#خاطرات_شهید
●محمد در آخرین پیامک برایم نوشته بود: «هرجا باشم عاشقتم. ایران باشم یا خارج، هرجا باشم عاشقتم...»
●میگفت همسر سادات داشتن هم خوب است و هم سخت. فکر اینکه همسرت دختر حضرت زهرا (سلام الله علیها) است، اجازه بدرفتاری را به آدم نمیدهد و از طرفی قدمهایش برکت زندگی است.»
●در انجام وظیفه و کارهایش خلوص عجیبی داشت. یادم هست که میگفت «من سر کارم ساعتی را کنار دستم گذاشتم و مدت زمان چای خوردن و دستشویی رفتنهایم را حساب میکنم و از اضافه کاریهایم کم میکنم که حقی از بیتالمال به گردنم نماند.»
●محمد خیلی خوش اخلاق بود. واقعاً اگر بگویم اخم او را ندیدم، گزافه نیست. حتی وقتی درمعراج شهدا برای آخرینبار او را دیدم همان لبخند زیبا و همیشگی را روی لب داشت.
●خدا را شکر میکنم که محمد من هم شهید شد.چون او شهادت را دوست داشت.خیلی شهادت را دوست داشت.
✍به روایت همسر شهید
#شهید_محمد_کامران🌷
iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
امام زمان 053.mp3
2.62M
#امام_زمان ( عج)
#صوت ۵۳
💢دیدی؛ وقتی یه خطایی میکنی؛
بیشترازخودت،
پدر ومادرت،که ریشه توأند، شرمنده میشن؟
✔️فکر کن!
توی همه عمُرت،چندبار امام زمانتو شرمنده کردی؟
وچندبار باعث عزّتش شدی
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
ای تاریخ به یاد داشته باش
مادران ما چه دسته گلهایی را
رهسپار آوردگاه حق کردهاند ....
#قزوین
#اعزام_به_جبهه
#مادران_شهید_پرور
@sangarshohada 🕊🕊
13.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ آزاد مَرد
🔻 روایتی از دیدار راوی و نویسنده کتاب عصرهای کریسکان با رهبر انقلاب
🔸 کتاب عصرهای کریسکان یکی ازبهترین کتابهای روایتگری در عرصه #دفاع_مقدس هست
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
#رمان_محمد_مهدی 154 🔰 حاج اقا عسکری : 👌 اما چرا حتی اگر ظهور را درک نکردیم هم افزایش معرفت به درد م
#رمان_محمد_مهدی 155
🔰 حاج اقا بیانات مهدوی خودشون رو تمام کردند و از اعمال شب 19 ماه مبارک رمضان گفتند و مراسم احیای شب 19 رو شروع کردند.
👈 بعد مراسم ، #محمد_مهدی سراغ حاج اقا رفت و صبر کرد تا سوالات مردم تمام بشه
دید مردم یکی یکی دارن میان سوال کنند و به این راحتی تمام نمی کنن
رفت جلو و به حاج اقا عسکری اشاره زد که دم درب منتظر شما هستم
💠 ساسان اومد پیش #محمد_مهدی و گفت بیا بریم دیگه ،
#محمد_مهدی گفت نه ، کار دارم با حاج اقا ، بیزحمت خانواده من همراهت بیان برن خونه ، من با حاج اقا کلی کار دارم
✳️ حاج اقا بعد جواب به سوالات مردم رفت سراغ #محمد_مهدی ،
حاج اقا عسکری : جانم آقا #محمد_مهدی ، بفرما
#محمد_مهدی : حاج اقا کار مهمی داشتم ، اگر وقت ندارید باشه فردا
حاج اقا : نه اقا جان ، کاری که شما داری قطعا کار مهمیه ، چی از این بهتر ، بفرما در خدمتم
👈 #محمد_مهدی : حاج اقا راستش ، راستش....
محمد مهدی نشست پایین سکو ، نتونست ادامه بده ، گریه اش گرفت...
دستهاش رو بلند کرد و به حاج اقا گفت دستم رو بگیرین ، بلندم کنین
👈 حاج اقا : نه اقا جان ، بشین ، راحت باش ، حرفت رو بزن
👈#محمد_مهدی : حاج اقا ، برای من تقریبا قطعی هست که این جنگ هایی که الان در منطقه راه افتاده ، همون جنگ های سفیانی و جنگ های قبل ظهور هست ، تقریبا باور قطعی من به همین هست
آرام و قرار ندارم حاج اقا ، دست و پاهام به کار نمیره ، دلم آشوب هست ، میخوام برم...
👈 حاج اقا : میخوای بری عراق برای مدافع حرم ؟
#رمان_محمد_مهدی 156
👈 حاج اقا : میخوای بری عراق برای مدافع حرم ؟
🔰 #محمد_مهدی : راستش خیلی وقت هست تو این فکرم حاج اقا ، خیلی وقته
این حوادث منطقه هم که ذهن و ودلم رو بدجور مشغول کرده
همه ما یک عمر دعا می کردیم جزء سربازان آقا باشیم و در جنگ های قبل ظهور شرکت کنیم
👈 حاج اقا خود شما همیشه تو منبرهاتون دعا می کردین که خدایا ما را از سربازان حضرت قرار بده
درسته در هر کار و هر شغلی میشه سرباز حضرت شد،
اما میدان جبهه جنگ و جنگیدن با دشمن ، چیز دیگه ای هست
اینکه جان خودمون رو کف دست بگیریم و بریم دشمن رو از بین ببریم تا راه رو برای ظهور آقا باز کنیم، واقعا لذت دیگه ای داره
💠 حاج اقا : اما شما همین الان هم داری تو شغل خودت برای آقا...
🔰#محمد_مهدی : ببخشید وسط حرفتون می پرم ، بله ، درسته
تا الان برای آقا کار علمی کردم ، اما الان دیگه واقعا جای کار نظامی هم هست
من می تونم، تواناییش رو دارم، پس چرا نرم؟
همه عاشقان حضرت منتظر این فرصت بودند
یک عمر دعای بزرگان ما این بود
یک عمر دعای شهدای جنگ هشت ساله ما این بود
حالا که راه باز شده ، من نرم؟
💠 حاج اقا عسکری: شاید این جنگ ها ، اون جنگ های ظهور نباشه پسرم
🔰 #محمد_مهدی : بله ، شاید نباشه ، اما شاید هم باشه
امشب شب 19 ماه رمضان هست
چندشب دیگه صبر می کنیم تا ببینیم صیحه آسمانی شنیده میشه یا نه
اونوقت مشخص میشه
اگه صیحه شنیده شد ، من حتما میرم
فقط خواستم یه سری وصیت ها رو به شما بکنم که بعد من مراقب خانوادم باشین
ادامه دارد...
✍️ احسان عبادی
ادامه دارد...
من ضرر کردمو تو معتمد بازاری
بار ما را نخریدند، تو برمیداری؟
#شب_زیارتی_ارباب
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃
ڪلام حق امروز هدیہ
به روح:
#شهید_سجاد_طاهرنیا
╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗
@sangarshohada
╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
﷽
دلتنگم و
ای کــــاش مرا
جز غمِ تـــــو
حالِ دگــــر بود،،،
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#صبحتون_شهدایی🌷
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته
خون یارانت پر ثمر گشته...
○هفتم مهرماه روز عروج خونین سرداری است که به گفته خیلیها اگر نبود شاید خرمشهر به همین سادگیها آزاد نمیشد.
📎 پ ن :امروز روز شهادت شهید جهان آرا است.. یاد تمامی مردان غیور و دلیر گرامی❤️
#شهید_محمد_جهان_آرا
#سالروز_شهادت🌷
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته خون یارانت پر ثمر گشته... ○هفتم مهرماه روز عروج خونین سرداری است که ب
#خاطرات_شهید
●امیدی به زنده موندن نداشتیم، مرگ را می دیدیم بچه هاتوسط بیسیم شهادتنامه خودرامی گفتندویک نفر پشت بیسیم یادداشت میکرد. صحنه خیلی دردناکی بود.
بچه هامیخواستند شلیک کنند، گفتم:
ماکه رفتنی هستیم، حداقل بگذارید چندتاازآنهارابزنیم، بعدبمیریم.
●تانک هاهمه طرف رامی زدندوپیش میآمدند. بارسیدن آنهابه فاصله 150 متری دستورآتش دادم. چهار آرپی جی داشتیم.
●بابلندشدن ازگودال، اولین تانک رابچه هازدند. دومی درحال عقب نشینی بود که به دیواریکی ازمنازل بندربرخورد کرد.
جیپ فرماندهی پشت سر، به طرف بلوار دنده عقب گرفت. بامشاهده عقب نشینی تانک، بلندشدم ودادزدم:اللّٰه اکبر، اللّٰه اکبر... حمله کنید، که دشمن پابه فرارگذاشته بود.
✍راوی:خودشهید
#شهید_سیدمحمدعلی_جهان_آرا
#سالروز_شهادت 🌷
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
آسمـان ...
فرصت پرواز بلندیست ولـے
قصه اینست چه اندازه کبوتر باشی
#هفتم_مهرماه
سالروز شهادت فرماندهان بزرگ دفاعمقدس شهیـدان #کلاهدوز، #فکوری، #نامجو، #فلاحی و #جهان_آرا گرامیباد🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊