eitaa logo
سنگرشهدا
7.5هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
3هزار ویدیو
52 فایل
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبرے❤️ 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
امام زمان 068.mp3
6.88M
( عج) ۶۸ 💫چَـــرخِ گردون، می گردد ... و روز و شــب، در پیِ هــم می آیند! مــن این روزها به تــمام اهل زمیــن، ثابت میـکنم: ▪️بــرای انتقــام آماده ام ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 شانه‌های شما حتی یک لحظه هم از احساس تکلیف سبک نبود ... iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴رجزخوانی مادر غزه‌ای هنگام وداع با فرزندش شهید👇 "انت مش احسن من الحسن والحسين: پسرم، خون تو رنگین تر از حسن و حسین نیست. آنها را هم کشتند و ذبح کردند. خدا به همراهت پسرم..." @sangarshohada 🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"ما باید در مقابل کفر جهانی بجنگیم چه در آسمان، چه در خشکی و چه در آب و چه در سواحل آمریکا و اسرائیل" 🇮🇷 به یاد شهید حاج‌ اسماعیل فرجوانی فرمانده دلاور گردان کربلا لشکر۷ ولیعصر(عج) خوزستان، که در عملیات عاشورایی کربلای۴ در منطقه عملیاتی اروندرود سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد. @sangarshohada 🕊🕊
191 ( قسمت آخر ) 💠 ساسان رسید به منطقه ای که به سمت اون شلیک شده بود، دود و آتیش همه جا را پر کرده بود دل تو دل ساسان نبود اما نمی تونست از تقدیر فرار کنه یک مرتبه با بدن غرق به خون روبرو شد دیگه داشت دیوانه میشد، رفت تو دود ، هرجوری که بود بدن رو کشید بیرون هی صدا میزد اما فایده نداشت محمد مهدی به آرزوی خودش رسید، شهید شده بود ❇️ ساسان کنار بدن غرق به خون محمد مهدی مدام فریاد میزد، محمد مهدی کجایی حق نداشتی بدون من بری حق نداشتی منو تنها بذاری اون شب نیمه شعبان وقتی تازه به سن تکلیف رسیده بودیم به من قول داده بودی که هیچوقت همدیگه رو تنها نذاریم و دستهامون تو دست هم باشه ( قسمت 78 رمان) آخه چرا رفتی چرااااا من چطور به خانوادت این خبر رو برسونم چطور؟؟؟ ❇️ محمد مهدی ، منم باید بیام پیشت من بدون تو نمی تونم ای خدا ، من لیاقت نداشتم ؟ من آدم بدی بودم؟ من که بهت قول داده بودم خوب بشم و شدم چرا منو قبول نکردی خدا؟؟ من بدون محمد مهدی نمیتونم اون من رو به راه آورد خدا 👈 همینطور در حال داد زدن بود که ناگهان... 👈 ناگهان تیر تک تیرانداز لشکر به پیشانی ساسان خورد و در حالیکه دستش در دست محمد مهدی بود، روی بدنش افتاد و شربت شهادت رو نوشید... ✅ دقیقا به قول خودشون وفا کردن، در آخرین لحظه هم دست همدیگه رو رها نکردن و دست در دست هم به بهشت رسیدند... ❇️ اون شب لشکر اسلام پیروز شد و چند روز بعد همه صدایی شنیدند که سالها منتظرش بودند... 🌺 الا یا اهل العالم ، أنا المهدی .... ظهور شده بود🌺 💠 پایان 💠 امیدواریم مفید واقع شده باشد ✍️ احسان عبادی ⬆️⬆️⬆️ 👌 الحمدلله رمان تمام شد تیرماه سال 99 رمان را شروع کردیم و امشب به اتمام رسید هرچند معتقدیم از نظر فن رمان نویسی و قواعد آن ، ایرادات زیادی به این رمان وارد است و قبول هم داریم، اما سعی کردیم به گونه ای نوشته شود که مطالب مهم دینی و شرعی و قرآنی و مهدوی را در آن بگنجانیم که یک نفر با خواندن آن ، کلی مطالب دینی مهدوی و حتی احکام شرعی یاد بگیرد رمان را به گونه ای نوشتیم که بدانید و بدانیم که می شود یک فرزند را از بچگی به صورت مهدوی بزرگ کرد و او را در مسیری کشاند که بتواند افراد دیگر را هم به همراهش بکشاند و زندگی عالی مهدوی داشته باشد انشالله همه ما فرزندانمان را به صورت مهدوی تربیت کنیم التماس دعا یاعلی عبادی ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
متى سيدي متى؟ حياتي في كفيك .... وعيني في عينيك ... ب ( عباس ) لبيك... وب ( راغب ) وب ( حاج قاسم ) لبيك ... بعماد لبيك سيدي ... يا مهدي لبیک @sangarshohada 🕊🕊
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
❤️ يك جهان شعر سرودم كه بفهمي تنها محض لبخندِ تو شاعر شده ام خوش انصاف 🌷 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
دیروز از هر‌چہ بود گذشتیم، امروز از هر‌چہ بودیم گذشتیم. آنجا پشت خاڪریز بودیم و اینجا در پناه میز. دیروز دنبال گمنامے بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود. جبهہ بوی ایمان می‌داد و اینجا ایمانمان بو مے‌دهد. آنجا بر درب اتاقمان مے ‌نوشتیم یا حسین فرماندهے از آن توست؛ الآن مے ‌نویسیم بدون هماهنگے وارد نشوید. الهے نصیرمان باش تا بصیر گردیم، بصیرمان ڪن تا از مسیر برنگردیم. آزادمان ڪن تا اسیر نگردیم. 🌷 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 صوت تازه منتشرشده از شهید سردار شوشتری در عملیات والفجر ۸ 🔻 احساس مسئولیت خواب را حرام می‌کند... 🌷 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
خوب که به چشمانش نگاه کنی در برق نگاهش می‌بینی خیلی حرف دارد حرف هایی از جنس خدا از جنس مردانگی از جنس شهادت خوبتر که نگاه کنی شرمنده می‌شوی از اینکه همیشه نگاه مهربانش به تو بوده و تو از آن غافل بوده‌ای در نگاهت چیزیست کہ نمیدانم چیست مثل آرامش بعد از یک غم مثل پیدا شدن یک لبخند مثل بوی نم بعد از باران ●در نگاهت چیزیست کہ نمیدانم چیست من بہ آن محتاجم.... iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
یاران به "بسم‌الله" گفتن رد شدند از آب ؛ من ختمِ قرآن کردم و درگیر مُردابم ..! iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
دو نفر ما خادم حرم حضرت معصومه(سلام‌الله‌علیها) بودیم. دفعه آخر که برای خداحافظی رفتیم حرم، وقتی برمی‌گشتیم، گفت دفعات قبلی خودم کار را خراب کردم عزیز! گفتم :چرا؟ گفت:چون همیشه موقع خداحافظی می‌گفتم یا حضرت معصومه(سلام‌الله‌علیها) من را دو ماهی قرض بده تا برای حضرت زینب(سلام‌الله‌علیها) نوکری کنم. ولی این‌بار از حضرت خواستم من را ببخشد به حضرت زینب(سلام‌الله‌علیها). من هم خندیدیم و گفتم: "خب چه فرقی کرد" گفت: اینها دریای کرم هستند چیزی را که ببخشند دیگر پس نمی‌گیرند. ✍راوی: همسر شهید 🌷 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
امام زمان 069.mp3
5.39M
( عج) ۶۹ ببین کجایِ کار لنگــه❗️ اونایی درکربلا پیشتاز بودن که؛ منتظر دعوت نامه حسین، ننشستند! تا بویِ جهاد،به مشام شون رسید؛ با سَـر اومدن! خودتو برسون، دیر میشه ها ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باید هم کہ دل‌تنگ بسیجی‌ها باشی... محل تلاقی فرشیان و عرشیان ... 📎یاد کنید شهدا را باذکر صلوات🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
رتبہ انسان را شهادت لازم است رونق بازار ایمان را شهادت لازم است.. 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
● حمیدرضا در دوران دفاع مقدس در سن 15 سالگی به جبهه آمد و در گردان ادوات لشکر 10 سید الشهدا(ع) به جهاد پرداخت و با حضور در عملیاتهای مختلف آبدیده شد و تجربیات گرانسنگی را کسب کرد و از شهدا الگو گرفت. ● حمیدرضا در سن 17سالگی در عملیات والفجر 10 در کردستان عراق از ناحیه دو پا مجروح شد و سرانجام از ناحیه پای چپ به درجه جانبازی نائل شد اما ذره ای خلل در انگیزه و رشادتش برای مقابله با دشمن ایجاد نشد. پس از خاتمه جنگ و شروع سازندگی و فعالیت های فرهنگی, فعالیت های گسترده ای را در جبهه سازندگی و فرهنگی انجام داد و در این مسیر من شاهد بودم که تنفس در فضای دوری از فراغ همرزمان شهدیش به مانند دیگر رزمندگان برایش سخت و سنگین بود. ● حمید چشمش به اشاره حضرت آقا بود و می دانست اصلی ترین وظیفه اش حفظ قرآن, اسلام و انقلاب است. با توجه به اینکه یکی پاهایش قطع بود, خیلی مصیبت کشید تا به جمع مدافعان حرم بپیوندد و من به عینه شاهد تاولها در روی پا و زانویش بودم اما حمیدرضا اندکی گله یا احساس خستگی نمی‌کرد و عاشورا را در نبرد سوریه می دید. ● او مدتی فرمانده تیپ پیاده بود و پس از آن مسئول اطلاعات تیپ و اواخر هم مسئول ادوات تیپ زینبیون بود. حمیدرضا فرمانده ای مدبر, حرفه ای, مجرب و کار آزموده, نیرویی کار بلد , شجاع, ولایی و بدون حاشیه و بسیجی مخلص بود و انس زیادی با قرآن داشت و در فراغ همرزمانش خیلی می سوخت و چند سال بی قرار بود . به زیارت عتبات عالیات رفت و برات شهادتش را از امام حسین(ع) گرفت و در این مسیر برای رسیدن به شهادت بسیار تلاش کرد و سرانجام به آرزویش رسید. ✍به روایت همرزم شهید 🌷 ●ولادت : ۱۳۴۹/۳/۱۷ تهران ●شهادت : ۱۳۹۶/۸/۳۰ بوکمال ، سوریه ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
● پنج پسر داشتم، اما عبدالله چیز دیگری بود. یک روز آمد دو زانو نشست روبه رویم. زل زد تو چشم هایم. نگاهش دلم را لرزاند. گفت: مامان من تو نمیخوای خمس پسرهات رو بدی؟ ● گفتم: مادر نرو سوریه. عبدالله گفت: خودت یادم دادی مامان همان وقت ها که چادرت رو می کشدی سرت و دست ما پنج تا رو می گرفتی و میکشوندی تو هیئت و مسجد... ● در روضه ضجه می زدی و می گفتی: کاش کربلا بودیم یاری ات می کردیم، یادته؟؟ بلند بلند داد می زدی که خانم زینب من و بچه هام فدات بشیم. ● بفرما الان وقت عمل شده. گفتم: پسرم من هیچ؛ با این دخترهای بابایی چه کنم؟! گفت: مادر با این حرفها دلم رو نلرزون ؛ مگه هیچ کدام از اونایی که زمان جنگ رفتن زن و بچه نداشتن. آنقدر گفت و گفت تا راضی ام کرد. ✍به روایت مادر بزرگوار شهید 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
: قبل از شهادتش... . چگونه راه برد این دل ، به سوی دلبر پنهان؟ چگونه بوی برد این جان ، که هست او جان فزای من؟ 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊