eitaa logo
سنگرشهدا
7.3هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
3.1هزار ویدیو
52 فایل
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبرے❤️ 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
دستانشان را براے یارے مـــا دراز ڪــردہ اند... بے انصافیست دستانشان را بــا گنـــاہ رد ڪـنیــم... #شهدا_گاهے_نگاهمان_کنید😔 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
مــا عقب ماندگـان عصــر هـوس چیزے از عاشقانہ هایت نمیفهمیم اینجا هرچیزے بــے رنگ از یـــاد خـــدا بــاشـــد روشـــــنفکـرے اســــت ... ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
﷽ ✍گروه #خونــے تو را پشت لباست نوشتند! و نمیدانستند گروه خونــے‌ات " #حب_الشهادة" است و فقط "عشاق الحسیــݧ(علیہ‌السلام)" از ایݧ گروهند.. iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :2⃣4⃣2⃣ ✍ به روایت سید نورالدین عافی 📖 شماره صفحه: 243 امیر با تعجب گفت: «سید! اونقدر با اطمینان حرف میزنی انگار تا حالا سی بار رفتی قرارگاه رو نگاه کردی و میدونی جاده اش کجاست!» دوباره گفتم: «فردا! صبح سر ساعت نُه بیا جاده قرارگاه. من تا اون موقع سالم میمونم!» وقتی از آغوش امیر جدا شدم دیگر به چیزی جز حرکت فکر نمیکردم. بلم ما هم از پلها فاصله گرفت. من، بابا و دو نفر دیگر از بچه ها در یک بلم بودیم. رفته رفته از صدای اذان و همهمه بچه ها دور میشدیم و فقط زمزمه و دعای زیر لب همراهانمان را می شنیدیم. حال و هوای بچه ها دیدنی بود؛ عده ای شلوغ میکردند و عده ای آرام در فکر بودند. از جمله کسانی که شوخی میکرد یکی هم من بودم، با دست به سر و صورت بچه های بلم مجاور آب می پاشیدم. شاید این کار تنها چیزی بود که در آن زمان و مکان غریب می توانست کمی از سنگینی فضا بکاهد. راه زیادی تا رسیدن به محل درگیری داشتیم، البته توقفمان هم در مسیر زیاد بود. بعضی جاها می ایستادیم تا اطلاعات تازه ای از کمین های مسیر به دست آوریم. هنگام غروب آفتاب در فاصله تقریباً چهار کیلومتری خط دشمن بودیم. تصمیم بر این بود همانجا نماز مغرب و عشا خوانده شود. فقط تکان آرام بلم روی آب بود که نماز ما را همراهی میکرد. با دلهایی که فکر میکنم در نهایت خلوص بودند، نشسته در بلم و بدون رکوع و سجود نمازمان را ادا کردیم. همانجا جیره های غذایی را خوردیم؛ کمی بیسکویت و تن ماهی که میتوانست تا صبح گرسنگی را از ما دور نگه دارد. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :3⃣4⃣2⃣ ✍ به روایت سید نورالدین عافی 📖 شماره صفحه: 244 در آن تاریکی گاهی نگاهم روی صورتم همراهانم میلغزید با خود میگفتم: «امشب خدا برای ما چی مقدر کرده!» گاهی صحبتهایی هم به آرامی رد و بدل میشد اما در همۀ احوال در این ذکر بودیم: «خدایا ما رو شرمنده نکن، یاریمون کن با موفقیت خط دشمن رو بشکنیم.» تا آن قسمت احتمال روبه رو شدن با گشتی های دشمن یا کمینها کم بود اما حالا هر بلم به بلم عقبی تذکر میداد که از اینجا به بعد احتمال خطر صد در صد است، مراقب باشید. عراقیها حدود بیست کمین در مسیر ما داشتند که روبه رو شدن با هر کدامشان عملیات را به مخاطره می انداخت. به ما گفته شده بود دشمن در منطقه آتش کور دارد و حتی امکان دارد قایقهای گشت هم تیراندازی بکنند اما آن آتش کور است و در صورت اصابت تیر نباید هیچ صدایی از شما بلند شود. لحظات دلهره آوری بود اما آرامشی که در صورت دوستانم موج میزد، دیدنی تر بود. حدود نیم ساعت از حرکت ما بعد از غروب می گذشت که صدای قایقهای عراقی بلند شد. قایقها در آبراه اصلی پیش می آمدند و بخت با ما یار بود که در آن لحظه، در آبراه کوچکی بودیم که اطرافش پوشیده از نیزار بود. میخواستیم وارد آبراه اصلی شده و از آنجا به آبراه فرعی دیگری داخل شویم. هنوز به آبراه اصلی نرسیده بودیم که قایقهای گشت عراقی سر رسیدند. نورافکنهایشان روشن بود و ما در سکوت و آرامش آنها را دیدیم که به راهشان ادامه داده و رفتند. سایر بلمها هم در مکانهای امنی بودند. وارد آبراه اصلی شدیم. چندین بلم در این آبراه در حال حرکت بودند. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید.. @FF8141 🌷1🌷2🌷3🌷🌷19🌷20🌷21🌷24🌷25🌷26🌷28🌷29🌷 وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون صلوات ختم شده⇩⇩⇩@ ( ) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
✧✦•﷽‌ ✧✦• ✍سلام همسنگری های عزیز ما قصد داریم را برای ۳خانواده مستضعف و نیازمند جمع اوری کنیم مهم نیست چه مقدار میتونیم کمک کنیم مهم اینه که بی تفاوت نباشیم چنانچه کسی قصد داره در این امر خیر شریک بشه با ای دی زیر هماهنگ کنه @FF8141 باتشکر🌹🌹
تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے 55 🍃🌸ڪلام حق امروز هدیہ به روح: #شهید_محمود_رادمهر🌸🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
صبح، یعنی: غزلی،رنگ پریشانی عشق #فرصتےناب پر از بوسه ے پنهانےعشق چشم، بربادصباونفس آبے اشک #صبح،یعنے: گذرے بر دل بارانے عشق #شهید_محرمعلی_مرادخانی #صبحتون_شهدایی🌷 ว໐iภ↬ @sangarshohada
✍ #شهـید_بهـشتے_ره از موج #تخریب‌ها و تهمـت‌ها نهراسید و غم بہ دل راه ندهید. بدانید هر ڪس ڪه خـط دارد، حتمـاً #دشمــن دارد. ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
صبح، یعنی: غزلی،رنگ پریشانی عشق #فرصتےناب پر از بوسه ے پنهانےعشق چشم، بربادصباونفس آبے اشک #صبح،یع
‌ ❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ از جمله فضایل اخلاقی شهید بی اهمیت بودن مال دنیا و مسائل مادی برای ایشان بود و چشم به مال دنیا نداشت. شهید مرادخانی وقتی بر اثر اتفاق، مالی را از دست میدادن به هیج وجه بابت از دست دادن مال ناراحت نمیشدند و خم به ابرو نمی آوردند و میگفتند: " این پول و اموال دست ما امانته و همون کسی که داده میتونه پس بگیره" و چشم به مال دنیا نداشت و دلبسته به مال دنیا نبود و از دنیا و مال دنیا دل کنده بود. 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
#حدیث_قدسی: هرکه راعاشق شوم خواهم کشت وهرکه رابکشم خود خونبهای آن هستم. خوش به #سعادتتان_شهدا که خدا اینگونه عاشقتان شد وشما رابرگزید. ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
قافلہ رفت و در این معرڪہ ما ماندیم و مشتے خاطره! و لبخندهایی ڪہ اشڪ را هدیہ ی دیدگانمان میڪند... 😔 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب اے دل، مرا شب شادی است در ڪف ما برات آزادے است🌸🍃 باب رحمت ز هر طرف شد باز شب میلاد حضرت است ولادت دهمین پیشواے پرهیزڪاران 🌸🍃   ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :4⃣4⃣2⃣ ✍ به روایت سید نورالدین عافی 📖 شماره صفحه: 245 در طول این مسیر طولانی چند بار به نوبت جایمان را با پاروزنها عوض کرده بودیم تا خستگی حرکتمان را کند نکند. در همین لحظات، دوباره متوجه قایق گشت عراقی شدیم. همۀ بلم های جلویی وارد نیزارها شدند اما... ناگهان پاروزن های ما هول شدند و نظم بین پاروها از دست رفت. در یک لحظه، بلم وسط آبراه شروع کرد به چرخیدن دور خودش. نفس از سینه بالا نمی آمد! قایق گشتی عراقی با نورافکن روشن به سمت ما پیش میآمد و ما در وسط آبراه متحیر مانده بودیم. یک لحظه فکر کردم که دیگر همه چیز تمام شد، آه در گلویم گلوله شد. هیچ راه گریزی نبود. قایق عراقی نزدیکتر میشد و ما مستأصل. در آخرین ثانیه ها توانستیم بلم را از وسط به کنار آبراه بکشیم، حال غریبی بود، غریب و بی نظیر. انگار تمام ذره های وجودم با خدا به نجوا نشسته بودند: «خدایا این نور و این دشمن رو کور کن!» به وضوح صدای صحبت عراقیها را میشنیدم. قایق به ما رسید. سرم را پایین انداختم و بلافاصله روشنایی نورافکن را که از رویم رد شد، حس کردم. حتی بدنه قایق به بلم ما خورد اما ما بدون هیچ عکس العملی همچنان آرام نشستیم. قایق در کمال ناباوری حتی زیر نورافکن متوجه بلم ما نشد و از کنار ما گذشت. وقتی سرم را بالا گرفتم و دور شدن شان را دیدم دلم از شوق میلرزید. زبانم به حرف آمد که:خدایا تو چه بزرگی! چه کریمی! با همه وجودم بزرگی و نزدیکی خدا را حس میکردم؛ این احساس در آن لحظات بزرگترین تکیه گاه ما بود و ما هیچ چیز جز ادامه حرکت و نیت خالص برای شکرگزاری نداشتیم. دوستانمان در بلمهای دیگر که شاهد جریان بودند نیز این امداد الهی را حس کرده بودند. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :5⃣4⃣2⃣ ✍ به روایت سید نورالدین عافی 📖 شماره صفحه: 246 وقتی از آنجا وارد آبراه فرعی می شدیم از صمیم دل آرزو میکردم به عنوان یک نیروی اطلاعاتی اسیر، شکنجه و کشته شوم اما زمان مناسب برای حمله در دست بچه ها باشد و عملیات به ثمر برسد. بلم در آبراه می لغزید، اصلاً نمیخواستم از حس لطیف حمایت خدا دور شوم، فکر میکردم هر چه بکوشیم نمیتوانیم حق آن لحظه را ادا کنیم، مخصوصاً به خاطر آرامشی که به تک تک ما داد تا در آن لحظات بحرانی اقدام دیگری نکنیم و منتظر بمانیم. رفته رفته به جایی می رسیدیم که بلمها باید از هم جدا شده و هر یک به سمت محل مأموریت خود میرفتند. بارها نقشه عملیات برایمان توجیه شده بود و حالا راحت میتوانستیم خودمان را با منطقه تطبیق بدهیم. بلمها به صورت ستونی حرکت میکردند و بچه های هر بلم به بلم پشت سر میگفتند که به کدام منطقه رسیده ایم. نیروهای اطلاعات که جلوتر حرکت میکردند از تکه های کوچک کائوچو علائمی درست کرده و در آخرین شناسایی در منطقه گذاشته بودند که این علائم محور هر کس را مشخص میکرد. هنگام نزدیک شدن به کمینها هم نیروهای اطلاعاتی تذکر میدادند و بلمها جوانب احتیاط را بیشتر رعایت میکردند. گاهی فاصله بین بلم و کمینگاه آنقدر نزدیک بود که صدای صحبت عراقیها را میشنیدیم. تا رسیدن به منطقه مأموریتمان از کنار هشت یا نه کمین عراقی عبور کردیم. در همۀ این لحظات، مخصوصاً وقتی صدای دشمن را میشنیدم که بیخبر از اطراف به کار خودشان مشغول بودند، دلم به حس حمایت خدا گرم میشد. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید.. @FF8141 🌷1🌷2🌷3🌷🌷19🌷20🌷21🌷24🌷25🌷26🌷29🌷 وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون صلوات ختم شده⇩⇩⇩@ ( ) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
✧✦•﷽‌ ✧✦• ✍سلام همسنگری های عزیز ما قصد داریم را برای ۳خانواده مستضعف و نیازمند جمع اوری کنیم مهم نیست چه مقدار میتونیم کمک کنیم مهم اینه که بی تفاوت نباشیم چنانچه کسی قصد داره در این امر خیر شریک بشه با ای دی زیر هماهنگ کنه @FF8141 باتشکر🌹🌹
تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے 56 🍃🌸ڪلام حق امروز هدیہ به روح: #شهید_علیرضا_بریری🌸🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
محال است بہ #لبخندش نگاه کنے و حال دلت عوض نشود لبخندش فرق دارد چون از عمق وجود مے خندد.. #شهید_ابراهیم_هادی🌷 #صبحتون_منور_بہ_لبخند_شهدا ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
#فرازے_از_وصیت_نامہ شـــهادت خــوب است امــا تقــــوے بهــتـــر، تقوایے ڪہ در قلب است و در رفتار بروز پیدا میڪند. #شهید_روح_اللہ_قربانی🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
بر پایه اصول را بنا باید کرد بر هادی راه اقتدا باید کرد 🍃🌸🌸🍃 پیش از نجف و قدم به وادی "غدیر" تعظیم به سوی سامرا باید کرد 🍃🌸🌸🍃 #ولادت_امام_هادی_ع_مبارکباد🌸🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
▪️ انالله و انا الیه راجعون ▪ روح بلند رزمنده و جانباز دفاع‌مقدس #حـاج_علی_کایـدخـورده پدرشهید مدافع‌حرم "عارف کایدخورده" و برادرشهید "غلامعلی کایدخورده" به فرزند و برادر شهیدش پیوست @sangarshohada
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃ 📜 براے مرگ آماده‌اے؟ اگر همین الان ملك‌الموت سر رسد و تو را بہ عالم باقے فرا خواند، هر چند با شهادت، آماده‌اے؟» ديدم ڪہ نہ؛ شهوت زيستن مرا بہ خاك بستہ است، چنگ در خاك زده و ريشہ دوانده است. و مے‌دانستم ڪہ شهدا را پيش از آنڪہ مرگشان در رسد دعوت مے‌كنند و آنان لبيك مے‌گويند. و تا چنين نشود، اجل سر نمے‌رسد. اين را بہ تجربہ و حضور دريافتہ بودم. راستے براے مرگ آماده‌اے؟ 🌷 📗 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
خــاکــــی شدن ... عادت #بچه_شیعہ هاست از وقتے ڪہ #مـــــادر چادرش خــــــاکی شد...😔 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊