eitaa logo
قرارگاه فرهنگی نمازجمعه(سنخواست)
204 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
7 فایل
✅امام خامنه ای(مدظله العالی): نماز جمعه قرارگاه ایمان،تقوا،بصیرت واخلاق است. 📕فرهنگی ، سیاسی و اطلاع رسانی 📲آیدی کانال:sankhst01@
مشاهده در ایتا
دانلود
اسامی ۶ نفر از احراز صلاحیت شدگان قطعی شده است 🔹بر اساس اطلاع از منابع غیر رسمی و آگاه، احراز صلاحیت علیرضا زاکانی، سعید جلیلی، امیرحسین قاضی‌زاده هاشمی، حجت الاسلام مصطفی پورمحمدی، محمد باقر قالیباف و مسعود پزشکیان از طرف شورای نگهبان واقع شده و مورد تأیید قرار گرفته است. 🆔https://eitaa.com/sankhast01 ✅قرارگاه فرهنگی نمازجمعه سنخواست
☑️هم‌اکنون؛ تیتر یک سایت KHAMENEI.IR 🔺 تأکید رهبر انقلاب بر لزوم توجه به سابقه نامزدها برای سنجش حرف‌ها و وعده‌های انتخاباتی به عمل کار برآید کارآمدی را با حرف نمی‌شود تشخیص داد 🆔https://eitaa.com/sankhast01 ✅قرارگاه فرهنگی نمازجمعه سنخواست
تبلیغات ۶ نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری آغاز شد 🔹براساس قانون انتخابات ریاست‌جمهوری تبلیغات انتخابات به‌طور رسمی از امروز آغاز و تا ۲۴ ساعت مانده به انتخابات ادامه خواهد داشت. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌ 🆔https://eitaa.com/sankhast01 ✅قرارگاه فرهنگی نمازجمعه سنخواست
8.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلاسهای طرح اوقات فراغت تابستان ١۴٠٣ بسیج بخش سنخواست افتتاح شد/ حجت الاسلام و المسلمین حصاری امام جمعه بخش جلگه سنخواست با تأکید بر ضرورت برگزاری کلاسهایی با هدف تقویت بنیه علمی و فرهنگی در سطح شهر و روستاهای بخش سنخواست گفت : پرداختن به مسأله جهاد تبیینِ فضائل انقلاب در کلاسهای اوقات فراغت حائز اهمیت است که امید است با تعامل، وحدت و انسجام مسئولان بتوانیم اقدامات سازنده و مثبت داشته باشیم. شایان ذکر است مرحله اول کلاسهای طرح اوقات فراغت با همکاری بسیج، سازمان تبلیغات، نهاد امامت جمعه و ستاد اقامه نماز جمعه آغاز به کار کرد. 🆔https://eitaa.com/sankhast01 ✅قرارگاه فرهنگی نمازجمعه سنخواست
. 🧿 تلنگر : روزی حاکمی در قصر نشسته بود که از بیرون قصر صدای سیب فروشی را شنید که فریاد میزد: “سیب بخرید! سیب !!” 🔷 حاکم بیرون را نگاه کرد و دید که مرد دهاتی، حاصل باغش را بار الاغی نموده و روانه‌ بازار شده است. 🔷حاکم هوس سیب کرد و به وزیر دربارش گفت: ۵ سکه طلا از خزانه بردار و برایم 🍎 بیار! 🔷 وزیر ۵ را از خزانه برداشت و به دستیارش گفت: -این ۴ سکه طلا را بگیر و سیب بیار! 🔷 دستیار وزیر فرمانده قصر صدا زد و گفت: -این ۳ سکه طلا را بگیر و سیب بیار! 🔷فرمانده قصر افسر دروازه قصر را صدا زد و گفت: -این ۲ سکه طلا را بگیر و سیب بیار! 🔷افسر عسگر را صدا کرد و گفت: این ۱ سکه طلا را بگیر و سیب بیار! 🔷عسکر دنبال مرد دست فروش رفته و از یقه اش گرفته گفت: های مرد دهاتی! چرا اینقدر سر صدا میکنی؟ خبر نداری که اینجا قصر جناب حاکم است و با صدای دلخراشت خواب عالی جناب را آشفته کرده ای. اکنون به من دستور داده تا تو را زندانی کنم. 🔷 مرد باغدار به پاهای عسکر قصر افتاد و گفت: اشتباه کردم قربان! این بار الاغ حاصل‌ یک سال زحمت من است، این را بگیرید، ولی از خیر زندانی کردن من بگذرید! 🔷 عسکر نصف بار سیب را برای خودش گرفت و نصف ديگر را برای افسر برده و گفت: -این هم این سیب ها با ۱ سکه طلا. 🔷 افسر نیمی از آن سیب‌ها را به فرمانده قصر داده، گفت: این سیب ها به قیمت ۲ سکه طلا! 🔷 فرمانده نیمی از سیب‌ها را برای خود برداشت و نیمی به دستیار وزیر داد و گفت: -این سیب ها به قیمت ۳ سکه طلا! 🔷 دستیار وزیر، نیمی از سیب ها را برداشت و نزد وزیر رفته و گفت: -این سیب ها به قیمت ۴ سکه طلا! 🔷 وزیر نیمی از سیب ها را برای خود برداشت و بدین ترتیب تنها پنج عدد سیب ماند و نزد حاکم رفت و گفت: - این هم ۵ عداد سیب به ارزش ۵ سکه طلا! 🔷 حاکم پیش خود فکر کرده و پنداشت که مردم واقعاً در قلمرو تحت حاکمیت او پولدار و مرفه هستند که کشاورزش پنج عدد سیب را به پنج سکه طلا می فروشد هر سیب یک سکه طلا و مردم هم یک عدد سیب را به یک سکه طلا میخرند! یعنی ثروتمندند. پس بهتر است ماليات را افزايش دهم و خزانه قصر را پرتر سازم. 🔴 در نتيجه مردم فقیرتر شدند و شریکان حلقه فساد قصر سرمایه دارتر . https://eitaa.com/sankhast01
💕همانقدر كه زن را بايد فهميد ... مرد را هم بايد درك كرد ... همانقدر كه زن "بودن" ميخواهد ... مرد هم "اطمينان" ميخواهد ... همانقدر كه بايد قربان صدقه ي روي بي آرايش زن رفت ... بايد فداي خستگي هاي مرد هم شد ... همانقدر كه بايد بي حوصلگي هاي زن را طاقت آورد ... كلافگي هاي مرد را هم بايد فهميد ... خلاصه "مرد" و "زن" ندارد .... به نقطه ي "مــا" شدن كه رسيدي ... بهترين باش برايش ... بگذار حس كند هيچكس به اندازه تو دركش نميكند ... https://eitaa.com/sankhast01
مادر خلاق و مادر غیر خلاق 1- بچه سرفه می‌کند. مادر خلاق یک دستمال درمی‌آورد و به بچه می‌دهد مادر غیر خلاق به او می‌گوید "نکن". بعد هم بچه را دعوا می‌کند. بچه حالا علاوه بر سرفه، نق هم می‌زند.. 2- بچه غر می‌زند و نمی‌خواهد از مغازه بیرون برود. پدر خلاق به او می‌گوید که راه خروج را بلد نیست و از بچه می‌خواهد خروجی را نشانش بدهد. بچه یورتمه کنان بطرف در می‌رود و خوشحال است. احساس می‌کند کار مهمی انجام می‌دهد. پدر غیرخلاق او را به زور و کشان کشان بیرون می‌برند. بچه نق می‌زند. بچه غر می‌زند و نمی‌خواهد از مغازه بیرون برود. قربان صدقه‌اش می‌روند و وعده شکلات و بستنی می‌دهند. بچه رشوه را قبول می‌کند. همچنان غر می‌زند و از مغازه خارج می‌شود. و مشغول چانه‌زدن بر سر تعداد بستنی است. 3- بچه در مدرسه دعوا کرده‌است. داستان را برای مادر تعریف می‌کند. مادر خلاق گوش می‌دهد، اما عکس‌العملی نشان نمی‌دهد. مادر غیرخلاق درحالیکه سعی دارد باقیمانده غذا را از لای دندانش بیرون بکشد، گوش می‌دهد. به بچه می‌گوید: "اون فقیره. واسه همین بی‌تربیته. تو باهاش بازی نکن!" تربیت خلاقانه کودکان مادران خلاق 4- بچه بستنی می‌خورد. مادر خلاق به او دستمال می‌دهد تا دهانش را پاک کند. مادر غیرخلاق دور دهانش را پاک می‌کند 5- بچه نق می‌زند. مادر خلاق به کودکش نگاه میکند و از او میخواهد تا علت بدخلقیش را بدون گریه بگوید مادر غیر خلاق دعوایش می‌کند. پدر به مادر می‌توپد که بچه را دعوا نکن. بچه لگدی حواله پدر می‌کند. مادر می‌خندد. پدر بچه را دعوا می‌کند . و بعد برای آرام کردنش باز هم به او وعده و رشوه می‌دهند 6- بچه زمین خورده‌است. مادر خلاق با لبخند به کودکش نگاه میکند و با زبان بدن به او میفهماند طوری نیست بلند شو و ادامه بده و او با خوشحالی بلند می‌شود و به بازی ادامه می‌دهد. مادر غیرخلاق دو دستی توی سرش خودش می‌زند و جیغ میزند و بچه را بلند می‌کند و مثل کیسه سیب‌زمینی می‌تکاند. بچه می‌ترسد و جیغ می‌کشد. بعد مادر بچه را پیش خود مینشاند و به او میگوید از جات تکان نخور وروجک مادر آینه در‌می‌آورد تا آرایشش را کنترل کند. و بچه از فرصت استفاده کرده و با این فکر پیروزمندانه که از دست مادر فرار کردم دوباره میرود تا بازی کند 7- در مطب دکتر حوصله بچه سر رفته‌است. مادر خلاق از کیفش کاغذ و مداد‌رنگی بیرون می‌آورد. و بچه مشغول می‌شود. مادر غیرخلاق مثل گرامافونی که سوزنش گیر کرده‌باشد لاینقطع می‌گوید " نرو، نکن، نگو، دست نزن، بیا، حرف نزن، آروم باش، بشین، ول کن، به پدرت میگم …". اعصاب همه رو خرد کردی. الان آقای دکتر میاد آمپولت میزنه!!! https://eitaa.com/sankhast01