eitaa logo
سنگرشهدا
7.4هزار دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
3هزار ویدیو
52 فایل
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبرے❤️ 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
بُرد_بُرد فقط بازی شهدا با دنیا بود ... هنوز ڪه هنوز است گل می روید از گامهای استوارشان؛ دروازهای استقامت را در دقایق اول بازی فتح ڪردند؛ و حملات مقابل را با وحدت و تدبیر خنثی نمودند... 🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
بینِ ما هستند کسانی که فرق دارند! حرف که می‌ زنند جان می‌دهند برایِ قولشان. اینان دُرهای گران‌ بهایی هستند که می‌درخشند بینِ زندگی کسالت‌بار روزمره‌‌‌ی بقیه و خون می‌دهند برای اعتقادشان ..! سربازان امام خمینی (ره) اینگونه‌اند ... @sangarshohada 🕊🕊
』 🔹 نمازی که برای شهوات دنیا یا آخرت باشد، نمازی نیست که معراج مؤمن و مقرب متقین باشد. -امام خمینی(ره)- 🌷 @sangarshohada 🕊🕊
سنگرشهدا
دیشب با مادرم دعوا کرد و کارشون به کتک کاری رسید ، همش پای ماهواره نشسته و برنامه های اونها ر
26 و 27 حتی روزهای تعطیل که من خونه هستم هم همین وضع هست ، بخدا خسته شدم ، ایکاش بمیرم و راحت بشم .. این رو گفت و دیگه کامل خودش رو روی من انداخت و گریه هاش رو بیشتر کرد 🔰 پیش خودم گفتم 7 سال بیشتر سن نداره، اما واقعا کوهی از غم و اندوه هست، به خاطر سن کمش ، دلش پاک هست ، هنوز دلش گناه آلوده نشده ، برای همین خدا رو میخواد ، دوست داره به خدا برسه اما کسی رو نداره راهنماییش کنه اینجا بود که یاد یه حدیث افتادم که حاج اقا عسکری یه شب بعد نماز تو سخنرانیش گفت که پیامبر (ص) فرمودند در آخرالزمان زمانی میاد که فرزندان دلشون میخواد به راه اسلام برن ، اما خانواده ها نمیذارن... ایکاش می تونستم کاری براش کنم ، یعنی باید بکنم ، یخرده باهاش حرف زدم و آرومش کردم ، زنگ خورد قبل از اینکه بریم کلاس رفتیم تا صورتش رو آب بزنه تا کسی نفهمه گریه کرده 💠 ذهنم واقعا درگیر بود ، اگه کمکش می کردم، آینده یک نفر رو نجات می دادم، اگر هم بی تفاوت بودم و بهش توجهی نمی کردم، خب آینده اش قطعا خراب می شد پدرم یه بار داشت درباره امام زمان (عج) با من حرف می زد، اونجا به من گفت که یک انسانی که می خواد امام رو خوشحال کنه هم باید توانایی داشته باشه خودش رو برای امام بسازه ، هم خانوادش رو ، هم جامعه ای که در اون زندگی می کنه و هم جهان رو ! البته هر کدوم در حد توان خودش من باید به ساسان کمک می کردم ، تا مصداقی باشه برای جامعه سازی در حد خودم تا بتونم هم تو تکالیف دینی کمکش کنم ، هم بشه سرباز امام زمان (عج) 🔰 ساعت آخر که زنگ می خورد، تقریبا هم زمان بود با اذان ظهر زنگ که خورد، دیدم نه پدر من اومده و نه مادر ساسان، بهش گفتم بریم ، بهترین وقته گفت کجا؟ گفتم بریم وضو بگیریم نماز ظهر بخونیم ، اینجا دیگه کسی بهت گیر نمیده گفت اگه مادرم بیاد چی؟ گفتم بیا.... کار خلاف که نمی کنی دوست داشتم نمازخوندش رو ببینم، حدس می زدم که اشتباهاتی داشته باشه ، چون کسی رو نداشت که این چیزها رو بهش یاد بده ، کتابی هم تو این زمینه تو خونه شون نبود وقتی پدرش قرآن رو می بره تو انباری، دیگه چه انتظاری از از کتاب رساله و آموزش نماز و... هست 💠 موقع وضو گرفتن متوجه چیزی شدم از ساسان ، دیدم کلا داره اشتباه وضو می گیره ، همونجا حدس زدم که حتما نماز هم نمیتونه درست بخونه ولی می ترسیدم چطور بهش بگم که ناراحت نشه، دنبال راهی می گشتم که انگار خدا حرف دل منو شنید و خود ساسان برگشت به من گفت ، وضو گرفتنم درست بود؟ منم با کمی من من کردن و لکنت زبون گفتم چی بگم والله ... نه ، مشکل داشت وضو گرفتن درست رو بهش یاد دادم ، رفتیم نمازخونه ، گفت وقتی وضوی من اشتباه داشت ، حتما نماز منم اشتباه داره اول می خونم ، تو خوب نگاه کن و ایراداتش رو بگو گفتم باشه ، خیلی خوبه ⬅️ نمازش خوب بود تقریبا ، اما نمی دونست که مردها باید تو نماز های صبح و مغرب و عشا ، حمد و سوره رو با صدای بلند بخونن و در نمازهای ظهر و عصر ، با صدای آهسته اینکه قبل رکوع رفتن هم باید یک مکثی انجام بده ( قیام متصل به رکوع ) رو هم نمی دونست. 🔰 نماز خودمم خوندم و کامل دید و یاد گرفت ، خداروشکر 🌀 بعد نماز رفتیم بیرون که دیدیم پدر من اومد ، اما مادر اون هنوز نیومد ، اومد جلو و به پدرم سلام کرد، پدرم گفت بیا تو ماشین ما بشین تا مادرت بیاد ، بنده خدا کلی خوشحال شده بود که تنهاش نذاشتیم ⏺ چند دقیقه ای شد و مادرش بالاخره اومد ، ساسان هم سریع پیاده شد و رفت 👈 خوشحال بودم که پدرم ، ساسان رو دید ، شاید تاثیری می گذاشت روی کمکی که قراره ازش بگیرم ✳️ شب تو مسجد بعد دو نماز ، حاج اقا عسکری ، یه نکته احکام نماز گفت که با خودم گفت فردا حتما به ساسان میگم ، به احتمال زیاد نمی دونه ، یه حدیث از امام زمان هم گفت که واقعا به دلم نشست ... گفتن که در کتاب الاحتجاج شیخ طبرسی ، نامه ای از امام زمان (عج) به شیخ مفید آمده و اونجا امام می فرمایند : " ما از رعایت حال شما شیعیان کوتاهی نمی کنیم هیچ گاه شما را فراموش نمی کنیم و همواره برای شما دعا می کنیم و اگر نبود دعای ما برای شما ، دشمنان شما را از بین می بردند ... " ✅ دیدم پدرم داره گریه می کنه بعد شنیدن این روایت... عجب روایتی واقعا امام زمان همیشه حواسش به ما هست و برای ما دعا می کنه؟؟؟ پس الان باید حواسش به من و کارهام و هدف هایی که دارم هم باشه باید حتما برای ساسان هم دعا کنه 👈 پس حتما وقتی دعای امام زمان باشه ، من به هدفم که کمک به ساسان باشه ، می رسم بدون هیچ شکی 👌 امشب موقع خواب هی با خودم اون روایت رو مرور می کردم... 🌺 ما هیچ گاه شما را فراموش نمی کنیم 🌺و همواره برای شما دعا می کنیم...
28 🌀 بعد نماز صبح به پدرم گفتم واقعا امام زمان (عج) چطوری همیشه با یاد ما هست؟ چطور به درد دل ما گوش میده؟ چطور فرصت می کنه برای همه ما دعا کنه؟ 👈 باباهادی گفت : پسرم ، مشکل اینجاست که ما میخوایم همه چیز رو در حد فکر و ذهن خودمون حل کنیم ، عقل ما محدود هست ، نمی تونیم هرچیزی رو درک کنیم، , و از همه مهمتر اینکه اگر چیزی رو هم درک نکردیم و دلیلش رو متوجه نشدیم ، نباید فورا رد کنیم ، خدا در قرآن می فرماید " از علم جز اندکی به شما داده نشده است " ( اسراء / 85) 🔰 از ویژگی های یک امام این هست که برای همه مردم دنیا دعا کنه ، برای هدایتشون ، برای رفع مشکلاتشون ، اما قطعا اون شیعه ای که بیشتر به یاد امام هست و برای امام کار می کنه و تلاش می کنه و مخصوصا مثل خودت هدفش این هست که دست چند نفر رو بگیره و تو دست امام بگذاره ، امام بیشتر براش دعا می کنه و به فکرش هست 👌 تو روایت از امام رضا (ع) داریم که می فرمایند " امام ، همانند برادری مهربان و پدری دلسوز هست " ( کافی / ج 1/ باب الحجه) تو هم که هدف بزرگی داری ، قطعا تو این راه موفق میشی انشالله 🌀وقتی به درب مدرسه رسیدیم، ساسان هم همزمان رسیده بود ، با هم وارد مدرسه شدیم، از بس ذوق داشت، نذاشت به زنگ تفریح برسه ، همون اول کار گفت سلام ، من دیشب با همون کارهایی که یادم دادی ، وضو گرفتم و نماز خوندم ، خیلی لذت داد ، دستت درد نکنه اما... گفتم چی؟ کمی خجالت کشید، گفتم چی ؟ بگو گفت نماز صبح ، ... نماز صبح نمیتونم بلند بشم ، یعنی خدا منو می بخشه؟ گفتم ای بابا ، غصه نخور اولا من و تو هنوز به سن تکلیف نرسیدیم ، پس گناهی نیست ، بعدش هم همینکه توی این سن و با اون وضعیتی که گفتی پدر و مادرت دارن ، تو مسیرخدا هستی و سعی می کنی در حد توانت بندگی خدا رو به جای بیاری ، کلی ارزش داره انشالله فکری به حال اون هم میکنیم 💠 امروز روز خوبی بود برام ، درسها رو خوب مرور کرده بودم و هرچی خانم معلم می پرسید جواب می دادم ، تو کتابخونه مدرسه هم عضو شده بودم و گاهی دست سعید و ساسان رو می گرفتم و همراه خودم می بردم تا هم خوندشون قوی بشه و هم با کتاب خوندن آشنایی پیدا کنن ✳️ شب دعوت بودیم خونه دائی منصور ، پدر سعید چه شبی شد آخرش .... ادامه دارد...
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
برایــــمان قصہ ی را با لب هـــای خشڪیده روایــت میڪند... 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
●روزی که اومدن خواستگاری گفت که نظامیه من خودم از خدا همسر نظامی خواسته بودم و همیشه دلم میخواست که همسرم نظامی باشه با شغلش مشکلی نداشتم ولی با سوریه رفتن و پیگیری شدیدش کمی مشکل داشتم.میدونستم که اول و آخرش شهید میشه ولی عاشق بودم دلم نمیخواست به این زودی بره حتی بعد عقد بهم گفت:"بانو جان..!؟ ●باید برم سوریه بیتاب شدم...گریه کردم و نذاشتم که بره ولی مطمئن بودم و میدونستم که یه روزی واسه دفاع میره اطمینانم وقتی بیشتر میشد که اشکاشو تو سوگ مدافعان حرم میدیدم اشکهای مردی که ندیده بودم جز برای ائمه علیهم‌السلام جاری شه عروسیمون فصل سردی بود اسفند ۹۲ فردای عروسی واسه ماه عسل رفتیم مشهد و خودمونو سپرد دست امام رضاعلیه‌السلام روزای خوبی بود کنار حوض‌ها میشِستیم و خیره میشدیم ●به ضریح مبارک میدونم که تو همون نگاها هم شهادت میخواست بعد زیارت تو هوای سرد و یخبندون اسفندماه میرفتیم بستنی‌فروشی و بستنی قیفی میخوردیم و میگفتیم و از ته دل میخندیدیم..تو کارای خونه هم کمک‌ حالم بود و هیچ وقت اخم و داد و بی‌دادشو ندیدم درست مثه یه گل ازم حمایت میکرد عشقمون شهره ی خاص و عام بود الآن که صبر زینبی دارم شک ندارم که خدای بزرگ و امام حسین علیه‌السلام خودشون کمکم کردن تا تحمل کنم... ✍راوی: همسر شهید 📎 پ ن: شهید حادثه تروریستی مجلس شورای اسلامی سال ۱۳۹۶ 🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
صحبت از کمبود و بحث امکانات نیست مَرد می‌خواهد مسیر سخت و ناهموار جنگ مَررررررررد .... پ.ن: سردار امیرعلی حاجی زاده درحال جابجا کردن سوخت موشک با سطل!! @sangarshohada 🕊🕊
همسر شهید همت می‌گوید: 🔹 من همیشه با کسانی از فامیل و آشنا و حتی غریبه‌ها که فکرهای مخالف داشتند، جر و بحث می‌کردم؛ چه قبل از ازدواج و چه بعد از آن، اما ابراهیم می‌گفت: «باید بنشینیم و با همه شان منطقی حرف بزنیم. » می‌گفتم: «ولی اینها همه اش آدم را مسخره می‌کنند. » 🔸 می‌گفت: «ما در قبال تمام کسانی که راه کج رفته اند، مسئولیم. حق نداریم با ایشان برخورد تند کنیم. از کجا معلوم توی انحراف اینها، تک تک ما نقشی نداشته باشیم؟ » گفتم: «تو کجایی که بخواهی نقشی داشته باشی، تو را که من هم نمی بینم. » گفت: «چه فرقی می‌کند؟ منِ نوعی، برخورد نادرستم، سهل انگاری ام، کوتاهی ام، همه اینها باعث انحراف می‌شود». 📘 به مجنون گفتم زنده بمان @sangarshohada 🕊🕊
سنگرشهدا
#رمان_محمد_مهدی 28 🌀 بعد نماز صبح به پدرم گفتم واقعا امام زمان (عج) چطوری همیشه با یاد ما هست؟ چطور
29 ✳️ شب دعوت بودیم خونه دائی منصور ، پدر سعید چه شبی شد آخرش 🔰 سر شام بودیم که دائی منصور برای اینکه بحثی با بابا هادی داشته باشه و در حقیقت اعلام بیشتر بلد بودن بکنه ، گفت نظرتون درباره درس خوندن و کار بیرون از منزل خانم ها چیه؟ 👈 پدرم که فهمیده بود هدف دائی چیه ، بلافاصله برگشت گفت قطعا کاری که عقل و عرف و دین تائید می کنه ، منم تائید می کنم این کارهایی که گفتی مخالف عقل و شرع نیست پس من چرا مخالفتی داشته باشم؟ ⬅️ دائی گفت نه اتفاقا چرا عرف حمایت کنه از چنین کاری؟ نمی بینی تو جامعه چقدر چشم های ناپاک زیاد شده ؟ نمی بینی خانمها اصلا تو محل کار امنیت ندارن؟ حتی تو دانشگاه هم دخترها اصلا آرامش ندارن حوزه ها هم خیلی کیفت آن چنانی نداره پس همون بهتر که زن و دختر آدم تو خونه بشینه و کارهای خونه رو انجام بدن برای دختر همون دیپلم مدرسه کافیه !!! 🔰 پدرم تا اینها رو شنید ، عصبانی شد گفت این چه حرفیه آقا منصور؟ مگه داعشی هستی؟ زن و مرد از نظر علم آموزی و کار کردن سهم یکسان دارن ، خدا کسی رو محروم نکرده از این کارها شما چرا محروم می کنی؟ اینکه یه سری آدم مریض تو جامعه هستند ، یعنی کلا از جامعه بکشیم بیرون؟ کی گفته امنیت نیست؟ این مقداری هم که می بینی ، تو همه جا هست ، کجای این دنیا صد در صد امنیت هست؟ یه چند جا یه اتفاق افتاده رو به همه جا نسبت نده شما که خودتو خیلی معتقد نشون میدی چرا چنین حرفهایی می زنی ! 🌀 دائی گفت اتفاقا اسلام ، علم آموزی رو فقط برای مردها توصیه کرده ، نه زن ها ! ✳️ پدرم گفت : کجا ؟ کجای قرآن و روایات ؟ ⬅️ دائی ام گفت اونجا که پیامبر (ص) می فرمایند طلب العلم فریضه علی کل مسلم ( برای اینکه نشون بده چقدر بلد و مسلط هست ، متن عربی حدیث رو خوند ) گفت نگاه کن آقا هادی! پیامبر (ص) فرمودند ، مسلم ، یعنی لفظ مذکر به کار بردند ، مسلمه نگفتند که شامل زن ها هم بشه اصلا درس خوندن زن ها چه دردی از جامعه دوا می کنه؟ 🌀 پدرم خندید و گفت مرد حسابی با این نگاهی که جنابعالی داری ، اصلا مخاطب بسیاری از آیات و دستورات دین و قرآن هم مرد ها هستن و اصلا زن ها هیچ تکلیفی ندارن! این چه جور برداشتی از قرآن و روایات هست؟ قرآن در اکثر خطاب ها و دستوراتش از فعل مذکر استفاده میکنه ، اما این دلیلی بر این نیست که اون دستور فقط برای مردهاست!!! چون اکثریت تعداد با مردها هست قرآن و روایات هم بیشتر از فعل مذکر استفاده کرده نگاهی به آیه دستور به روزه گرفتن و نمازخوندن بنداز اونجا هم فعل امر هست، پس زن ها نباید نماز و روزه بگیرن؟؟؟ ⬅️ این همه خانم استاد دانشگاه داریم، این همه خانم دکترها و پژوهشگرهای خانم با سواد داریم که تو خیلی از جاها کمک کار مردان هستن، اصلا نگاهی به پرستارهای خانم و کار کردن عاشقانه اونها بنداز معلم های خانم مخصوصا تو سال های اولیه مدرسه همین خانم معلم و سعید رو ببین، انصافا یک مرد میتونه جای اونها رو پر کنه؟ کجای اسلام نوشته زن از خونه بیرون نره و کار نکنه و علم آموزی نکنه؟ دین رو تو بهتر می فهمی یا اون عالمی که ریش خودش رو تو این راه سفید کرد؟ اون عالم با سواد بهتر می دونه یا جنالعالی که راه ساده فهمیدن منظور یک روایت رو هم نمی دونی؟ نکن آقا منصور ، نکن اینقدر به دخترت ظلم نکن الان 4 ساله دیپلم گرفته ، نه میذاری دانشگاه بره نه میذاری بره حوزه علمیه درضمن ، حوزه علمیه هم مثل دانشگاه ، خوب و بد هست ، هرکسی خوب کار کنه و خوب درس بخونه موفق هست پس همه رو جمع نبند
30 🔰 مگه حضرت زهرا (س) نبود که برای دفاع از امام زمانش رفت مسجد مدینه و با حفظ حیا و حجاب شرعی ، جلوی اون همه نامحرم از دین و ولایت دفاع کرد؟ مگه حضرت زینب (س) نبود که تو مجلس یزید از اسلام و ولایت دفاع کرد؟ اینها رو نمی دونی یا خودتو به ندونستن می زنی؟ چرا سعی می کنی تو موضوعی که واقعا تخصصی نداری، نظر بدی و حتی بدتر از اون با این عقاید غلطت با خانوادت برخورد کنی؟ دائی منصور وقتی دید چیزی برای گفتن نداره عصبانی شد و گفت رفتار من به خودم مربوطه بابا هادی گفت خیلی خوب،به خودت مربوطه پس چرا بحث می کنی؟ چرا اسلام رو با نگاه خودت می بینی؟ آب من و شما تو این موضوعات توی یک مسیر نیست ، پس خواهشا بیا با آرامش شام خودمون رو بخوریم و بحث نکنیم دائی منصور ساکت شد و چیزی نگفت! ✳️ بعد شام سعید اومد پیشم و گفت میای تو اتاقم؟ رفتم پیشش و گفت کمکم می کنی درس این هفته رو یه مرور بکنیم؟ گفتم چشم ، حتما اما چرا توی جمع نگفتی ؟ اشکال که نداشت، تازه کلی هم خانوادت خوشحال می شدن که فکر درس و مشقت هستی با نارحتی سرشو انداخت پایین و گفت ، نه اینطوری نیست پدرم اگه بفهمه من درسها رو خوب یاد نمی گیرم ، عصبانی میشه و دعوام می کنه خیلی ناراحت شدم ، اخه چرا؟ سعید ادامه داد و گفت پدرم میگه باید حتما خودت درسهاتو یاد بگیری، نباید از بقیه کمک بگیری ، دلیلشو دیگه نمی دونم!!! تو راه برگشت به خونه تو فکر همین قضیه بودم و اصلا دعوای بابا و دائی رو فراموش کرده بودم پدرم گفت چیزی شده که اینقدر تو فکر هستی؟ گفتم نه ، اصلا نخواستم چیزی بگم ، شاید سعید راضی نبود و خدای نکرده غیبتش حساب میشد ✳️ پدرم با یاداوری بحث خودش با دائی منصور به من گفت هر عقیده و فکری که میخوای داشته باشی ، داشته باش اصلا مجبورت نمی کنم اما ازت می خوام هر دین و عقیده ای رو که میخوای انتخاب کنی، خوب خوب خوب تحقیق و تفکر کن ، با دلیل و استدلال اون رو قبول کن ، نه با تعصب ! اگه با تعصب و بدون مطالعه به چیزی برسی ، آخرش میشی مثل... سکوت کرد فکر کنم چون فهمید غیبت میشه ، نخواست اسم دائی رو بیاره 🔰 بعد فرمودند که در کتاب احتجاج شیخ طبرسی روایتی هست که امام زمان (عج) می فرمایند: " شیعیان نادان و جاهل ، باعث اذیت و آزار ما هستند " آقا ،سعی کن شیعه دانا و عالم باشی برای امام زمانت تا خوشحالش کنی... ادامه دارد... ✍️ احسان عبادی ‌
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
گفتنے نیست ولے، بے تو ڪماڪان در من هست دلے هست ولی جانے نیست... 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
تقدیر حقیقی جهان ، در کف مردانی است کہ پَروای نــام ندارند ... " تنهــا پَر کاهـی تقـدیم به پیشـــگاه حق تعالـــــی " 🔸 " در محضـر شهیــد " ... دوسـت دارم .... اگر جنازه‌ام به دست شما رسید پیکر بی‌جان مرا غریبانه تحویل گیرید و غریبانه تشییع کنید و غریبانه در بهشت معصومه قطعه۳۱ به خاک بسپارید و روی سنگ قبـرم چیزی ننویسید و اگر خواستید چیزی بنویسید فقط بنویسید: حتما چنین ڪاری بڪنید چون من از روی پر نور و باجمال شهــدای گمنــام خجـالت می‌کشم که قبر من مشخص و جنازه‌ام با احترام تشییع و دفن شود ولــی آن نوگلان پرپر روی دشتها و کوه‌ها بی غسل و ڪفن بمانند یا زیر تانکها له گردند... ●ولادت : ۱۳۷۳/۹/۱۵ ماهشهر خوزستان ●شهادت: ۱۸ خرداد ۱۳۹۵ حلب سوریه 🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
سہ برادر با هم هماهنگ بودند داخل خونه بیرون از خونہ با هم سر کار مے رفتند، بعد هم تظاهرات و فعالیت های سیاسے، آخر هم جبهہ و ... شهید شد مفقود الاثر شد رو هم پس از نہ سال تڪہ ای از استخونهاشو بہ همراه پلاڪ برای خانواده اش آوردند... 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
دختر دوممون خیلی سر به هوا بود همیشه کفشاشو گم می کرد! یک‌روز که داشتیم میرفتیم مسجدجامع دیدم کفشاش نیست ! برگشت به باباش گفت: " بابا اگه پای من زخم بشه فرشای مسجد نجس میشه چیکار کنم؟" ایشان گفت: بیا بغل من ؛ گفتم: آخه یه حرفی به این بچّه بزن بگو مواظب کفشاش باشه هروقت ما اومدیم بیرون کفشاشو گم‌کرده دعواش کن تا دیگه کفشاشو گم نکنه. یه نگاه به من کرد و گفت : نمی‌تونم چیزی بهش بگم آخه همنام "حضرت فاطمه (س) " است. 📎 پ ن: قائم مقام ستاد لشکر۴۱ ثارالله ولادت: ۱۳۳۵ - کرمان شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۰۵ ام‌الرصاص عملیات کربلای چهار مزار: گلزار شهدای کرمان 🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
اشتیاق به شهادت قبل از شهادت ! عکسی به امیدِ شهادت !! و بالاخره شهادت نصیبش شد ... ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید.. @R199122 📿 6 📿 10 📿 11 📿 12 📿 22 📿 23 📿 24 📿 صلوات‌های ختم شده⇩⇩⇩ ( )
از دلــم یه پُــل تا دیارِ تــو می‌زنم همیشه جانِ مادرت هیچ‌کجا برام «کربلا» نمیشه 🌺 🌙 @sangarshohada 🕊🕊
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
من نــہ آنــم ڪــہ تـوان ڪــرد فراموش ... ❤️ 🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
وَ فَدَيناهُ بِذِبحٍ عَظيم عشـق است . . . که دل به راه دلبر دادن جان را به هوای آل حیـدر دادن این کارِ بزرگ، کار مردان خداست ماننـد حسین بن علـے دادن 📎پ ن: ●مادر شهید می‌گفت: همرزمش گفته ڪه رضا شب قبل از شهادتش خـوابی دیده و همه را بیدار ڪرد. گفت: بیدار شوید، بیدار شوید من می خواهم بشوم... دوستانش گفتند: حالا نصف شبی چه وقت این کارهاست؟! ڪو شهادت؟ ●گفت: من خواب دیدم (ع) به خوابم آمد و فرمود: "رضا تو شهید می شوی، اگر ســرت را بریدند، نترس، درد ندارد..." ●وقتی من این را شنیدم واقعاً آرام شدم... تسلی پیدا کردم...مطمئنم ڪه خود امام حسین(ع) در آن لحظه هوای پسرم را داشته... 🌷 : ۹۲/۱۱/۸ j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊