eitaa logo
سنگرشهدا
7.3هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
3.1هزار ویدیو
52 فایل
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبرے❤️ 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
آجر به آجر میسازیم قراره با حمایت شما مردم عزیز و ساختمان چندمنظوره قرارگاه جهادی شهید ابراهیم هادی و بسازیم ۱.آشپزخانه صنعتی جهت اطعام نیازمندان ۲.یتیم خانه ، مکان فرهنگی ۳.مکانی جهت برگزاری مراسمات جشن برای نیازمندان هزینه هر اجر ۱۵۰۰تومان هست، به نیت امواتتون و باقیات و صالحات خودتون به ما هزینه خرید آجر بدید شمارت کارت جهت واریزی شما👇 5041_7211 _1220 _3030 بنام قرارگاه جهادی شهید ابراهیم هادی با یه اجر اخرتت و بساز
🍃🌸 🌸🍃 70 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
در اوج راحت و اَمنیم در حصار شمــــا ... خدا ڪند ڪہ نباشیم شرمسار شمــــا ... 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
‍ 🌹🍃 ✍فاطمه مولایی ⚔در عملیات والفجر۸ به سختی مجروح شد و یک سال در بیمارستان بستری بود... با این‌ که هنوز تا بهبودی فاصله داشت، اما خود را به عملیات کربلای۴ رساند. 👌شهید کلهر در اکثر عملیات‌ها به عنوان خط‌شکن عمل می‌کرد، بنابراین چندین بار به سختی مجروح شد. یک کلیه‌اش را از دست داد و دستش بر اثر ترکش عملاً‌ از کار افتاد. با این که بر همه جای بدنش ترکش نشسته بود، اما دست از جبهه نکشید؛ او عاشقانه می‌جنگید.... ✨و اما در عملیات کربلای۵، شلمچه غوغایی داشت وصف‌ناپذیر و یدالله در خط ‌مقدم، کارها را سامان می‌داد. همان‌طور مؤدب و متواضع با رفتاری جدی و قاطع، اما شوخ‌طبع دستوراتش را صادر می‌کرد که خبر ‌می‌رسد برای شرکت در یک جلسه باید به پشت جبهه برگردد. 🚙سوار جیپ می‌شود، هنوز ۲۰۰ متر نرفته گلوله‌ای کنار ماشین منفجر می‌شود و صدای «یاحسین» او در فضا می‌پیچد. یدالله غرق در خون روی خاک شلمچه به شهادت می‌رسد. 💫او مفهوم واقعی یک عاشق بود؛ عاشق راهی که انتخاب کرده بود، عاشق امام، بسیجیان و مردم. نفس‌هایش شمیم آیات قرآنی داشت، حلال‌خور و حرمت نگه‌دار بود و امر به معروف و نهی از منکر فراموشش نمی‌شد... 🌷 ʝօìղ @sangarshohada 🕊🕊
💐اولین تصویر از پیکر مطهر شهید مدافع حرم صیاد خدایی در معراج شهدای تهران ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥استقبال با شکوه مردم شهید پرور تهران از پیکر پاسدار مدافع حرم، شهید صیاد خدایی در معراج شهدا ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊
نگاه به نگاهم که می‌شوی هوای باغ‌های سیب از سرم می‌افتد جاذبه قانون چشم‌های تو بود ... عکاس نوشت : "خردادماه سال ۱۳۶۱ بود که برای بچه‌های خط مقدم یک وانت سیب آورده بودند. چهره‌ٔخاص، کلاه گشاد، معصومیت نگاهِ یکی از رزمنده‌ های جـوان و حالتی که دست‌هایش با گرفتن سیب‌ها پیدا کرده بود، من را تحت تأثیر قرار داد و علاقه‌مند شدم که از او عکس بگیرم این عکس مرا یاد پرتره های نقاشی دوران کلاسیک می‌اندازد انگار کسی به او گفته بود چگونه در مقابل دوربین ژست بگیرد! گویا اینجا استودیوی عکاسی است نه عملیات بیت‌المقدس، آرام و راحت به دوربین نگاه می‌ کند و می‌توانیم از عمق چشمانش داستان های زیادی را بخوانیم" عکاس : مجید دوخته‌چی زاده ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید.. @R199122 📿 2 📿 3 📿 4 📿 5 📿 6 📿 7 📿 8 📿 9 📿 10 📿 11 📿 12 📿 13 📿 14 📿15 📿 16 📿 17 📿 18 📿 19 📿 26 📿 28 📿 29 📿 30 📿 وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون صلوات ختم شده⇩⇩⇩ ( ) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
هدایت شده از سنگرشهدا
آجر به آجر میسازیم قراره با حمایت شما مردم عزیز و ساختمان چندمنظوره قرارگاه جهادی شهید ابراهیم هادی و بسازیم ۱.آشپزخانه صنعتی جهت اطعام نیازمندان ۲.یتیم خانه ، مکان فرهنگی ۳.مکانی جهت برگزاری مراسمات جشن برای نیازمندان هزینه هر اجر ۱۵۰۰تومان هست، به نیت امواتتون و باقیات و صالحات خودتون به ما هزینه خرید آجر بدید شمارت کارت جهت واریزی شما👇 5041_7211 _1220 _3030 بنام قرارگاه جهادی شهید ابراهیم هادی با یه اجر اخرتت و بساز
🍃🌸 🌸🍃 71 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
میشوم دلتنگ تـــــو، یادت میڪند بغض خیسم در گلو آهستہ آبـــم میڪند.. 🌷 ว໐iภ↬ @sangarshohada🕊
سلام باید عاشق شد ... درست مثل حاج احمد مرزِ اسلام را عشق تعیین می‌ کند از مسجد جامع خرمشهر الی بیت المقدس ... ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
شنوندگان عزیزتوجہ فرمایید 📢 شنوندگان عزیز توجہ فرمایید📢 #خرمشهر_شهر_خون_آزاد_شد #صدای_ماندگار ว໐i
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃ 🌹 آمدن توپخانه قوچان تقریبا به یک رویای بسیار زیبا تبدیل شده بود و هنوز هم در خاطره تلخ بسیاری از رزمندگان خرمشهری هست . همه شرایطی که در جنگ در خرمشهر داشتیم حاکی از این بود که اگر پشتیبانی توپخانه ای می داشتیم, به هیچ وجه نیروهای نظامی عراق نمی توانستند پیشروی و پیشرفتی در شهر داشته باشند . اذهان همه ما درگیر علت یابی این نکته بود که چرا ما سلاح سنگین نداریم و یا چرا توپخانه ها نمی آیند . در پاسخ به این سوال می گفتند : که تز جنگی بنی صدر به عنوان فرمانده کل قوا تز جنگی اشکانیان است . نکته ای که ما متوجه نمی شدیم این بود که چرا نگاهی به تز های جنگی معاصر نمی شود . و تز جنگی اشکانیان آن هم مربوط به قرن های پیش را باید در دستور کار داشته باشیم . خوب حالا این تز جنگی چه بود و چیست ؟ بنی صدر می گفت : اشکانیان خاک را می دادند و در جنگ عقب نشینی می کردند . و زمان را می خریدند . و بعد سر حوصله به دشمن حمله می کردند !!!!؟؟؟؟ شب سه آبان پشت بیسیم صدایی شنیده می شد که می گفت از پروانه به کلیه واحدها ... از پروانه به کلیه واحدها .... یحیی غضبان زاده گفت : فریدون بیا با تو کار داره ، گفتم ما پروانه نداشتیم . پروانه کیه دیگه ... نکنه عراقی ها کانال ما رو پیدا کردند . یحیی خندید و گفت نه بابا میگه فرمانده اتاق جنگه !!!!! گفتم خوب حالا چی میگه ....گفت : حرفهای بدون کد و رمز هم میزنه .... گفتم دیگه بدتر ... حالا حرفش چیه ... گفت میگه از خرمشهر بیایید بیرون .. ما می خواهیم شهر رو بمبارون کنیم ... گفتم : خوب بمبارون کنند به ما چکار دارند .. .. ما که در آخرین کوچه ، یعنی عشایر و کنار پل هستیم ... آنها می توانند همه جا رو بزنند .... گفت ول کن نیست و مدام میگه شهر رو باید ترک کنید ... قانع نشدم و با فرماندهی خودمون تماس گرفتم ... که گفت : متاسفانه و بدبختانه تصمیم اینه که هیچ کس در شهر نباشه . چاره ای نیست ... بچه ها رو از شهر بیار بیرون ... البته این حرفها بین ما به صورت کد و رمز رد و بدل شد .... اینجا بود که مقاومت 45 روزه ما به پایان رسید .... و تز جنگی اشکانیان را با اشک و درد متوجه شدیم ... دو بار دیگر هم تز های جنگی دیگری مطرح شد ... که غیر نظامی ها یعنی مردم و سپاه از جنگ خارج شوند و بگذارند ارتش جنگ نظامی خودش را بکند ... و اصولا جنگ مال نظامی هاست ... مردم و غیر نظامی ها که بلد نیستند بجنگند به خانه هایشان برگردند .... البته خانه ما دست عراقی ها بود و نمی دانستیم با این تز کجا باید برویم !!!!؟؟؟؟ که نتیجه چنین تفکری شکست مفتضحانه و از دست دادن تعداد زیادی تانک و خودرو زرهی و غرق شدن نیروها در رودخانه کرخه کور بود . ....که بعدها به کرخه نور تبدیل شد ..... تا اینکه تز جنگی عوض شد . و مردم ایران وارد جنگ و مدیریت آن شدند ... در گروهان ها جایی فرمانده نیروی ارتشی بود و معاون سپاهی یا بسیجی و در جای دیگر فرمانده سپاهی یا بسیجی و معاونش ارتشی بود . ترکیبی از نیروهای ارتش و بسیج شکل گرفت و اولین نتیجه های آن آزاد سازی بستان و شکستن حصر آبادان بود ....و تز جنگی هم این بود ..... که خون بر شمشیر پیروز است ...... یادمان نرود درسی که از جنگ خرمشهر فرا گرفتیم این است ....که این اراده و حضور و نقش پر رنگ مردم و خون شهدا در کل تاریخ است که پیروز است و نه موشک و تانک و ابزار های نظامی .... ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
به یاد بی ادعایی که بـرای هميشه در نگاه خرمشهر خاطره شدند. 📎سالروز آزاد سازی خرمشهر گرامی باد 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
‌●احمد متوسلیان درباره وی می گوید: برادرمان مهندس محمود شهبازی، دانشجوی سال چهارم دانشگاه علم وصنعت بود و رشته صنایع می خواند. در آن ایام ایشان مسئول سپاه همدان بود و فرماندهی جبهه قراویز در منطقه عملیاتی سر پل ذهاب را بر عهده داشت. می توانم به جرات بگویم که ایشان از اول جنگ در تمام نبردهایی که علیه ارتش عراق در جبهه غرب انجام می گرفت؛ شرکت داشت. ‌‌●به جای اینکه توی سپاه استان بنشیند و پشت میزهای آنچنانی خودش را گم کند چنان که متأسفانه بعضی ها خودشان را گم کردند،همیشه در جبهه بود و در حال جنگ هیچ وقت در جمع ابراز وجود نمی‌کرد 📎پ ن‌: قائم مقام لشگر ۲۷ محمدرسول الله 🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید.. @R199122 📿 2 📿 3 📿 4 📿 5 📿 6 📿 7 📿 8 📿 9 📿 10 📿 11 📿 12 📿 13 📿 14 📿15 📿 16 📿 17 📿 18 📿 19 📿 26 📿 28 📿 29 📿 30 📿 وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون صلوات ختم شده⇩⇩⇩ ( ) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
هدایت شده از سنگرشهدا
آجر به آجر میسازیم قراره با حمایت شما مردم عزیز و ساختمان چندمنظوره قرارگاه جهادی شهید ابراهیم هادی و بسازیم ۱.آشپزخانه صنعتی جهت اطعام نیازمندان ۲.یتیم خانه ، مکان فرهنگی ۳.مکانی جهت برگزاری مراسمات جشن برای نیازمندان هزینه هر اجر ۱۵۰۰تومان هست، به نیت امواتتون و باقیات و صالحات خودتون به ما هزینه خرید آجر بدید شمارت کارت جهت واریزی شما👇 5041_7211 _1220 _3030 بنام قرارگاه جهادی شهید ابراهیم هادی با یه اجر اخرتت و بساز
🍃🌸 🌸🍃 72 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
تو همان صبح عزیزی و دلیل نفسی، که اگر باز نیایی، به تنم جانی نیست! 🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
إِنَّالِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ شب فراق به صبح وصال انجامید... همسر شهید اصغر وصالی فرمانده «دستمال سرخ‌ها» و عکاس باسابقه سال‌های انقلاب و دفاع مقدس به وصال یار رسید. کاظم‌زاده اولین عکاس زن جنگ بود که مهر سال۵۹ به مناطق جنگی رفت و خاطرات بسیاری از حضور رزمندگان و فرماندهان در مناطق جنگی ثبت کرد. @sangarshohada🕊🕊
امام خمینی (ره) : فتح خرمشهر، یک مسأله عادی نبود. این که پانزده الی بیست هزار نفر به صف برای اسارت بیایند و تسلیم شوند مسأله ای مافوق طبیعت است. @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
إِنَّالِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ شب فراق به صبح وصال انجامید... #مریم_کاظم_زاده همسر شهی
راوی و عکاس این اثر «مریم کاظم‌ زاده» است او این صحنه را چنین وصف می‌کند: « بهمن ۶۱ برای گرفتن عکس به خرمشهر رفتم بعد از آزادسازی و پاک‌ سازی نسبی شهر می‌شد به صورت محدودی وارد خرمشهر شد. در همان ایام بود که اولین گروه‌های ساکن خرمشهر می‌توانستند تحت شرایطی به منطقه بیایند. توفیقی برایم شد تا همراه خانواده شهدای اهلِ‌ خرمشهر شوم. شب هنگامِ خواب ، مادرهـا که بعداز مدتها همدیگر را دیده بودند، خواب از سرشان پریده بود و باهم صحبت میکردند. پای صحبت‌هایشان نشستم. پیوندشان، خون پسرانشان بود. بعضی‌هایشان برای حفظ خرمشهـر جنگیده بودند و بعضی دیگر برای آزادی‌اش. یکی از مادرهـا خانم حاجی شاه بود... سه فرزندش در خرمشهر «شهید» شده بودند. آن سال آمده‌ بود تا هم خانه‌اش را ببیند و هم به زیارت قبر شهنازش و دو پسرش برود.... برایم از دخترش تعریف کرد. شهنازش دروس حوزوی می‌خواند و در کلاس‌های نهضت سوادآموزی معلم بود. هشتم مهر ٥٩، همراه دوستش برای سنگرها غذا می‌بردند که هر دو با گلوله دشمن شهید می‌شوند. برایم گفت که چطور خودش، دخترش را کفن و دفن کرده است. بعد از شهناز، به فاصله یک ماه ، محمد حسین‌اش را از دست می‌ دهد. محمدحسین سه سال از شهنـاز بزرگ‌تـر بود. تاروز آخری که خرمشهر سقوط کرد، ماند و جنگید. پیکر محمدحسین را پیدا نکردند. پسر بزرگش ناصر هم بعد از آزادی خرمشهر در منطقه شهید شد.. آن شب، مادرها شاعر شده بودند و لالایی‌های فی‌البداهه برای پسرانشان می‌خواندند... @sangarshohada🕊🕊