عزیزےمیگُفت:
هروقٺاحساسڪردیداز
امامزمان
دورشدیدودلتون
واسهآقاتنگنیسٺ💔
ایندعاےکوچکروبخونید
بخصوصتوےقنوٺهاتون🤲🏻
لـَیِّـنْ قَـلبےلِـوَلِـیِّ أَمـرِڪ✨
یعنیخداجون
دلموواسہاماممنرمڪن . . .♥🌱
جوهرِ نوشتههایتان
کمرنگ شده یا ...نه؟!
چشمهای ما کم سو شده!؟
دوباره بنویسید برایمان
از روزهای خداییتان ...
#نامه_نگاری
#وصیت_نامه
#شهادت_نامه
#دفاع_مقدس
@sangarshohada 🕊🕊
#ختم_قران_شهدا
#دویست_نود_هشتمین
ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید..
@R199122
📿 6 📿 24 📿
صلواتهای ختم شده⇩⇩⇩
( #s3_358_400)
May 11
سنگرشهدا
#رمان_محمد_مهدی 30 🔰 مگه حضرت زهرا (س) نبود که برای دفاع از امام زمانش رفت مسجد مدینه و با حفظ حیا
#رمان_محمد_مهدی 31
🔰 شب که رفتم بخوابم ، به پدرم گفتم چی کار باید بکنم تا امام زمان خوشحال بشه؟
باباهادی گفت آدم با سوادی بشو، آدم با تقوایی بشو، تا هم به خودت نفع برسونی و هم به دیگران
👈 اگه با سوادترین مردم هم بشی ، اما خداترس نباشی، به درد نمی خوره ، روزی همین علمی که یاد می گیری تورو زمین می زنه ، اما اگه علم همراه با خداترسی داشته باشی، به درد خودت و دیگران می خوری
هم خودت رشد می کنی ، هم بقیه رو رشد میدی
🌀 تمام شب فکرم درگیر بود، آخه چرا باید سعید اینطوری باشه؟
چرا باید پدرش اینطوری باشه؟
با خودم گفت درد و مشکلات ساسان کم بود، حالا سعید هم اضافه شده ،
اگه بی تفاوت باشم که نمیشه، اگر هم قصد داشته باشم کمک کنم ، برای من سخته ، خیلی سخت
قضایای ساسان رو می تونستم تو خونه بگم و کمک بگیرم از پدر و مادرم
اما دیگه قضیه سعید رو نمیشد تو خونه گفت
از خدا کمک خواستم و با امام زمانم حرف زدم که انشالله خودشون کمک کنن
✳️ امروز تو مدرسه ساسان رو دیدم که از همون اول خیلی ناراحت بود ، یه چیزی بین ناراحتی و درگیری فکری!
چیزی ازش نپرسیدم چون می دونستم دیگه با من دوست شده و اگه چیزه شده باشه ، حتما به من میگه
دو ساعت اول گذشت و دیدم هیچی نگفت ، کمی عجول شدم که خودم بهش بگم که دیدم سر کلاس به من گفت چطور میشه یه کتابی از 1400 سال قبل تا الان ، دست نخورده باقی مونده باشه؟
گفتم منظورت چیه؟
گفت دیشب پدرم داشت تلفنی با یکی از دوستهاش صحبت می کرد، راجع به همه چی حرف می زدن، مثل اینکه این دوستش رفته خارج و اونجا علیه اسلام صحبت می کنه
دوست پدرم می گفت برنامه بعدی من درباره قرآن هست و اثبات اینکه یک کتاب دست انسان ها هست و دست کاری شده و...
چون مادرم خونه نبود، پدرم رو بلندگو گذاشته بود و من صداها رو می شندیم
من وقتی اینها رو شنیدم تعجب کردم ، واقعا چیزهایی که درباره قرآن میگه ، راست بود محمد مهدی ؟
#رمان_محمد_مهدی 32
راستش من کمی جا خوردم، اولین بار این موضوع رو می شنیدم
تا حالا نه تو کتابی و نه تو حرفهای پدرم یا حاج اقا عسکری این موضوع رو نشنیده بودم اصلا
نمی دونستم چی بگم ، دهنم بسته شد ، هیچ چیزی به عنوان جواب به ذهنم نیومد
اما سریع خودم رو جمع و جور کردم و نذاشتم ساسان متوجه این موضوع بشه
گفتم نه بابا، این چه حرفیه؟ اگه دست خوره بود که تا حالا باید صدبار لو می رفت و همه می فهمیدن و همه جا جار می زدن که
اصلا باور نکن
ساسان گفت راستش منم باور نکردم ، اما ته دلم کمی می ترسم ، ته دلم دوست دارم جواب رو بدونم
من زل زدم به چشمهاش ، مطمئن بودم باید کمکش کنم و اگه نکنم ، بعدا شبهاتش بیشتر میشه و ممکنه بدتر بشه
گفتم چشم، صبر کن از پدرم بپرسم ، از پیش نماز مسجدمون بپرسم ، جواب کامل بهت میدم
زنگ تفریح که شد رفتم سراغ سعید
گفتم چه خبر؟
دائی جان دیشب چیزی نگفت بعد اینکه ما رفتیم؟
گفت نه ، اما رفت تو فکر ، حرفهای شوهر عمه خیلی روی اون اثر گذاشت ، ولی مقطعی هست
همیشه اینجوری میشه ، اما بعدش ...
خسته شدیم من و خواهرم، هرکاری میخوایم بکنیم الکی گیر میده ، هرچی میگیم...
یهو پریدم وسط حرفش و نذاشتم ادامه بده ، گفتم نمی خواد بقیه رو بگی
غیبت میشه ، پدرت راضی نیست
خودم بعدا با پدرم صحبت می کنم تا یه روز قشنگ با دائی صحبت کنه ، انشالله درست میشه
تو کار خودتو بکن، هرجا درس مشکل داشتی تو مدرسه بمن بگو ، زنگ تفریح ها کمکت می کنم
امروز بیشتر از هر روزی دیگه عجله داشتم تا زنگ بخوره و برم خونه
حتی خونه هم نه ، تو همون ماشین با باباهادی صحبت کنم و ازش جواب این سوالی که ساسان ازم پرسید رو بپرسم
دوست نداشتم شبهه ای برام پیش بیاد و اونو رها کنم و بدون اینکه جوابش رو بدونم ، بی خیال بشم
مادر ساسان رسید و اون رو سوار کرد و رفت ، من منتظر موندم
پدرم دیر کرد
تا حالا سابقه نداشت
تقریبا همه بچه ها و معلم ها و کارکنان رفته بودند
ادامه دارد...
✍️ احسان عبادی
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃
ڪلام حق امروز هدیہ
به روح:
#شهید_عباس_دانشگر
╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗
@sangarshohada
╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
شست باران همه
کوچه خیابان هــارا....
پس چــرا مانده غمت
بـر دل بارانی مـــن؟؟؟
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#صبحتون_شهدایی🌷
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
سرّ نمازِ امامِ زمان (عجل الله تعالی فرجه)
🔸️نمازهایی که برای توسل وارد شده و زیارت هایی مثل «آل یاسین» برای این است که در آن وقت تمرکز بیشتری باشد تا ارتباط قویتر شود.
🔸️در نمازِ امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) که صد مرتبه می گویی: «ایاک نعبد و ایاک نستعین»، شاید سرّش این باشد که امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) از هیچ چیز بیش از توحید لذت نمی برد.
🔸️آن وقتی شما را خیلی دوست دارد که «ایاک نعبد و ایاک نستعین» در وجود شما تجلی کند.
🔸️[آن وقت]، هر کمکی لازم باشد، می کند.
🔺️ بیانات آیتالله مصباح یزدی (قدس سره)،
۱۳۹۱/۰۶/۲۸
#مهدویت
@sangarshohada 🕊🕊
May 11
#خاطرات_شهید
●در زمینه رزم نظامی خیلی تبحر داشتند و در هر پست و جایگاهی به شدت احساس مسئولیت میکردند ، از نظر نظامی همکاران و فرماندهان ایشان را نخبه نظامی مینامیدند چون دارای تجارب و تخصصهای فراوانی بود
فوق العاده خوش رو و دوست داشتنی بود و رفیق و دوست زیاد داشت
●تو منزل حمید صداش میکردیم و اسم شناسنامه اش حیدر بود
دلسوز و پایکار نظام بود و عاشق جهاد و شهادت
که بلاخره به آرزوش رسید
شهادت با لب تشنه در کشور غریب و با زبان روزه
الله اکبر
خدایا به لحظه آخر و چشمان گریان خانواده ، شهید بزرگوار آقا حیدر رو شفیع و ضامن و دعاگوی ما قرار بده
#شهید_حیدر_جلیلوند
#سالروز_شهادت 🌷
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فیلم دیده نشده نبرد نفسگیر مدافعان حرم و داعشیها در فاصله 10 متری
🔹تصاویری از شهدا و جانبازان این نبرد به فرماندهی شهید محمد حسین محمدخانی که حاج قاسم به او لقب عمار را داده بود.
🔹زخمیها میگفتند ما رو خلاص کنید ولی نذارید دست داعشیها بیوفتیم اما حاج عمار یه تنه زخمی رو میذاشت رو دوشش و برمیگشت عقب
@sangarshohada 🕊🕊
#شهید_دکتر_چمران:
ای حسین!
در ڪربلا، تو یڪایڪ شهدا را
در آغوش مےڪشیدی، مے بوسیدی،
وداع مےڪردی..
آیا ممڪن است هنگامے ڪہ
من نیز بہ خاڪ و خون خود مےغلطم،
تو دست مهربان خود را بر قلب سوزان من بگذاری و عطش عشق مرا بہ تو
و بہ خدای تو سیراب ڪنی؟
قسمتی از یک دلنوشتہ شهید دکتر مصطفی چمران🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
سلام دوستان برای یکی از خادمین سنگرشهدا مشکل پیش اومده برای رفع مشکلشون #ختمدههزارتاصلواتبهنیتامامزمانعج گرفتیم هرکی میتونه با نفس خیرش تو این ختم شریک بشه به این ای دی پیام بدید
@FF8141
اجرتون با بی بی ۳ساله
#4200
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃
ڪلام حق امروز هدیہ
به روح:
#شهید_محمد_قنبری
╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗
@sangarshohada
╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
خوشم به بند تو،
صیدت رها ز دام مکن ...
#صیاد_دلها
#شهید_صیادشیرازی
#صبحتون_شهدایی🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
#سردار_حاج_احمدمتوسلیان:
«…برادرها! باید که اسرائیل
ازجهان زدوده شود
وشما مردان بزرگ،
باید که حرف اماممون
رو جامه عمل بپوشونین…»
📎پ ن: شامگاه ۲۱ خرداد ۱۳۶۱_ ورود رزمندگان قوای محمدرسول الله «ص» به فرودگاه بین المللی دمشق
#جاویدالاثر_حاج_احمدمتوسلیان
#قوای_محمد_رسول_الله_ص
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ 🌷
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
#سردار_حاج_احمدمتوسلیان: «…برادرها! باید که اسرائیل ازجهان زدوده شود وشما مردان بزرگ، باید که حرف ا
#خاطرات_حاج_احمدمتوسلیان
💠21 خرداد سالروز اعزام #قوای_محمد_رسول_الله_ص به لبنان در سال61 برای کمک به مردم لبنان در نبرد با صهیونیستها است.
.
●《#سردار_عباس_برقی از رزمندگان #تیپ_۲۷ میگوید: «برادرهای ما گرم کار شناسایی بودند که پیامی از #حاج_احمد به دستمان رسید. حاجی در این پیام، خیلی کوتاه و صریح نوشته بود: تصمیم گرفته شده که ما برای جنگ با اسرائیل، عازم لبنان بشویم. سریع وسایل و تجهیزات تیپ را جمع کنید و بیایید تهران، #پادگان_امام_حسین_ع.»
.
●نیروهای اعزامی، صبح روز جمعه بیستم خرداد 1361 یعنی یک روز پیش از عزیمت به سوریهـ به فرمان #حاج_احمد_متوسّلیان در پادگان امام حسین (ع) گرد آمدند.
.
● #سردار_حاج_سعید_قاسمی مسئول وقت واحد اطلاعات عملیات تیپ 27 میگوید: «هیچوقت فراموش نمیکنم. قریب به هزار نفر بودیم؛ حدود هشتصد نفر از نیروهای کادر سپاه، و مابقی، بچّههای تکاور تیپ 58 ذوالفقار ارتش بودند که در محوطه زمین صبحگاه پادگان امام حسین (ع) صف کشیده بودند.در مقابل ما و روی جایگاه، علاوه بر حاجاحمد و #حاج_همّت، #تیمسار_ظهیرنژاد و تعدادی از فرماندهان محترم ارتش جمهوری اسلامی ایران هم حضور داشتند؛ اصحابی که دیگر گمان نکنم اَحدی بتواند مثل و مانند آنها را در یک جا گردآوری کند.
●حاجاحمد در جمع این رزمندگان، سخنرانی هیجانانگیزی ایراد کرد. پشت میکروفن، با چهرهای برافروخته و لحنی حماسی گفت:
برادران، این راه، راهی بیبازگشت است! کسی که با ما میآید، باید تا آخر خط همراه ما باشد. اگر در آنجا عملیاتی انجام بدهیم، ممکن است حتی جنازة هیچ یک از شهدای ما به ایران برنگردد. تنها دالان هوایی تهران به دمشق، از فراز ترکیه میگذرد و این کشور، به علت عضویت در پیمان نظامی ناتو و روابط گرمی که با اسرائیلیها دارد، به محض اطلاع از حضور قوای نظامی جمهوری اسلامی در دمشق، قطعاً این تنها دالان هوایی را هم، به روی هواپیماهای ترابری ما خواهد بست. شاید ما اوّلین و آخرین مجموعه رزمندگانی باشیم که به سوریه خواهیم رفت؛ بنابراین، برادرانی با ما بیایند که تا آخر پای کار خواهند بود...
● برادرها، درحال حاضر دشمن، وسیعترین تهاجم خودش را علیه سرزمین اسلامی لبنان شروع کرده و بر همه مسلمانان آزاده جهان واجب است که به فریاد مردم مظلوم لبنان برسند. ما نیز برای ادای همین تکلیف و تحقق بخشیدن به فرمایش امام عزیز بود که به اینجا آمدیم...
من صحبت دیگری با شما عزیزان ندارم. با توکل به خداوند آماده پیاده شدن از هواپیما باشید.»
.
#قوای_محمد_رسول_الله ﷺ
#جاویدالاثر_حاج_احمدمتوسلیان
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
#میخواهم_مثل_توباشم
●محمدجواد تندگویان، وزیر نفت دولت #شهید_رجائی در حالی كه برای بازدید از پالایشگاه نفت آبادان در جنوب كشور بود،به اسارت نیروهای ارتش بعث عراق درآمد و پس از سال ها اسارت، توسط رژیم بعث عراق به #شهادت رسید.
●وزیری که خودش شخصاً برای بازدید از زیر مجموعهاش راهی مناطق جنگی میشود، شاید باور کردنش در این زمانه که بعضیها خودشان را ژنرال جنگ میدانند ولی در موقعیت های حساس پنهان میشوند کمی سخت باشد!
📎پ ن:
مهندس شهید محمدجواد تندگویان وزیر نفت دولت شهید رجائی که در تاریخ ۹ابان ماه سال ۵۹ به اسارت رژیم عراق درامد و پس از تحمل سالها اسارت به درجه رفیع شهادت نائل گردید.پیکر مطهرش در اذرماه ۱۳۷۰ به میهن اسلامی ایران بازگردانده شد..
#شهید_محمدجواد_تندگویان🌷
#سالروز_ولادت
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹پسر شهید محمد قنبری:
به پدرم افتخار میکنم که در راه نظام مقدس به شهادت رسید
برادر شهید محمد قنبری:
🔹برادرم در راه دفاع از امنیت و ناموس به شهادت رسید.
مادر شهید محمد قنبری:
🔹شهادت روزی پسرم بود. ۵ تا بچه داشت الان بچههاش چیکار کنن؟
@sangarshohada 🕊🕊
سنگرشهدا
#رمان_محمد_مهدی 32 راستش من کمی جا خوردم، اولین بار این موضوع رو می شنیدم تا حالا نه تو کتابی و نه
#رمان_محمد_مهدی 33
💠 آقای مدیر تقریبا آخرین نفری بود که داشت می رفت ، من رو که دید تعجب کرد ، چون هیچ وقت تا اون موقع منتظر نمی موندم و پدرم اومده بود
تا آقای مدیر اومد پیش من ، پدرم رسید
پدرم به احترام آقای مدیر پیاده شد و باهاشون دست داد و احوالپرسی کرد
آقای مدیر خیلی از من تعریف کردند
✳️ آقای مدیر: این بچه شما بسیار عالی هست و درس خوان ، از نظر معنوی و دینی هم ماشالله همه چی تمام هست ، تو این سن که خیلی بزرگترها بعضی چیزها رو نمی دونن، این آقا #محمد_مهدی واقعا نعمت هست، آدم وقتی این جور بچه ها رو می بینه ، دلش از آینده این کشور و اسلام نمی لرزه و پر از امید میشه
🌀 خدا به شما عمر باعزت بده که همیشه بالای سر این گل پسرتون باشین و یک سرباز امام زمان (عج) تربیت کنین
من که خیلی ازش راضی هستم ، معلم کلاسش هم همین طور ، حتی بچه های مدرسه هم ازش راضی هستن
ایکاش مثل ایشون چندین نفر داشته باشیم
🔰 پدرم هم کلی تشکر کرد و گفت من و مادرش از اول تربیتش و حتی در دوران بارداری همسرم، حواسمون بود که کوچکترین حرکتی که باعث تاثیر بد روی بچه میشه انجام ندیم
روایات رو دیده بودیم ، کتابهای تربیتی خوب از جمله کتاب آقای فلسفی خدا بیامرز رو خونده بودیم و واقعا تلاش کردیم بچه خوبی تربیت کنیم
⬅️ تو دوران بارداری و حتی شیرخوارگی ، خونه اقوامی که یه مقدار حساب و کتاب خمسی و دینی ضعیف داشتن ، کمتر می رفتیم و وقتی هم می رفتیم سعی می کردیم کمتر غذا بخوریم و همون قدری هم که می خوردیم سریع خمسش رو حساب می کردیم و پرداخت می کردیم تا اثر سوء نذاره
خانمم با وضو ، بچه رو شیر می داد ،هرروز سعی می کرد زیارت عاشورا و آل یس رو بلند بلند بخونه تا بچه هم بشنوه
خلاصه خیلی تلاش کردیم طبق موازین دینی بچه رو بزرگ کنیم، حالا نتیجه چی باشه ، خدا میدونه
👈 از چهارسالگی هم روی علم آموزی بچه کار کردیم ، وقتی عزیزانی بودن که در سه و چهار سالگی قرآن رو حفظ کردند ، پس میشه روی سواد آموزی بچه هم کار کرد
تقریبا پایان 5 سالگی ، کاملا خوندن رو یاد گرفته بود و بعدش هم با کتاب خوندن آشناش کردیم ، براش جایزه در نظر گرفتیم که اگه فلان کتاب رو تمام کنی فلان چیز رو برات می خریم ، اینجوری بچه با ذوق و شوق کتابها رو می خوند
و تا الان کلی کتاب خونده و تمام کرده
از جمله داستان ، شعر و کتابهای دینی و...
انشالله یه ذره بزرگتر بشه ، کتابهای تاریخی هم شروع می کنه ، فعلا زوده براش
فعلا تمام تلاش ما این هست که تو همین سنین دوران ابتدایی ، مسائل دینی و اعتقادی خودش رو کامل یاد بگیره ، انشالله برنامه های دیگه که براش داریم رو اجرا می کنیم ، البته با همراهی خودش!
اینکه می بینین کمی بزرگتر از سن خودش بلد هست، برای همین کتاب خوندن ها و مستند دیدن هاست
🌀 آقای مدیر که داشت با دقت گوش میداد ، با حسرت سرش رو تکون داد و گفت راست میگین ، کار درست رو شما دارین انجام میدین
ایکاش همه خانواده ها همین قدر به تربیت درست بچه خودشون اهمیت میداد
نه اینکه بچه رو کلا آزاد و رها کنن و وقتی بزرگ شد تازه به فکر تربیتش بیوفتن...
#رمان_محمد_مهدی 34
🔰 آقای مدیر: واقعیتش این هست که اصلا بعضی خانواده ها هیچ تعهدی نسبت به دین و ایمان بچه هاشون ندارن، ذوق دارن که بچه هاشون شعر انگلیسی حفظ کنن ، اما اینکه قرآن و حدیث بلد باشن یا نه ، اصلا براشون مهم نیست
مهم نیست نماز بخونن یا نخونن ، اما کارهای دیگه انجام بدن براشون کلی ذوق داره
ولی دیدن امثال شما ، ما رو دلگرم می کنه ، ما رو خوشحال می کنه که هنوز میشه به جامعه و آینده امیدوار بود
🌀 با احترام خداحافظی کردیم و سوار ماشین شدیم
باباهادی دستی به سرم کشید و من رو بوسید و گفت خوشحالم کردی پسر ، بریم برات یه جایزه بخرم 😊
چی دوست داری؟
منم با کمی مکث گفتم سجاده نماز !
پدرم تعجب کرد و گفت اونو که داری ، چند تا میخوای دیگه؟
گفتم برای خودم نمیخوام، برای ساسان میخوام، میگفت تو خونه خودشون سجاده اصلا نیست، مهر رو روی زمین میذاره، دوست داره سجاده داشته باشه، میخوام برای اون بخرم تا خوشحال بشه و انگیزه ای هم باشه برای نماز خوندنش
حالا شما بگو چرا دیر اومدی؟
سابقه نداشت تا حالا
🔰 باباهادی : سر راه که میومدم، ماشین یه ینده خدا خراب شده بود، ایستادم و کمی کمکش کردم، بعدش رفتم دنبال یه مکانیک تا بیارمش سر ماشین، برای همین دیر شد باباجان
می دونم دیر شد و ناراحت شدی، اما ثواب این کمک باشه برای شما 😊
اما یادت باشه پسرم که کمک به دیگران خیلی مهمه تا جایی که امیرالمومنین (ع) می فرمایند شیعیان ما را به اهمیت دادن نماز اول وقت و کمک به برادران دینی خود ، بشناسید ، همه چیز به نماز و روزه که نیست ، کمک به دیگران هم مهمه
گفتم نه باباجون ، ناراحتی چیه؟
می دونستم حتما کار مهمی دارین
ایکاش منم بتونم به دیگران کمک کنم ،
✅ گرم صحبت شده بودیم که اصلا فراموش کرده بودم باید سوال مهمی رو از بابا بپرسم
گفتم باباجون یه سوال مهمی امروز ساسان ازم پرسید، جوابشو بلد نبودم
گتفم از شما می پرسم و بهش می گم
پرسید که میگن قرآن دستکاری شده و قرآن اصل نیست ، تو شبکه های ماهواره ای مدام اینو میگن،
آخه پدرش مدام پای این شبکه ها هست و با بعضی از اون افراد هم رفیقه و شب ها تلفنی حرف میزنه ،
من میدونم قرآن دست کاری نشده ، اما جوابی بلد نیستم که بدم
✳️ باباهادی گفت...
ادامه دارد...
✍️ احسان عبادی
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃
ڪلام حق امروز هدیہ
به روح:
#شهید_محمدجواد_تندگویان
╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗
@sangarshohada
╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝