فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حاج قاسم: من هستم، مرا نمیبینید؟!
💠فرزند سردار شهید محمد ناظری: حاج قاسم در خواب به من گفت که به مردم بگو «چرا میگویند کاش حاج قاسم بود؟»
✖️من هستم، مگر مرا نمیبینید؟
#مرد_میدان
#حاج_قاسم🌷
j๑ïท ➺ @sangarshohada🏴
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #برزخ_تکریت
✍ خاطرات آزاده : حکیمی مزرعه نو
● #قسمت_صد_چهلم
شیوع بیماری پوستی۳
....تکرار موقعیتهایی اینچنینی در طول اسارت باعث شده بود تا حساسیت کمتری نسبت به این مسائل داشته باشیم.
نکته طنز اینکه یکی از دوستان میگفت ما اسرا با یکدیگر محرم هستیم.
استفاده از آفتاب فقط مختص درمان این بیماری نبود و یکی از روشهای درمان و خشکاندن عفونت ناشی از جراحت مجروحین نیز نگهداری طولانی مدت آنها در آفتاب بود .
نگهداری طولانی مدت در گرمای بالای ۴۰ درجه سانتیگراد خود باعث بیماری دیگری نظیر گرمازدگی و اسهال و... میشد .
نشستن رو به آفتاب در چنین مواقعی به چشم نیز صدمه میزد علاوه بر این یکی از تنبیهات بعثیها مجبور کردن افراد به خیره شدن به خورشید بود.
گرمای شدید داخل آسایشگاه و سوء تغذیه عامل تشدید این بیماری و سایر بیماریها نظیر اسهال خونی بود .
عدم درمان صحیح و برخورد اصولی با علل این بیماری باعث شده بود تا پایان اسارت این بیماری مهمان اردوگاه های اسرا خصوصا اردوگاه مفقودین باشد.
بیاد دارم به علت گرمی هوا وقتی لباسمان را بیرون میآوردیم اینقدر بدنمان عرق کرده بود که پیراهنمان مثل مَشک خشک شده کنار دیوار ثابت میماند.
در ارتباط با سوء تغذیه باید گفت بچهها خصوصا در زمستان دائم با گرسنگی دست و پنجه نرم میکردند و یکی از سیاستهای آنها گرسنه نگه داشتن اسرا بود.
اقای چلداوی که در کنار مترجمی در امورات برق نیز تجاربی داشتند هنگامی که جهت رفع عیب برق اردوگاه ماموریت مییابند یکی دو قرص نان «صمون» از نگهبان بیرونی اردوگاه دریافت و به حسب جوانمردی یکی را از داخل حفاظ پنجره داخل آسایشگاه هدایت میکنند که در این حین نگهبان بعثی علی ابلیس پس از مشاهده ، وی را مورد مواخذه قرارداده و به نگهبان دیگر میگوید اسیر را باید گرسنه نگه داشت .
جالب اینکه صدام رسما دستور داده بود فقط پوست و استخوان اسرا باید تحویل ایران شود.
به هنگام تبادل اسرا نیز از افتخارات صدام این بود که گفته بود ما خوشحالیم از این که اسرای ایرانی را طوری تحویل میدهیم که تبدیل به پوست و استخوان شده اند.
ادامه دارد..✒️
⛔️کپی ونشر ممنوع..چون این خاطرات هنوز چاپ نشده نویسنده راضی به نشرش نیستند..فقط همینجا بخونید🌹
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃
#دویست_وبیستُ_هشتمین
#ختم_قران_شهدا
ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید..
@R199122
📿 4 📿 5 📿 6 📿 9 📿 10 📿 11 📿 12 📿 13 📿 14 📿15 📿 16 📿 17 📿 23 📿 24 📿 25 📿 26 📿 27 📿 28 📿 29 📿 30 📿
وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون
صلوات ختم شده⇩⇩⇩
( #s2_887_465)
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
🔰 #طرح عاشقی با سرداردلها 🌷
♢ به مناسبت #اولین_سالگرد
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی ختم #زیارت_عاشورا داریم
□ از#3آذر تا #13دی ماه به مدت چهل روز زیارت عاشورا را هدیه به شهید پر افتخار اسلام #حاج_قاسم_سلیمانی و دیگر شهدای فرودگاه بغداد میکنیم ...شهیدی که نیمه شب وقتی همه خواب بودیم در آتش فرودگاه #بغداد سوخت بخاطر حفظ امنیت ما
○این ختم از #سوم_آذر شروع میشود تا سیزده دی ماه (روز سالگرد ) به مدت چهل روز
¤عزیزانی که مایل هستند در قرار عاشقی با سرداردلها شرکت کنند هرشب ... در #پی_وی اعلام کنند
@R199122
509
🌷 یادشهدا کمتر از شهادت نیست🌷
#چهلمین_شب_چله رو هدیه میکنیم به روح پرفتوح شهدای فرودگاه بغداد...
بسم الله...🌷
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃
227
ڪلام حق امروز هدیہ
به روح:
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗
@sangarshohada
╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
.
گــاهی
تمام جمعیت شهر،
همان یک نفری است که نیست...
روحت شاد حاج قاسم...
#حاج_قاسم 💔
#مرد_میدان
#صبحتون_شهدایی🌷
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
#مرد_میدان
کوچه هایمان را به نامشان کردیم
که هرگاه آدرس منزلمان را می دهیم
بدانیم از گذرگاه خون کدام شهید است
که با آرامش به خانه می رسیم !
#سردار_شهیدم🌷
@sangsrshohada 🕊 🕊
ذره ای دردم ده ای درمانِ من
زانکه بی دردت بميرد جانِ من...
#شهید_حسن_فتاحی🌷
#سالروز_شهادت
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
#خاطرات_شهید
💠شهید حسن فتاحی معروف به حسن امریکایی یا حسن سر طلا
پدر و مادرم اصفهانی بودند؛ در کودکی به عراق رفتند و در شهر نجف اشرف مستقر شدند؛ ما هم از کودکی در نجف بزرگ شدیم؛ همسرم مرحوم «جانمحمد فاتحی» که با برادر و پسرعمویشان به عراق برای کار رفته بودند، در منزل پدرم ساکن شدند؛ بعد از آشنایی با وی ازدواج کردیم.
حسن فرزند پنجم خانواده بود که 20 شهریور 1348 در نجف اشرف به دنیا آمد؛ وقتی او دو ساله بود، در سال 1350 ما را از عراق بیرون کردند و زمانی که وارد ایران شدیم، با توجه به سردی هوا ما را به جیرفت استان کرمان بردند؛ برای همه ما که از عراق آمده بودیم، چادر زدند؛ اطراف مان کوه بود.
محل موقت زندگیمان به قدری جمعیت زیاد بود که یک بار حسنآقا را گم کردم و بعد از ساعتی در پشت بلندگو اعلام کردند: «بچهای با موهای طلایی پیدا شده، خانوادهاش بیایند و او را تحویل بگیرند». بعد از 3 ماه ما را از کرمان به اصفهان منتقل کردند و بعد از 2 ـ 3 سال در شاهینشهر ساکن شدیم.
او 17 سال بیشتر نداشت و در وصیتنامهاش برای خواهرانش نوشت: «مثل حضرت زینب(س) باشید»؛ دفعه آخر هم میخواست برود، گفت: «اگر من مجروح و زخمی شدم؛ اگر شهید شدم و نیامدم، شما راه مرا ادامه بدهید».
تا اینکه پسرم در 14 دی 1365 و در جریان عملیات «کربلای 4» منطقه امالرصاص به شهادت رسید و پیکرش را نتوانستند به عقب بازگردانند.
وقتی خبر شهادت حسن آقا را آوردند، آخرین عکس او که با لباس غواصی است، داخل ساکش بود و در نامهای هم نوشته بود: «وصیت نامهام در کمدم است»
پدر شهید هم بعد از 12 سال بیخبری از حسن آقا به رحمت خدا رفت و بالاخره چهل روز بعد از فوت همسرم، استخوانهای پسرم را آوردند؛ وقتی برای شناسایی رفتیم، استخوانهایش تیره رنگ شده بود؛ پلاکش همراهش بود؛ حتی موهای طلایی حسن روی لباسهایش بود...
📎 پ ن: بیسیمچی گردان غواصی نوح لشگر سیدالشهدا
#شهید_حسن_فتاحی🌷
#سالروز_شهادت
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
8.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #کلیپ
💠پایان ۳۴ سال چشمانتظاری خانواده شهید لطفی
🔹 #شهید_حسین_لطفی که به عنوان شهید گمنام در میدان امام حسین(ع) به خاک سپرده شده بود با مطابقت تست Dna شناسایی شد.
🔹مادر این شهید کرجی اظهار داشت: دوری از فرزند بسیار دشوار است اما خوشحالم که فرزندم در راه حفظ وطن شهید شده است.
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊