر تا سر فلز و فاقد شیشه یا دریچه بود که به هنگام باز کردن کشویی‌های چند گانه آن سر و صدای زیادی در سکوت آسایشگاه ایجاد می کرد . چون هیچگونه منفذی نداشت فقط از سر و صدای بعثی‌ها می‌شد فهمید که کسی پشت در حضور دارد. باز کردن پر و سر و صدا و یکباره در فرصت چند ثانیه ای به بچه‌ها می‌داد تا خود را برای اجرای فرمان برپا و.. آماده نمایند. چون اغلب باز شدن وقت و بی وقت در همراه بود با ضرب و شتم و وقوع حوادثی ناگوار و دهشت آور ، الان هم پس از گذشت سالها کوچکترین صدایی خصوصا صدای باز و بسته شدن درهای فلزی در سکوت شب ناخودآگاه بدون اراده لحظه‌ای به مغز آدم شوک وارد می‌شود و اعصاب فرد را بهم می‌ریزد حال که به اینجا رسیدیم اجازه بدید به خاطره ای آزار دهنده پس از آزادی اشاره کنم تا به عمق مشکلات روحی و روانی آزادگان آشنا شوید. رها شدن آزادگان در جامعه و عدم رسیدگی به مشکلات آنها خصوصا مشکلات روحی روانی خسارات غیر قابل جبرانی بر پیکر جامعه آزادگان وارد کرد که البته رهایی یکباره جمعیت نسبتا بزرگی که هیچ شناختی نسبت به جامعه جدید نداشتند بالطبع یکسری مشکلات هم برای خانواده ها و هم برای خود آزادگان بوجود آورد که به یک مورد آن به عنوات مشت نمونه خروار به طور سربسته اشاره می شود. یکی از آزادگان عزیز که حالا نسبت به سایر دوستان از مشکلات اعصاب و روان بیشتری رنج می برد پس از ازدواج در زیر زمینی مسکونی به اتفاق همسر و دو فرزندش زندگی می کردند. ادامه دارد..✒️ ⛔️کپی ونشر ممنوع..چون این خاطرات هنوز چاپ نشده نویسنده راضی به نشرش نیستند..فقط همینجا بخونید🌹 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید.. @R199122 📿 2 📿 3 📿 4 📿 5 📿 21 📿 22 📿 25 📿 26 📿 27 📿 28 📿 30 📿 وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون صلوات ختم شده⇩⇩⇩ ( ) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷 📣 تعلیم و تربیت سپاه ناحیه مرودشت به مناسبت هفته بسیج برگزار می کند☆ ✍🏻 مسابقه بزرگ شهید شناسی 🕯️ *پلاک افتخار*🕯️ *با محوریت شهدای والا مقام شهرستان مرودشت* 💰با جوایزی ارزنده: 🎁نفر اول مبلغ 500 هزار تومان 🎁 نفر دوم مبلغ 300 هزار تومان 🎁 نفر سوم مبلغ 200 هزار تومان 🎁 10 نفر بعدی هر کدام هدیه 100 هزار تومانی اهدا خواهد شد. 📲برای ورود به آزمون و سوالات وارد لینک زیر شوید. 🆔 *https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSc43faVXljoYvb4Gy1rz7UfczG98pgAZBQqShF5Uiv7zjE42g/viewform?usp=sf_link* ⏱️شروع مسابقه از یکشنبه 25 آبان لغایت دوشنبه 3 آذر 📯 اعلام برندگان و اهدای جوایز روز سه شنبه 4 آذر مصادف با ولادت امام حسن عسکری علیه السلام.🌸 📒تعداد سوالات 30 سوال تستی ✨ *سوالات همگی با محوریت شهدای شهرستان مرودشت است* شرکت برای عموم *آزاد* است. 🌠اعلام نتایج در گروه واتس اپ قرآنی صراط ۳ در لینک زیر👇🏻 https://chat.whatsapp.com/JiG0KPdZAkpKGgxrGhJO9y 📲 و در صورت تکمیل گروه به کانال ایتای بصیرت کده به نشانی👇🏻 https://eitaa.com/basiratkade مراجعه فرمایید. *تعلیم و تربیت سپاه ناحیه مرودشت*
🍃🌸 🌸🍃 184 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
طلوع خورشید ؛ که ملاک صبح بودن نیست خورشید مـا از پشتِ پلکهای "شما" طلوع میکند ... 🌷 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
. بوس از تو جــــان از من بازار چنین خوش تر... 📎پ ن : تهران، سال ۱۳۶۵، مقابل مجلس شورای اسلامی، مادر فرزند خود را برای اعزام به جبهه بدرقه می کند،🌷 : امیرعلی جوادی j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
شهید حاج امینی در دست‌نوشته‌ای که در /10/19 نوشته است درخواست‌هایی را خطاب به مردم و رهروان مطرح کرده است. نوشته است: از شما خواهش می‌کنم و می‌خواهم چند موضوع را مد نظر داشته باشید: ↵ دروغ نگویید ↵زود قضاوت نکنید ↵گذشت و داشته باشید ↵خوشرو و خوش برخورد باشید ↵و اینکه ها را پر نگه دارید خدایا ما را ببخش و بیامرز! خدایا بگردان! خدایا ما را به خودمان وا مگذار! خدایا شناخت به ما عطا کن! خدایا عزیزو بزرگوارمان راحفظ بفرما! یا رب العالمین بنده حقیر امیر حاج امینی تاریخ 65/10/19 ساعت 12:30 🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
آقازاده نبود اما خیلی ها صدایش می کردند. از بس که به امام علاقه داشت.دلباخته امام خمینی(ره) بود. به طرز خاصی امام را آقا صدا می زد. اصلا به خاطر عشق به امام و مبارزه با رژیم طاغوت بود که در آلمان درس ومشق را رها کرد و به سوریه و فلسطین رفت وشیوه مبارزه آموخت ودر ادامه برای دیدار با امام سر از پاریس درآورد. پس از آشنایی با امام عزمش برای مبارزه بیشتر شد. درس و مشق را برای همیشه رها کرد و شد فدایی امام. 🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
. اگر در هوای پاکیزه استقلال نفس می‌کشیم، اگر ایستاده‌ایم و روشنی را ادامه می‌دهیم، یعنی دریافته‌ایم بزرگی‌ات را ؛ یعنی هنوز بر پلکان دل‌هامان نشسته‌ای و چشمان شمعدانی‌ها را لبخند می‌زنی... 🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍ خاطرات آزاده : حکیمی مزرعه نو ‌● 💠 بعثی‌ها بیکار نبودند ۶ ...ایشان در اثر مشکلات گریبانگیرش و اختلاف با خانواده متاسفانه خانه را به آتش می‌کشد و همسرش در این جریان دچار آتش سوزی و فوت می‌نماید . از طرفی مادر خانمش نیز به هنگام مراجعه به خانه و مواجه به آتش سوزی در پله‌های زیر زمین در اثر دود ناشی از آتش سوزی و تنگی نفس طعمه آتش و متاسفانه ایشان نیز مرحوم می شوند. البته این بر اساس اطلاعات شخصی ماست و ممکن است واقعیات پرونده چیز دیگری باشد . در نهایت آزاده قصه ما به قصاص محکوم و حکم اجرا می‌گردد. اینکه حکم خدا باید اجرا شود همه ما تسلیم امر خداوند هستیم و شاید زنده بودنشان هم تفاوتی با مرگ نمی‌کرد. انتقاد ما از این است که چرا اولا نظام و مسوولین پیشگیری لازم را نکردند . دوما اینکه آیا نمی شد ایشان در زندان بمانند تا فرزندان خردسالش به سن تکلیف برسند و آنها هم تصمیم گیرنده باشند. البته تا آنجا که اطلاع دارم مسوولین بنیاد زحمت خودشان را کشیدند که البته در چنین مواقعی اراده بالاتری می‌طلبد . چرا آنها باید هم از ناحیه مادر و هم پدر یتیم باشند. در پایان لازم است به خاطره ای از زبان یکی از همرزمان ایشان در لحظه اسارتشان اشاره کنم. زمانی که ایشان به اتفاق تنی چند از همرزمانش به اسارت در می آیند یکی از نیروهای بعثی در حالی که مجرحین را با تیر خلاص می زده با چکمه روی شکم یکی از مجروحین می رود . در همین حین نامبرده که در ورزشهای رزمی هم علی الظاهر دستی داشته روی هوا چرخی می‌زند و محکم به زیر چانه مزدور بعثی می‌کوبد و البته در همانجا کتک زیادی هم می‌خورد ولی جریان به اردوگاه درز پیدا نمی کند . به هر تقدیر این واقعه برای جامعه ایثارگری خیلی گران تمام شد. آزاده ‌ای که در اسارت در فعالیتهای مخفی فرهنگی خصوصا حفظ قرآن کریم فعال بود. یکی از مباحثی که بنده اولین بار در اسارت از زبان ایشان آموختم مبحث توحید نظری و عملی بود که ایشان علی‌الظاهر در دبیرستان آموخته بودند . خدایش رحمت کند و عاقبت همه ما را ختم به خیر . ادامه دارد..✒️ ⛔️کپی ونشر ممنوع..چون این خاطرات هنوز چاپ نشده نویسنده راضی به نشرش نیستند..فقط همینجا بخونید🌹 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید.. @R199122 📿 2 📿 3 📿 وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون صلوات ختم شده⇩⇩⇩ ( ) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
🍃🌸 🌸🍃 185 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
❁ ﷽ ❁ . شـ‌هـدا.... هنـوز پشتـــــ خاڪریز منتـظر لبیـڪ اند... 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
💠سردار شهید حاج قاسم سليمانی: شهید حسین قمی را باید از گمنامی در بیاوریم... خیلی دوست داشتم حسین رو تو خواب ببینم، خیلی حرفها داشتم که بهش بگم . تا اینکه حسین رو تو خواب دیدمش، اول فکر کردم کسی شبیه حسینه؛ منو دید لبخند زد؛ باز هم ماندم، گفتم شاید برادر دوقلوی حسین باشه . یادم اومد حسین برادر نداشت . بعد از حال و احوال با اون تبسم همیشگی گفت: چه خبر از حسین قمی؟؟ همین حرف از زبان خودش امانم را برید، بغضم ترکید و نتونستم خودمو کنترل کنم شروع کردم به گریه، خیلی صحبت ها داشتم با حسین، اما همه رو فراموش کرده بودم گریه کنان از خواب بیدار شدم . مبهوت مانده ام چرا سراغ حسین قمی رو گرفت؟! شاید میخواست بگه ما زمینی ها حسین ها رو نشناختیم . شاید میخواست بگه مثل حسین برای فرج امام زمان (عج) تلاش کنید . شاید میخواست بگه بعد از حسین قمی ها شما چه کردید و کجای تاریخ قرار دارید؟ شاید میخواست بگه ما کار حسینی کردیم و شما کار زینبی کردید؟؟!! و شاید...... ✍راوی: دوست و همرزم شهید 🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
. امان از این لحظات! که جمعی "می‌روند"، و جمعی هم "می‌مانند".. و امان، از آن لحظۀ بازگشت... جمعی "می‌آیند"... جمع دیگر را " می‌آورند"! جمعی هم "می‌مانند" که "می‌مانند"... 🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
اولین غذایی که بعد اَز عروسیِمان درست ڪردم استانبولے بود. از مادرم تلفنے پرسیدم، شد سوپ.... آبش زیاد شدہ بود... منوچهر میخورد و بَه بَه وچَه چَه میڪرد!. روز دوم گوشت قلقلی دُرست ڪردم... شدہ بود عین قلوہ سنگ... تا من سفرہ را آمادہ ڪنم، منوچهر چیدہ بودشان رویِ میز و با آنها تیلہ بازی میڪرد قاہ قاہ میخندید...میگفت: چشمَم ڪور دندَم نرم تا خانومم آشپزی یاد بگیره هر چی درست ڪنه میخورَم حتی قلوہ سنگ ✍راوی: همسر بزرگوار شهید 🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
: 🍃 با شهادت خود دلبستگی برای مقام معظم رهبری ایجاد کرد زیرا خود ، دل به خدا داده بود لذا باید بدانیم چه لقمه‌ای خورد ، چگونه نوجوانی و جوانی سپری کرد و چگونه در جنگ و بعدها مدیریت و فرماندهی داشت. ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍ خاطرات آزاده : حکیمی مزرعه نو ‌● 💠 اسرای جـدیـد در تاریخ دوازدهم اسفند شصت و پنج یعنی هفت روز پس از افتتاح اردوگاه الباقی اسرای عملیات کربلای ۶ به اردوگاه منتقل و مورد پذیرایی قرار می‌گیرند. در این مواقع اگر بچه‌ها در حیاط اردوگاه حضور داشتند سوت آمار زده می شد و همه پس از شمارش به داخل آسایشگاهها منتقل می‌شدند و در حالت آمار باید می نشستند یا اینکه پس از آزاد باش حق ایستادن یا سرک کشیدن از پنجره و تماشا را نداشتند . بعضا هم دستور می دادند همه بروند زیر پتو با این حال چون نگهبانها همه مشغول ضرب و شتم اسرای جدید و مراسم استقبال بودند و حواسشان جای دیگر بود بچه ها از موقعیت استفاده و دورادور شاهد ماجرا می شدند. کسی دوست نداشت شکنجه دیگران را ببیند و حقیقتا طبیعی است که ناراحت کننده بود. ولی بچه‌ها کنجکاو بودند و می‌خواستند ببینند آیا دوستی آشنایی در میان اسرای جدید پیدا می کنند یا خیر. در قسمتهای قبلی اشاره کردم که عملیات کربلای ۶ تقریبا همزمان با عملیات کربلای پنج توسط برادران ارتش در منطقه سومار و نفت شهر با هدف کاستن فشار دشمن بر منطقه عملیاتی کربلای پنج انجام شد. در تاریخ هفدهم اسفند شصت و پنج نیز یکسری از اسرای باقی مانده کربلای پنج به اردوگاه منتقل می شوند. در روز سیزدهم فروردین سال شصت و شش مصادف با روز طبیعت نیز یک اتوبوس از مجروحینی که طی عملیاتهای کربلای ۴ـ ۵ـ ۶ به اسارت در آمده و طی این مدت در بیمارستان بستری بوده اند را به اردوگاه منتقل و بین آسایشگاهها تقسیم می شوند. مجروحینی که جراحات شدیدی داشتند و اکثرا قطع عضو بودند. اسرای جدید که‌ می آمدند بالاخره دوست وآشنایی در میان آنها پیدا می‌شد و بچه‌ها آخرین اخبار ایران و جنگ را از آنها کسب می‌کردند. لازم بذکر است در این مقطع از دفاع مقدس بعثی ها جهت توازن در تعداد اسرا تلاش داشتند تا آمار اسرایشان را افرایش دهند. یعنی اگر اوایل جنگ بود مجروحین اینچنینی را تیر خلاص می زدند. این عزیران در بیمارستان در حدی که از مرگ نجات پیدا کنند با کمترین رسیدگی درمان می‌شدند و بیشتر آنها تاپایان اسارت با جراحاتشان دست به گریبان بودند و در انجام امور شخصی خود عاجز و بعضاً با پتو حمل و نقل می‌شدند. ادامه دارد..✒️ ⛔️کپی ونشر ممنوع..چون این خاطرات هنوز چاپ نشده نویسنده راضی به نشرش نیستند..فقط همینجا بخونید🌹 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید.. @R199122 📿 4 📿 5 📿 6 📿 9 📿 10 📿 11 📿 12 📿 14 📿15 📿 16 📿 17 📿 18 📿 19 📿 20 📿 21 📿 22 📿 23 📿 26 📿 27 📿 28 📿 30 📿 وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون صلوات ختم شده⇩⇩⇩ ( ) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
🍃🌸 🌸🍃 186 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
چشـم مـن با دیـدن روی شــما مـے شـود.. ای همـیشہ باعـث مـن... 🌷 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
📝 ... ☘ روضه بذار گوش کنیم.... 🍃یک دوست دیگری هم داشت که به واسطه شهید خلیلی با او آشنا شده بود. همین بنده خدا تعریف می‌کرد: با شهید دهقان امیری در گلزار شهدا بهشت زهرا(سلام الله علیها) قرار داشتیم وقتی رسید، حدود دو ساعت سر مزار رسول حرف زدیم. 🍃بعد سر خاک بقیه شهدا رفتیم و هر شهیدی را که می‌شناخت سر خاکش می‌ایستاد و حدود یک ربع راجع به شهید صحبت می‌کرد، جوری حرف می‌زد و خاطره تعریف می‌کرد که انگار سال ها با آن شهید رفیق بوده است. 🍃گرمای طاقت فرسایی بود اما چنان غرق مطالب و حرف بودیم که گرما را حس نمی کردیم. سپس برگشتیم بر سر مزار شهید رسول خلیلی و صحبت‌هایمان را ادامه دادیم. موقع خداحافظی گفت: روضه بزار گوش کنیم و این جمله شهید خلیلی را یادآوری می‌کرد که: «ای که بر تربت من می‌گذری، روضه بخوان/نام زینب(سلام الله علیها) شنوم زیر لحد گریه کنم» 🍃گفتم: بابا لازم نیست اما اصرار کرد و خلاصه یک روضه گوش کردیم. وقتی تمام شد با آهی سوزناک سکوت را شکست، حسرت داشت،حسرت شهادت. 🍃بوی عطر پیراهنش را هیچ وقت فراموش نمی‌کنم. خداحافظی کردیم و این آخرین خداحافظی من و محمدرضا بود. ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊